۱۳۹۶ مهر ۲۴, دوشنبه

برجام، از فتح‌الفتوح! تا فرجام


«به نظر من مذاکره با آمریکا راحت‌تره تا اروپا. اروپایی‌ها خیلی‌هاشون یک آقا اجازه‌یی گاهی می‌خواهند. اما آمریکایی‌ها به قول معروف همان کدخدای ده هستند. با کدخدا که شما ببندید خیلی راحت‌تر است... باید سانتریفوژ بچرخد ولی کشور هم باید بچرخد. باید زندگی مردم هم بچرخد».
حسن روحانی ـ اردیبهشت 92
«کار ما تمام شد/قلب رآکتور اراک را خارج کردیم/ حفره‌ها با سیمان پر می‌شود»سخنگوی سازمان انرژی اتمی رژیم 24دی 1394
«اگر عقب‌نشینی کردیم، عقب‌نشینی به این نقطه‌ها منتهی خواهد شد که [بگویند] شورای نگهبان چه نقشی در جامعه دارد و چرا باید شورای نگهبان به‌خاطر مخالفت با شرع قوانین را بردارد؟ حرف اینجاست. این همان چیزی است که بنده بارها عرض کرده‌ام که این، تغییر سیرت جمهوری اسلامی است».
علی خامنه‌ای ـ نوروز 1395
«همان جماعت امروز می‌گویند: «عاقلانه‌ترین برنامه ترامپ دیوانه پاره کردن برجام است». برجام پاره شود که چه؟ برگردیم به سال 90؟ این برجام به ماجراهای آن سال‌ها می‌ارزد؟».
آفتاب یزد ـ 19مهر 1396
***
این برجام دست و پا شکسته!
«حسن روحانی معتقد است ده ترامپ هم نمی‌تواند منافع برجام را از بین ببرد. این سخن نشان می‌دهد دولت خواستار حفظ توافق هسته‌یی حتی در غیبت آمریکاست اما در عین‌حال خوش خیالی خاصی درون این گزاره نهفته است.

به نوعی رجز خوانی قبل از آغاز یک بازی بزرگ می‌نماید تا اشاره به یک واقعیت. اما نکتة اصلی مهم اینجاست که رئیس‌جمهور از این رو اینگونه نطق نمود چرا که برجام «دست و پا شکسته» هم بدیلی ندارد. نگاهی به بازار و شاخصهای اقتصادی در این روزها بیندازید. بوهایی که به مشام می‌رسد یادآور سال‌های 90 الی 92 است.

جهش عجیب و غریب ارز و ناپایداری شاخصهای اقتصادی در آن روزها یکسری را به ناحق به نان و نوایی رساند و کمر قاطبه‌یی را شکست. می خواهم به عرض آن‌هایی که در داخل برای پایان برجام لحظه شماری می‌نمایند و روزهای خوبی را سپری می‌کنند برسانم که اگر لختی انصاف در وجودشان باشد متوجه می‌گردند که در روزهای اخیر انواع بازارها آماده «تیک آف» هستند. در دوره‌ای در این باره هشدارها جدی گرفته نشد و مقامات مسئول و مطلع مدعی بودند که «آنقدر قطعنامه صادر کنید تا قطعنامه دان‌تان پاره شود». وقتی قطعنامه‌ها یکی پس از دیگری صادر شد برای فرار و توجیه دست به دامن جمشید بسم الله‌ها شدند. همان جماعت امروز می‌گویند: «عاقلانه‌ترین برنامه ترامپ دیوانه پاره کردن برجام است». برجام پاره شود که چه؟ برگردیم به سال 90؟ این برجام به ماجراهای آن سالها می‌ارزد».

(آفتاب یزد 19مهر 1369)











برجام ـ بیا سوته دلان گردهم‌آییم!
راستی حسن روحانی و همپالگی‌ها او را چه شده است که اکنون حتی راضی به «این برجام دست و پا شکسته!» یا «برجام هیچ» هستند. مگر همین «برج بلند دموکراسی!» نبود که یک روز از زبان پاسدار احمدی‌نژاد، عر و تیز می‌کرد و نعره هل من مزیدش گوش فلک را کر کرده بود و می‌گفت: «آنقدر قطعنامه صادر کنید تا قطعنامه‌دانتان پاره شود»، حال چرا محتاج شکسته‌پاره‌های برجام است و معتقد است حتی اگر ترامپ آن را شکست، باید شکسته‌ها را جمع کرد و بش و بند زد.

برجام چیست؟
برجام مخفف عبارت Joint Comprehensive Plan of Action (برنامه جامع اقدام مشترک) است. این اصطلاح نخستین بار توسط وزیر خارجه دولت حسن روحانی، محمد جواد ظریف در بیانیه مشترک توافق لوزان سوئیس در تاریخ 13فروردین 1394 به کار برده شد. توافق هسته‌یی لوزان، در سه‌شنبه ۲۳تیر ۱۳۹۴ (۱۴ژوئیه ۲۰۱۵) در وین اتریش بین حکومت آخوندی، اتحادیه اروپا و گروه ۱+۵ (شامل چین، فرانسه، روسیه، پادشاهی متحد بریتانیا، ایالات متحده آمریکا و آلمان) منعقد شد.










برجام ـ معامله اتمی رژیم با کشورهای 1+5

برجام - بمب اتمی، رؤیای ناکام علی خامنه‌ای
نوشیدن جام‌زهر توسط خمینی در جنگ شوم و ویرانگر 8ساله با عراق که توجیه و سرپوش حداکثر سرکوب و اختناق و اعدام و شکنجه در داخل ایران بود، رژیم ولایت‌فقیه بقای خود را با دستیابی به سلاح اتمی گره زد و سپاه پاسداران دور از چشم مردم ایران و جهانیان به دستور خود خمینی مکلف به‌عمل در این زمینه و حوزه‌های مختلفی شد که برای تولید سلاح اتمی ضروری است.

به‌رغم این سیاست اعلام نشده و سری نظام آخوندی، علی خامنه‌ای به‌صورتی ریاکارانه، در نمایش جمعه 15آبان 1383گفت:
«سلاح اتمی، تولیدش، نگهداشتنش و به کار بردنش، هر کدام یک اشکالی دارد؛ ما نظر شرعی خودمان را هم گفته‌ایم». (۱۵آبان ۱۳۸۳).

او هم‌چنین در تاریخ 28فروردین 1389در پیامی به کنفرانس خلع‌سلاح هسته‌یی که خود آن را ترتیب داده بود، گفت:
ما کاربرد این سلاحها [هسته‌ای، شیمیایی و می‌کربی] را حرام، و تلاش برای مصونیت بخشیدن ابناء بشر از این بلای بزرگ را وظیفه‌ی همگان می‌دانیم».

اما معلوم بود، این فتوای دروغین، یک ایزگم کردن آشکار برای پروژه سری تولید بمب اتمی است.

حکومت آخوندی پروژه بمب اتمی را به‌منظور خرید فرجه بقا، قبل از پایان جنگ تحمیلی و در زمان ریاست‌جمهوری علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی استارت زد. صحبتهای او به‌خوبی مؤید این موضوع است.
بخشی از فعالیت‌های هسته‌یی را زمانی انجام دادیم که هنوز در جنگ بودیم و عراق به نزدیک‌های غنی‌ سازی رسیده بود که اسراییل همه آنها را منهدم کرد.

(سایت حکومتی انتخاب. 11آبان 1394. به‌نقل از مصاحبه رفسنجانی با پایگاه خبری امید هسته‌یی ایرانیان)











برجام ـ سایت اتمی نطنز

برجام - بخشی از خاطرات هسته‌یی‌ هاشمی رفسنجانی
«روزنامه اعتماد از خاطرات هسته‌یی‌هاشمی رفسنجانی روایت کرد و گزیده سخنان وی را این چنین نوشت: می‌خواستم عبدالقدیرخان را ببینم اما نشد پس از جنگ اولین غنی‌سازی‌ در امیرآباد با همان چیزهایی که از پاکستان گرفته بودیم انجام شد پاکستانی‌ها ٤هزار سانتریفوژ دست دوم نسل اول را با مقداری نقشه به ما دادند در مسیر دماوند کارگاهی ساختیم که نخستین آزمایش‌های هسته‌یی ما در آنجا انجام شد قرار بود در الموت قزوین آب سنگین را بسازیم، تونل هم بزنیم و زیرکوه بسازیم که محفوظ باشد امادولت من تمام شد در زمان جنگ، مخصوصاً وقتی عراق به بمباران مراکز تولید برق در ایران روی آورد، ما هم تصمیم گرفتیم برای تأمین برق در آینده جهت تولید آن در نیروگاه هسته‌یی اقدام کنیم عراق به نزدیکی‌های غنی‌سازی رسیده بود که اسراییل همه آنها را منهدم کرد پیش از اسراییل در مهر ٥٩، نیروی هوایی ما تأسیسات اتمی «اوسیراک» عراق را نابود کرده بود ١٤شهریور ١٣٦١ یک جلسه مشورتی با حضور رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر وقت داشتیم که یک واحد نیروگاه بوشهر راه بیفتد در زمان شاه کیک زرد را از آفریقای جنوبی خریده و یک مقدارش را آورده بودند که من ٢٠٠ تن به خریدمان اضافه کردم و چیزی حدود ٧٠٠ تن را آوردیم ما اورانیوم نداشتیم، رفتیم سراغ کشف معدن اورانیوم در ساغند که البته معدن کم‌ظرفیتی بود چینی‌ها برای ما در ساغند، چاه‌های بسیار عمیقی زدند تا به اورانیوم برسیم علی لاریجانی داشت در مذاکرات نتیجه می‌گرفت که عوض شد...»

