در روز ۱۹ تیر ۱۳۹۵ (۹ ژوئیه ۲۰۱۶) پاریس یک بار دیگر شاهد باشکوهترین گردهمآیی سازمان مجاهدین خلق و مقاومت ایران بود. دهها هزار ایرانی، بعضا از دورترین نقاط جهان، در پاسخ به فراخوان سازمان مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت ایران در پاریس گرد هم آمدند تا ضمن گرامی داشت سرآغاز مقاومت مشروع بر علیه رژیم فاشیزم مذهبی حاکم بر ایران، بر همبستگی خلل ناپذیر خود با سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت ایران تا سرنگونی تام و تمام رژیم ولایت فقیه و استقرار حاکمیت مردم پای بفشارند. سنت برگزاری سالیانه این همایش در این ابعاد، به کودتای شوم استعماری – ارتجاعی ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ بر علیه مقاومت و سازمان مجاهدین خلق ایران برمی گردد، که در جریان آن، دولت وقت فرانسه (شیراک) فرصت بدست آمده ناشی از تحولات جنگ در عراق و بمباران قرارگاههای ارتش آزادی بخش ملی ایران را غنیمت شمرده بود و در یک همدستی شرم آور با داعشیان حاکم بر ایران اقدام به انهدام کامل مقاومت ایران نمود
تا ضمن تضمین بقای رژیم فاسد آخوندی در ایران، راه را برای چپاول سرمایه های کشورمان هموار سازد. آن توطئه شوم البته با پرداخت سنگین ترین بهای ممکن توسط مشعل های فروزان آزادی ندا حسنی، صدیقه مجاوری و چندین قهرمان ملی دیگر و با اتکا بر حضور خیره کننده و فداکارانه عناصر اجتماعی مجاهدین و مقاومت که بلافاصله پس از شنیدن خبر تهاجم وحشیانه به مقر اصلی مقاومت در اورسورآواز در آنجا گرد آمدند تا دین خود را نسبت به پیشتازان جان برکف مردم ادا کنند، خنثی گردید؛ درست برخلاف آنچه رسانه های هوچی گر و بی پرنیسب و مزدبگیر سیاست شرم آور مماشات برای سرخ نگه داشتن صورت و البته تسکین سوزش خود شبانه روز در بوق و کرنا می کنند که "مجاهدین از حمایتی در بین مردم برخوردار نیستند"!!
از آن سرفصل تا "کهکشان" امسال در ۱۹ تیر ۱۳۹۵ در بورژه پاریس، مقاومت ایران به دلیل درک درست از شرایط و در نتیجه اتخاذ سیاست اصولی منطبق با آن و البته پرداخت بهای لازم برای پیشبرد آن، موانع صعب العبوری را که سیاست مماشات در همدستی با تئوکراسی فاشیستی - آخوندی بر سر راه آن قرار داده بود یکی پس از دیگری کنار زده و امروز به وزنه قابل اتکا و غیرقابل انکار در صحنه و معادلات سیاسی منطقه ای و بین المللی تبدیل گشته است. حضور و حمایت شخصیت های سرشناس سیاسی شرکت کننده در گردهمآیی امسال علاوه بر نقش راهگشاه دیپلماسی انقلابی مقاومت مبین همین واقعیت می باشد. از طرف دیگر واکنش های هراس آلود رژیم و سوز و گداز جبهه ارتجاعی سینه چاک آن در مورد شخصیت های شرکت کننده در این آکت قدرتمند سیاسی بویژه شرکت آقای ترکی الفیصل از مقامات برجسته در صحنه سیاسی کشور عربستان خود گواه دیگری از این واقعیت است که رژیم آخوندی از "کهکشان" امسال بیش از هر سالی سیگنال ایزولاسیون، مرگ و نهایتا سرنگونی نظام پوسیده خود را توسط مقاومت مردمی دریافته است.
اما حضور قدرتمند مقاومت ایران فراتر از نشانه گرفتن قلب دشمن مردم ایران، یعنی رژیم فاسد و جنایتکار حاکم بر کشورمان، حاوی پیامی دیگری نیز بود که به اعتقاد من نیاز مبرم بشریت معاصر است. امروز هرگونه که به تشنجات، درگیری ها، آوارگی ها و کشتار وحشیانه انسان ها از بنگلادش و عراق و افغانستان گرفته تا سوریه و ایران و از کشتار بی رحمانه مردم بی گناه خیابان های بروکسل و پاریس تا کردستان و فلسطین بنگریم، همه جا این چهره کریه برتری طلبی نژادی و قومی و دینی و عدم تحمل دیگران است که زندگی را به جهنمی برای مردم تبدیل کرده است.
تنها تاملی بر پدیده بنیادگرایی مذهبی که سایه وحشت آفرین آن دستاوردی جز گسترش نفرت و مرگ و تباهی ندارد و تقریبا به طور روزانه در نقطه ای از جهان خون بیشمار انسان های بی گناه را بر زمین می ریزد، و لحظه ای نیز اندیشیدن به اینکه ریشه کن ساختن این پدیده شوم و ضد انسانی تنها در گرو ایستادگی و مقاومت تمام عیار در برابر آن میسر بوده و با ترویج و نهادینه کردن پیام تحمل و بردباری، به ویژه در حوزه دین، هیچ زمینه ای برای رشد آن وجود نخواهد داشت، آنگاه می توان جایگاه راهگشاه همایش سالیانه مقاومت و پیام اثرگذار سیاسی و اجتماعی برآمده از آن، آن هم از زبان یک زن مسلمان در راس یک مقاومت مشروع را دریافت.
من در پیام پر صلابت خانم مریم رجوی که مبشر مقاومت و پایداری در مقابل پایمال کنندگان حرمت و کرامت انسانی بود و روحیه همبستگی و امید به پیروزی را در دلها زنده می کرد و همچنین در رنگین کمانی از طیف های مختلف گروه ها و انسان های شرکت کننده در "کهکشان" امسال، افق تحقق محتوم جامعه ای (در فردای سرنگونی نظام مروج مرگ و تباهی ولایت فقیه) را دیدم که در آن تمامی اجزاء تشکیل دهنده آن – اعم از مسلمان و غیر مسلمان، باخدا و بی خدا، ترک و عرب و کرد و فارس – می توانند با بردباری و تحمل یکدیگر در صلح و آزادی و با حقوق مساوی زندگی کنند. و این البته از مبرمترین نیاز امروز جامعه بشری است.