۱۴۰۳ آذر ۲, جمعه

ایران؛ آسیب‌شناسیِ «دولت بسته»

                                ایران؛ آسیب‌شناسیِ «دولت بسته»

 درست در لحظاتی که غروب چهارشنبه ۲۳آبان سرگرم آماده‌سازی برای سالروز قیام کبیر آبان ۹۸ بودیم، خروش شعارهای کوبنده دختران و زنان شجاع و بی‌باک و بیم بند زنان از قلب شکنجه‌گاه اوین سد زمان را شکست، از دیوارهای ستبر و بلند عبور کرد و ما و جهان را در برابر اراده نیرومند و خطر پذیریشان شگفت‌زده کرد:

از ما بترس دژخیم، ما نسل سربه‌داریم...

و این‌چنین تندر خشم آبان از دل مخوف‌ترین شکنجه‌گاه ضحاک به بیرون شراره زد و شیپور فراخوان سالروز قیام آبان را به صدا درآورد.

درباره آبان کبیر و انعکاساتش توسط دشمن گفتنی‌ها بسیار است؛ قیامی که یک بار دیگر شجاعت و فداکاری مردم ایران به‌خصوص جوانان بی‌باک و بیم و در پیشاپیش آنان زنان جسور و دلاور را زبان‌زد جهانیان کرد. بسیاری از آن قیام آتشین به‌عنوان آتشفشان خشم بی‌امان خلق یاد کردند که ظرف ۴۸ساعت در ۲۰۰شهر در ۲۹استان کشور زمین را زیر پای خامنه‌ای و دژخیمانش به‌لرزه درآورد و ضحاک ماردوش که تصویر سرنگونی تاج و تختش را در چشم‌انداز نزدیک می‌دید فرمان بی‌رحمانه‌ترین کشتار را صادر کرد.

پاسدار آبنوش قیام آبان ۹۸ را به یک «جنگ جهانی تمام‌عیار» تشبیه کرد که «یک‌دفعه کل کشور را فراگرفته است» و گفت: «فقط خدا ما را نجات داد»!

سخن گفتن درباره ابعاد و آثار قیام آبان ۹۸ سر دراز دارد که اکنون موضوع بحث ما نیست. اما جا دارد مروری هر چند کوتاه به قهرمانانی داشته باشیم که جان برکف این قیام کبیر را رقم زدند. قیامی که حداقل ۱۵۰۰ شهید از فرزندان غیور میهن را نثار آزادی کرد. شهیدانی که درباره هر کدام‌شان باید بسیار گفت و شنید و نوشت اما در این یادداشت برآنیم که نور را بر همان نیرویی بیفکنیم که برای اولین بار در قیام‌های سالیان اخیر نقش پیشتاز و رهبری‌کننده خود را به ظهور رساند: زنان جان‌شیفتگان آزادی.

افسوس اما که به‌دلیل شدت سرکوب و شاید هم دسترسی کمتر نسل قیامی ۹۸ به اینترنت و فضای مجازی، اطلاعات محدودی درباره رقم‌زنندگان آن قیام و به‌خصوص زنان در مدیا یافت می‌شود گرچه همین نمونه‌های اندک می‌تواند گواهی روشن بر گسترهٔ واقعیت باشد:

گلناز صمصامی، ۳۴ساله، یکی از این دلاوران شهید است. او ساکن شهریار و کارمند آزمایشگاه در کرج بود. با عواطفی زلال و روحی شاداب و سرشار که می‌گفت: «روز خوب هیچوقت خودش نمی‌آید، یعنی پا نداره که بیاد، ما باید بیاریمش». و گلناز روز ۲۶آبان با همه آرزوهایش رفته بود به تظاهرات تا همان روز خوب را برای مردمش بیاورد.

خیابان ولیعصر شهریار زیر گلوله‌باران است، گلناز قهرمان به کمک جوانی که تیر خورده می‌شتابد. تک‌تیرانداران پلید خامنه‌ای به سر پرشور این بانوی جسور و فداکار شلیک می‌کنند و گلناز قهرمان ساعتی بعد در بیمارستان سجاد به‌شهادت می‌رسد. او یک فرزند داشت. پیکر شهید پس از کارشکنی‌های بسیار و تهدید و تعهد و فشار تحویل خانواده می‌شود و در محلی دورافتاده بدون حضور مردم به خاک سپرده می‌شود.

مینا شیخی، بانوی دلاور کرد هم سمبل دیگری از رشادت، مردم‌دوستی و ایستادگی در برابر آدم‌کشان خامنه‌ای بود. بانو شیخی ۵۹ساله اهل سقز که سرپرستی ۶فرزندش را به‌عهده داشت، از پشت‌بام محل سکونتش در منطقه خلیج‌فارس (جنوب غربی تهران) شاهد ضرب و جرح بیرحمانه یک جوان توسط سرکوبگران بود. برای او دیگر جای درنگ نبود، از همانجا وحوش جنایتکار خامنه‌ای را مورد خطاب قرار داد: «بی‌شرف‌ها، خجالت بکشید چرا بچه مردم را می‌زنید؟ برید گم شید شرتون رو کم کنید پست فطرت‌ها این چه شرایطیه که برای مردم درست کردین، جمهوری اسلامی وحشی و هار شده مگه مردم چکار کردن بی‌شرف‌ها...». سفلگان زن‌ستیز و بزدل با شقاوت تمام قلب پرشور او را هدف فرار دادند. بانوی شرف در خون خود غلطید و پس از انتقال به بیمارستان جان‌باخت. ناظران صحنه گفتند شلیک به او توسط لباس‌شخصی‌ها و تک‌تیراندازان از بلندی‌ها صورت گرفت. امین و محمد شیخی ۲برادر مبارز مینا نیز از جان‌باختگان همین رژیم ضدبشری بودند. محمد شیخی در سال ۱۳۶۹ در زندان سقز توسط دژخیمان تیرباران شد.