البته او نیز مانند علی خامنه‌ای، هدف از غنی‌سازی اورانیوم را «دستاوردهای صلح‌آمیز!» عنوان می‌کرد.

(سایت حکومتی امید ملی ایرانیان ـ 4آبان 1394)











برجام ـ مصاحبه رفسنجانی و اقرار به ماجراجویی اتمی رژیم

برجام - افشای وجود تأسیسات اتمی در حاکمیت آخوندی برای اولین بار توسط مقاومت ایران
پروژه مخرب، ماجراجویانه، ضد‌مردمی و ضدایرانی رژیم آخوندها، از همان سالهای اول و به‌طور مشخص از سال 1370 از سوی مقاومت افشا شد، اما دو سایت اصلی رژیم یعنی سایت نطنز و اراک که از سالها پیش توسط رژیم مخفی شده بود، در تابستان سال 81توسط شورای ملی مقاومت ایران (اطلاعیه کمیسیون تحقیقات دفاعی و استراتژیک) برملا گردید و از آن پس بود که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی فعالیتهای غیرقانونی این رژیم را زیر نظر گرفت. در نیمه آذر سال 82 آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اذعان کرد که بدون روشنگریهای مقاومت ایران، وقوف جامعه بین‌المللی به این پنهانکاریها میسر نبود. سخنگوی آژانس گفت: «ایران در حال انجام آزمایشهای متعددی بود. آنها به‌عنوان مثال تنها چیزی کمتر از یک گرم پلوتونیوم را به‌دست آورده بودند و از چند دستگاه سانتریفوژ استفاده می‌کردند. برای بازرسان، بدون این‌که اطلاعاتی در این مورد داشته باشند، کشف این آزمایشها ساده نبود، چرا که ایران کشور بسیار بزرگی است و هرقدر هم کار بازرسی دقیق انجام می‌شد، لزوماً نمی‌شد انتظار داشت که این موارد کشف شوند. ما به اطلاعات نیاز داشتیم و در نهایت از طریق یک گروه مخالف ایرانی، که به‌عنوان مثال در مورد تجهیزات نطنز و اراک اطلاعات دادند، این اطلاعات را به‌دست آوردیم. از ماه اوت بود که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با دنبال‌کردن این اطلاعات گام به گام پیش رفت و در مورد یافته‌ها از ایران توضیح خواست و جزء جزء این معما را کشف کرد»
(بی.بی.سی 15آذر 82).











برجام ـ سایت اتمی نطنز
برجام - افشاگری مقاومت ایران در خدمت صلح و امنیت بین‌المللی
روشنگری مقاومت ایران و اعلام این‌که رژیم با فریبکاری و خرید وقت به‌دنبال رسیدن به بمب اتمی است نه استفاده صلح‌آمیز از انرژی اتمی، البته در خدمت صلح و امنیت بین‌المللی بود. مقاومت ایران این حقیقت مسلم را بارها توضیح داده است که برنامه اتمی رژیم در کشور ما که از منابع گسترده انرژی فسیلی و ذخایر کم‌نظیر نفت و گاز برخوردار است، موضوعیتی جز تولید سلاح اتمی در خدمت تضمین بقای حکومت ولایت‌فقیه نداشته و ندارد و فقط خسارتهای کلان اقتصادی و فجایع زیست‌محیطی به‌بار می‌آورد؛ آن‌هم در شرایطی که کشورهای پیشرفته صنعتی در پی جایگزین کردن نیروگاههای هسته‌یی خود هستند.











برجام ـ افشاگری مقاصد هسته‌یی رژیم توسط مقاومت ایران
برجام - شروع ماراتون مذاکرات بی‌سرانجام بعد از افشاگری مقاومت ایران
پس از افشای سایت نطنز در میان بهت و حیرت جهانی، در حالی‌که دولت آخوند محمد خاتمی بر سر کار بود، حسن روحانی مسئول مذاکره با سه قدرت اروپایی شد. در آن مذاکرات که آمریکا نقش مستقیم نداشت، خامنه‌ای از ترس سپرده شدن پرونده اتمی به شورای امنیت ملل متحد، تن به عقب‌نشینی داد و تعلیق غنی‌سازی اورانیوم را پذیرفت. در عین‌حال حمله آمریکا به عراق در سال 2003 و اشغال این کشور، برای خامنه‌ای یک «فرصت» ایجاد کرد تا تعهد خود را نقض کند و همزمان با سپردن کرسی ریاست‌جمهوری به گماشته بی‌دنده و ترمزش، محمود احمدی‌نژاد، غنی‌سازی را در ابعاد گسترده‌تر و همراه با کار روی اجزای دیگر بمب اتمی شروع کند. این سیاست از مدتها قبل توسط شورای ملی مقاومت افشا‌ شده بود.











برجام ـ احمدی‌نژاد: آن‌قدر قطعنامه صادر کنید تا اون قطعنامه‌ دونتان پاره شود
برجام - سیاست مخفیکاری و فریب دادن، همراه با مذاکره، تهدید، چانه‌زنی و باج‌گیری و باج‌دهی رژیم
شورای ملی مقاومت یازده سال پیش در بیانیه بیست و سومین سالگرد تأسیس خود، پیرامون پروژه اتمی رژیم اعلام کرد: «تمام تلاش رژیم این است که با مانور، مخفیکاری، فریب‌ دادن، مذاکره، تهدید، چانه زنی، باج‌دهی و باجگیری، پروژه غنی‌سازی اورانیوم را به سرانجام رسانده و با ساختن بمب اتمی، با زبان زور و تهدید با جهانیان، به‌ویژه با کشورهای منطقه، سخن بگوید... چنان که خامنه‌ای در سخنرانی 15تیر 83 در همدان می‌گوید: «اگر دشمن، پررویی و تعرض و تجاوز کند، آن وقت دیگر تعرض ما به چهار دیواری کشورمان محدود نخواهد شد. اگر کسی به ملت ما تعرض و تجاوز کند، ما منافع او را در هر نقطه‌یی از دنیا که باشد، به‌خطر می‌اندازیم»... شورای ملی مقاومت در مقابل سیاست تعرض و تجاوز رژیم و در برابر سیاست استفاده از سلاح اتمی به‌منظور صدور ترور و بنیادگرایی اسلامی، سیاستی بر اساس منافع عالی مردم ایران اتخاذ کرده است و تا هر جا که بتواند نقشه‌های ضد‌مردمی و ضدایرانی رژیم را افشا می‌کند. ما به‌حکم احساس مسئولیت انسانی، ملی و میهنی و مواضع صلح‌طلبانه خود، به افشای مراکز مخفی، که حکومت آخوندی برای تولید بمب اتمی در شهرهای نظنز و اراک به‌وجود آورده بود، پرداختیم تا مراجع مسئول بین‌المللی از و قوع این فاجعه جلوگیری کنند. اگر این روشنگریها وجود نداشت و اگر رژیم در همین حد هم به‌لحاظ موضوع پروژه‌های اتمی زیر نظارت قرار نمی‌گرفت، چه بسا تاکنون جهان را با رو‌ کردن سلاح اتمی غافلگیر کرده بود».

اذعان کشورهای بزرگ به افشاگریهای مستند مقاومت و تأثیر آن روی رژیم
در اثر استمرار افشاگریهای مستند شورای ملی مقاومت ایران، کشورهای بزرگ با تأخیر بسیار اعتراف کردند که رژیم ایران به‌دنبال سلاح اتمی است. آمریکا اعلام کرد که در صورت عدم همکاری رژیم، با تحریمهای بیشتر صادرات نفت رژیم را به صفر می‌رساند. این جدی‌ترین تهدید پس از سالها مماشات بود.

بدین ترتیب، مجموعه‌یی از افشاگری و آگاهی‌رسانی پیرامون سیاست اتمی رژیم و شدت تحریمها، تأثیر قابل‌توجهی در تشدید تضادهای درونی رژیم و تضعیف موقعیت خامنه‌ای داشت.

ادامه سیاست تولید بمب در دوران 8ساله احمدی‌نژاد
در دوران 8ساله احمدی‌نژاد که رژیم آخوندی به درآمدهای هنگفت ارزی دست یافت، خامنه‌ای به تلاش برای افزایش غنی‌سازی و تکامل آن مبادرت ورزید و در مقابل این سیاست ماجراجویانه، آژانس و شورای امنیت ملل‌متحد در اثر موج اعتراضات بین‌المللی که دینامیسم آن، مقاومت ایران و یاران و پشتیبانان و اعتراضهای روزانه آنان در کشورها و پارلمانهای مختلف جهان بود، مجبور به صدور چند قطعنامه و اعمال برخی از تحریمها شدند. اما احمدی‌نژاد در یک سلسله موضع‌گیریهای سخیف، این قطعنامه‌ها را «ورق پاره‌یی» بیش ندانست و اعلام کرد «آنقدر قطعنامه صادر کنید تا قطعنامه‌دانتان پاره شود». سپس ابعاد تلاش رژیم برای غنی‌سازی و کار روی کلاهک اتمی دو چندان شد. در سال آخر دوران احمدی‌نژاد، آمریکا با تحریم نفتی و بانکی، رژیم آخوندها را در تنگنا گذاشت و این تحریمها خیلی زود این رژیم را با بحران مرگباری رو‌به‌رو کرد. محصول اول این بحران، برآمد حسن روحانی در مقابل سعید جلیلی (کاندیدای مورد نظر خامنه‌ای) و به‌بیان درست‌تر‌ ، برآمد گام به‌گام موقعیت رفسنجانی (که از روحانی حمایت می‌کرد) بود. روزنامه تهران امروز (وابسته به‌قالیباف، کاندیدای دیگر رقیب روحانی) در روز 26خرداد 92 خطاب به سعید جلیلی نوشت: «آقای جلیلی شما به قول خودتان و حامیان دو آتشه‌تان، به تکلیفتان عمل کردید؟ فقط پرسش ما از شما این است که واقعاً به‌تکلیفتان عمل کردید که انتخابات ریاست قوه اجرایی را به یک رفراندوم هسته‌یی تبدیل کردید؟!»












