کرونا و انزوای جهانی رژیم ایران
بحران کرونا بر انزوای بینالمللی نظام آخوندی شدت بیشتری بخشیدهاست.
رژیم در شرایطیکه بهدلیل سودای دستیابی به اتم و سیاست تروریستیاش مورد تحریم آمریکا واقع شده و در خفگی اقتصادی دستوپا میزند، تلاش کرد تا با توسل به بندبازی بین آمریکا و اروپا و بهرهجویی از ادامهٔ سیاست مماشات، امتیاز بگیرد. بنابراین به کاهش تعهدات برجام رو آورد؛ اما با فعال شدن مکانیزم ماشه از جانب سه کشور اروپایی، نتیجهٔ معکوس گرفت؛ و شکست خورد. امری که به انزوای بیشازپیش آن منجر شد.
ما هنوز پای میز مذاکرهایم... نه مرسی!
ظریف وزیر خارجهٔ رژیم بهمنظور یافتن راه فرار روز جمعه ۴ بهمن ۹۸ در مصاحبه با اشپیگل در پاسخ به این پرسش که آیا مذاکرات با آمریکا پس از کشته شدن سلیمانی نیز ادامه خواهد یافت؟ گفت: «دولت ترامپ میتواند رفتار خود را اصلاح کند، تحریمها را لغو کند و به میز مذاکره بازگردد. ما هنوز پای میز مذاکره ایم، اما آنها این میز را ترک کردهاند.... ما صبوریم».
فرصتطلبی ظریف در گدایی مذاکره جهت خروج از انزوای بیشتر مؤثر واقع نشد و رئیس جمهور آمریکا در توئیت خود به زبان فارسی، جواب تحقیرآمیزی به او داد و نوشت: «وزیر امور خارجه ایران میگوید ایران خواستار مذاکره با ایالات متحده است اما میخواهد که تحریمها برداشته شود. نه، مرسی»
مبدأ اصلی ویروس مهم نیست، نظام را قرنطینه کنید!
محدودیت عبور از آسمان ایران که در اثر سرنگونی هواپیمای اوکراینی ایجاد شده بود، به اقتصاد تحریمزده، فرسوده و ضعیف رژیم، ضربه جدی دیگری زد؛ و رژیم را در تگنای بیشتری قرار داد.
ضربه اساسیتر از این، در موضوع کرونا به رژیم وارد آمد. سهلانگاری رژیم در قرنطینه کردن شهر قم و شیوع کرونا در همهٔ کشور باعث شد تا کشورهای همسایه و برخی دیگر از کشورها عملاً حاکمیت آخوندی را قرنطینه کنند. منزوی کردن رژیم توسط این کشورها باعث شد حجم کلانی از معاملات غیرنفتی رژیم با کشورهایی مانند عراق و ترکیه تحتالشعاع قرار گیرد؛ و این آب باریکهٔ اقتصادی نیز ضربه بخورد.
علاوه بر این شکستهای پیدرپی آخوندها در پیشبرد مقاصد تروریستی در عراق و سوریه، بیشازپیش بر انزوای منطقهای آن دامن زده است. در عراق با انصراف محمد علاوی از تشکیل کابینه، خط رژیم برای ابقای عوامل خود در حکومت به شکست انجامید؛ و در سوریه نیز با فاصله گرفتن ترکیه از رژیم و حملهاش به نیروهای بشار اسد و شبهنظامیان اعزامی رژیم به این کشور، حاکمیت آخوندی در تعادل پایینتری قرار گرفته و عملاً به یک بازیگر دست چندم تبدیل شده است.
با معلوم شدن اینکه ناقل اصلی کرونا در بسیاری از کشورهای دنیا منشأ ایرانی داشته، کشورهای مبتلا به بهجای کشور چین که مبدأ این ویروس است، ایران تحت حاکمیت آخوندها را قرنطینه کردند. امری که موجب انزوای بیسابقهٔ نظام آخوندی در دنیا شده است.
