سخن روز
روزنامهٔ حکومتی جمهوری اسلامی (۵آذر) با عنوان «از انقلاب لشکر گرسنگان بترسید» در هشداری به سران حاکمیت می‌نویسد: «هر روز بحران اقتصادی شدیدتر می‌شود، فقرا فقیرتر می‌شوند، پولدارها پولدارتر می‌شوند و لجن اشرافیت کم‌نظیری که جامعه ما را در خود غرق کرده فراگیرتر می‌شود». مقاله سپس با اشاره به این‌که طبقهٔ اشراف جدید «در کاخ‌هایی زندگی می‌کنند که از کاخ‌های شاه معدوم و خاندان سلطنت مجلل‌ترند» می‌افزاید: «آنچه آزار دهنده و البته دارای عوارض است این است که این زندگی‌های پرتجمل در برابر چشمان فقرایی قرار دارند که برای تأمین معیشت روزانه خود درمانده‌اند».
مقالهٔ مزبور در انتها هشدار می‌دهد: «کوچک‌ترین عارضه چنین جامعهٔ مالامال از تبعیض و فاصلهٔ طبقاتی، نارضایتی عامه است. نتیجهٔ این نارضایتی‌ها، جمع شدن بغض‌های فرو خورده در سینه‌های قشر فقیر خواهد بود. این بغض‌های فرو خورده روزی به‌آتشفشان تبدیل خواهند شد و لشکر محرومان و گرسنگان را علیه مسببان این بی‌عدالتی به‌راه خواهند انداخت که نامی غیر از انقلاب لشکر گرسنگان نخواهد داشت. از چنین انقلابی نمی‌ترسید؟».
تنها روزنامهٔ جمهوری نیست که از چشم‌انداز انقلاب گرسنگان و غارت‌شدگان این‌چنین می‌ترسد و به‌خود می‌لرزد. این روزها هر یک از مهره‌ها و رسانه‌های رژیم که دهان باز می‌کند یا قلم بر کاغذ می‌آورد، همین گونه سخن می‌رانند.
روزنامهٔ حکومتی اعتماد در مقاله‌یی با عنوان «لب پرتگاه» به چشم‌انداز فجیع اقتصادی پیش رو اشاره کرده و می‌نویسد: «انواع ناترازی‌ها هر روز بیش از گذشته آثار و عوارض خود را نشان می‌دهند و وقتی رئیس‌جمهور محترم می‌گوید که در برخی از این ناترازی‌ها لب پرتگاه قرار داریم هر ایرانی حق دارد که بر خود بلرزد و خوف کند».
خبرگزاری حکومتی ایلنا می‌نویسد: «بمب آزادسازیِ قیمتها قوی‌تر و پرصداتر از همیشه ترکیده است و ترکش‌های آن به همه بخشهای اقتصاد سرایت کرده است. برق و قبوض انرژی گوشت و تخم‌مرغ دلار و طلا و سکه و خودرو و مسکن در چند ماه ابتدای دولت پزشکیان با سرعت نور گران شده‌اند. ایلنا سپس با اشاره به اعتراف پزشکیان که دولت خود را بر لبهٔ پرتگاه توصیف کرد، می‌افزاید: «آیا دولت برای نجات خود از لبه پرتگاه، دستاویزی بهتر از سبد خالی معیشت مردم پیدا نکرده است؟».
نمایندگان خامنه‌ای در جمعه‌بازارهای این هفته هم ترس و وحشت نظام را از این وضعیت به‌عنوان خطری برای نظام، برملا کرده‌اند.
آخوند احمد خاتمی در جمعه‌بازار تهران، با اشاره به «تشدید گرانی‌ها» نسبت به‌خطری که از این رهگذر موجودیت رژیم را تهدید می‌کند، هشدار داد و گفت: «برای ما مهم است که این نظام بماند این گرانی‌ها ضربه می‌زند».
علم‌الهدی نماینده و امام جمعهٔ خامنه‌ای در مشهد نیز، با اشاره به «گرانی‌هایی که هیچ ضابطه و منطقی پشت آن نیست»، گفت: «آدم وحشت می‌کند که نکند این توطئه است، نکند عناصر نفوذی دست به توطئه می‌زنند برای این‌که مردم را خسته کنند، برای این‌که مردم را مستأصل کنند، برای این‌که مردم را بیزار کنند از نظام، از دولت، از این مملکت».
در مجلس ارتجاع (۴آذر) هم فریادهای وحشت از عواقب این وضعیت بلند است؛ یکی از اعضا به‌نام رضوانی هشدار می‌دهد: «تورم و رکود و ناترازی‌ها تبدیل به‌غدهٔ سرطانی شده و برای درمان آن امروز دیر است چه رسد به‌فردا! دیگر مردم تحمل گرانی‌های بیشتر را نخواهند داشت و به تبعات اجتماعی خسارت‌باری منجر خواهد شد».
لابد خلیفهٔ ارتجاع هم همین وضعیت انفجاری و خطر «انقلاب لشکر گرسنگان» را در چشم‌انداز می‌بیند که روز دوشنبه (۵آذر) در دیدار با مزدوران سرکوبگر بسیجی ضمن تأکید بر این‌که «بسیج در کشور باید روزبه‌روز تقویت شود» تصریح کرد مأموریت بسیج «مقابله با ایجاد هرج و مرج و اغتشاش در کشور» است. اما خامنه‌ای باد می‌پیماید. زمان انقلاب، انقلاب محرومان و گرسنگان، فرا رسیده و به‌قول ویکتور هوگو، «هیچ‌چیز نیرومندتر از آرمانی که زمانش فرا رسیده، وجود ندارد».