برجام ـ احمدی‌نژاد: آن‌قدر قطعنامه صادر کنید تا اون قطعنامه‌ دونتان پاره شود
برجام - روی کار‌آمدن حسن روحانی با خزانه خالی و شروع دوباره مذاکرات اتمی

بعد از شکست مهندسی خامنه‌ای در نمایش انتخابات و روی کارآمدن حسن روحانی، وی روز 22مهر 92 (یک روز قبل از شروع مذاکرات) گفت: «دولت با یک خزانه خالی و انبوه بدهکاری روبه‌روست». رفسنجانی نیز در 23مهر در کرمانشاه گفت: «بهبود روابط خارجی باعث کاهش مشکلات اقتصادی خواهد شد... اینها به‌شرطی است که افراطیها بگذارند ما با دنیا ارتباط داشته باشیم، اجازه بدهند ارتباط ما با جاهایی که امکانش هست برقرار بشود که تا این اتفاق نیفتد ما به جایی نخواهیم رسید... در انرژی هسته‌یی می‌توانیم به‌گونه‌یی عمل کنیم که به اهداف صلح‌آمیز و دستاوردهای آن برسیم و از آن استفاده کنیم. انرژی هسته‌یی باید به ما امنیت هم بدهد... در دیداری هم که با رهبر معظم انقلاب داشتیم خود آقا هم صراحتاً مشکل دنیای اسلام را افراطیها عنوان کردند... اگر افغانستان نمی‌تواند سربلند کند به‌خاطر همین افراطی‌گریهاست، اگر انقلاب مصر به این‌جا رسید به‌خاطر یک مشت افراطی بود که کار به این‌جا رسید. در عراق و سوریه هم همین وضعیت است». روزنامه رسالت در 23مهر در نقد حرفهای روحانی در مقاله‌یی با عنوان «مشتی که در شب مذاکره خالی شد» نوشت: «بر اساس کدامیک از اصول مسلم تأمین منافع ملی باید به‌طرف غربی تفهیم کرد که تحریمها اثرگذار بوده است».

این وضعیت بحرانی درونی، ولی‌فقیه را ناچار به قبول مذاکره جدی، انتقال مدیریت مذاکرات از شورای عالی امنیت رژیم به دولت و وزارت‌خارجه و تن‌دادن به عقب‌نشینی در توافقات ژنو کرد. شورای ملی مقاومت در بیانیه سال گذشته خود در مورد عقب‌نشینی خامنه‌ای و توافق ژنو اعلام کرد: «این عقب‌نشینی به‌معنی عقب‌نشینی از مبانی و اصول برنامه‌های مربوط به تضمین امنیت ولایت خامنه‌ای است، رژیم هر انتخابی که داشته باشد و سیر رویدادها به هر طرف که میل کند، از اهمیت این تحول که مشابه تن‌دادن خمینی به قطعنامه 598 است، کم نمی‌کند. به‌قول برخی از کارگزاران رژیم پس از توافقنامه ژنو، سانتریفیوژها در حال چرخش معکوس است و آثار مرگبار جرعه زهر سراپای رژیم را درنوردیده است».











برجام ـ حسن روحانی با کلیدی در دست و خزانه‌یی خالی در پشت
برجام - عقب‌نشینی رژیم در مذاکرات ژنو و تشدید جدالهای درونی حکومت
با توافقنامه موقت ژنو در روز ۳آذر ۱۳۹۲ (24نوامبر ۲۰۱۳) جدالهای درونی حکومت باز هم تشدید شد. جواد ظریف روز 12آذر 1392 در دانشگاه تهران به دفاع از توافق ژنو پرداخت. او به‌وفور به احمدی‌نژاد و از طریق او به خامنه‌ای طعنه زد و از «کابوس هسته‌یی» سخن گفت و بارها بیهودگی ساختن سلاح اتمی را خاطرنشان کرد. چیزی که در عین‌حال نشان می‌دهد ساختن سلاح اتمی سیاست رژیم بوده است. ظریف گفت: «هدف سیاست خارجی، کاهش آسیبها و تهدیدها و افزایش دستاوردهاست. قدرت به‌معنای صحیح آن به‌معنای افزایش نفوذ و کاهش آسیب‌پذیری است... اکنون سؤال این است آیا سلاح هسته‌یی قدرت می‌آورد؟ آیا ایران قدرتمند است یا همسایه ما که سلاح هسته‌یی دارد؟ سلاح هسته‌یی برای امنیت ما مضر است؛ ما سلاح نمی‌خواهیم؛ سلاح هسته‌یی نه می‌تواند بازدارندگی و نه امنیت و نه پایداری برای حکومت ایجاد کند و جز خطر و نگرانی برای ما چیز دیگری ندارد... حتی تصور این‌که جمهوری اسلامی به‌دنبال تسلیحات هسته‌یی است، برای امنیت ما مضر است... غربیها از چهار تا تانک و موشک ما نمی‌ترسند... آیا شما فکر کرده‌اید که آمریکا که با یک بمبش می‌تواند تمام سیستمهای نظامی ما را از کار بیندازد، از سیستم نظامی ما می‌ترسد؟ ما همگی در یک کشتی بزرگ که آن را ایران می‌نامیم، نشسته‌ایم. همه با هم یا به سلامت پیش می‌رویم یا با هم به آسیب می‌رسیم... ما همه یا با هم پیروز می‌شویم یا با هم در این حوزه می‌بازیم»... حرفهای ظریف، آن هم پس از توافق ژنو، به‌خوبی نشان می‌دهد که گردابی که خامنه‌ای ایجاد کرده اکنون خود او را گام به گام در خود فرو می‌برد.











برجام ـ وزیر خارجه موشکی رژیم در گرداب برجام
برجام - توافق ژنو مقدمه‌یی برای رسیدن به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)
بر اساس توافق ژنو قرار بود طی مدت شش ماه که البته قابل تمدید اعلام شده بود، متن «توافق جامع» به‌طور کامل نوشته شود. این مدت با چند بار تمدید تا روز 13فروردین 1394 ادامه پیدا کرد و در این روز یک بیانیه موسوم به توافق یا تفاهم لوزان مورد توافق طرفین قرار گرفت. در این بیانیه که وزارت‌خارجه آمریکا متن (فاکت شیت) آن را منتشر کرد ولی وزارت‌خارجه رژیم هیچ‌گاه به‌طور کامل متن آن را منتشر نکرد، طرفین توافق کردند که برای رسیدن به «برنامه جامع اقدام مشترک» بر پایه قرارداد موقت ژنو، تا روز 10تیر 1394 «توافق جامع» را نهایی کنند. بر اساس بیانیه لوزان؛ نطنز تنها مرکز غنی‌سازی ایران خواهد بود، فردو از یک سایت غنی‌سازی به یک مرکز هسته‌یی، فیزیک و فن‌آوری تبدیل خواهد شد، سطح و ظرفیت غنی‌سازی و میزان ذخایر اورانیوم برای دوره‌های زمانی مشخص، محدود خواهد شد، رآکتور آب سنگین اراک با همکاری مشترک بین‌المللی باز طراحی و نوسازی خواهد شد به گونه‌یی که پلوتونیوم با قابلیت تسلیحاتی در آن تولید نشود و دهها مورد دیگر











برجام ـ تأسیسات اتمی رژیم در اراک
 برجام - موضعگیری نکردن علی خامنه‌ای بعد از بیانیه لوزان
با بیانیه لوزان موجی از تبریک و پیروز شدیم پیروز شدیم به راه افتاد که دو سردار- پاسدار خامنه‌ای (فیروز آبادی و جعفری) و علی لاریجانی رئیس مجلس و ابوترابی نایب‌رئیس مجلس نیز در میان آن دیده می‌شدند. اما خامنه‌ای یک هفته صبر کرد و روز ۲۰فروردین ۱۳۹۴ تبریک‌گویان را سرجای خود نشاند و با فریبکاری گفت: «برخی سؤال می‌کنند چرا رهبری درباره مذاکرات اخیر هسته‌یی موضعگیری نکرده است؟ علت موضعگیری نکردن رهبری این است که جایی برای موضعگیری وجود ندارد زیرا مسئولان کشور و مسئولان هسته‌یی می‌گویند هنوز کاری انجام نگرفته و هیچ موضوع الزام‌آوری میان دو طرف به‌وجود نیامده است... . آنچه که تاکنون اتفاق افتاده نه اصل توافق، نه مذاکره منتهی به توافق و نه محتوای توافق را تضمین نمی‌کند و حتی این موضوع را هم تضمین نمی‌کند که این مذاکرات به توافق منتهی شود، بنابراین تبریک گفتن معنایی ندارد... بنده به مجریان مذاکرات هسته‌یی اعتماد دارم و تاکنون تردیدی نسبت به آنها نداشته‌ام... اما در خصوص مذاکرات هسته‌یی، دغدغه جدی دارم... باید مردم و به‌خصوص نخبگان را در جریان جزئیات قرار دهند و آنها را از واقعیات مطلع کنند زیرا هیچ چیز محرمانه‌یی وجود ندارد... این‌که برخی روشنفکرنماها بگویند صنعت هسته‌یی را برای چه می‌خواهیم؟ یک فریب است... این موضوع بسیار مهم است و تحریمها باید در همان روز توافق به‌طور کامل لغو شوند... اگر قرار باشد لغو تحریمها به یک فرآیند جدید مرتبط شود، اساس مذاکرات بی‌معنا خواهد بود، زیرا هدف از مذاکرات برداشته شدن تحریمهاست... مطلقاً نباید اجازه داده شود که به بهانه نظارت، به حریم امنیتی و دفاعی کشور نفوذ کنند و مسئولان نظامی کشور نیز به‌هیچ‌وجه اجازه ندارند که به بهانه نظارت و بازرسی، بیگانگان را به این حریم راه دهند، و یا توسعه دفاعی کشور را متوقف کنند... هیچ‌گونه شیوه نظارت غیرمتعارف که ایران را به یک کشور اختصاصی از لحاظ نظارتها تبدیل کند، مورد قبول نیست و نظارتها باید تنها در محدوده همان نظارتهای متعارفی که در همه دنیا انجام می‌شود اعمال شود، نه بیشتر... توسعه علمی و فنی در ابعاد گوناگون باید ادامه یابد. البته تیم مذاکره‌کننده ممکن است لازم بداند که برخی محدودیتها را قبول کند که در این زمینه حرفی نداریم اما توسعه فنی باید حتماً ادامه یابد و با قدرت پیش رود»...











