سخن روز
این روزها تحرکات زیادی چه از جانب رژیم و چه از طرف فرانسه برای پیدا کردن راهی جهت کاستن از فشار تحریمها مشاهده میشود.
آخرین واکنشهای رژیم به طرح فرانسه در این رابطه چیست؟
آیا رفتن لودریان به آمریکا بهمعنای موافقت رژیم با بستهٔ فرانسوی است؟
چرا رژیم از این شرایط برای رفع جدی تحریمها استفاده نمیکند و وارد حل ریشهای موضوع نمیشود؟
واکنش رژیم در قبال طرح اعلامشده لودریان چیست؟
واکنشهای رژیم
برجستهترین واکنش مربوط به آخوند روحانی در جلسهٔ چهارشنبه ۱۳شهریور هیات دولت بود که گفت: «بعید میدانم امروز و فردا بهتوافق برسیم». بعد هم اضافه کرد: «مثلا اگر در ۲۰زمینه اختلاف داشتیم، همه حل شده و فقط ۲-۳مورد باقیمانده است. اما همینها باعث میشوند که نتوانیم به گام نهایی برسیم».
روحانی سپس نسبت به شکست سیاست مماشات در آمریکا شکایت کرد و گفت: «در درون آمریکا تندروهایی شامل صهیونیستها، نئوکانها و نژادپرستها هستند که... هر وقت میخواهیم کاری انجام دهیم این ۳گروه که متأسفانه بر کاخ سفید هم مسلط شدهاند، نمیگذارند. آنها از برجام خارج شدند و مشکلاتی برای خود، ما و دنیا ایجاد کردند»!
در عین حال روحانی تأکید کرد امروز یا فردا گام سوم را در کاهش تعهدات هستهای برخواهیم داشت.
واکنش مهم دیگر مربوط به ظریف بود که روز سهشنبه ۱۲شهریور در مصاحبهای که با راشاتودی داشت گفت اروپا باید آمریکا را قانع کند که طناب تحریمها را اندکی شل کند اما همانجا اضافه کرد: «من فکر میکنم آمریکاییها متقاعد نخواهند شد»!
بههرحال رژیم هنوز واکنش رسمی نسبت به طرح فرانسه و حرفهای سهشنبه لودریان نداشته، اما از همین مواضع ظریف و روحانی میتوان متوجه فضای کلی قضایا شد.
گام سوم رژیم چیست؟
روحانی گفت: «بهزودی محتوای گام سوم را اعلام میکنیم». اما از حرف روحانی میتوان دریافت که «کوه موش خواهد زائید»!
زیرا وی گفت: «ظاهر این گام سوم، خیلی تکاندهنده نیست ولی باطن آن فوقالعاده مهم است».
حرف روحانی ۲گزاره متفاوت دارد:
ابتد میگوید کار تکاندهندهای نمیکنیم!
سپس برای اینکه ضعف و ناتوانی رژیمش نیروهای نظام را دچار وادادگی نکند، میگوید: «البته باطن آن فوقالعاده مهم است»!
«باطنی» که مطلقاً روشن نکرده چیست؟!
به همین علت بسیاری از کارشناسان و رسانههای نظام هشدار داده بودند مبادا در گام سوم کاری کنیم که پیامدهای آن روی سر خودمان آوار شود!
برای نمونه روزنامهٔ همدلی نوشت: «محققاً قرار گرفتن ایران در مسیر گام سوم یا همان پروژه غنی کردن ۲۰درصدی اورانیوم بهمعنای بهشماره افتادن نفسهای برجام و در نتیجه مرگ آن خواهد بود. آیا نیازی به اجرای گام سوم یا همان مرگ برجام است»؟
مفهوم سفر لودریان به آمریکا؟
برخی ناظران متوجه سفر لودریان وزیر خارجه فرانسه به آمریکا شده و پرسیدهاند آیا سفر لودریان به آمریکا و رایزنی درباره طرحش با مقامات آمریکایی بهمعنای این نیست که موافقت رژیم را بهدست آورده است؟
واقعیت آن که رژیم تاکنون هیچ نکتهای در این مورد نگفته اما چند نکته روشن است:
- این طرح در درون رژیم باعث ایجاد تلاطم و کشمکش شدید باندی شده است.