شبنم دیانی، ۲۱ساله، شیرزن قهرمانی از خطه مجاهدپرور بهبهان. دختری مصمم و پرشور با آرزوها و آرمان‌های زیبا که برای آزادی مردم و میهنش خود را به آب و آتش می‌زد. شبنم قهرمان معتقد بود که باید بر همه مظاهر ستم و اختناق رژیم شورید و در راه آزادی از همه چیز خود گذشت. دختر شجاع ایران روز ۲۶آبان در جریان قیام پرخروش مردم و جوانان قیام‌آفرین بر اثر اصابت ۲گلوله به سینه‌اش به خاک افتاد و دامن محبت به خون رنگین کرد.

در تکاپوی اطلاع از میزان حضور زنان در این قیام آتشین دریافتیم که در میان ۱۵۰۰شهید این قیام، حداقل ۴۰۰زن شهید به ثبت رسیده است. راستی که رکوردی کم‌سابقه در تاریخچه قیام‌ها و شورش‌های جهانی است. آمیزه‌یی از نسل‌ها و گروه‌های سنی مختلف از حسنا بامری دختربچه ۳ساله ماهشهری که دژخیمان سفله او را در بغل مادرش کشتند تا زنانی در سنین بالای ۵۰ و ۶۰سال و در این میان نونهالان معصومی چون نیکتا اسفندانی ۱۴ساله، از نسل بالنده‌یی که سرمایه‌های ایران جوان فردا هستند با ایده‌های نو و استعدادهای سرشار که در لابلای چرخ‌دنده‌های سرکوب فاشیزم دینی له و لورده می‌شوند. نیکتا نوجوان دلیر قیامی روز ۲۵آبان در درگیری‌های خیابان ستارخان تهران به‌شهادت رسید. دژخیمان برای دادن پیکر شهید به خانواده بر آنها منت گذاشتند که چون فرزندشان ۱۴ساله و کودک است از آنها پول گلوله نمی‌گیرند! زهی شقاوت و بی‌شرمی.

چرالی وایمرز، نماینده پارلمان اروپا، با اشاره به کشته شدن نیکتا اسفندانی گفت: «کسانی که در مرگ او دست دارند، رزندان‌شان را به اروپا می‌فرستند تا جلوی ماشین‌های فراری برای اینستاگرام عکس بگیرند»...

آمنه شهبازی فرد، یک معترض، یک امدادگر یا پیک شرف و آزادی؟! او یکی از ۴۰۰زن شهید قیام کبیر آبان است. بانوی ۳۴ساله با ۳فرزند از ملارد کرج. روز۲۷ آبان درگیری‌های پراکنده در گوشه و کنار ادامه دارد. آمنه جهت خرید دارو برای فرزند بیمارش رفته است. در بازگشت با یک جمع قیامی مواجه می‌شود. طبعاً که سرش را پایین نمی‌اندازد و برود، او خودش یک معترض دلاور است. در همان لحظات اول با شلیک مستقیم آدم‌کشان به روی مردم معترض مواجه می‌شود و جوانی که مجروح شده به زمین می‌افتد. آمنه قهرمان بلادرنگ به کمک مجروح می‌شتابد، باید سریع از خون‌ریزی جلوگیری کرد. شالش را باز می‌کند و خم شده شروع به بستن زخم جوان مجروح می‌کند. در دنیا و مطابق کنوانسیون‌های بین‌المللی حتی در مهیب‌ترین شرایط جنگی، امدادگر و مجروح هر دو مصونیت دارند و بایستی تحت حمایت قرار گبرند. اما در قانون ضدانسانی و ضداسلامی خامنه‌ای، آنچه به‌رسمیت شناخته شده فقط کشتن است و اعدام و قتل‌عام. نیروهای سرکوبگر و زن‌ستیز، از پشت به روی شیرزن فداکار و جوان مجروح آتش می‌گشایند. آمنه قهرمان از ناحیه گردن، هدف قرار گرفته درجا به‌شهادت می‌رسد. پیکر شهید راه آزادی بدون اطلاع‌رسانی با حضور قاتلینش در بهشت زهرا به خاک سپرده می‌شود.

به‌رغم همه کمبودهای اطلاعاتی که درباره این زنان پیشتاز وجود دارد اما ساعت‌ها می‌توان درباره یک‌یک این سمبل‌های شرف ملی گفت و نوشت که در گنجایش این یادنامه نیست. اما واقعیت مهم‌تر این‌که این لیست هرگز یک سند بایگانی نیست. آرشیو زنده و خون جاری دوران است. آبان هرگز تمام شدنی نیست، امروز هر کس دستی در تحولات ایران داشته باشد، می‌داند که آبان بی‌تردید ادامه دارد. و روزی نیست که دل‌نگرانان و کارشناسان حکومتی در این‌باره هشدار ندهند. به‌گفته یک کارشناس حکومتی که قیام آبان ۹۸ را انفجار نارضایتی‌های تلمبار شده می‌داند «ریشه اعتراضات ۹۸ عمدتاً نارضایتی‌های اقتصادی بود. علت آن هم تبعیض‌ها و نابرابری‌های نظام‌مندی است که... بر بخش قابل توجهی از جامعه تحمیل شد... . بنابراین در شرایط کنونی با خطر تکرار رویدادهایی مانند آبان ۹۸ و پاییز ۱۴۰۱ روبه‌رو هستیم...»(حسین راغفر ۲۳‌آبان ۱۴۰۳).