برجام ـ خامنه‌ای: این‌که برخی روشنفکرنماها بگویند صنعت هسته‌یی را برای چه می‌خواهیم؟ یک فریب است
برجام - خطوط قرمز ادعایی خامنه‌ای در فاصله بیانیه لوزان تا توافق جامع
خامنه‌ای در فاصله بیانیه لوزان تا توافق جامع در وین چند بار دیگر به‌ترسیم خطوط قرمز پرداخت. از جمله، روز 2تیر 1394 ضمن دفاع از تیم مذاکره‌کنندگان، خطوط قرمز رژیم را در 7بند این‌گونه شمارش کرد:
- محدودیت بلند‌مدت 10 -12ساله فعالیت هسته‌یی را قبول نداریم، مقدار سالهای مورد قبول محدودیت را به آنها گفته‌ایم.

- لغو تحریمها نباید به اجرای تعهدات ایران منوط شود.

- کار تحقیق و توسعه و ساخت و ساز ادامه پیدا کند.
- تحریمهای اقتصادی، مالی و بانکی چه مربوط به شورای امنیت، چه کنگره آمریکا و چه دولت آمریکا فوراً هنگام امضای موافقتنامه لغو و بقیه تحریمها هم در فواصل معقول برداشته شود.

- ما با موکول کردن اجرای تعهدات طرف مقابل به گزارش آژانس مخالفیم چون آژانس بارها و بارها ثابت کرده مستقل و عادل نیست بنابراین ما به آن بدبین هستیم.

- با درخواست بازرسی از مراکز نظامی، بازرسیهای غیرمتعارف، پرس و‌ جو از دانشمندان هسته‌یی و افراد دخیل در این پروژه مخالفیم.

- با زمانهای ۱۵تا ۲۵سال برای تمام یا برخی از موضوعات مخالفیم.

- خامنه‌ای، قبل از بیانیه لوزان، در 16تیر 1393 موضوع میزان غنی‌سازی را عمده کرده و گفته بود: «طرف مقابل به مرگ گرفته که به تب راضی بشویم، هدف آنها این است که جمهوری اسلامی را در باب ظرفیت غنی‌سازی، که یکی از مسائل است، به ده‌ هزار سو راضی کنند، منتهی از پانصد سو شروع کردند... هدف آنها این است. مسئولان ما می‌گویند ما به 190هزار سو احتیاج داریم. ممکن است که این نیاز مال امسال و پنج سال دیگر یا دو سال دیگر نباشد، اما این، نیاز قطعی کشور است. خوب باید نیاز کشور تأمین بشود، اصل حرفی که آمریکاییها در این قضیه دارند، حرف ناحقی است. یک کشوری احتیاج به انرژی هسته‌یی دارد... حالا ایستاده‌اند که نه، نباید! خوب چرا؟ چه منطقی دارد‌ که نباید؟ می‌گویند ما از بمب هسته‌یی می‌ترسیم، اولاً تضمین برای جلوگیری از سلاحهای هسته‌یی راههای خودش را دارد، اشکالی هم ندارد... خوب بله می‌شود تضمین کرد تضمین هم شده است... شاید خود آنها هم می‌دانند، ولی اصل حرف آنها حرف ناحقیست... مسأله ظرفیت غنی‌سازی یک مسأله است که خیلی مهم است، مسأله تحقیق و توسعه قطعاً باید رعایت بشود، حفظ تشکیلاتی که دشمن قادر به تخریب آن نیست. روی فردو تکیه می‌کنند چون غیرقابل دسترسی است برای آنها. می‌گویند شما جایی که ما نمی‌توانیم به آن ضربه بزنیم، نباید داشته باشید، این خنده آور نیست؟»











برجام ـ عبور از خطوط قرمز مورد ادعای علی خامنه‌ای
برجام - دور نهایی مذاکرات در وین و عقب‌نشین علی خامنه‌ای از «خطوط قرمز!»
سرانجام دور نهایی مذاکرات در روز 20خرداد 1394 در وین آغاز شد و با کشاکشهای فراوان در روز 23تیر 1394 «توافق جامع» مورد قبول رژیم و 6کشور مذاکره‌کننده و اتحادیه اروپا قرار گرفت. این توافق، بیانگر عقب‌نشینی خامنه‌ای از بسیاری از خطوط قرمزی بودکه تعیین کرده بود. این توافق گرچه دارای حفره‌هایی ناموجه بود اما این قابلیت را داشت که در صورت نظارت کامل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در مورد فریبکاریهای رژیم، حداقل برای یک دهه کار بمب‌سازی رژیم را مختل کند. این توافق بر موارد زیر تصریح و تأکید داشت:
- رژیم غنی‌سازی را فقط در نطنز و در سانتریفوژهای نسل اول با حدود ۵.۰۶۰سانتریفوژ انجام می‌دهد.

- غلظت غنی‌سازی مجاز برای رژیم تا ۱۵سال فقط 67/3درصد است.

- در فردو فقط ۱.۰۴۴دستگاه سانتریفوژ برای کارهای تحقیقاتی و نه برای غنی‌سازی باقی می‌ماند و بقیه آنها زیر نظر آژانس انبار می‌شوند.

- غنی‌سازی اورانیوم در فردو به‌کلی متوقف می‌شود.
- هیچ سایت غنی‌سازی دیگر هم ایجاد نمی‌شود.
- رژیم باید 10تن اورانیوم غنی‌شده با غلظت پایین خود را در بازارهای خارج بفروشد و فقط می‌تواند ۳۰۰کیلوگرم غنی‌شده با غلظت زیر ۳.۶۷درصد را ذخیره کند.

- آژانس، نقش منحصربه‌فردی در موضوع راستی‌آزمایی و تأیید صلح‌آمیز بودن تمام فعالیتهای رژیم ایران دارد.

- رژیم باید پروتکل الحاقی را هم اجرا و هم تصویب کند.

- رژیم نظارت آژانس بر کنسانتره سنگ معدن اورانیوم تولیدی تا ۲۵سال و نظارت و مراقبت در مورد روتورزها و بیلوزهای سانتریفوژ را تا ۲۰سال پذیرفته است.

- در مورد راکتور آب سنگین اراک، رژیم متعهد می‌شود که این راکتور را به شکلی بازطراحی و بازسازی کند که قابلیت تولید «پلوتونیوم در سطح تسلیحاتی» نداشته باشد و تا ۱۵سال هیچ راکتور آب سنگین دیگری نسازد.

روشن است که به این صورت از خطوط قرمز «مقام معظم» چیزی باقی گذاشته نشده و رژیم، در شرایط ضعف مفرط، به محدودیتهایی تن داده بود که بر مبنای بی‌اعتمادی کامل به برنامه اتمیش وضع شده بودند.











برجام ـ توافق اتمی وین
برجام - کشیدن نیش اتمی ولایت فقیه (خارج کردن قلب رآکتور اتمی اراک)
به این ترتیب استراتژی و بساطی که رژیم برای ساختن بمب اتمی برپا کرده بود، به گل نشست و به اثبات رسید که تمامی تلاشهای رژیم و همنوایان داخلی و خارجی‌اش در قلمداد کردن این سیاست شوم به‌عنوان یک سیاست ملی، شکست خورده و افشاگریهای مقاومت ایران و نفرت و انزجار مردم ایران از این پروژه که فقط برای تضمین بقای رژیم است، بر حق، انسانی و مسئولانه بوده است. معنی دیگر تن‌دادن رژیم به «توافق جامع»، شکست سیاست «ریل‌گذاری جدید» یا سیاست بی‌دنده و ترمزی بود که خامنه‌ای برای یکدست سازی حکومتش در دوران 8ساله احمدی‌نژاد ادامه داد و بعد از درهم شکستن اتوریته‌اش در قیامهای مردم ایران، با عقب‌نشینی وین بر روی آن خط بطلان کشید.