- گرایش غالب درون رژیم هنوز روشن نیست که چیست.
- روشن است که فرانسه دنبال نجات برجام است. علت سفرهای پیاپی ظریف و عراقچی به فرانسه هم مؤید همین نکته است. در عینحالی که درون رژیم نسبت به نتیجهبخش بودن تلاشهای فرانسه ابراز ناامیدی میکنند.
برای نمونه روز چهارشنبه ۱۳شهریور یک کارشناس حکومتی بهنام امیرعلی ابوالفتح گفت: «آمریکا تاکنون هیچ نرمشی در مواضع خود نداشته و نشانهای از احتمال نرمش آمریکاییها در آینده نزدیک نیز وجود ندارد. بنابراین بسیار دور از انتظار خواهد بود که در شرایط فعلی میان ایران و فرانسه توافقی حاصل شود یا اگر توافقی حاصل شد، نتیجهبخش باشد».
علت این امر هم روشن است زیرا رژیم نمیتواند پای شروط آمریکا بیاید. حرف آمریکا ۱۲شرط معروف وزارتخارجهشان است با تأکید مؤکد روی برنامه موشکی و منطقهای و غروب هستهای رژیم!
طبعا اگر رژیم پای کوتاهآمدن در برابر چنین شروطی بیاید یعنی به همان تنزل بیپایانی که خامنهای گفت، تن داده است. ضمن اینکه در شرایط فعلی و در تعادلقوای موجود هم این رژیم است که باید امتیاز بدهد!
کما اینکه رئیسجمهور آمریکا در جی۷ گفت: «من هیچ امتیازی به رژیم ایران نمیدهم. آنها به ما نیاز دارند. ما نیازی به آنها نداریم. آنها باید در رابطه با خواستههای ما نشان دهند که جدی هستند...».(نقل به مضمون)
پیچ و گیر رژیم دقیقاً همینجاست.
کما اینکه خود لودریان هم گفت: «هر توافقی هم با رژیم بکنیم، در نهایت آمریکا باید موافقت کند». حرف آمریکا هم از مدتها قبل روشن شده است: ۱۲شرط!
روز چهارشنبه کیهان روی همین نکته دست گذاشت که در انتهای کار، بدون اجازه آمریکا هیچ آبی برای نظام گرم نخواهد شد: «دولت با اروپایی مشغول چانهزنی و مذاکره است که کمترین اختیار و اعتباری ندارد و برای کوچکترین تصمیمها و گامها باید با واشنگتن هماهنگ شود».
البته با همهٔ این حرفها وقتی وزیر خارجهٔ فرانسه میرود آمریکا برای مذاکره روی همین موضوع، یعنی حساب کرده شاید درصدی به نتیجه برسد.
بههرحال تمام این شرایط نشان میدهند رژیم تا کجا بهعلت فشار خفگی اقتصادی در تنگنا قرار دارد.
بررسی یک احتمال
آیا رژیم حقیقتاً هیچ راهحلی ندارد؟
در این مورد باید گفت اگر خامنهای راهی داشت دیگر نیازی به این دست و پا زدنها و آویختن به دامان اروپا نداشت!
در عالم تهدیدات هم سقف کاری که رژیم میخواهد بکند همین گام سوم است که پیشاپیش روحانی اعتراف میکند دست از پا خطا نمیکنیم و «خیلی هم تکاندهنده نیست»!
ضمن اینکه اگر رژیم در بنبست نبود و راهحلی داشت نه تنها باید شاهد کاهش تنش و کشمکش درونی رژیم میبودیم، بلکه باید شاهد پیشرفت یک خط واحد در نظام هم میشدیم!
رویایی که با واقعیتهای موجود همخوانی ندارد!
