۱۴۰۰ اردیبهشت ۲۱, سه‌شنبه

نمایش انتخابات و نگرانی از «شقه و شکاف مهار ناشدنی»


                            رأی ما سرنگونی

هر روز که به موعد خیمه‌شب‌بازی انتخابات ریاست‌جمهوری نزدیک می‌شود، نگرانی از کسادی انتخابات و خراب شدن آن بر سر نظام در میان سردمداران، مهره‌ها و رسانه‌های آن بیشتر می‌شود، نگرانی از این‌که نتیجه نه بزرگ مردم ایران به این بازی، سرنگونی رژیم را بیش از پیش نزدیک کند.

نفرت مردم از این خیمه‌شب‌بازی به حدی است که نظرسنجی‌های حکومتی مبین عدم شرکت اکثریت مردم در نمایش مهندسی شده خامنه‌ای است.

در این رابطه رسانه حکومتی جمهوری ۱۸ اردیبهشت۱۴۰۰ نوشت: «نظرسنجیها اکنون نشان از عدم تمایل اکثریت مردم به شرکت در انتخابات دارند. این خبر نامطلوبی برای جمهوری اسلامی است».

روزنامه مستقل وابسته به باند روحانی گفتگویی با مهدی چمران رئیس قبلی شورای قلابی شهر تهران و از عناصر باند خامنه‌ای دارد.

خبرنگار مستقل از چمران سؤال می‌کند: «با توجه به تجربه انتخابات اسفند۹۸ و شرایط کنونی به‌نظر می‌رسد انتخابات ریاست‌جمهوری با کاهش مشارکت مواجه باشد، به‌نظر شما علل کاهش مشارکت در انتخابات چیست؟»

مهدی چمران در پاسخ می‌گوید: «نیازی به تحلیل نیست، این مسأله خیلی آشکار و واضح است. فشار اقتصادی سبب شده مردم از انتخابات حالت دلزدگی داشته باشند که منجر به بی‌توجهی و کم‌توجهی شده است و نیازی به تحلیل و تفسیر و تحقیق خاصی ندارد».

این مهره باند خامنه‌ای عدم تمایل مردم برای مشارکت در انتخابات را صرفاً مربوط به شرایط کنونی نمی‌داند، و اعتراف می‌کند شرکت نکردن مردم در انتخابات امری طبیعی است و رژیم هم هیچ راه‌کاری برای ترغیب آنها ندارد: «الان نمی‌شود یک راه‌کار را انتخاب کرد و گفت این کار را انجام دهید مردم به پای صندوق می‌آیند، چون شکل گرفتن این شرایط یک زمانی برده و در طول چند سال به این‌جا رسیده‌اند و الآن هم مشکل است که در یک مدت زمان کوتاهی حالت را تغییر داد، مگر این‌که یک سری اتفاقاتی رخ دهد که توجه مردم به انتخابات معطوف شود. مهم‌ترین مسأله در این میان که واضح و آشکار است و در کف خیابان می‌توانیم ببینیم و مردم برای آن داد و فریاد می‌کنند» (مستقل ۲۰اردیبهشت ۱۴۰۰).

در وحشت از این وضعیت روزنامه جوان وابسته به سپاه نوشت: «مشارکت اندک در انتخابات، اردوگاه دشمن را برای تشدید فشار‌ها و توهّم نتیجه‌بخش کردن تهدیدات آنها امیدوار می‌کند اصلی‌ترین دوقطبی که دشمن در انتخابات ۱۴۰۰ برای ملت ایران طراحی کرده و به‌دنبال پیاده‌سازی آن است، دوقطبی‌های «رأی دادن و رأی ندادن» و «ایران و ضدایران» است» (روزنامه جوان۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۰).

روشن است که منظور از «ایران» نظام ولایت فقیه و منظور از «ضد ایران» مردم و مقاومت سازمان‌یافته آن است که فریاد روزنامه حکومتی مستقل از دست آنها بلند است و به شورای نگهبان ارتجاع به‌خاطر دست پخت جدیدش در مورد قانون انتخابات نهیب می‌زند که «مگر طی ۴ماه گذشته در سطح کشور شاهد زنجیره‌یی از اعتراضات اجتماعی نیستیم که حتی با شعارهای تند و تیز سیاسی همراه است؟ و مگر نمی‌دانیم گسترش این اعتراضات، پیامدهای خطرناک امنیتی و غیرقابل جبران در پی دارد؟ این عده چرا نمی‌بینند که مجاهدین به‌عنوان دشمن تیغ برکف علیه نظام و انقلاب که سودایی جز براندازی ندارند، هر روز برای توطئه و اغتشاش فراخوان می‌دهند؟ مگر نمی‌بینند این دشمن دیرینه بر روی ایجاد شکاف‌ها، آن‌هم در آستانهٔ انتخابات ریاست‌جمهوری سرمایه‌گذاری کرده، تا جایی که سرکردهٔ آن بی‌پرده پیام می‌دهد: «شقه و شکاف در حاکمیت... مهار کردنی نیست» و حتی آن را «علامت احتضار و از لرزه‌های» براندازی می‌نامد؟!» (۵ اردیبهشت).