برجام ـ سخنگوی سازمان انرژی اتمی رژیم 24دی 1394:
کار ما تمام شد/قلب رآکتور اراک را خارج کردیم/ حفره‌ها با سیمان پر می‌شود
ادامه افشاگریهای مقاومت در فاصله بین توافق موقت ژنو تا برجام

در فاصله بین توافق موقت ژنو تا «توافق جامع» در وین، مقاومت ایران بر اساس مسئولیت خود در قبال مردم ایران به‌طور مداوم و در همه پروسه‌های سیاسی دست‌اندرکار بود و بی‌وقفه روشنگری و افشاگری می‌کرد. افشاگری بزرگ مقاومت درباره سایت مخفی لویزان-3توسط نمایندگی شورا در باشگاه ملی مطبوعات آمریکا در واشینگتن در روز 5اسفند 1393 و افشاگری اتمی حول همکاری رژیم و کره شمالی در 7خرداد 1394 به‌طور وسیع بازتاب یافت. اجلاس شورا در روزهای 23و 24اسفند 1393، ضمن قدردانی از افشای سایت مخفی لویزان-3خاطرنشان کرد که این افشاگری بزرگ «با خطرپذیری فوق‌العاده یاران مقاومت در داخل کشور و با تلاشهای بی‌وقفه کمیسیون امنیت و ضدتروریسم و کمیسیون تحقیقات دفاعی و استراتژیک شورا در یکی از حساس‌ترین مقاطع در بحبوحه زدوبندهای بین‌المللی رژیم صورت گرفت و محاسبات مربوطه را در هم ریخت. اطلاعات مربوط به لویزان-3مانند سایر پنهانکاریها و پروژه‌های اتمی و تسلیحات کشتار جمعی رژیم آخوندها، قبل از افشا و علنی‌شدن، توسط مقاومت ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و برخی اعضای دائمی شورای امنیت در میان گذاشته شده بود». اجلاس شورا ضمن بحث و تبادل‌نظر مشروح درباره مذاکرات اتمی، نتیجه‌گیری کرد که «همه شواهد نشان می‌دهد که ماراتون مذاکرات اتمی به‌نقطه عطف رسیده است. رئیس‌جمهور و وزیر خارجه آمریکا، در روزهای اخیر چند بار گفته‌اند که بحثهای فنی به انتها رسیده و آنچه باقی مانده اتخاذ «تصمیمهای سخت سیاسی» از جانب رژیم ایران است. معنای سیاسی این «تصمیم سخت سیاسی»، عقب‌نشینی و تن‌ دادن به بازرسیهای سرزده و گسترده از مراکز مشکوک و قطع کردن یا منجمد ساختن قابل تأیید هرگونه فعالیتی است که بتواند رژیم را به تولید بمب اتمی نزدیک کند... رفسنجانی، رئیس دستگاه تشخیص مصلحت نظام، از دو سال پیش، با اشرافی که به آمار و ارقام و شواهد دست اول از درون حاکمیت داشت، این وضعیت را مشابه روزهای تن‌دادن خمینی به زهر آتش‌بس تحلیل کرده و با صراحت کامل باز هم مصلحت را «نوشیدن جام‌زهر» و دست بر داشتن از بمب‌سازی - که خود او از مبدعان اصلیش بوده است - می‌داند. اجلاس شورا بر آن بود که جنبش مقاومت، چنان که بارها اعلام کرده، از زهر خوردن خامنه‌ای یعنی دست‌برداشتن واقعی از پروژه بمب اتمی که می‌تواند به روشن شدن موتور قیامها به‌انجامد، استقبال می‌کند. به‌خصوص که «زهر تحمیلی اتمی» مانند تحمیل زهر آتش‌بس به خمینی، در تحلیل نهایی، حاصل رزم و تلاش و سیاست میهنی و انقلابی همین مقاومت و بیش از یکصد رشته افشاگری در مورد برنامه مخفی اتمی رژیم است، هر چند رفسنجانی و روحانی می‌خواهند با عقب‌نشینی رژیم را از مهلکه بحرانها بیرون بکشند در عین‌حال مانع انفجار اجتماعی شده و قیامهای مردم را مهار کنند» (اطلاعیه دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران 25اسفند 1393).










برجام ـ افشای سایت لویزان 3توسط مقاومت ایران در سال 1393
استقبال مقاومت ایران از عقب‌نشینی تحمیلی رژیم و طرح گام بالاتر
مقاومت ایران در اجلاس روزهای 27و 28خرداد 1394 شورای ملی مقاومت، مذاکرات رژیم با کشورهای 1+5 را به‌طور مبسوط مورد بحث قرارداد و نتیجه گرفت که «تن‌دادن رژیم به مذاکرات و محدودیتهای تحمیلی در توافقات ژنو و لوزان، نه از سر سازگاری با خواستهای بین‌المللی، بلکه در اثر افشاگریهای مقاومت ایران و تنگتر شدن حلقه تحریمها و اعتراض و انزجار اجتماعی از این برنامه شوم بوده است. از همین رو، مقاومت ایران ضمن استقبال از عقب‌نشینی تحمیلی این رژیم، پیوسته نسبت به فریب و تقلب آن نیز هشدار داده و تأکید کرده است که در هرگونه توافق احتمالی، اعمال قطعنامه‌های مصوب شورای امنیت و راستی‌آزمایی و بازرسیهای کامل در «هرزمان، هرمکان»، ضروری است. در عین‌حال، بدیهی است که خواست مردم و مقاومت ایران، برچیدن تمامی برنامه و بساط اتمی و محاکمه سران جنایتکار این رژیم، بوده و هست».

برچیدن کامل بساط اتمی رژیم در دسترس بود اگر سیاست مماشات وجود نداشت

با توجه به موقعیت بسیار ضعیف و شکننده حکومت آخوندها، بدون شک اگر کشورهای 1+5 و به‌طور مشخص دولت اوباما با آن مماشات نمی‌کردند و بر آن سهل نمی‌گرفتند، برچیدن کامل بساط اتمی رژیم در دسترس بود. در همان روز توافق وین، خانم مریم رجوی، رئیس‌جمهور برگزیده شورا، تصریح کرد که این توافق «البته راه فریبکاری ملایان و دستیابی آنها به بمب اتمی را نمی‌بندد. با این همه، همین میزان عقب‌نشینی، هژمونی خامنه‌ای را، هم‌چنان که مقاومت ایران از قبل خاطرنشان کرده است، درهم می‌شکند و تمامیت فاشیسم دینی را تضعیف و متزلزل می‌کند».










برجام ـ ماراتون مذاکرات
مخالفت‌های فراگیر و دو حزبی در کنگره و سنای آمریکا با برجام
مخالفت‌های فراگیر و دو حزبی در کنگره و سنای آمریکا و کاندیداهای ریاست‌جمهوری و افکار عمومی این کشور با توافق اتمی و شیوه مواجهه و مذاکره دولت اوباما با دیکتاتوری تروریستی و مذهبی حاکم بر ایران، هم‌چنان‌که اعتراضهای مستدل و فنی برجسته‌ترین کارشناسان بی‌طرف اتمی و ابراز نگرانیهای کشورهای عربی به‌ویژه در خلیج‌فارس از شکافهای توافق وین از یکسو، و ترس و نگرانی حکومت آخوندی از شکست محتمل این توافق در آمریکا از سوی دیگر، نشان داد که در صورت پافشاری بر اجرای کامل قطعنامه‌های شورای امنیت ملل متحد، جلوگیری قاطع و کامل از دستیابی خطرناکترین حکومت تروریستی به‌خطرناکترین سلاح کشتار جمعی، میسر بود و مواردی نظیر اقدامات این رژیم برای رد پاک‌کنی در پارچین در نقض توافقی که هنوز مرکب آن خشک نشده، رخ نمی‌داد.











مخالفت کنگره و سنا با برجام
برجام - پیامدهای شکست استراتژی خامنه‌ای برای دستیابی به سلاح اتمی در داخل رژیم
شکست سیاست یک پایه کردن ولایت و مسیری که منجر به جام‌زهر اتمی شد، خامنه‌ای را درون نظام با صف‌آرایی جدیدی به سردمداری رفسنجانی روبه‌رو کردکه خواستار «مشروط کردن ولایت فقیه» بود. اما از آنجا که خامنه‌ای نه می‌خواهد و نه می‌تواند ولایت مطلق فقیه و ریل گذاری مورد نظرش را رها کند، این صف‌آرایی جدید، بحران درونی نظام ولایت فقیه و فلج و شکنندگی آن را در برابر چالشهای حاد کنونی تشدید کرد. این چالشها که قبل از هر چیز خصلت سیاسی داشت و پیآمد ناگزیر شکست استراتژی خامنه‌ای برای دستیابی به سلاح اتمی بود و بر موقعیت رژیم در تمامی عرصه‌های داخلی و منطقه‌یی و بین‌المللی تأثیر گذاشت.

در تعادل جدید، خامنه‌ای برای سفت و سخت‌ترین پیروان ذوب شدن در ولایت (سعید جلیلی و شرکا)، نقش دلواپسانی را قائل شده که زیاده‌خواهیهای عیان برای مشروط کردن ولایت مطلقه او را مهار کنند و البته نقش سپاه پاسداران به‌عنوان حافظ همیشه به یراق ولایت باید برای همه باندها به‌رسمیت شناخته شود. اما ناکارآمدی این تعادل در برابر چالشهای حادی که به آن اشاره شد، آن‌قدر عیان بود که مهمترین آخوندها و پاسداران ولایت خامنه‌ای، به‌طور روزمره درباره هجمه به مقام ولایت و روی زمین ماندن خط قرمزها و لاف و گزافهای او هشدار می‌دادند. این در حالی است که خامنه‌ای همان روشهای به نعل و به میخ زدن دوره مذکرات را در موقعیتی ضعیف‌تر در دوران پسابرجام ادامه داد. دروغگوییها و لاف زدنها و زیگزاگهای خامنه‌ای نشان داد که شکست راه‌حل او در عرصه سیاسی و ضربات وارد آمده بر هیمنه و طلسم‌شکسته شده ولایت او قابل مهار و بازسازی نیست. هر چند که با سخافت و درماندگی تلاش می‌کرد بار شکستهای نظام را که قبل از هرکس متوجه خود او بود در جنگ قدرت بر سر باند رقیب آوار کند.












