۱۴۰۰ خرداد ۷, جمعه

خامنه‌ای؛ کوبیدن میخ انقباض بر تابوت نظام

                                                                       سخن روز

پس از این‌که شورای نگهبان خامنه‌ای، بخش بزرگی از بدنهٔ نظام ولایت را قطع کرد و با پوش مسخرهٔ «احراز صلاحیت» نزدیک‌ترین و بالاترین مهره‌های نظام را حذف کرد، گمانه‌زنی‌هایی از درون رژیم شنیده می‌شد که شاید خامنه‌ای با حکم حکومتی، دست‌کم لاریجانی و چند تن از پاسداران قلع و قمع شده را دوباره وارد گردونهٔ سیرک انتخاباتش کند.

اما ولی‌فقیه ارتجاع نقطه پایانی بر این امیدهای واهی گذاشت. خامنه‌ای با حمایت تمام قد از ابزار حذف و جراحی‌اش، «ضمن حمایت قاطع از رویهٔ شورای نگهبان» با تشکر «از نامزدهایی که صلاحیت‌شان احراز نشده و با متانت به تصمیم شورای نگهبان احترام گذاشتند»، تمامی باندهای درون نظام را شیرفهم کرد که این خبرها نیست! و بی‌هیچ تردید و اما و اگری، جلاد رو سیاه ۶۷، رئیس‌جمهور منصوب خامنه‌ای است!

به این ترتیب پس از دستچین شدن مجلس ارتجاع در اسفند۹۸ و گماشتن قالیباف، پاسدار گازانبری در رأس آن، قوه مجریهٔ نظام هم تماماً در چنگ خامنه‌ای خواهد بود؛ رئیس قضاییهٔ جلادان را هم که خودش منصوب می‌کند؛ بنابراین هر سه قوه نظام به‌طور یکپارچه و بی‌شکاف در دست خامنه‌ای خواهد بود تا او بتواند به خیال خود، خط انقباض را بدون هر گونه مزاحمتی در داخل رژیم پیش ببرد.

اما سؤال کلیدی این است: شخص خامنه‌ای و تمامیت نظام ولایت از این جراحی سنگین، قوی‌تر بیرون می‌آید یا ضعیف‌تر و شکننده‌تر؟

در بادی امر ممکن است چنین به‌نظر برسد که خامنه‌ای با تمرکز و انقباض، توان بیشتری به‌دست آورده و با حرف‌ها و شاخ و شانه کشیدنهای امروزش هم می‌خواست همین را نشان بدهد. اما با اندکی ژرف‌بینی، پاسخ سراپا متفاوت و معکوس است و تمامیت رژیم ضعیف‌تر و موقعیت خود خامنه‌ای، به‌طور کیفی، شکننده‌تر خواهد شد؛ چرا که؛

۱- با این جراحی بزرگ و قلع و قمع کامل باند مغلوب خامنه‌ای به گفتهٔ رئیس‌جمهور پیشین رژیم، «این بار بی‌پرده‌تر و بی‌پرواتر» اندام‌های نظام را قطع کرد که «این خطری بزرگ» است (خاتمی-۶خرداد).

۲- حاصل این جراحی بزرگ تکیده‌تر شدن نظام ولایت از رأس تا بدنه و قاعده است؛ و مانند پیکری که از یک عمل سنگین جراحی بیرون آمده باشد، بنیه و توانمندی آن تحلیل رفته و در تعادل قوای کلی، در برابر جبههٔ مقابل، یعنی مردم، مجاهدین و مقاومت ایران که کمر به سرنگونی‌اش بسته‌اند، ناتوان‌تر و آسیب‌پذیرتر می‌شود. آن هم در شرایط متلاطم کنونی که از ۵ماه پیش شاهد گسترش و اوجگیری اعتراضات اقشار مختلف به‌ویژه نفتگران هستیم. اعتراضاتی که زمینه‌ساز قیامی بزرگ و آتشین است.

۳- به‌رغم تمکین ذلت‌بار باندها و عناصر محذوف، بحران درونی و جنگ گرگ‌های ولایت، وارد مدار جدیدی شده است. باندهای متخاصم ولایت، برای حفظ منافع غارتگرانه و اهرمهای قدرت به‌سرعت و با تمام قوا به‌جان هم خواهند افتاد.

۴- تشدید بن‌بست رژیم در بحران بین‌المللی و به‌ویژه در رابطه با رفع تحریم‌ها. با این جراحی و سوزاندن تتمهٔ شبهات اعتدال و میانه‌روی در نظام ولایت و خالی شدن هر چه بیشتر دست مماشاتگران، چشم‌انداز باز شدن راه نفسی برای نظام هر چه تیره‌تر شده است. از این رو رژیم بیش‌از‌پیش در بن‌بست زهرخوری یا ادامهٔ رویارویی با جامعهٔ جهانی گرفتار شده و پیامد‌های خطرناک هر دو مسیر برایش مرگبارتر می‌شود.

به این ترتیب خامنه‌ای با این جراحی در جهت انقباض میخ را بر تابوت تمامیت نظام کوبید.