رای من سرنگونی است
بحران نمایش انتخابات مانند طنابداری بر گلوی رژیم پیچده است و در حالیکه هنوز پروسه نام نویسی کاندیداها در گامهای اول است درگیریهای باندی به اوج رسیده است.
پاسدار شریعتمداری نماینده خامنهای در کیهان روز ۱۳اردیبهشت ۱۴۰۰ در گفتگوی ویژه خبری با تلویزیون حکومتی گفت: «کسانی که اعلام نامزدی کردند من عذر میخواهم بعضیهایشان اعلام نامزدیشان اهانت به ملت است. اصلاً مگر این مملکت یتیم رها شده است که هر کسی خودش را کاندید کند».
از سوی دیگر خامنهای نگران از کسادی انتخابات به انحاء مختلف کاسه گدایی شرکت در نمایش را به سمت خودیها دراز میکند و میگوید: «هیچ چیزی جای انتخابات را برای کشور و استحکام پایههای اقتدار کشور نمیگیرد و نباید مردم را دلسرد کرد از انتخابات» (تلویزیون شبکه خبر ۱۲اردیبهشت ۱۴۰۰).
آخوندشاهرخی امام جمعه خامنهای در خرمآباد گفت: «امروز حضور در انتخابات به مانند حضور در ۸ساله است» (تلویزیون افلاک ۱۰اردیبهشت ۱۴۰۰).
آیا واقعاً خامنهای و گماشتههایش انتظار دارند مردم شرکت کنند؟
آخوند مرتضی آقا تهرانی یکی از اعضای مجلس ارتجاع و از سردمداران باند خامنهای، به صراحت اعتراف میکند نه تنها مردم شرکت نمیکنند بلکه چند درصد عناصر خودی هم رغبتی برای شرکت در آن دارند: «الآن خود همانها پشیمان هستند؟ نباید برگردید نگاه کنید؟ الآن خود همانهایی که به همان احزابی که به اینها رأی دادند خود همانها الآن از این افراد دارند از روی اینها رد میشوند» (تلویزیون افق ۱۱اردیبهشت ۱۴۰۰).
ملاحظه میشود وحشت خامنهای و مهرههای باند او تحریم نمایش توسط خودیهای نظام است، که قبلاً شرکت میکردند و امروز دیگر تضمینی برای شرکتشان نیست.
در این رابطه مجری تلویزیون افق اعتراف کرد: «یک بخش زیادی از مردم نگرانیشان این است که میگویند چه تضمینی دارد که ما مجدداً در انتخابات شرکت کنیم. ما ضمانت اجرایی برای عملی شدن شعارهایی که مسئولان به ما وعده میدهند نمیبینیم» (تلویزیون افق ۱۱اردیبهشت ۱۴۰۰).
روزنامه جوان وابسته به سپاه پاسداران هم این بحران را با زبان دیگری بیان میکند: «اصلیترین دوقطبی که دشمن در انتخابات ۱۴۰۰ برای ملت ایران طراحی کرده دوقطبیهای «رأی دادن و رأی ندادن» و «ایران و ضدایران» است (جوان ۱۳اردیبهشت ۱۴۰۰).
واقعیت این است که این بیان، اعتراف به همان دوقطبی اصلی در صحنه ایران است که در برابر هم صفآرایی کردهاند. قطب مردم و قطب حاکمیت ولایت فقیه.
بهرغم این التماس و درخواستها و گدایی رأی مردم توسط خامنهای و گماشتههایش، رسانههای مختلف هر دو باند از نگرانی خود نسبت به سوت وکوری انتخابات و عدم رغبت مردم از حضور در این نمایش خبر میدهند.
روزنامه آرمان ۱۵اردیبهشت نوشت: «تحریک و تشویق مردم برای حضور در پای صندوقهای رأی به چیزی شبیه معجزه نیاز دارد. در واقع انتخابات این دوره ریاستجمهوری ایران از منظری بیش از یک انتخابات، بهمثابه یک رفراندوم هم تلقی میشود؛ لذا شرکت یا عدم شرکت در آن باید با درک و پذیرش این پیش فرض باشد. در اینکه جمهوری اسلامی بهعنوان یک نظام سیاسی با توجه به مشکلات عدیده داخلی و خارجی و عملکرد ۴۰ساله خود با بحران مواجه است، تردیدی وجود ندارد. این بحران با کاهش محسوس مشارکت مردم در انتخابات میتواند در کنار چالشهای متعدد مشکلات ایران، سبب بحران از منظر درونی و بیرونی شود. . هوشیار باشیم و چارهاندیشی کنیم که امروز کاهش شدید و فقر اعتماد عمومی به دولت، بیش از فقر اقتصادی زنگ خطر را به صدا درآورده است
برای حضور جدی مردم در انتخابات حتی با مشارکت اصلاحطلبان نیز بهنظر میرسد به معجزه نیاز است».
روزنامه ایران وابسته به باند روحانی هم ضمن اشاره به شرایط پیچیده و خطرناک رژیم و کاهش سرمایه اجتماعی رژیم اعتراف کرد: «امروز هم ما با یک شرایط بسیار پیچیدهتر از جنگ هشت ساله روبهرو هستیم. چرا که مسأله تحریم، فقط اقتصادی نیست، بلکه میتواند امید و سرمایه اجتماعی ملت ما را نیز هدف قرار دهد. کما اینکه در انتخابات گذشته مجلس، کاهش سرمایه اجتماعی و امید، زمینهساز کاهش مشارکت مردم در انتخابات هم شد».
محمود صادقی عضو سابق مجلس ارتجاع بهطور صریحتری به بیاعتمادی و نفرت مردم بهعنوان چالش اصلی برای نمایش انتخابات اعتراف کرده و میگوید: «چالش اصلی در انتخابات ریاستجمهوری پیشرو کاهش اعتماد عمومی به تأثیرگذاری در سرنوشت کشور است که این مهم دلایل مختلفی دارد و البته پدیده جدیدی هم نیست و این بیاعتمادی از گذشته وجود داشته و اکنون تشدید شده است» (روزنامه شرق ۱اردیبهشت ۱۴۰۰).
روزنامه اعتماد وابسته به باند روحانی در ۱۲اردیبهشت ضمن اذعان به اینکه انتخابات مجلس در سال۹۸ با بایکوت مردم رو شد، در مورد نمایش انتخابات ریاستجمهوری نیز نوشت: «شواهد و قرائن نشان میدهد که اقبال عمومی به مشارکت در انتخابات تغییر چندانی نسبت به انتخابات ۹۸ نداشته است».
واقعیت این است که معنای همه این اعترافات در یک جمله این است که تنفر عمومی نسبت به خامنهای و نظام آخوندی و نمایش انتخاباتش آنچنان عیان است که مطلقاً قابل پردهپوشی نیست.
بهنوشته روزنامه حکومتی شرق ۱۳اردیبهشت ۱۴۰۰ «با وضعیتی مواجهیم که هیچگاه سابقه نداشته و برای اولین بار در تاریخ پس از انقلاب رخ نشان میدهد. نمایشی که پردهای از آن را در انتخابات سال گذشته مجلس و نزول ۴۲درصدی مشارکت شاهد بودیم»
آری، مردم ایران دریافتهاند که هرگز نه تنها به رژیم غارتگر و آزادی کش ولایت فقیه نمیتوان اعتماد کرد بلکه در برابر گدایی و درخواست رأی از جانب خامنهای و اعوان و انصارش تنها با صدای بلند باید گفت: «رأی من سرنگونی» است و این تنها راه نجات مردم ایران از نکبت نظام آخوندی است.