برجام «سم مهلک!» برای نظام
علی خامنه‌ای در یکی از آخرین موضعگیریهای خود، ضمن اعتراف به شکست حکومتش در استفاده از برجام برای برون‌رفت از بحرانها، تقریباً فاتحه آن را خواند و ادامه مسیر مذاکره با آمریکا در مسائل منطقه را هم «سم مهلک» دانست و با اشاره به روحانی و ظریف گفت: «امروز مسئولان دستگاه دیپلوماسی خود ما و همان کسانی که در همین مذاکرات از اول تا آخر حضور داشتند، همینها می‌گویند آمریکا نقض عهد کرده است، آمریکا زیر ظاهر آرام و زبان چرب و نرم مسئولانش و وزیر خارجه‌اش و دیگران از پشت دارد تخریب می‌کند، مانع ارتباطات اقتصادی کشور با کشورهای دیگر دنیاست، این رامسئولان خود برجام دارند می‌گویند، این حرفی است که البته بنده از یک‌سال پیش، یک سال و نیم پیش هی تکرار کردم که به آمریکاییها نمی‌شود اعتماد کرد، بعضیها سختشان بود قبول کنند، اما همین هفته گذشته مسئولان محترم ما با طرفهایشان در اروپا جلسه داشتند، همین حرفها را مسئولان ما گفتند و آنها جواب نداشتند... آنها می‌گویند بیایید در مسائل منطقه هم مذاکره کنیم، اما تجربه برجام به ما می‌گوید این کار سمی مهلک است و در هیچ مسأله‌یی نمی‌توان به حرفهای آمریکاییها اعتماد کرد» (۱۱مرداد ۱۳۹۵).


برجام «از فتح‌الفتوح!» تا «تقریبا هیچ!»

چشم‌انداز تیره ولایت خامنه‌ای در دوران پسابرجام
سخن پراکنی خامنه‌ای در روز ۱۴خرداد ۱۳۹۵ بر سر گور خمینی، چشم‌انداز تیره ولایتش را نشان داد. او ضمن حمله به باند رقیب گفت: «هر جا از انقلابی گری و حرکت جهادی غفلت کردیم عقب ماندیم... می‌توان این راه را با شیوه انقلابی حرکت کرد؛ آن وقت پیشرفت قطعی است. می‌توان به شیوه دیگری حرکت کرد؛ آن وقت سرنوشت، سرنوشت رقت آوری خواهد بود. امام می‌گفت اسلام و ملت ایران سیلی خواهد خورد... این خطاست که گمان کنیم انقلابی فقط کسی است که در دوران انقلاب در کنار امام بوده؛ برخی گمان می‌کنند انقلابیون فقط کسانی هستند که در دوران انقلاب و در کنار امام بودند... این‌که گمان کنیم رونق اقتصادی صرفاً با سرمایه‌گذاری خارجی تأمین می‌شود، خطاست. نباید همه چیز را موکول به سرمایه‌گذاری خارجی کنیم... الآن که مذاکرات هسته‌یی به نتایجی منتهی شده، یکی از اهدافشان اقتصاد است، بلعیدن اقتصاد ایران. نباید در هاضمه اقتصاد جهانی هضم شویم... وقتی می‌گوییم دشمن داریم، می‌گویند شما دچار توهم توطئه‌یید. خود این مطرح کردن توهم توطئه یک توطئه برای کم‌کردن حساسیتها نسبت به دشمنیهاست».

نه از تاک نشان می‌ماند و نه از تاک‌نشان!
برای پی‌بردن به وضعیت فلاکت‌بار رژیم در مرحلة‌ پسابرجام کافی است بدانیم چند روز پیشتر از صحبتهای علی خامنه‌ای، آخوند حسینی بوشهری در نماز جمعه قم گفته بود: «عده‌یی دچار غفلتند، عده‌یی دچار عدم توجه هستند، عده‌یی دچار بد فهمی و کج سلیقگی هستند، اما عده‌یی قطعاً از روی تعمد نقشی که دشمن می‌خواهد ایفا کند آنها به جای دشمن این نقش را در داخل کشور انجام می‌دهند و ایفا می‌کنند». وی هشدار داد که «اگر کمی دیر بجنبیم»، «خدای ناخواسته؛ نه از تاک نشان می‌ماند و نه از تاک نشان» (تلویزیون رژیم- شبکه یک، اول خرداد ۱۳۹۵).

اجرای برجام جوابگوی خروج از رکود نیست!
در حالی که روحانی، رئیس قوه مجریه رژیم، رفع مشکلات اقتصادی و به‌طورخاص مقابله با بحران رکود و بیکاری را به اجرای توافق اتمی موسوم به «برجام» گره زده و رفع کمبودها و حتی تأمین آب آشامیدنی مردم را به گشایش خارجی ناشی از «برجام» مشروط کرده بود، اجرای «برجام» جوابگوی «خروج از رکود» نبود.

از زمان اجرای «برجام» که در ۲۶دی ۱۳۹۴ آغاز شد، گشایش مورد انتظار رژیم حاصل نشده و خامنه‌ای آمریکا را به عهدشکنی و نقض برجام متهم می‌کند. اما واقعیت این است که طبق برجام فقط تحریمهای هسته‌یی تعلیق می‌شد و تحریمهای اولیه آمریکا و تحریمهای ثانویه این کشور که به‌خاطر تروریسم برون مرزی، ماجراجوییهای موشکی و نقض حقوق‌بشر اعمال شده، لغو نمی‌گردید. اجرای برجام فقط ۴دستور اجرایی (از ۱۷فرمان اجرایی رئیس جمهوری) و بخشی از یک دستور دیگر را متوقف می‌کرد. یکی از فرامین اصلی تحریمی رئیس‌جمهور آمریکا که شامل این چهار دستور اجرایی نمی‌شد، فرمان شماره ۱۳۳۸۲ است که طبق آن بانکهای انصار و مهر، شرکت تایدواتر، سپاه پاسداران، بنیاد تعاون سپاه، قرارگاه خاتم‌الانبیا، دانشگاههای امام حسین، بقیه الله، مالک اشتر در لیست تحریمهای آمریکا باقی مانده‌اند. این نهادها و به‌طور خاص سپاه پاسداران در اقتصاد ایران نقش اصلی و محوری داشتند.

برجام «سم مهلک!» برای نظام
علی خامنه‌ای در یکی از آخرین موضعگیریهای خود، ضمن اعتراف به شکست حکومتش در استفاده از برجام برای برون‌رفت از بحرانها، تقریباً فاتحه آن را خواند و ادامه مسیر مذاکره با آمریکا در مسائل منطقه را هم «سم مهلک» دانست و با اشاره به روحانی و ظریف گفت: «امروز مسئولان دستگاه دیپلوماسی خود ما و همان کسانی که در همین مذاکرات از اول تا آخر حضور داشتند، همینها می‌گویند آمریکا نقض عهد کرده است، آمریکا زیر ظاهر آرام و زبان چرب و نرم مسئولانش و وزیر خارجه‌اش و دیگران از پشت دارد تخریب می‌کند، مانع ارتباطات اقتصادی کشور با کشورهای دیگر دنیاست، این رامسئولان خود برجام دارند می‌گویند، این حرفی است که البته بنده از یک‌سال پیش، یک سال و نیم پیش هی تکرار کردم که به آمریکاییها نمی‌شود اعتماد کرد، بعضیها سختشان بود قبول کنند، اما همین هفته گذشته مسئولان محترم ما با طرفهایشان در اروپا جلسه داشتند، همین حرفها را مسئولان ما گفتند و آنها جواب نداشتند... آنها می‌گویند بیایید در مسائل منطقه هم مذاکره کنیم، اما تجربه برجام به ما می‌گوید این کار سمی مهلک است و در هیچ مسأله‌یی نمی‌توان به حرفهای آمریکاییها اعتماد کرد» (۱۱مرداد ۱۳۹۵).

برجام «از فتح‌الفتوح!» تا «تقریبا هیچ!»

چشم‌انداز تیره ولایت خامنه‌ای در دوران پسابرجام
سخن پراکنی خامنه‌ای در روز ۱۴خرداد ۱۳۹۵ بر سر گور خمینی، چشم‌انداز تیره ولایتش را نشان داد. او ضمن حمله به باند رقیب گفت: «هر جا از انقلابی گری و حرکت جهادی غفلت کردیم عقب ماندیم... می‌توان این راه را با شیوه انقلابی حرکت کرد؛ آن وقت پیشرفت قطعی است. می‌توان به شیوه دیگری حرکت کرد؛ آن وقت سرنوشت، سرنوشت رقت آوری خواهد بود. امام می‌گفت اسلام و ملت ایران سیلی خواهد خورد... این خطاست که گمان کنیم انقلابی فقط کسی است که در دوران انقلاب در کنار امام بوده؛ برخی گمان می‌کنند انقلابیون فقط کسانی هستند که در دوران انقلاب و در کنار امام بودند... این‌که گمان کنیم رونق اقتصادی صرفاً با سرمایه‌گذاری خارجی تأمین می‌شود، خطاست. نباید همه چیز را موکول به سرمایه‌گذاری خارجی کنیم... الآن که مذاکرات هسته‌یی به نتایجی منتهی شده، یکی از اهدافشان اقتصاد است، بلعیدن اقتصاد ایران. نباید در هاضمه اقتصاد جهانی هضم شویم... وقتی می‌گوییم دشمن داریم، می‌گویند شما دچار توهم توطئه‌یید. خود این مطرح کردن توهم توطئه یک توطئه برای کم‌کردن حساسیتها نسبت به دشمنیهاست».

