آبان ادامه دارد...
رخدادهای بزرگ سیاسی و اجتماعی که آثار استراتژیک از خودشان بر جای میگذارند، موجب رویدادهای همانس و متکاملتر بعد از خود میشوند. قیام آبان ۱۳۹۸ از چنین جایگاه و گرامیداشتی برخوردار است.
قیام آبان ۱۳۹۸ اثری استراتژیک از خود بر جای نهاده است؛ آثار آن هنوز بر رژیم آخوندی از یکطرف و بر جامعهٔ ایران از طرف دیگر ادامه دارد؛ چرا که خروجی آن قیام، منجر به مدار بالاتر قیام ۱۴۰۱ در تعیین تکلیف با حاکمیت شد.
روز ۲۴ آبان ۱۳۹۸، ناگهان بر اثر گرانی بنزین، آتشفشانی از خشم علیه نظام طبقاتیساز ولایت فقیه، بیش از ۱۹۳ شهر ایران را فراگرفت. بهناگاه صاعقهای بر سنگرهای سرکوبگری، چپاولگری، غارتگری و نهادهای فاسد پشتیبانیکننده و نگاهدارندهٔ دیکتاتوری آخوندی فرود آمد. صاعقه، جوان بود و پرانرژی، شتابگیرنده بود و گسترشیابنده. آنچنان تکثیر شد که طی دو روز حاکمیت ناجمهور ولایی را به لبهٔ پرتگاه سرنگونی کشاند.
اکنون با گذشت زمان و رقم خوردن تحولات بزرگ بین مردم و حاکمیت طی پنج سال گذشته، جامعتر میتوان به مشخصات برجسته، ماندگار و تأثیرگذار آن قیام بهعنوان ارثیهای ملی در نبرد با دیکتاتوریِ ولایی ــ آخوندی نگریست. چنین ارثیهای با وییهای زیر میسر شده و معرفی میشود:
یکم ـ قیام آبان ۹۸ با خصلت فورانی و توفانی، نشانهگیریِ دو فساد ساختاری و موازی بود: سرکوب سیاسی ـ چپاولگری اقتصادی.
دوم ـ آثار سیاسی و اجتماعیِ آن قیام، منجر به کشاکش بیانقطاع میان مردم و حاکمیت شد. این کشاکش در قیام شهریور تا بهمن ۱۴۰۱ تبلور یافت و متکاملتر شد.
سوم ـ قیام آبان ۹۸ از آنچنان مشروعیت مردمی برخوردار بود که درون حاکمیت آخوندی را متلاطم کرد و حاصل این تلاطم، انشقاق و تشدید جنگهای باندی شد. خامنهای در عکسالعملی عجولانه باند رقیب را جراحی کرد و تبعات این جراحی بزرگ، موقعیت خامنهای را در درون نظام فروریخت و به یک جریان جاری و گسترشیابنده تبدیل نمود.
چهارم ـ نسل بالندهٔ جوان و همواره ناهمساز با هرگونه دیکتاتوری، چاشنیِ انفجاریِ خشم اجتماعی شد؛ خشمی که سالبهسال زیر پوست جامعهٔ ایران گسترش یافته و انباشته شده بود.
پنجم ـ ثبت ۱۵۰۰ کشته که ارتکاب جنایت آن با فرمان خامنهای صورت گرفت، جهشی به جوامع حقوق بشری علیه نظام آخوندی داد. پروندهٔ همیشه باز قتلعام تابستان ۶۷ بهعنوان مبنای جنبش دادخواهی، مورد توجه بیشتری در مجامع سیاسی و حقوقی جهان واقع شد و دادخواهی مادران در ایرانزمین گسترش یافت. از آن پس، خون ۱۵۰۰ گل سرخ آزادی در قیام آبان ۹۸ حتا یک روز هم گریبان ولی فقیه و اتاق فکر و کارگزاران نظام را رها نکرده است؛ خونی که در تار و پود جامعهٔ ایران دوید و بذرافشان دادخواهیِ سراسری قیام ۱۴۰۱ شد.