روحانی سهشنبه در مجلس رژیم خطاب به باند رقیب فریاد زد: «چرا صداتون از حنجره دشمن درمیاد؟ چرا حنجرهتون رو به دشمن عاریه دادید»؟
متقابلا باند رقیب هم از زبان معاون پیشین وزارتخارجه رژیم، منوچهر محمدی، به باند روحانی تشر زد که: «بهجای عذرخواهی طلبکار شدهاید؟... کتاب قطوری از وادادگیهای شما منتشر خواهم کرد... در تنهایی وجدان خود را به محاکمه بکشید».
بهعنوان یک نمونه دیگر در رابطه با همین دروغگفتنهای رژیم، گام سوم کوتاهآمدن از تعهدات هستهای، کیهان چهارشنبه گفت: «با دستفرمانی که در پیش گرفتهاند و مهلتهای ۶۰روزه و حرکتهای لاکپشتی، بعید بهنظر میرسد تا چند سال دیگر هم بهجایی برسیم که ۴سال پیش بودیم و البته که برخی از امتیازات و فرصتهای از دست رفته، هرگز و به هیچ قیمتی قابلبرگشت نیست».
مفهوم سکوت خامنهای
یک نمود دیگر که گواه بنبست رژیم است، سکوت خامنهای در این شرایط حساس و بحرانی است.
سال ۹۲ در رابطه با برجام خامنهای پیشاپیش آمد و گفت: «نرمش قهرمانانه»! زیرا سیاست مماشات حاکم بلامنازع صحنه سیاسی غرب بود و علیرغم زهرخوری، رژیم میدانست امتیازاتی هم خواهد گرفت.
اما اکنون چه؟
سکوت محض!
کما اینکه روز چهارشنبه تلویزیون پرس.تی.وی رژیم گفت: «منابع به پرستی.وی گفتند که فرانسه نتوانست ایالات متحده را درباره موافقت کردن با خط اعتباری ۱۵میلیارد دلاری برای ایران قانع کند»!
این روزها تحرکات زیادی چه از جانب رژیم و چه از طرف فرانسه برای پیدا کردن راهی جهت کاستن از فشار تحریمها مشاهده میشود.
آخرین واکنشهای رژیم به طرح فرانسه در این رابطه چیست؟
آیا رفتن لودریان به آمریکا بهمعنای موافقت رژیم با بستهٔ فرانسوی است؟
چرا رژیم از این شرایط برای رفع جدی تحریمها استفاده نمیکند و وارد حل ریشهای موضوع نمیشود؟
واکنش رژیم در قبال طرح اعلامشده لودریان چیست؟
واکنشهای رژیم
برجستهترین واکنش مربوط به آخوند روحانی در جلسهٔ چهارشنبه ۱۳شهریور هیات دولت بود که گفت: «بعید میدانم امروز و فردا بهتوافق برسیم». بعد هم اضافه کرد: «مثلا اگر در ۲۰زمینه اختلاف داشتیم، همه حل شده و فقط ۲-۳مورد باقیمانده است. اما همینها باعث میشوند که نتوانیم به گام نهایی برسیم».
روحانی سپس نسبت به شکست سیاست مماشات در آمریکا شکایت کرد و گفت: «در درون آمریکا تندروهایی شامل صهیونیستها، نئوکانها و نژادپرستها هستند که... هر وقت میخواهیم کاری انجام دهیم این ۳گروه که متأسفانه بر کاخ سفید هم مسلط شدهاند، نمیگذارند. آنها از برجام خارج شدند و مشکلاتی برای خود، ما و دنیا ایجاد کردند»!
در عین حال روحانی تأکید کرد امروز یا فردا گام سوم را در کاهش تعهدات هستهای برخواهیم داشت.
واکنش مهم دیگر مربوط به ظریف بود که روز سهشنبه ۱۲شهریور در مصاحبهای که با راشاتودی داشت گفت اروپا باید آمریکا را قانع کند که طناب تحریمها را اندکی شل کند اما همانجا اضافه کرد: «من فکر میکنم آمریکاییها متقاعد نخواهند شد»!