طبیعی است مهرههای مختلف نظام جهت خلاصی از این انزوای شدید به تکاپوی زیادی بیافتند تا مگر اندکی از فشار و تنگنای شدید رژیم بکاهند. از جملهٔ این تلاشها آویختن برخی از رسانهها و مهرههای باند مغلوب به «شیطان بزرگ»! به بهانهٔ مقابله با کروناست.
مذاکرهجویی به بهانهٔ کرونا
روزنامهٔ حکومتی جهان صنعت در ۱۳ اسفند ۹۸ با اذعان ذلیلانه به اینکه «دولت توان خدمات درمانی [به] مبتلایان به ویروس کرونا را ندارد»، اعلام کمک آمریکا جهت مقابله با کرونا را یک «زمینه فراهم شده» نامید و نوشت: «این شرایط زمینهای را فراهم کرده است که مایک پمپئو وزیر خارجه دولت ترامپ اعلام کرد اگر تهران بخواهد، در خصوص حل بحران ویروس کرونا به آن کمک میکند؛ اما تهران از زبان سخنگوی وزیر امور خارجه خود اعلام کرد به نیت واشنگتن مشکوک است».
این روزنامه ضمن شکوه و شکایت از رد کردن این امدادرسانی آمریکا و توسری زدن به سران نظام، بهخاطر این که فاقد «ظرفیتها و پتانیسیلها» جهت ارائه خدمات درمان به مبتلایان کروناست، ادامه داد: «به نظر نمیرسد که محاجات مقامات تهران در امدادگیری و استفاده از ظرفیتهای پزشکی و درمانی آمریکا آن هم در شرایطی خاص و البته در راستای مناسبات حقوق بشردوستانه، توجیهی داشته باشد چرا که حل بحران بزرگی چون کرونا و مهار آن به همراهی و اراده و همچنین به همکاریهای وسیع بینالمللی نیازمند است. ضمن آن که همه ظرفیتها و پتانسیلها برای فراهمسازی خدمات درمانی مبتلایان کرونا در ایران وجود ندارد».
این روزنامهٔ وابسته به جناح روحانی حرف اصلیاش را که همان غلط کردم گویی و مذاکرهجویی از سر استیصال است، اینگونه بیان میکند.
«اگر دیپلماسی پینگپنگی پس از ۳۵سال هنوز نفس میکشد و توانسته یخ روابط پکن ـ واشنگتن را آب کند چرا نباید با دیپلماسی کرونا به چهاردهه خصومتورزی و سیاست یکجانبهگرایی این دو پایان داد؟ شاید خیلی سادهانگاری باشد که یخ روابط واشنگتن ـ تهران با توجه به خصومت ۴۰ساله آب شود اما میتوان به دیپلماسی کرونا در ترک برداشتن روابط تهران ـ واشنگتن امید داشت».
مقالهنویس جهان صنعت که سعی میکند «دیپلماسی مندرآوردی کرونا» را یک کشف بزرگ و مترادف با «دیپلماسی پینگپنگ» جلوه دهد، عمداً نمیگوید که وقتی حاکمیتی تبهکار در یکطرف آن هست، حاکمیتی که بهشدت مورد تنفر و انزجار مردم است و به چیزی جز حفظ قدرت خود نمیاندیشد؛ اساساً طرف حساب قابل اعتمادی نیست. انزوای جهانی و منطقهای نظام خود اثباتکننده این حقیقت است. صحبت از دیپلماسی کرونایی تنها نشاندهنده ضعف و ذلت نظامی است که به هر وسیلهای میآویزد تا بلکه راه خروجی برای وضعیت خفگی و بنبست خود پیدا کند.
قیامهای سراسری آبان و دیماه ۹۸ به جهان نشان داد که این رژیم مورد تنفر عمیق مردم قرار دارد و بهشدت لرزان و در سراشیب سقوط است. بنابراین ترفندهای نظام آخوندی از جمله دیپلماسی کرونایی در این انزوای شدید داخلی و بینالمللی محلی از اعراب ندارد.