بهدلیل اهمیت عبرتانگیز این افشاگری، چند بار با دقت آن را مطالعه کردم. پیشنهادم این است که همه کسانی که دل در گرو آزادی مردم ایران، با هر مرام و عقیدهای دارند، افشاگری هادی ثانی خانی را را اگر هنوز نخواندهاند بخوانند. و اگر مطالعه کردهاند بهصورت دقیقتر و این بار بهصورت آموزشی، بازخوانی کنند.
بهعنوان یکی از هواداران قدیمی سازمان، بارها و بارها از رهبری پاکباز مجاهدین و مسئولان تراز اول سازمان شنیده بودم که بیشترین انگیزه برای بریده مزدوران و اضداد مجاهدین، کسب درآمد هنگفت از جانب سربازان گمنام وزارت اطلاعات جهنمی رژیم ملاهاست. این جمله را به کرات از مسئولان مجاهدین شنیده بودم که هیچکس محض رضای خدا بهصورت مستمر و هیستریک نمیتواند با مجاهدین خلق دشمنی داشته باشد مگر آخوندهای حاکم و همجنس و دم و دنبالچههای آنها. استدلال به حقشان هم این بوده و هست که مجاهدین هست و نیست خودشان را فدای رهایی مردم تحت ستم ایران کردهاند. دلیلی ندارد که بهصورت کاملاً ناجوانمردانه و دیوانهوار مورد هجمه تعدادی انسان نما قراربگیرند. محاکمه دیپلمات تروریست و همدستانش در دادگاه آنتورب، نشان داد که مهرداد عارفانی شاعر! و ضد مذهب! و همکاران زن و مرد معلومالحالش برای هر اقدامی علیه مجاهدین مبلغ خاصی طلب کردهاند. آنها فقط در برابر یوروهای نقد اسدالله اسدی حاظر شدهاند در میتینگ صد هزار نفری مجاهدین بمب منفجرکنند. حمام خون بهراه اندازند و کودکان و کهنسالان و زنان و مردان را جزغاله کنند. همزمان، مزد بگیران پیشانی سیاه دیگروزارت اطلاعات رژیم، ایرج مصداقی و مسعود خدا بنده در یک شوی تلوزیونی، آماده ادامه نمایش جنایت در ویلپنت باشند. هنوز مرکب حکم قاطع دادگاه آنتورپ، خشک نشده بود که افشاگری داوطلبانه و تکاندهنده هادی ثانی خانی در رسانههای مقاومت مطرح شد. در نامه روشنگرانه هادی ثانی خانی به دبیرکل سازمان ملل آمده است که به او، ماهانه ۱۵ هزاریورو پرداخت می شده است تا بین خود و مزدوران زیردستش تقسیم نماید.
اینها، تنها بهعنوان مشت نمونه خروار است. معلوم نیست در طی سالیان به چند صد و بسا بیشتر از اینها، به سفلگان مزدور، پول پرداخته شده است.
این پولها در حالی به مزدوران رنگارنگ در خارجه پرداخت شده و میشود که مردم ایران اکثراً آهی در بساط برای امرار معاش حداقلی ندارند. بسیاری از خانوادهها شبها گرسنه سربه بالین میگذارند. بسیاری از زنان مجبور به تن فروشی شدهاند. نوجوانان و جوانان فراوانی بهخاطرفقردست به خودکشی زدهاند. پدران و مادران زیادی دق مرگ شدهاند و...
کوتاه سخن اینکه یک بار دیگر حرف مجاهدین به تمام و کمال اثبات میشود که همه مزدوران و جاسوسان و نفوذیهای رژیم برعلیه اپوزیسیون برانداز و بهخصوص و بهخصوص علیه مجاهدین، تنها و تنها بهخاطرپول بیزبان مردم ایران است. این داراییها بهنام پدرخوانده تروریسم جهانی، که خامنهای باشد، به جیرهخواران برای ضربه زدن به مجاهدین پرداخت میشود.
معلوم میشود تمامی کسانی که به هر دلیلی و با هر نام و نشانی در طی سالیان به شیطانسازی علیه مجاهدین و رهبریاش مشغول بوده و هستند، بیکم و کاست از توبره آخوندها ارتزاق کرده و میکنند. معلوم شد همه مزدوران بدون ذرهای اغراق، حقیقتاً مزدورند. تنها تفاوتشان در مبلغ پرداختی بهخاطر چگونگی ضربه زدن و توانمندی مزدوری آنها است. کما اینکه هادی ثانی خانی پس از تلاشهای اولیه، اعتماد بیشتری جلب میکند. نفرات تحت مسئول بیشتری پیدا میکند و طبیعتاً پول بیشتری هم به جیب می زند.
نکته دیگر اینکه برای رژیم ضدبشری و ضد خلقی آخوندهای حاکم، مردم ایران هیچ محلی از اعراب ندارند. اصل برای آخوندهای غارتگر همچنانکه خمینی دجال از روز نخست گفت حفظ نظام است. حفظ حاکمیت آخوندی که از اوجب واجبات است. رژیم ولایی تا زمانی که اپوزیسیونی متشکل، سراسری و قدرتمند نداشته باشد میتواند دوام و بقا پیدا بکند. رژیم از اوایل دهه شصت با دستگیری، شکنجه، ترور، قتلعام و موشکباران، تلاش کرد مجاهدین و متحدانش در شورای ملی مقاومت را بهصورت فیزیکی حذف کند. گذشت زمان نشان داد که مجاهدین همچنان که سردار رشید خلق موسی گفته بود از بین رفتنی نیستند. با توسل به ساختن فیلم، سریال و نوشتن صدها کتاب و مجله به سمت شیطانسازی از آلترناتیوش پیش رفت. میلیاردها میلیارد تومان پول مردم ایران را در این راه بینتیجه هزینه کرد. یکی از حربههای شناخته شدهاش خریدن بریده مزدوران و اجیر ساختن کم آوردگان در زندانهاست. ایرج مصداقی یکی از بدنامترین این جماعت است که شب و روزش را در خدمت آخوندها برای لجنپراکنی علیه مجاهدین به کار گرفته است. تاریخ ایران و نسلهای آینده پس از شناخت بیش از پیش خائنان به مردم و مقاومت ایران بر آنها لعن و نفرین نثار خواهند کرد. دیر و دور نیست که چهره تبهکاران علیه مردم ایران در پیشگاه تاریخ گشوده شود.