نه از تاک نشان می‌ماند و نه از تاک‌نشان!
برای پی‌بردن به وضعیت فلاکت‌بار رژیم در مرحلة‌ پسابرجام کافی است بدانیم چند روز پیشتر از صحبتهای علی خامنه‌ای، آخوند حسینی بوشهری در نماز جمعه قم گفته بود: «عده‌یی دچار غفلتند، عده‌یی دچار عدم توجه هستند، عده‌یی دچار بد فهمی و کج سلیقگی هستند، اما عده‌یی قطعاً از روی تعمد نقشی که دشمن می‌خواهد ایفا کند آنها به جای دشمن این نقش را در داخل کشور انجام می‌دهند و ایفا می‌کنند». وی هشدار داد که «اگر کمی دیر بجنبیم»، «خدای ناخواسته؛ نه از تاک نشان می‌ماند و نه از تاک نشان» (تلویزیون رژیم- شبکه یک، اول خرداد ۱۳۹۵).

اجرای برجام جوابگوی خروج از رکود نیست!
در حالی که روحانی، رئیس قوه مجریه رژیم، رفع مشکلات اقتصادی و به‌طورخاص مقابله با بحران رکود و بیکاری را به اجرای توافق اتمی موسوم به «برجام» گره زده و رفع کمبودها و حتی تأمین آب آشامیدنی مردم را به گشایش خارجی ناشی از «برجام» مشروط کرده بود، اجرای «برجام» جوابگوی «خروج از رکود» نبود.

از زمان اجرای «برجام» که در ۲۶دی ۱۳۹۴ آغاز شد، گشایش مورد انتظار رژیم حاصل نشده و خامنه‌ای آمریکا را به عهدشکنی و نقض برجام متهم می‌کند. اما واقعیت این است که طبق برجام فقط تحریمهای هسته‌یی تعلیق می‌شد و تحریمهای اولیه آمریکا و تحریمهای ثانویه این کشور که به‌خاطر تروریسم برون مرزی، ماجراجوییهای موشکی و نقض حقوق‌بشر اعمال شده، لغو نمی‌گردید. اجرای برجام فقط ۴دستور اجرایی (از ۱۷فرمان اجرایی رئیس جمهوری) و بخشی از یک دستور دیگر را متوقف می‌کرد. یکی از فرامین اصلی تحریمی رئیس‌جمهور آمریکا که شامل این چهار دستور اجرایی نمی‌شد، فرمان شماره ۱۳۳۸۲ است که طبق آن بانکهای انصار و مهر، شرکت تایدواتر، سپاه پاسداران، بنیاد تعاون سپاه، قرارگاه خاتم‌الانبیا، دانشگاههای امام حسین، بقیه الله، مالک اشتر در لیست تحریمهای آمریکا باقی مانده‌اند. این نهادها و به‌طور خاص سپاه پاسداران در اقتصاد ایران نقش اصلی و محوری داشتند.











برجام ـ سپاه پاسداران اختاپوس دزدی و چپاول
باقی ماندن تحریم معامله دلاری با رژیم
بنا برتصمیم «قانونی» آمریکا، تحریم معامله دلاری با دیکتاتوری آخوندی، بعد از برجام کماکان به قوت خود باقی مانده و رژیم فقط با سایر ارزها می‌توانست داد وستد بانکی و معاملاتی داشته باشد؛ این در حالی بودکه نزدیک به ۸۰درصد بده بستانهای بانکی کشورها با دلار آمریکا انجام می‌شد. در معامله با سایر ارزها هم شرکتهای خارجی در داد و ستد با رژیم محتاط بودند. زیرا اگر به معاملاتی می‌پرداختند که طرف حساب ایرانی‌شان از آنها برای پولشویی و کمک مالی به تروریسم استفاده می‌کرد، این شرکتها مشمول مجازات مالی یا مجبور به خروج از بازار آمریکا می‌شدند.











برجام ـ باقی ماندن تحریم دلاری با رژیم
رژیم و کره شمالی در لیست قرمز کشورهای غیرهمکاری
نهاد بین‌المللی «کار گروه ویژه اقدام مالی» (FATF) متشکل از ۳۷کشورکه به‌طور مشخص روی جلوگیری از پولشویی و تأمین مالی تروریسم در داد وستدهای بانکی کار می‌کند و مرجع شرکتهای خارجی در ارزیابی ریسک معامله با ایران است، در بیانیه عمومی خود به تاریخ ۴تیر ۱۳۹۵ (۲۴ژوئن ۲۰۱۶) رژیم ایران و کره شمالی را در لیست قرمز کشورهای «غیر همکار» ی قرارداده که داد وستد با بانکهای آنها بیشترین ریسک آلوده شدن به پولشویی و تأمین مالی تروریسم را دارند. این نهاد به‌درخواست مقامات دولت روحانی قرار است با اجرای نوعی «برجام بانکی» به مدت یک سال ادعای دولت روحانی را در اجرای «قانون مبارزه با پولشویی» توسط بانکهای ایران مورد «راستی‌آزمایی» قرار دهد و طی این مدت سطح ریسک در مورد معامله با بانکهای ایران را به گونه آزمایشی ثابت نگه دارد.

دراین فضا، رژیم در جلب کمک بانکها و شرکتهای خارجی (به‌صورت تأمین مالی طرحها یا سرمایه‌گذاری مستقیم)، ناکام ماند و شرکتها و بنگاههای فعال ایران - که عمدتاً حکومتی بودند- در رویارویی با بحران رکود اقتصادی مستأصل شدند.

در مورد ناکامی رژیم پس از اجرای «برجام»، در گزارشی که وزارت‌خارجه کابینه روحانی در ۲۶فروردین ۱۳۹۵ به کمیسیون برجام مجلس داده، آمده است: «بزرگترین مشکل و چالشی که برجام با آن مواجه است یک فضای اعتماد‌بخش و اطمینان ساز در کشور برای طرفهای خارجی است. تقریباً تمامی بانکها، شرکتها و بنگاههای اقتصادی [خارجی] که از آنها انتظار بازگشت به فضای قبل از تحریم و تعامل و همکاری اقتصادی با ایران می‌رود، متعلق به بخش خصوصی هستند و با منطق اقتصادی به دستور دولتهای خود وارد تعاملات اقتصادی نمی‌شوند. تا یک بنگاه اقتصادی به این جمعبندی نرسد که بازارِ هدف، محیط امنی برای سرمایه‌گذاری، تجارت و کلاً هرگونه همکاری اقتصادی است، مسلماً نه اقدام به سرمایه‌گذاری می‌نمایند نه انتقال فناوری می‌کنند نه وارد پروژه‌های بزرگ می‌شوند و حداکثر به تجارت کوتاه مدت و در سطح پایین بسنده خواهند کرد. در فضای پرآشوب خاورمیانه و در فضای پرتردید نسبت به میزان پایبندی همه طرفها به برجام، بنگاههایی که پیش و بیش از هر چیز به‌دنبال منافع اقتصادی هستند، چنان‌چه کوچکترین تردیدی نسبت به امنیت و سلامت فضایی که می‌خواهند بدان وارد شوند، داشته باشند، درنگ خواهند کرد».











برجام ـ حسن روحانی و کیم یونگ نام ـ سال 1395
طرح لزوم روی آوردن نظام به «برجام» های دیگر برای برون‌رفت از بحران اقتصادی
در دوران پسابرجام، هردو باند رژیم مقابله با بحران اقتصادی جاری را لازمه حفظ موجودیت نظام تلقی کردند و بر ضرورت امنیتی آن تأکید داشتند. باند رفسنجانی - روحانی، بدون اشاره به ریشه بحران اقتصادی کشور که ساختار سیاسی نظام ولایت فقیه است، ضرورت تغییر سیاست خارجی رژیم را مطرح کرد و گفت: بحران اقتصادی راه به سیاست برده و بدون تغییر سیاست، یعنی تعامل با آمریکا این بحران حل شدنی نیست. این باند برآن بودکه «برجام» هسته‌یی نقطه شروع این تعامل بوده و روح برجام به‌معنی مذاکره و کنار آمدن با آمریکاست. در همین راستا، روحانی در آغاز سال ۱۳۹۵ به لزوم روی آوردن نظام به «برجام» های دیگر اشاره کرد. حال آن که خامنه‌ای و سپاه پاسداران «برجام» و مذاکره هسته‌یی را به‌عنوان یک استثنا و یک معامله برای رفع تحریمها پذیرفته بودند، نه به‌عنوان تغییر خط و استراتژی نظام. استراتژی ولایت خامنه‌ای برای حفظ نظام هم‌چنان متکی به سه پایه صدور تروریسم و دخالت در امور کشورهای منطقه، سرکوب داخلی و امکانات تولید بمب هسته‌یی بود. در همین رابطه ضرورت یا عدم ضرورت عقب‌نشینی از دخالتهای برون مرزی و تروریسم برون مرزی به موضوع درگیری و جدل تعیین‌کننده بین باند خامنه‌ای و سپاه پاسداران از یک طرف و باند رفسنجانی-روحانی از طرف دیگر تبدیل شد. عباس عراقچی در یک صحبت درونی با جناح خامنه‌ای در مورد تحریمهای جدید گفت: «ما از تحریمهای جدید آگاه بودیم، آقای کری گفت وزارت خزانه‌داری آمریکا سپاه پاسداران را تحریم می‌کند نه دولت جمهوری اسلامی ایران را و ما میان شما تمایز قائل هستیم. طبیعی است وقتی برادران سپاه برخلاف توافق هسته‌یی موشک بالستیک آزمایش می‌کنند، آمریکاییها این آزمایش موشکی را قبول نخواهند کرد. دوستان ما در سپاه خودشان هم می‌دانند که آمریکا آزمایش موشک بالستیک را تحمل نخواهد کرد و با این آگاهی که دارند باز هم این کار را انجام می‌دهند».