روزنامه حکومتی مستقل هم پا را فراتر گذاشته و در وحشت از شکاف ایجاد شده در حاکمیت و حضور مقاومت هوشیار ایران در صحنه می‌نویسد: «اگر شورای نگهبان بخواهد رویهٔ انتخابات اسفند ۹۸ مجلس شورای اسلامی را تکرار کند، همان شکاف عظیمی در حاکمیت ایجاد می‌شود که دشمن آرزوی آن را دارد. مگر یکی از هدف‌های مجاهدین از ابتدای انقلاب تاکنون ایجاد شکاف در رأس حاکمیت نبوده و نیست؟ مگر یک‌بار رئیس‌جمهور وقت، بنی‌صدر را جدا نکردند؟ مگر یک‌بار باعث نشدند امام مجبور به عزل جانشین خود، آیت‌الله منتظری شود» (روزنامه مستقل ۲۰اردیبهشت ۱۴۰۰).

حساب مقاومت ایران و مجاهدین خلق ایران با این حاکمیت روشن است و آه و فغان مقاله‌نویس این رسانه حکومتی و دل پرخون او نسبت به مجاهدین هم قابل فهم است.

چرا که این مقاومت پس از دو سال و نیم مبارزه مسالمت‌آمیز سیاسی، وقتی خمینی آخرین قطرات آزادی را با به رگبار بستن تظاهرات مسالمت‌آمیز مردم در ۳۰خرداد۶۰ از بین برد برای او و حاکمیت غاصبش دیگر هیچ مشروعیت سیاسی و مردم قایل نبود و و تمامی فعالیت‌هایش هم در راستای سرنگونی آن بوده و خواهد بود.

تجربه ۴۲ساله حکمروایی این رژیم و ستم و چپاول آن در حق مردم ایران هم، گواهی بر صحت خط مشی براندازانه مقاومت ایران است، خط مشیی که مقاله‌نویس از آن به‌عنوان «تیغ به کف علیه نظام» یاد می‌کند.

دلیل عدم شرکت مردم هم در انتخابات بسیار روشن است و سابقه آن به دهه‌های قبل برمی‌گردد، چرا که آخوندهای حاکم با وعدهٔ برطرف کردن ظلم و بیداد ستم‌شاهی بر سر کار آمدند؛ اما ظلم مضاعف ستم آخوندی را بر ایران مستولی کردند.

نظامی که مردم را به منتها درجه فقر و فلاکت کشانده، مردمی که روزمره تازیانه سرکوب و چپاول آخوندهای حاکم را بر سرخود احساس می‌کنند، و در تنگنای فقر و نداری به زباله‌گردی و جمع کردن ضایعات مشغولند، و هر روز هم که می‌گذرد زندگی برای آنها غیرقابل تحمل‌تر از گذشته می‌شود.

اضافه بر دلایل فوق برای شرکت نکردن مردم در انتخابات، واقعیت این است که در نظام ولایت فقیه موضوع انتخابات بیشتر به یک شوخی مسخره شبیه است تا انتخابات، بی‌دلیل نیست که اکثریت ۹۶درصدی زیر خط فقر رفته، آنرا خیمه‌شب‌بازی می‌دانند.

انتخابات ویترینی است که حکومت آخوندی می‌خواهد پشت آن خود را به‌عنوان یک حکومت به‌اصطلاح دموکرات قالب کند. اما مردم و مقاومت پیشتاز آنها هرگز به این دجالیت آخوندی وقعی ننهاده و چهره کریه آنها را در جهان افشا کرده‌اند.

قطعاً که همین مقاومت و مردم ایران با نه بزرگ خود به خیمه‌شب‌بازی انتخاباتی، دولت مورد نظر خامنه‌ای موسوم به «دولت جوان و حزب‌اللهی» را نیز از هم‌اکنون ابتر و بی‌دنباله کرده و آنرا همراه با تمامیت حاکمیت ولایت فقیه روانه گورستان تاریخی‌اش می‌کنند.