۱۴۰۰ اردیبهشت ۱۶, پنجشنبه

دکترین سیل

 

                              سیل در ایران

 «رژیم‌های تمامیت‌خواه از نظر اقتصادی همان خاصیتی را دارند که یک دسته ملخ

برای یک مزرعه. این واقعیت که دیکتاتور توتالیتربرکشورش بسان یک فاتح  بیگانه  فرمانروایی می‌کند، اوضاع را وخیم‌تر می‌کند؛ زیرا او در کشور خویش،را کاراتر از آنچه بیدادگران در کشورهای بیگانه اعمال می‌کنند، اجرا می‌کند.

دیکتاتور تمامیت‌خواه، منابع غنی صنعتی و مادی کشور خویش را به‌عنوان منبع

غارت و وسیله‌یی برای تدارک گام بعدی در جهت گسترش تجاوز می‌انگارد».

(از کتاب: توتالیتاریسم، نوشته‌هاناآرنت)

ایران؛ اشک آب، اشک زمین

محققی را تصور کنید که قصد دارد علت آسیب‌های اجتماعی و زیست‌محیطی ایران کنونی را مورد کنکاش و جست‌وجو قرار دهد. راهنمای این محقق در بررسی آسیب‌های اجتماعی ایران، اشک انسان است و در آسیب‌های زیست‌محیطی، اشک آب و اشک زمین. و چون برای تحقیق خود، از کهن‌ترین دوره‌های تاریخ ایران راه بیافتد، نشانهٔ چنین آسیب‌ها و چنین اشکهایی را که امروز در ایران شاهدیم، هرگز نمی‌یابد.

در هیچ دوره‌یی از تاریخ اجتماعی ایران طبیعت، شهرها، زندگی و معیشت مردمانش را این‌چنین بی‌سرپناه، بی‌دفاع، یتیم، تخریب شده، غارت شده و محزون نمی‌یابیم و نمی‌بینیم. در هیچ دوره‌یی محله، خانه، جان، شغل، درآمد و حیات مردم ایران را این‌چنین در محاصرهٔ مرگبار حوادث طبیعی نمی‌یابیم و نمی‌بینیم.

امان از رنج روان‌سوز ملی!

سه سال پیاپی است که بهار مردم و طبیعت ایران هم‌چون تطاول خزان شده و گویی این تلخی جان‌کاه و این رنج روان‌سوز ملی را پایانی نیست! کارگزاران نظام ولایت فقیه هم‌چون سیاست کرونایی‌شان، فقط آمار و ارقام می‌دهند و از سیاست بازدارندگی و علاج یک مصیبت ملی و تکراریِ سه ساله خبری نیست! اما تا بخواهید دنبال افزودن تعداد سانتریفوژ برای رسیدن به توان هسته‌یی و به فکر موشکهای قاره‌پیما برای دست یافتن به کلان‌ تروریسم بین‌المللی است!

واقعاً دنباله و رد سیل کجاست؟

در همین سه سالی که سیل گویی هم‌چون گرازی سر موعد به زمین ایران و زندگی مردمان می‌زند، رژیم ولایت فقیه با سرکیسه کردن اقتصاد خانواده و بودجهٔ زیست‌محیطی ایران با هدف سلطهٔ تروریستی،

دنبال برتری تعادل‌قوای سیاسی در کشور لبنان با هزینه‌های میلیونی،

دنبال برتری موشکی در یمن با هزینه‌های میلیونی،

دنبال حاتم‌بخشی به دولت ونزوئلا با هزینه‌های میلیونی،

دنبال سرکوب قیام‌کنندگان عراقی با هزینه‌های میلیونی،

دنبال حفظ عمق استراتژیک در سوریه با هزینه‌های میلیاردی

و با استفادهٔ ابزاری از همهٔ این‌ها دنبال خاموش کردن آتش قیام‌ها، فریادها و اعتراضات اقشار مردم ایران با هزینه‌های نجومی بوده است و ادامه دارد.

دو خط موازی و معکوس، اما عجیب!

نگاه و تأمل به دو خط موازی اما در دو جهت معکوس درباره کرونا و سیل، بین ایران آخوندزده با کشورهای همسایه مثل پاکستان و افغانستان و ترکیه قابل توجه است:

ــ خامنه‌ای و به‌دنبال او کارگزاران نظام آخوندی جان و زندگی مردم ایران را قربانی نخریدن واکس کرونا می‌کنند؛ اما کشورهای همسایهٔ ایران هر چقدر که وسع‌شان رسید، واکسن تهیه کرده و به مردم‌شان رساندند.

ــ آسمان و ابرها و بارندگی بر فراز ایران و کشورهای همسایه، طی سالیان متمادی بوده و ادامه دارد؛ اما چرا ویران‌گری سیل و هیولای زندگی‌خوار و اژدهای مرگ‌آفرین آن بیش از همه نصیب شهرها و مردم ایران می‌شود؟

پاسخ روشن است. در دنیای بیست‌ویکم که تکنولوژی و مدیریت علمی می‌تواند با حوادث طبیعی مثل سیل و زلزله مقابله کند، آنچه که در صحنهٔ وقوع رخ می‌دهد، فقط مهابت این حوادث نیست؛ بلکه آزمایش و صلاحیت دولتها است. این آزمایش و صلاحیت هم کیفیت نگرش سیاسی و انسانی دولتها را نسبت به کشور و مردم‌شان بازتاب می‌دهند.

میزات تخریب سیل = سیاست و اولویت طبقهٔ حاکم

بنابراین ریشه و علت وقوع پیاپی سیل در سه سال متوالی در ایران با این حجم از تخریب خانه، مزرعه، زندگی و مرگ‌آفرینی، هرگز در قدرت و حجم سیل نیست، بلکه ناشی از سیاست و اولویت طبقهٔ حاکم در هیأت نظام ولایت فقیه و مدیریت فاسد مولود آن است. سیاستی که همواره اولویت بودجه، اقتصاد و برنامهٔ جاری کشور را با شاخص صرف هزینه‌های کلان برای حفظ حاکمیت و گسترش سلطهٔ نهادها و بنیادهای حکومتی تنظیم و اجرا کرده است. سیاستی که هزینه کردن میلیونی و میلیاردی را برای نگه‌داشتن پایگاههای تروریستی در منطقه، بر هزینه کردن دارایی و سرمایهٔ ایران در خدمت رفاه و آسایش مردم ترجیح می‌دهد تا سایهٔ سرکوب داخلی، یک روز هم برداشته نشود.

دکترین سیل‌

سیل‌های هجمه‌ کننده بر ایران از این دهلیزها، دنباله‌ها و ردها می‌گذرند و سپس به جان طبیعت و مردم و خان‌ مانشان می‌افتند. دنباله‌ها و ردهایی را که در سیاست داخلی و خارجی رژیم آخوندی برشمردیم، اجزاء و ایستگاههای یک دکترین سیل در تمام زمینه‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی هستتند. بنابراین اگر سیاستی برای سیل‌زدایی از ایران وجود داشته باشد، بهترین مدیریت ملی، استراتژیک و ریشه‌کن کننده عوامل سیل‌زا می‌باشد که سراغ آن را جز در نفی تمامیت جمهوری اسلامی ولایت فقیهی نباید جست.