رویارویی دو باند نظام در سخنان نوروزی علی خامنه‌ای در فروردین 1395
رویارویی تعیین‌کننده بر سر دوران پسا برجام، در سخنان نوروزی روحانی و خامنه‌ای خود را به‌طور واضح نشان داد. روحانی در روز اول فروردین ۱۳۹۵ از «برجام ۲» صحبت کرد و گفت: «ملت ما با همدلی برجام را به فرجام مطلوب رساند... برجام ۲ اقدام مشترک ملی در داخل کشور است که با وحدت، آشتی و با همدلی شروع خواهد شد». اما خامنه‌ای در همان روز در مشهد، برجام ۲ و هر برجام دیگری بعد از توافق هسته‌یی را منطق دشمن نامید و گفت: «در قضیه هسته‌یی توافق شد و اسم این را گذاشتیم ”برجام“ ؛ برجام دیگری در قضایای منطقه، برجام دیگری در قضایای قانون اساسی کشور؛ برجام ۲و ۳و ۴ و الی غیرذلک بایستی به وجود بیاید تا ما بتوانیم راحت زندگی کنیم. این منطقی است که سعی می‌کنند این منطق را در بین نخبگان جامعه و از سوی نخبگان جامعه به افکار عمومی جامعه منتقل کنند. معنای این حرف چیست؟ معنای این حرف این است که جمهوری اسلامی از مسائل اساسی که به حکم اسلام و به حکم برجستگیهای نظام جمهوری اسلامی پایبند به آنهاست، صرفنظر کند... البته قضیه به اینجاها ختم نمی‌شود؛ معنای آنچه در آن تحلیل سیاسی دشمن ادعا می‌شود، این است که اگر میل آمریکاست، جمهوری اسلامی حتی از ابزارهای دفاعی خود هم صرفنظر کند... قضیه از این هم بالاتر است؛ تدریجاً موضوع را به این خواهند کشاند که اصلاً چرا نیروی قدس تشکیل شده است، چرا سپاه تشکیل شده، چرا سیاستهای داخلی جمهوری اسلامی طبق قانون اساسی، باید با اسلام تطبیق داده بشود... و کم کم کار را به اینجا می‌رسانند که این‌که شما می‌گویید دولت جمهوری اسلامی، مجلس شورای اسلامی و قوه قضاییه باید بر طبق احکام اسلام و شریعت اسلامی باشد، اینها برخلاف آزادی است و لیبرالیسم اینها را قبول ندارد؛ کم کم به این جاها می‌رسد. اگر عقب‌نشینی کردیم، عقب‌نشینی به این نقطه‌ها منتهی خواهد شد که [بگویند] شورای نگهبان چه نقشی در جامعه دارد و چرا باید شورای نگهبان به‌خاطر مخالفت با شرع قوانین را بردارد؟ حرف اینجاست. این همان چیزی است که بنده بارها عرض کرده‌ام که این، تغییر سیرت جمهوری اسلامی است».











برجام ـ سخنرانی نوروزی علی خامنه‌ای و اشاره به تغییر رژیم
سرپوش گذاشتن بر برجام با اصرار بر تولید و ارتقا موشکهای بالستیک
ژیم آخوندی به‌دنبال توافق اتمی و یک قدم عقب‌نشینی در پروژه دستیابی به سلاح اتمی تلاش کرد با فعال کردن پروژه‌های گوناگون بر آن عقب‌نشینی سرپوش بگذارد. چیزی که نه فقط هزینه‌های سنگینی را بر مردم ایران تحمیل کرده، بلکه عکس‌العملهای شدیدی را در عرصه بین‌المللی برانگیخت. تولید، آزمایش و تکثیر موشکهای گوناگون زیر نظر ولی‌فقیه است. پاسدارـ سرلشگر حسن فیروزآبادی، مشاور عالی خامنه‌ای، که تا تابستان سال 1395 رئیس ستاد کل نیروهای مسلح رژیم بود، گفت: «هیچ موشکی در این کشور شلیک نمی‌شود مگر این‌که مصوبه فرمانده کل قوا را داشته باشد. حتی برای شلیک در رزمایشها هم باید از محضر رهبر انقلاب مجوز گرفته شود... حتی زمان شلیک را و این‌که در چه زمانی شلیک شود را نیز ایشان تعیین می‌کنند که این باید فلان وقت شلیک شود» (تسنیم، 22آبان 1395).

خامنه‌ای در سخنرانی خود در نوروز 96 گفت: آیا «کار کوچکی است که موشک برد بلند را جوری تنظیم کنند که در دو هزار کیلومتری با انحراف دو متر یا پنج متر به هدف بخورد».
شلیک این موشکها نقض آشکار قطعنامه 2231 شورای امنیت ملل‌متحد مصوب 29تیر 1394 است که از رژیم ایران می‌خواهد «هیچ فعالیتی مرتبط با موشکهای بالستیک طراحی شده با قابلیت حمل تسلیحات هسته‌یی صورت ندهد، از جمله شلیک هرگونه موشک با استفاده از چنین فناوریهای مربوط به موشکهای بالستیک». در همین رابطه چهار کشور آمریکا، فرانسه، انگلستان و آلمان در بیانیه مشترکی پرتاب موشک ماهواره‌بر به فضا توسط رژیم آخوندی را نقض قطعنامه 2231 شورای امنیت اعلام کردند.











برجام ـ رونمایی رژیم از موشک خرمشهر، دهن کجی آشکار به توافق اتمی
دعاوی شیادانه اعتدال از طرف حسن روحانی و ادامه تولید موشک در عمل
در این میان، دعاوی شیادانه حسن روحانی مبنی بر اعتدال، با توجه به‌عملکرد چهارساله وی که کمتر کسی را می‌تواند بفریبد، رنگ باخته زیرا در طول چهار سال گذشته نشان داده است تا آنجا که به سپاه پاسداران و پروژه‌های نظامی و سرکوبگرانه رژیم برمی گردد، او هیچ فرقی با پیشینیان خود ندارد.

پاسدار دهقان، وزیر دفاع دوره اول روحانی، اذعان کرد که دوران ریاست‌جمهوری روحانی، «شکوهمند‌ترین دوره در توسعه کمی و کیفی برنامه‌های موشکی و دفاعی کشور بوده است». وی افزود، از ابتدای بر سر کار آمدن روحانی تا پایان سال 1395 «بخش تأمین اعتبارهای دفاعی تا دو و نیم برابر نسبت به دولت قبل افزایش داشته است» و «در سال 1396 به چهار برابر نسبت به دولت قبل می‌رسد» (ایرنا، 15اردیبهشت 1396).

روحانی در روز ۲۹فروردین 1396 گفت در دوره او «بودجه بنیه دفاعی نسبت به آغاز این دولت 145درصد رشد داشته است (و) از لحاظ تجهیزات راهبردی و امکانات راهبردی، نیروهای مسلح در سه سال و نیم به اندازه 10سال گذشته گام برداشته است».

به این ترتیب این رژیم نشان داد که نه می‌تواند و نه می‌خواهد از سیاستهای جنگ‌افروزانه و توسعه‌طلبانه خود دست بردارد.











برجام ـ ادامه سیاست جنگ‌افروزانه و تروریستی رژیم با نمایش یک دوجین موشک

برجام «دست و پا شکسته» و «تقریبا هیچ»، در مرحله فرجام

حال رژیم مانده است و باندهای قافیه باختة آن و جنازه‌یی بر روی دست آنان به نام «برجام».

اکنون به نظر می‌رسد تمامی نظام اکنون «دور برجام سینه» می‌زنند. چرا که پایان برجام برای آنان به‌معنی پایان تمامی دستاوردهای دوران مماشات و قرار دادن نظام در همان دوراهی مورد اشاره خامنه‌ای در سخنرانی نوروز 95 در مشهد است. همان دوراهی که به گفته خود خامنه‌ای یک راه آن به له شدن زیر فشارها و راه دیگر تن‌دادن به ذلت عقب‌نشینی است.

روزنامه‌ حکومتی وطن امروز، سرنوشت فلاکت‌بار رژیم در فرجام برجام را چنین پیش‌بینی کرده است:‌

«این‌بار نیازی به تحریم‌های پرهزینه لجستیکی نیز نخواهد بود. محدودیت‌های سنگین مالی به اندازه کافی نفسگیر خواهند بود، لذا با این اوصاف یحتمل در تلاشند تا برجام شماره 2یا- شاید اگر FATF را هم مسامحتا یک برجام در نظر بگیریم- شماره 3شکل بگیرد و متأسفانه با وجود نخبگانی که امروز در مصدر امور قرار دارند، انتظار مقاومت و تن ندادن به این روایت، سخت خواهد بود».

آری اینک جنازه برجام روی دست هر دو باند نظام باقی مانده و هر کدام برآنند تا تقصیر این شکست را به گردن دیگری بیندازد و خود را مبرا جلوه دهد. به هر حال آنچه که مهم است این است که کل نظام در وضعیتی گیر کرده که در فرهنگ رژیم از آن با واژه‌های «هچل» «مخصمه» «باتلاق» «خسارت محض» و «بن بست» یاد می‌شود.











برجام ـ وضعیت هچل، مخمصه، باتلاق، خسارت محض و بن‌بست برای رژیم
این است فرجام برجام، توافقی که روزی «فتح‌الفتوح!» نامیده 
می‌شد. دومین جام‌زهر رژیم، بعد از جام‌زهر آتش‌بس می‌رود که زمینه‌ساز سلسلةی از جام‌های زهر شود. توقان تغییر رژیم از هم‌اکنون وزیدن گرفته است و از آن گریزی نیست.

ع. طارق
منبع اصلی این مقاله سی و چهارمین، سی و پنجمین، و سی ششمین بیانیه تأسیس شورای ملی مقاومت است.