دیکتاتوری ضد ایرانی و ضد ملی آخوندی در هراس از تجمع مردم به مناسبت بزرگداشت کورش کبیر در پاسارگاد حکومت نظامی اعلام نشدهای را در این منطقه برپا کرده است.
بر این سیاق گسیل گلههای پاسداران، بسیج سرکوبگر، لباس شخصیها و مأموران ریز درشت اطلاعاتی رژیم به استان فارس و بستن راهها، جادهها، معابر ارتباطی به پاسگاری و یا نصب دوربینهای مدار بسته در کوه و کمرهای ارتباطی، خود بهترین گواه بر وحشت خامنهای از تجمع مردم و تبدیل شدن آن به اعتراضات ضد حکومتی میباشد.
دبیرخانه شورای ملی مقاومت در اطلاعیهای (۷ آبان ۱۳۹۶) در این رابطه از جمله تاکید میکند: «استاندار رژیم در استان فارس در وحشت از تجمع مردم در پاسارگاد طی ابلاغیهیی خطاب به تمامی مدیران کل ادارات استان، مرخصی کارمندان دولت در روز یکشنبه در این استان را لغو کرد».
یک رسانه حکومتی نیز پیشتر ضمن اعتراف به ابعاد فراخوان مقاومت ایران برای تجمع و تبدیل نمودن آن برای به چالش کشیدن دیکتاتوری مذهبی نوشت: «یک مقام امنیتی ازبرنامه گروهک (مجاهدین) و عناصر آشوبگر ضد انقلاب برای ایجاد اغتشاش و هرج و مرج در هفته آینده به مناسبت بزرگداشت یکی از پادشاهان ایران باستان خبر داد.
بر اساس اظهارات این مقام امنیتی، به راه انداختن تجمع اعتراضی علیه مفاسد و مشکلات اقتصادی در کشور و سپس به انحراف کشاندن آن با طرح شعارهایی علیه نظام و مقدسات اسلامی یکی از برنامه های اصلی این گروه هاست» (خبرگزاری حکومتی مهر ۴ آبان ۱۳۹۶)
واقعیت درلابلای این جملات آن است که مرز سرخ ولیفقیه طلسم شکسته همان شکل گرفتن هرگونه تجمعی در ایران میباشد. وی که بهخوبی از ابعاد تنفر عمومی نسبت به دیکتاتوری آخوندی مطلع است، مذبوحانه تلاش میکند تا با تمامی اهرمهای سرکوب، از هرگونه شکلگیری اعتراضات صنفی، فرهنگی، اجتماعی و یا سالروزهای تاریخی و تبدیل آن به اعتراضات ضد حکومتی بهشدت ممانعت به عمل آورد.
تبلور خواستههای مردم علیه تمامیت رژیم آخوندی را اکنون جهانیان در فریاد و شعارهای غارتشدگان، دانشجویان، معلمان و اقشار سرکوب شده ایران میبینند و میشنوند. فریادهای «مرگ بر دیکتاتور» و یا شعار اشرفیان قهرمان »ما زن و مرد جنگیم، بجنگ تا بجنگیم» در شهرهای اهواز، اصفهان، شیراز تهران دیگر هیچ جای شکی باقی نمیگذارد که جامعه تشنه به آزادی ایران اکنون خواهان تغییر و رفتن این رژیم خودکامه است.
خامنهای که یکبار در قیام میلیونها ایرانی در سال ۸۸ این حقیقت تلخ را تجربه کرده است، تنها راهکار برای خروج از مجموعه بحرانهای پیش رو را در سرکوب هرچه بیشتر، پلیسی و نظامی کردن جامعه و بگیر و بندهای حکومتی میبیند. راهاندازی انواع و اقسام مانورهای شهری، عربدهکشیهای روزانه نمایندگان سپاه و ولیفقیه در معابر و رادیو و تلویزیونها و همچنین تشدید صدور تروریسم و بنیادگرایی در خارج از مرزهای کشور و یا موشکپرانیهای حکومت، تماما نشان از ضعف مطلق رژیم و بینههای بر آن است که دیکتاتوری به آخر خط رسیده است.