ششم ـ آخوندهای حکومتی، استثمار و سرکوب زنان را در قوانین ارتجاعیِ فقه و قصاص خودشان گنجاندند، ولی قیام آبان ۹۸ با پیشتازی و رهبریِ زنان، کرباس قوانین زنستیزانه و عرف استثمارپسندانه را از هم درید. قیامی که یکی از اوجهای مبارزهٔ سازمانیافتهٔ زنان شد. مبارزهای که با نبرد برای کنار زدن هرگونه دیکتاتوری در ایران پیوند دارد. نقش راهبری زنان در قیامهای ۸۸ تا ۱۴۰۱، چالشهای سرسخت و لاعلاج گریبانگیر نظام ملایان شدند؛ چالشهایی که دامنه و ژرفایشان مدام گسترش و تعمیق مییابد و چشمانداز راه نجات ایران را با پیشتازی زنان، نشانی دقیق میدهند.
با چنین مشخصات است که واژهٔ «آبان» از گاهشمار یک ماه در تقویم سال بیرون آمد و به تمام سالیان پس از ۹۸ تا سرنگونی محتوم نظام ملایان تعمیم یافت.
اینگونه شد که «آبان» با خواستاران آزادی و عدالت اجتماعی تا سرمنزل نهایی عجین و یگانه شده است.
«آبان» یعنی «میتوان و باید» که شورهزار یأس ساخته و پرداختهٔ نظام آخوندی و همسویان سیاسی و لابیهایش را درنوردید، نظمش را برهم زد و صدای حقیقیِ ایران را نمایندگی کرد.
«آبان»، مادر دلیر و مادران شیردل شده است. فراخوان به ایستادگی مردم ایران و «نه» سراسری به استبداد ضدبشر میدهد.
«آبان» یعنی برافراشتن درفش ضدطبقاتی علیه الیگارشی چپاولگر خامنهای، سپاه پاسداران، بنیاد ضدمستضعفین و کارتلهای مکندهٔ سرمایهٔ ایران برای حفظ نظام ملایان.
«آبان» زخمی باز در پیکر نظام ملایان و پروندهای همیشه گشوده در شهرها، خانهها، زندانها و آرامستانهاست. طنین این پیام قدرتمند و استراتژیک را روزنامه حکومتی اعتماد در شماره ۹ آبان ۱۳۹۹ بهعنوان هشدار به نظام گوشزد نمود:
«آبان تمام نمیشود. هرازچندی يكی از زخمهای آن روزهای فاجعهبار باز میشود و سوزشش جان جامعه را میخراشد».
خامنهای در وحشت از آثار فراگیر قیام آبان ۹۸ ، توسل به دولت و مجلس حزباللهی را پیشه کرد. او با گماشتن ناگزیر جلاد قرن به ریاست جمهوری، پیام صریح داد که راهی جز تکیه دادن به زندان و «دار» برای نظام باقی نمانده است.
ارثیهٔ ملی و ماندگار قیام آبان اما راهگشای افق نو برای رقم زدن تعادل قوای نو میان مردم و حاکمیت شد. تعادل قوایی که از خروجیِ آن قیام برآمد، صفبندی تازهای را میان اکثریت مردم ایران و حاکمیت ملایان محقق کرد. صفبندی قاطعی که قیام سراسری ۱۴۰۱ با تمرکز بر رأس نظام، نخستین جلوهٔ آن و تحریم و بایکوت سه نمایش انتخاباتی در ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ مکمل آن شدند. قیام آبان ۹۸ به چنین نبردی میان دو جبهه در ایرانزمین بالغ شد و بیشک آثار آن، یکی از مبانی متضمن سرنگونیِ محتوم دیکتاتوری ولایی ــ آخوندی است.