۱۳۹۹ بهمن ۲, پنجشنبه

صدای ترک خوردن دیوار جنایت

 

                         خامنه‌ای وحشت از قیام

در گیر و دار استفاده‌ٔ ابزاری خامنه‌ای ملعون از کرونا برای تداوم حاکمیت ننگین‌اش، آش دست‌پخت طباخ بیت‌العنکبوت ولایت هر روز و هر ساعت شور و شورتر می‌شود! آشفتگی خیمه و خرگاه ولایت آن‌قدر اوضاع نظام را متشنج کرده که دیگر سخت بتوان تشخیص داد در گله‌ٔ کفتارهای حاکم، پاچه‌ٔ کدام‌یک از وحوش در دهان کدام است و دندان کدام بر گلوی دیگری!

پس از فرمان ضدبشری و تاریخی ۱۹دیماه۱۳۹۹ خامنه‌ای در مورد ممنوعیت واکسن تأیید شده‌ٔ جهانی کرونا و وعده‌ٔ موهوم برای واکسن ساخت ولایت، وارد فاز تازه‌یی از نسل‌کشی آشکار مردم محنت‌زده‌ٔ ایران به دست چپاولگران عمامه‌دار و بی‌عمامه‌ٔ حاکم شده‌ایم. کار به جایی رسید که دیگر در درون نظام هم اعتراف مستقیم به «آدم کشی» و جنایت کردند!

علیرضا رئیسی سخنگو ستاد حکومتی مقابله با کرونا در جلسه این ستاد اعتراف کرد که: ٰ «در قم هیچ‌گونه پروتکل بهداشتی رعایت نمی‌شود و افرادی که در قم با نقض پروتکل‌ها مراسم مذهبی برگزار می‌کنند ثواب نمی‌کنند، آدم می‌کشند»...

«قم هراسی» می‌کند؛ خفه‌اش کنید!

بلافاصله پس از اعترافات سخنگوی ستاد حکومتی به کشتار، زوزه‌هایی از هر سو برخاست. بلافاصله پس و جمعیتی موسوم به «قرارگاه حوزوی انقلاب اسلامی» به این حقایق اعتراف شده واکنش نشان داد و طی نامه‌یی حرفهای رئیسی را گزاف، غیرعلمی و غیرمنصفانه خواند. و با «قم هراسی» دانستن اعترافات سخنگوی مفلوک، مستقیماً خواستار برکناری و حتی محاکمه‌ٔ وی شدند! (پایگاه خبری آفتاب نیوز. ۲۹دی۹۹)

خودشان هم توقع ندارند که مردم باور کنند!

«... توقع دارید باور کنیم که جان و سلامتی فرزندان خردسال ملت برایتان محلی از اعراب داشته باشد؟»

جمله‌ٔ بالا از جانب «دشمنان آلبانی نشین نظام!» نیست. یک اعتراف در درون نظامی است که هر صدای مخالفی را خفه می‌کند؛ اما چه می‌شود که اکنون این واقعیت‌های پنهان شده که خوره‌ٔ تار و پود خیمه‌ٔ ولایت است، از درون نظام هم اعتراف می‌شود؟! ترس و وحشت از چه چیزی است که مجبورند این‌چنین برخانه‌های سست خویش پتک بکوبند

ابتدا به چند جمله‌ٔ دیگر توجه کنید:

«... رفتار برخی مدیران به‌گونه‌یی است که آدم احساس می‌کند انگار دل مدیران محترم برای افزایش آمار مرگ و میر و افزایش مبتلایان کرونا تنگ شده!»

«گویی تست کردن انواع روش‌ها با موضوع سلامتی و جان مردم فرصتی برای آزمون و خطای مدیران است!»

این جملات در تاریخ ۲۹دی۱۳۹۹ در روزی‌نامه‌ٔ حکومتی همدلی منتشر شده است. مقاله یا اعتراف نامه‌یی که در آن می‌توان برشی از رفتار کلی نظام با کرونا از روز نخست تا امروز را در آن یافت.

در نمونه‌ٔ دیگری فاصله گرفتن مهره‌های نظام جهل و جنون از فرمان جنایت‌کارانه‌ٔ خامنه‌ای آشکار است. مینو محرز که از سوی حکومت به‌عنوان «مسئول ارزیابی علمی واکسن کرونا» در کمیته‌ٔ علمی ستاد قلابی مقابله با کرونا تعیین شده است می‌گوید: «هر کشوری هر نوع واکسن تأییدشده‌ای که دارد مؤثر است و باید تزریق کرد» (برنا. ۲۸دی۹۹).

در چرایی ماجرا!

اما چه اتفاقی افتاده که به این اعترافات آشکار بر‌می‌خوریم؟

قبل از هر چیز وحشت از انفجار خشم مردم محروم و ستمدیده ایران، وحشت از ارتش گرسنگان، وحشت از جوانان و کانون‌های شورشی و وحشت از خشم تلنبار شده زیر پوست شهرهاست که این اعترافات ناگزیر را به همراه دارد. چنان‌چه هشدارهایی که مهره‌ها و رسانه‌ها به دفعات نسبت به پایان یافتن تحمل مردم می‌دهند مبین همین حقیقت است.

ضمنا از آنجا که نظام ولایت و خامنه‌ای در بحرانهای لاعلاج اسیرند و راه برون رفتی ندارند، ناتوانی و بن‌بست خامنه‌ای در کنترل و مدیریت اوضاع، اعتباری برای وی باقی نگذاشته چنان‌چه این روزها آخوندهای ریز و درشت حکومتی ضمن اعتراف به این واقعیت به‌اجبار تلاش دارند تا با تعریف و تمجیدها مهوع از خامنه‌ای، عمود درهم شکسته خیمه نظام را سرپا نگاه دارند.

بنابراین این خیال و توهم باطلی است که آشکارا کرونا را سپر بلای حفظ نظام کنند و فتوای مرگ جمعی مردم ایران را بدهند ولی آب هم از آب تکان نخورد؟!

به گفته رهبر مقاومت مسعود رجوی: «مگر می‌شود ملتی را تا به ابد اسیر نگه داشت؟ نه. مگر می‌شود تا ابد خلقی را در زنجیر نگه داشت؟ نه».