بعد از دخالت ارتش ارتدوکسی روسیه در سوریه برای نجات رژیم ناسیونالیست سوسیالیستی عربی حزب بعث ؛برهبری بشار اسد؛یک جریان "چپ" به اسم "حزب کار ایران ـ توفان"با صدور یک اطلاعیۀ کوتاه و مختصر بتاریخ شنبه 11مهر ماه 1394 ؛ حمایت کامل و بی قید و شرط خود از تجاوز روسیه به سوریه را اعلام کرد و از خوشحالی سر از پا نمی شناخت. این حزب با اینکه خود را طرفدار سرنگونی جمهوری اسلامی ایران معرفی می کند؛اما همزمان یکی ازهواداران پر و پا قرص حزب الله لبنان(شاخۀ لبنانی سپاه پاسداران ارتجاع) برهبری موجود بدنامی به اسم حسن نصرالله خمینی صفت و جنایتکار است که در درنده خویی و قتل و کشتار دست کمی از خمینی ملعون و خامنه ای بزدل ندارد . به هرحال "حزب توفان" بعد از وصل کردن قیام خلق ستمدیدۀ سوریه به "مزدوران خارجی"؛ ترکیب این نیروها را چنین معرفی می کند:" آنها ترکیبی از القاعده، اخوان المسلمین، سلفیستها، اتباع افغانستان، لیبی، اردن، عربستان سعودی، قطر، دوبی، مصر، چچن، چین، لبنان، مجاهدین ضد خلق از ایران و... هستند. نقش دولت ترکیه درحمایت مادی ومعنوی از داعش واپوزیسیون ارتجاعی وخود فروخته سوریه بر کسی پنهان نیست، اظهرمن الشمس است".
معلوم نیست این جریان بر اساس چه سند و مدرکی اسم سازمان مجاهدین خلق ایران را در کنار دیگر جریاناتی اسلامی گذاشته است که بنا بر ادعای این حزب؛مشغول جنگیدن در سوریه بر علیه دولت "قانونی" بشار اسد هستند. همه می دانند که بعد از اشغال جنایتکارانۀ عراق توسط ارتش متجاوز و تروریستی آمریکا در سال 2003؛ نیروهای آمریکایی در راستای همکاری و همدستی جمهوری اسلامی با آنها در عراق، ضمن بمباران شدید پایگاههای مجاهدین خلق؛ در نهایت ارتش آزادی بخش ملی را بطور کامل خلع سلاح نمود و تمامی اعضای آنرا را بعنوان اسیر در اختیار دولت عراق که در اصل شامل مشتی پاسدار ـ بسیجی رژیمی بودند گذاشت تا درادامه از طریق انواع و اقسام شیوها شکنجه و کشتار؛ آنها را از بین ببرند و نابود نمایند. هم اکنون نیز تعدادی از بازماندگان ارتش آزادیبخش ملی در زندان لیبرتی(بقول مریم رجوی) اسیر دست مشتی "حرس الخمینی" عراقی اند وعاقبت شان هم معلوم نیست به کجا قرار است کشیده شود. به نظر من "حزب کار ایران توفان" از نظر شیوۀ تبلیغاتی هیچ فرقی با جمهوری اسلامی ندارد. دروغ گفتن؛ تهمت زدن؛ چاکر منشی؛ دریده بودن و فحش دادن بخشی از فرهنگ و سنت این فرقۀ مرده است. این جریان ارتجاعی وخمینی صفت؛ با تمام وجود از قتل عام و کشتار مجاهدین خلق توسط نیروهای سپاه قدس بسرکردگی قاسم سلیمانی (بخوان قاتل سلیمانی)خوشحال و خندان است و برای توجیه حمایت خود از جنایات جمهوری اسلامی؛ حاضر است مهر "جاسوس و خائن و تروتسکیست و..." را بر پیشانی مخالفان جمهوری اسلامی بکوبد تا قادر شود سیاست های پاسدارمنشانه و حزب اللهی "مدارانۀ" خویش را توجیه کند. مثلا بزعم این جریان که تمامی نظرات خود را از کیهان حسین شریعتمداری روسپی صفت کپی می کند؛ حزب کمونیست کارگری ایران عامل صهیونیسم بین الملل است و سازمان فداییان اقلیت؛ وابسته به امپریالیسم جهانی می باشد که به "حق" مستحق مرگ و حلق آویزان شدن از تیرهای چراغ برق توسط "امت همیشه در صحنۀ حزب الله" است!!! جالب اما حمایت این جریان ارتجاعی و اینترنتی از حملۀ روسیه به سوریه است که آنرا چنین توضیح می دهد: حملات اخیر روسیه به پایگاههای تروریستی دولت آدمخوار خلافت اسلامی داعش ومزدوران وارداتی که بنا به درخواست دولت سوریه صورت گرفته و می گیرد برای حفظ موجودیت سوریه و تمامیت ارضی این کشور مثبت است و نقشه های شوم امپریالیستهای غرب برای سرنگونی رژیم بشاراسد و تقویت عربستان و اسرائیل و ترکیه در منطقه را نقش بر آب می کند."
واقعا بعنوان یک گروه لمپن؛ نمی توان بیش از این نوکری و سرسپردگی خود به پوتین و خامنه ای را ثابت کرد! زمانی این فرقۀ انشعابی از حزب بدنام و منفور توده؛ شوروی را که سگش شرف داشت به روسیۀ کنونی؛ "سوسیال امپریالیسم" می دانست؛ ولی حالا کارش به جایی رسیده است که عملا دارد از سیاست تجاوزکارانه و ضدبشری روسیه در سوریه دفاع می کند و همزمان سازمان مجاهدین خلق را متهم می کند که در سوریه سرگرم جنگ با نیروهای بشاراسد است و در خدمت امپریالیستهاست. ای کاش شرایطی پیش می آمد تا مبارزین و کمونیست های ایرانی می توانستند در جنگ بر علیه پاسداران جمهوری اسلامی و نیروهای حزب الله لبنان و متجاوزین روسی در سوریه می جنگیدند و آنها را بدرک واصل می کردند؛ اما واقعییت آنست که هیچ خبری از حضور مخالفین جمهوری اسلامی در سوریه نیست! اگر بود تاکنون خبر آن پخش شده بود. ولی این یک واقعییت مسلم است که جمهوری اسلامی هزاران پاسدار و بسیجی به سوریه اعزام کرده است تا از منافع رژیم درمنطقه دفاع کند! به همین جهت، چند سال پیش پاسدار سقط شده؛حسین همدانی سوریه را جبهۀ جنگ خلافت اسلامی بسرکردگی خامنه ای بر علیه مردم سوریه اعلام کرد و شکست اسد و حزب الله لبنان را به معنی تضعیف حکومت اسلامی و کوتاه شده عمر نکبت بار آن اعلام کرد. به همین جهت؛ حمایت "حزب کار توقان" از بشار اسد و حامیان روسی و حزب اللهی و ایرانی (بخوان پاسدار ـ بسیجی های رژیم) آن؛ طرفداری و هواداری آشکار و عیان از جمهوری اسلامی وابسته به امپریالیسم و جنایات هولناک آنست. البته از یک جریان مرده و متعفن که شامل چند نفر پیر و پاتال ساکن سوئد و آلمان اند انتظاری جز این نمی رود که به عشق خامنه ای و حسن نصرالله و پوتین خان سربربالین بگذارند و در حسرت پیروزی "جبهۀ حق بر باطل"!!! به خوابی خوش و عمیق فرو روند!!!
