تلگرام علی جوانمردی ۱۰/۶/۹۹ : « نوید افکاری کشتیگیر ۲۷ ساله و زندانی سیاسی را میخواهند اعدام کنند. نوید که در اعتراضات ۹۷ دستگیر شده با اتهام واهی به دوبار اعدام محکوم شده است. اکنون نوید افکاری خواستار شکستن سکوت مردم ایران است. خامنه ای اگر بتواند نوید را اعدام کند اعدام های بیشتری را انجام می دهد. نباید اجازه بدهیم که دیکتاتور پیر پیروز شود.
درود به مردم شریف ایران نوید افکاری هستم. اخرین تیرمان را هم که از مجاری قانونی جمهوری اسلامی ایران زدیم اثری نداشت و اعاده دادرسی مان را هم رد کردند. این یعنی بعد از دو سال خون جگر خوردن تکلیفمان با قوه قضاییه معلوم شده و قرار من حکم خالی از شرافت و عدالت قضات پرونده اعدام بشه. نه دادگاهی صدای ما را شنید و نه اصلا قاضی مسئول و دادخواهی وجود داشت که بخواهد به حرفمان گوش بدهد. اگر هم تا الان سکوت کرده بودیم فقط و فقط به امید اجرای عدالت بود و بس. ولی از این لحظه به بعد من و خانواده ام نیاز به کمک داریم. روی صحبت من فقط با ایران نیست، مخاطب من هر آدمی است که دم از انسانیت میزند و ذرهیی از شرافت توی وجودش است. سکوت شما یعنی حمایت از ظلم و ظالم. یعنی حمایت از اعدام شدن یک بیگناه. یعنی گام به گام نزدیکتر شدن من به چوبه اعدام. شنیده بودم سر بیگناه پای دار میرود ولی بالای دار نمی رود ولی دروغ است. داریم میبینیم که همش دروغ بوده، به حکم دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران یک بیگناه به اسم نوید افکاری داره هر لحظه به طناب دار نزدیکتر می شود و اگر صدایش را خفه کنند اگر تنها بماند زندگیش را از او می گیرند و آب هم از آب تکان نمی خورد. حالا من از هر انسان آزاده و حق طلب با هر عقیده و مسلکی که هستند می خواهم صدای من و خانواده ام باشد. چون شرافت انسانی جز با حمایت از حق و عدالت معنایی ندارد.
مردم من به حکم عقل و انسانیت موظف به حفاظت از جان خودم هستم، و از مدارک و مستندات هرآنچه گواه بیگناهی من است موجود است. همه مدارکی که جمع کردیم و مطالبی که دارم می گویم برای این است که اگر من اعدام شدم همه بدانند در قرن 21 با این همه هزینه و ساز و کارها حقوق بشری سازمان ملل و شورای امنیت و غیره یک انسان بیگناه در حالیکه با تمام توانش تلاش کرد و جنگید تا صدایش را بشنوند، اعدام شد. بدانید و آگاه باشید اگر من بیگناه اعدام شدم عقل و منطق حکم میکند که این اولین قربانی بی عدالتی این بیدادگاه باصطلاح عدالت محور نبوده. ما به هر زبانی که بلد بودیم و از هر راهی که ذهنمان میرسید تلاش کردیم. تلاش کردیم حالیشان کنیم که دارید یک بیگناه میکشید. ولی غافل از اینکه من خانواده ام از روز دستگیریمان وارد نمایشی شدیم که چندتا قاضی دادگاه ساخته بودند و ما هم عروسکهای خیمه شب بازی شان بودیم. الان هم نه تریبیونی دارم نه پول پارتی. تنها قدرتی که ما داریم انرژی و صدای انسانهای آزادیخواه و ظلم ستیزی است. ».
درود به مردم شریف ایران نوید افکاری هستم. اخرین تیرمان را هم که از مجاری قانونی جمهوری اسلامی ایران زدیم اثری نداشت و اعاده دادرسی مان را هم رد کردند. این یعنی بعد از دو سال خون جگر خوردن تکلیفمان با قوه قضاییه معلوم شده و قرار من حکم خالی از شرافت و عدالت قضات پرونده اعدام بشه. نه دادگاهی صدای ما را شنید و نه اصلا قاضی مسئول و دادخواهی وجود داشت که بخواهد به حرفمان گوش بدهد. اگر هم تا الان سکوت کرده بودیم فقط و فقط به امید اجرای عدالت بود و بس. ولی از این لحظه به بعد من و خانواده ام نیاز به کمک داریم. روی صحبت من فقط با ایران نیست، مخاطب من هر آدمی است که دم از انسانیت میزند و ذرهیی از شرافت توی وجودش است. سکوت شما یعنی حمایت از ظلم و ظالم. یعنی حمایت از اعدام شدن یک بیگناه. یعنی گام به گام نزدیکتر شدن من به چوبه اعدام. شنیده بودم سر بیگناه پای دار میرود ولی بالای دار نمی رود ولی دروغ است. داریم میبینیم که همش دروغ بوده، به حکم دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران یک بیگناه به اسم نوید افکاری داره هر لحظه به طناب دار نزدیکتر می شود و اگر صدایش را خفه کنند اگر تنها بماند زندگیش را از او می گیرند و آب هم از آب تکان نمی خورد. حالا من از هر انسان آزاده و حق طلب با هر عقیده و مسلکی که هستند می خواهم صدای من و خانواده ام باشد. چون شرافت انسانی جز با حمایت از حق و عدالت معنایی ندارد.
مردم من به حکم عقل و انسانیت موظف به حفاظت از جان خودم هستم، و از مدارک و مستندات هرآنچه گواه بیگناهی من است موجود است. همه مدارکی که جمع کردیم و مطالبی که دارم می گویم برای این است که اگر من اعدام شدم همه بدانند در قرن 21 با این همه هزینه و ساز و کارها حقوق بشری سازمان ملل و شورای امنیت و غیره یک انسان بیگناه در حالیکه با تمام توانش تلاش کرد و جنگید تا صدایش را بشنوند، اعدام شد. بدانید و آگاه باشید اگر من بیگناه اعدام شدم عقل و منطق حکم میکند که این اولین قربانی بی عدالتی این بیدادگاه باصطلاح عدالت محور نبوده. ما به هر زبانی که بلد بودیم و از هر راهی که ذهنمان میرسید تلاش کردیم. تلاش کردیم حالیشان کنیم که دارید یک بیگناه میکشید. ولی غافل از اینکه من خانواده ام از روز دستگیریمان وارد نمایشی شدیم که چندتا قاضی دادگاه ساخته بودند و ما هم عروسکهای خیمه شب بازی شان بودیم. الان هم نه تریبیونی دارم نه پول پارتی. تنها قدرتی که ما داریم انرژی و صدای انسانهای آزادیخواه و ظلم ستیزی است. ».