۱۳۹۵ مهر ۱۵, پنجشنبه

«گرداب سوریه» و بروز شکافی دیگر در رژیم

 جنگ سوریه برای رژیم آن‌چنان که اکنون بعضی رسانه‌های حکومتی می‌نویسند به‌صورت «گرداب» در آمده و هر روز رژیم را بیشتر به کام خود می‌کشد؛ آثار این گرداب به‌صورت شکافی فزاینده در رژیم بروز کرده است. در یک طرف ولایتی مشاور امور خارجه خامنه‌ای یا آن طور که در داخل رژیم گفته می‌شود وزیر خارجه ولی‌فقیه را می‌بینیم که ظاهراً خیلی قرص و قایم از حکومت بشار اسد حمایت می‌کند و می‌گوید که رژیم این حمایت را تا آخر و به هر قیمتی ادامه خواهد داد.[1]



 طرف دیگر اما با صدایی که به‌تدریج دارد بلندتر می‌شود، از هزینه‌های سنگین مادی و خسارات انسانی که جنگ سوریه برای رژیم داشته، شکوه و شکایت دارد و تکرار می‌کند که مسأله سوریه راه‌حل سیاسی دارد. این باند این بار حرفش را از زبان یک فرد به‌اصطلاح اصلاح‌طلب زده و ضمن آن که به‌طور واضحی رژیم و ولی‌فقیه را مسئول ویرانی سوریه و کشتار و آوارگی مردم سوریه و بمبارانهای جنایتکارانه‌یی که روز و شب علیه حلب جریان داره می‌داند، با اشاره به نفرت افکار عمومی در دنیا نسبت به رژیم می‌نویسد:

 «کشتار و آوارگی و بی‌خانمانی گسترده مردم سوریه چه دردی را دوا می‌کند؟ … بمبارانهای روسیه در حلب چه نگاهی به ایران را در بین مردم دامن خواهد زد؟»[2]

 روشن است که منشأ سؤالها یا تناقضهایی که این باند، به‌صورت سؤال مطرح می‌کند انسان‌دوستانه یا ناشی از مثلاً جنبیدن رگ وجدان این جماعت نیست؛ چرا که جنگ و کشتار در سوریه 5سال است که ادامه دارد و به بهای جان 500هزار نفر و آوارگی بیش از نیمی از جمعیت این کشور تمام شده است؛ بنابراین جای سؤال دارد که این جماعت تا الآن کجا بودند؟ و تا کنون چرا حرفی نمی‌زدند؟ روشن است که پاسخ را بایستی در فرو رفتن رژیم در باتلاق سوریه جستجو کرد. واقعیت این است که پس از 5سال جنگ و پس از آن که این رژیم ضدبشری دهها میلیارد دلار از داراییهای مردم محروم ایران را صرف ویرانی سوریه و کشتار مردم آن کرده و همه اینها هیچ نتیجه‌یی نداشته و هیچ چشم‌اندازی هم در افق به نفع رژیم در سوریه مشاهده نمی‌شود، تازه‌ این جماعت به صدا در آمده‌اند.

 نگرانی و هراس دیگر این جماعت از سیاست روسیه است که بنا‌ به رویة شناخته شده‌اش، به‌محض دست یافتن به اهداف خود، رژیم را رها خواهد کرد .[3]

 در برابر غرولند مخالفان، اطرافیان خامنه‌ای و سرکردگان سپاه از یک سو رجز پیروزی می‌خوانند و در نهایت شقاوت، نابودی بیمارستانهای حلب و کشتار کودکان و بیماران و کادر درمانی را به حساب پیروزی خود می‌گذارند[4]. آنها از سوی دیگر در دفاع از ادامه حضور رژیم در سوریه می‌گویند، اگر در سوریه نمی‌جنگیدیم اکنون داعش وارد خاک ما شده بود؛ اما جماعت مخالف، این توجیه را به چالش کشیده و می‌گویند که اصلاً حفظ بشار اسد در قدرت و جنایتهای او زمینه‌ساز به وجود آمدن داعش و رشد آن بوده.

 حرف دیگر جماعت مخالف‌خوان آن است که با ورود روسیه به جنگ سوریه، دیگر هیچ امیدی و هیچ چشم‌انداز استراتژیکی برای آن که از نمد سوریه کلاهی به رژیم برسد وجود ندارد. چرا که ولی‌فقیه ارتجاع هنگامی که شکست در سوریه و سرنگونی بشار اسد توسط رزمندگان سوری را به چشم دید، دست به دامن روسیه شد و با دادن باج کلان، روسیه و نیروی هوایی آن را وارد جنگ سوریه کرد. اگر ‌چه به این ترتیب سرنگونی اسد را به تعویق انداخت ولی با ورود روسیه، رژیم دیگر موقعیت هژمونیک و برتر خودش در سوریه را از دست داد. از آنجا که روسیه منافع استراتژیک در سوریه ندارد و تنها می‌خواهد از آن به‌عنوان برگی در معامله با غرب، از جمله بر سر اوکراین و شبه جزیره کِریمه استفاده کند و همان‌طور که باند مخالف‌خوان می‌گوید، رژیم از مذاکرات و هر گونه راه‌حل سیاسی سوریه کنار گذاشته شده، در نتیجه اگر چیزی هم از این طریق عاید شود، نصیب روسیه می‌شود و نه رژیم!

 در حال حاضر یگانه عامل تعیین‌کننده در سوریه، هم‌چنان که تا کنون بوده، پایداری قهرمانانه مردم و رزمندگان سوریه است و تا هنگامی که این مقاومت بر سر پای خود استوار ایستاده، هیچ نتیجه و چشم‌اندازی در سوریه، جز شکست و نفرت و نفرین در بعد اجتماعی، منطقه‌یی و جهانی و جز تشتت بیشتر و شکاف عمیق‌تر در بعد درونی برای رژیم و متحدانش متصور نیست.


[1]  خبرگزاری حکومتی صدا و سیما ـ 11مهر 95
[2]  « یدالله اسلامی» دبیرکل مجمع نمایندگان ادوار مجلس ـ سایت حکومتی بهار- 11مهر 95
[3]  « روسیه می‌خواهد ایران در سوریه را ریشه‌کن کند… حضور نیروهای روسی می‌تواند ایران و متحدان شیعی آن، نظیر حزب‌الله را محدود کند. در واقع بین ایران و روسیه اختلافات قابل توجهی بر سر سوریه وجود دارد. اصلی‌ترین این اختلافات به رویکرد کلی آنها به منطقه برمی‌گردد». (سایت حکومتی دیپلوماسی ایرانی ـ11مهر 95)
[4]  خبرنگار تلویزیون شبکة1 رژیم بر روی تصویر بیمارستان ویران شده حلب گفت: «این‌جا شمال شرقی حلب و بیمارستان کندی است جایی که اگر ‌چه حالا به تلی از خاک تبدیل شده اما قبل از آن تروریستها آن‌را به‌عنوان یکی از مقرهای اصلی خود در آورده بودند…» (12مهر 95).
پست شده 2 days ago توسط مهدي همداني