بههرحال رژیم هنوز واکنش رسمی نسبت به طرح فرانسه و حرفهای سهشنبه لودریان نداشته، اما از همین مواضع ظریف و روحانی میتوان متوجه فضای کلی قضایا شد.
گام سوم رژیم چیست؟
روحانی گفت: «بهزودی محتوای گام سوم را اعلام میکنیم». اما از حرف روحانی میتوان دریافت که «کوه موش خواهد زائید»!
زیرا وی گفت: «ظاهر این گام سوم، خیلی تکاندهنده نیست ولی باطن آن فوقالعاده مهم است».
حرف روحانی ۲گزاره متفاوت دارد:
ابتد میگوید کار تکاندهندهای نمیکنیم!
سپس برای اینکه ضعف و ناتوانی رژیمش نیروهای نظام را دچار وادادگی نکند، میگوید: «البته باطن آن فوقالعاده مهم است»!
«باطنی» که مطلقاً روشن نکرده چیست؟!
به همین علت بسیاری از کارشناسان و رسانههای نظام هشدار داده بودند مبادا در گام سوم کاری کنیم که پیامدهای آن روی سر خودمان آوار شود!
برای نمونه روزنامهٔ همدلی نوشت: «محققاً قرار گرفتن ایران در مسیر گام سوم یا همان پروژه غنی کردن ۲۰درصدی اورانیوم بهمعنای بهشماره افتادن نفسهای برجام و در نتیجه مرگ آن خواهد بود. آیا نیازی به اجرای گام سوم یا همان مرگ برجام است»؟
مفهوم سفر لودریان به آمریکا؟
برخی ناظران متوجه سفر لودریان وزیر خارجه فرانسه به آمریکا شده و پرسیدهاند آیا سفر لودریان به آمریکا و رایزنی درباره طرحش با مقامات آمریکایی بهمعنای این نیست که موافقت رژیم را بهدست آورده است؟
واقعیت آن که رژیم تاکنون هیچ نکتهای در این مورد نگفته اما چند نکته روشن است:
- این طرح در درون رژیم باعث ایجاد تلاطم و کشمکش شدید باندی شده است.
- گرایش غالب درون رژیم هنوز روشن نیست که چیست.
- روشن است که فرانسه دنبال نجات برجام است. علت سفرهای پیاپی ظریف و عراقچی به فرانسه هم مؤید همین نکته است. در عینحالی که درون رژیم نسبت به نتیجهبخش بودن تلاشهای فرانسه ابراز ناامیدی میکنند.
برای نمونه روز چهارشنبه ۱۳شهریور یک کارشناس حکومتی بهنام امیرعلی ابوالفتح گفت: «آمریکا تاکنون هیچ نرمشی در مواضع خود نداشته و نشانهای از احتمال نرمش آمریکاییها در آینده نزدیک نیز وجود ندارد. بنابراین بسیار دور از انتظار خواهد بود که در شرایط فعلی میان ایران و فرانسه توافقی حاصل شود یا اگر توافقی حاصل شد، نتیجهبخش باشد».
علت این امر هم روشن است زیرا رژیم نمیتواند پای شروط آمریکا بیاید. حرف آمریکا ۱۲شرط معروف وزارتخارجهشان است با تأکید مؤکد روی برنامه موشکی و منطقهای و غروب هستهای رژیم!
طبعا اگر رژیم پای کوتاهآمدن در برابر چنین شروطی بیاید یعنی به همان تنزل بیپایانی که خامنهای گفت، تن داده است. ضمن اینکه در شرایط فعلی و در تعادلقوای موجود هم این رژیم است که باید امتیاز بدهد!
کما اینکه رئیسجمهور آمریکا در جی۷ گفت: «من هیچ امتیازی به رژیم ایران نمیدهم. آنها به ما نیاز دارند. ما نیازی به آنها نداریم. آنها باید در رابطه با خواستههای ما نشان دهند که جدی هستند...».(نقل به مضمون)
پیچ و گیر رژیم دقیقاً همینجاست.
