چندین و چند سال است که با پدیده ی توطئه ی اپوزسیون سازی و هنرمند معترض سازی وزارت اطلاعات دست به گریبانیم و یادآوری کرده ایم که با نگاه عمیق تری به این پدیده بنگریم تا بتوانیم عملکرد سیاسی درست تری داشته باشم و دریابیم که در پس موضوع لغو کنسرت ها، ممنوعیت اکران فیلم ها و صدور فتواها و سپس نمایش همان فیلم ها و اجرای همان کنسرت ها در ایران و کشورهای جهان چه سیاستی در جریان است و
بکوشیم تا این پدیده را بیشتر و عمیق تر بشناسیم تا دچار سوء تفاهم و سرخوردگی نشویم. متاسفانه برخی از دوستان براین هشدار برچسب بدبینی و گرفتار شدن در سیاست توطئه می زنند. موضوع از این قرار است که هر از چند گاهی چهره ی هنرمندان به اصطلاح معترض و برنامه ریزی شده و ارسالی رژیم به خارج از کشور آشکار می شود اما ما همچنان باز هم احتیاط و هوشیاری را نادیده می گیریم به امید این که این بار چنین و چنان نخواهد شد. نمونه های بی شماری را از سیاست های وزارت ارشاد و اطلاعات برای مشروعیت دادن به رژیم جنایتکار و ضد هنر و فرهنگ جمهوری اسلامی به خصوص در زمینه ی فیلم و موسیقی می توان نمونه آورد.
از زمانی که آخوند روحانی به قدرت رسید، هنر به طور کلی وسیله ی موجه جلوه دادن حکومت جنایتکار جمهوری اسلامی در جهان شد. از نمونه هایش فستیوال های گوناگون فیلم و نمایش و جوایز مختلف است و حتی دریافت جایزه ی اسکار و مدال های شوالیه در کنار جشنواره های مختلفی مانند مهرگان و تیرگان و چندین و چند گان دیگر. در این میان از نمایشگاههای گوناگون هم در اقصی نقاط جهان می توان نام برد که در آنها از زیر شلواری جنایتکار بزرگ خمینی گرفته تا چادر و مقنعه و عکس های دفاع مقدس زینت بخش آنها بود. به علاوه اینها بساط اجرای کنسرت های موسیقی گوناگون و رنگارنگ پاپ و رپ و سنتی و محلی و تمام خیمه شب بازی های دیگر هم در خارج از کشور برقرار شد.
در تمام این فعالیت ها رژیم و دستگاه اطلاعات و ارشادش چند هدف مشخص را دنبال کرده و می کند: مشروعیت دادن به رژیم جنایتکار و پاک کردن چهره ی تروریستی او و دور کردن برون مرزی ها از شرکت در برنامه های هنرمندان معترض و در نتیجه جایگزین کردن هنرمند وزارت اطلاعات ساخته ی به ظاهر معترض که در چهارچوبی مشخص حرکت می کند و نه در جهت افشا و سرنگونی رژیم فاسد اسلامی. در این جا از توبه نامه ها و پوزش های هنرمندان قبلی و از تسلیت نامه ها و تسبیح اندازی ها و مصاحبه ها و ملاقات ها ی هنرمندان در اتاق های دربسته با مسئولین بالای رژیم و از هنرمندان دو صندلی نشین در فستیوال های فجر و غیره نمی گویم که هنرمندانش وقتی حرف از سیاسی بودن به میان می آید با چهره های بسیار حق بجانب مدعی می شوند که سیاسی نیستند و هنر ربطی به سیاست ندارد . یکی هم نیست که بپرسد که پس شما در کنار عوامل رژیم چه می کنید ؟
سخن را کوتاه کنم !
این هم یک نمونه که تردید ندارم آخرینش نیز نخواهد بود.
سعید جعفر زاده احمد سر گورابی یعنی همان پرواز همای که پس از هشت سال به تازگی به ایران بازگشته است ، در کنسرت اخیر خود البته با همان شعبده بازی های اول لغو کنسرت ، بعد اجرای کنسرت ! در بیست مهر ماه 1394 در تالار وحدت ترانه "گمنام" خود را به روح بزرگ سردار شهید حسین همدانی تقدیم کرد و از حاضران خواست که به احترام این سردار بزرگ سی ثانیه سکوت کنند. می دانید که سردار همدانی فرمانده سپاه " محمد رسول الله" تهران بود که نقش کلیدی در سرکوب و کشتار در خیزش 1388 داشت یا بهتر بگویم قاتل نداها و سهراب های ما بود. این سردارقاتل به تازگی در سوریه کشته شد.
می دانید که پرواز همای هشت سال پیش به خارج کشور آمد و دور جهان با هنرمندان مختلف در سالن های مجلل با هزاران تماشاگر کنسرت داد و به عنوان یک خواننده معترض و مخالف در خارج از کشور مطرح شد.
مصداق از کوزه همان برون تراود که دراوست در این جا براستی صدق می کند.
هشدار که بیش از این ها هوشیار باشیم!
گیسو شاکری