۱۸اسفند - سخن روز
این روزها فاکتهای متعدد که گاه بهگونهیی متناقض، با آمار و ارقام رسمی، در رسانهها منعکس میشود، نشان میدهد که کنترل پنهانکاری مانند کنترل اعلام شیوع کرونا، از دست رژیم و همه دستگاههای سانسور و اخنتاقش خارج شده است.
در حالی که جهانپور سخنگوی وزارت بهداشت رژیم، آخرین آمار قربانیان را ۱۹۴تن اعلام کرده است، محمد حسین قربانی نایبرئیس کمیسیون بهداشت مجلس ارتجاع که اخیراً نمایندهٔ وزیر بهداشت در استان گیلان شده است در نامهٔ محرمانه به ولیفقیه ارتجاع خامنهای نوشت در گیلان ۴۰۸تن فوت کردهاند. و در حالی که صفحات رسانههای حکومتی پر است از ادعای تقدیر نماینده بهداشت جهانی از اقدامات رژیم، بهرام پارسایی عضو مجلس ارتجاع در توئیت خود نوشت: «گزارش دروغ و کتمان واقعیت جز وخیمتر شدن بحران و شانه خالی کردن زیر بار مسئولیت جهانیتان چه توجیهی دارد؟».
هر روز بر شمار اعضای مجلس ارتجاع که صریحاً به دروغگویی و لاپوشانی اخبار مربوط به شیوع کرونا اعتراف میکنند، افزوده میشود.
قبل از بهرام پارسایی، شاهد اظهارات و اعترافهای احمد لاشکی، جعفرزادهایمن آبادی، محمدعلی شاعری، رضیان و جمالی برخلاف اظهارات و آمارهای مقامات رسمی رژیم بودهایم.
از کنترل خارج شدن لاپوشانیها و نقش مقاومت
اگر بهاین موارد حرفهای سایر کارگزاران نظام از جمله رؤسای دانشگاههای علوم پزشکی در استانهای مختلف و همچنین اعترافهایی را که در مقالات یا گزارشهای رسانههای حکومتی آمده بیفزاییم، بهروشنی میتوان یک نتیجه را ثبت کرد. دستگاههای سانسور و سرکوب رژیم، روز بهروز و بیش از پیش دارند کنترل خود را بر پنهان کردن ابعاد شیوع کرونا و شمار قربانیان از دست میدهند.
در رفتن کنترل پنهانکاری و لاپوشانیها البته که امری خود بخودی نبوده است. افشاگریهای مقاومت ایران چه در مورد گستردگی شیوع کرونا و چه در مورد ناکارآمدیها رژیم، لایة گستردهٔ اداری رژیم را ناگزیر کرد که در وحشت از انفجار اجتماعی و حسابرسی مردمی، برای سفید سازی، حساب خود را از دروغگوییهای رژیم جدا کرده و هر یک در حوزهٔ خود فاشگویی کنند.
نقش مقاومت ایران در رساندن رژیم بهنقطهٔ از دست دادن کنترل سانسور اخبار کرونا، از سوز و گداز بعیدینژاد سفیر رژیم در انگلستان از «شبکه سازمان مجاهدین» و «هزاران توئیت» آن در افشای رژیم در عرصه داخلی و بینالمللی معلوم میشود.
سلسله گزارشات مستند هواداران و خبرنگاران سایت مجاهد، نیز از جمله عوامل مؤثر در از دست دادن کنترل رژیم بر پنهانکاری ابعاد فاجعه کرونا بوده است.
پیامدهای ناگزیر رو شدن شیوع کرونا
رو شدن گستردگی شیوع کرونا و ابعاد وسیع تلفات برای رژیم آخوندی پیامدهایی داشته است.
رژیم که از ابتدا نخواست قیمت قرنطینه کردن قم را بدهد، اکنون ناگزیر شده به پارهیی اقدامات تن بدهد که البته برایش آثار زیانبار بسیاری دارد. از جمله این اقدامات تعطیل کردن نمایشهای جمعه، نمازهای جماعت، نمایشهای اعتکاف و مدارس است. تعطیلیهای رسماً اعلام شده و تعطیلیهای ناشی از خانهنشینی مردم، برای رژیم پیامدهای مهم و نگرانکنندهای از جمله در زمینهٔ اقتصادی دارد. اینکه هزاران کارگر روزمزد که در اثر تعطیلی فعالیتهای تولیدی بیکار شدهاند، چه بهسرشان میآید، البته برای رژیم کمترین اهمیتی ندارد، اما رژیم این را خیلی خوب میفهمد که وقتی خشم این کارگران گرسنه و خانوادهشان بهخشم انفجاری کل جامعه افزوده شود، برای نظام ولایت بسیار قابل فهم، خطرناک و وحشتآور است.
گذشته از خطر انفجار، از زاویهٔ اقتصادی هم این تعطیلیها باعث تنگتر شدن حلقهٔ انزوا و خفگی اقتصادی بر گردن رژیم است. لایحهٔ بودجهٔ تنظیم شده توسط روحانی نشان میدهد که رژیم علاوه بر چاپ اسکناس که رقم نقدینگی را نجومی کرده است، برای تأمین منابع بودجه ۹۹اساساً راهی جز دست کردن در جیب مردم از طریق افزایش مالیاتها ندارد. اما اکنون نمایندگان مجلس ارتجاع به رژیم هشدار میدهند که در وضعیت فعلی کسبه که هم با تعطیلی اجباری و هم با کاهش شدید فروش مواجهاند، حتی قادر به پرداخت قبوض و آب و برق و قسط های بانکی خود هم نیستند چه رسد به پرداخت مالیات.
این بحران به قدری گسترده است که حتی بخشودگی دوماهه اجاره واحدهای وابسته به بنیاد ضد مستضعفان هم کارساز نخواهد بود.
سرنوشت کودکان کار و زنان سرپرست خانوار از دیگر بحرانهایی است که در زیر سایهٔ کرونا گریبان نظام را گرفته است. چرا که آنها هم سوخت افزوده بر منبع ذخیرهٔ انفجاری جامعهاست. خبرگزاری حکومتی ایلنا نوشته است « وضعیت بیش از ۳میلیون زن شاغل در اقتصاد غیررسمی نگرانکننده است».
وحشت چند وجهی
پیآمد دیگر بحران کرونا را پاسدار شمخانی دبیر شورای عالی امنیت رژیم «ویروس تحریم» نامیده که «بیش از کرونا » امنیت نظام را تهدید میکند..
به این ترتیب با شل شدن کنترل و سانسور بر اخبار مربوط بهشیوع و کشتار گستردهٔ کرونا، یک وحشت چند وجهی، کابوسی است که هر لحظه در برابر چشم آخوندهای جنایتکار قرار دارد. وحشتی که یک وجه آن خفگی اقتصادی، یک وجه آن ریزش کلان نیروهای وارفته در داخل و خارج کشور و خطرناکترین وجه آن، فوران خشم انفجاری و آتشفشان قیام برای براندازی جنایتکاران است.