کما اینکه خود لودریان هم گفت: «هر توافقی هم با رژیم بکنیم، در نهایت آمریکا باید موافقت کند». حرف آمریکا هم از مدتها قبل روشن شده است: ۱۲شرط!
روز چهارشنبه کیهان روی همین نکته دست گذاشت که در انتهای کار، بدون اجازه آمریکا هیچ آبی برای نظام گرم نخواهد شد: «دولت با اروپایی مشغول چانهزنی و مذاکره است که کمترین اختیار و اعتباری ندارد و برای کوچکترین تصمیمها و گامها باید با واشنگتن هماهنگ شود».
البته با همهٔ این حرفها وقتی وزیر خارجهٔ فرانسه میرود آمریکا برای مذاکره روی همین موضوع، یعنی حساب کرده شاید درصدی به نتیجه برسد.
بههرحال تمام این شرایط نشان میدهند رژیم تا کجا بهعلت فشار خفگی اقتصادی در تنگنا قرار دارد.
بررسی یک احتمال
آیا رژیم حقیقتاً هیچ راهحلی ندارد؟
در این مورد باید گفت اگر خامنهای راهی داشت دیگر نیازی به این دست و پا زدنها و آویختن به دامان اروپا نداشت!
در عالم تهدیدات هم سقف کاری که رژیم میخواهد بکند همین گام سوم است که پیشاپیش روحانی اعتراف میکند دست از پا خطا نمیکنیم و «خیلی هم تکاندهنده نیست»!
ضمن اینکه اگر رژیم در بنبست نبود و راهحلی داشت نه تنها باید شاهد کاهش تنش و کشمکش درونی رژیم میبودیم، بلکه باید شاهد پیشرفت یک خط واحد در نظام هم میشدیم!
رویایی که با واقعیتهای موجود همخوانی ندارد!
روحانی سهشنبه در مجلس رژیم خطاب به باند رقیب فریاد زد: «چرا صداتون از حنجره دشمن درمیاد؟ چرا حنجرهتون رو به دشمن عاریه دادید»؟
متقابلا باند رقیب هم از زبان معاون پیشین وزارتخارجه رژیم، منوچهر محمدی، به باند روحانی تشر زد که: «بهجای عذرخواهی طلبکار شدهاید؟... کتاب قطوری از وادادگیهای شما منتشر خواهم کرد... در تنهایی وجدان خود را به محاکمه بکشید».
بهعنوان یک نمونه دیگر در رابطه با همین دروغگفتنهای رژیم، گام سوم کوتاهآمدن از تعهدات هستهای، کیهان چهارشنبه گفت: «با دستفرمانی که در پیش گرفتهاند و مهلتهای ۶۰روزه و حرکتهای لاکپشتی، بعید بهنظر میرسد تا چند سال دیگر هم بهجایی برسیم که ۴سال پیش بودیم و البته که برخی از امتیازات و فرصتهای از دست رفته، هرگز و به هیچ قیمتی قابلبرگشت نیست».
مفهوم سکوت خامنهای
یک نمود دیگر که گواه بنبست رژیم است، سکوت خامنهای در این شرایط حساس و بحرانی است.
سال ۹۲ در رابطه با برجام خامنهای پیشاپیش آمد و گفت: «نرمش قهرمانانه»! زیرا سیاست مماشات حاکم بلامنازع صحنه سیاسی غرب بود و علیرغم زهرخوری، رژیم میدانست امتیازاتی هم خواهد گرفت.
اما اکنون چه؟
سکوت محض!
کما اینکه روز چهارشنبه تلویزیون پرس.تی.وی رژیم گفت: «منابع به پرستی.وی گفتند که فرانسه نتوانست ایالات متحده را درباره موافقت کردن با خط اعتباری ۱۵میلیارد دلاری برای ایران قانع کند»!