فصل سوم:
انقباض ولایت، جدال در درون هرم قدرت و ثروت
۱۹ـ خامنهای که با وضعیت جوشان اجتماعی و اعتراضهای فزایندۀ مردم مواجه است در تحلیل نهایی، راه حلی جز سرکوب و انقباض نمییابد. او در مناسبتهای مختلف و بهخصوص در حرف بیسابقهاش در اول خرداد ۱۳۹۸ به این واقعیت اذعان کرده و تصریح میکند که غصههایش با روی کار آمدن یک دولت حزب الّلهی پایان مییابد:
«اگر چنانچه انشاء الله شما جوانها با این حرکتها پیش بروید و زمینه را برای روی کار آوردن یک دولت جوان و حزب الّلهی آماده کنید، بنده معتقدم که بسیاری از این نگرانیهای شما و دغدغه های شما و غصّه های شما پایان خواهد پذیرفت؛ این غصّهها هم البتّه فقط مخصوص شماها نیست».
خامنهای برای بستن جامعه بهطور نقد و قبل از مهندسی دولت مورد نظرش، آخوند جلاد ابراهیم رئیسی یکی از رسواترین عوامل قتلعام زندانیان سیاسی در سال ۶۷را با وجود شکست مهندسی ریاست جمهوی وی در سال ۱۳۹۶، به ریاست قضاییه خلافت فقیه منصوب کرد. همزمان سه تن از هارترین سرکردگان سپاه یعنی حسین سلامی، فدوی و محمدرضا نقدی را به بالاترین مقامات سپاه منصوب کرد.
ولیفقیه نظام بهصورت علنی و پنهانی روحانی را برای قدرت خواهی بیشتر شماتت میکند. وی در واکنش به اختیارات خواهی روحانی در اول خرداد امسال گفت: «یکی از دوستان سؤال کردند از ناطقین محترم که "اشکالاتی که امروز ما در جامعه مشاهده میکنیم همین کمبودها و همین اشکالاتی که شماها بعضیاش را گفتید این به ساختار برمی گردد یا کارگزاران؟" ساختار قانون اساسی ساختار خوبی است، یعنی اشکالی ندارد؛ البته ساختارها در طول زمان تکمیل میشوند. به هر حال، من در ساختار مشکلی نمیبینم. بله، ما کارگزارها اشکال داریم؛ اشتباه ماها هم مثل اشتباه اشخاص عادی نیست، ما وقتی اشتباه میکنیم، اشتباه همان شکافهای بزرگی در متن جامعه به وجود میآورد».
۲۰ـ بعد از شکست خامنهای در یکپایه کردن نظام با ریاستجمهوری رئیسی که مداخله فعال مقاومت با کارزار تحریم با شعار «نه جلّاد، نه شیاد» و جنبش دادخواهی قتلعام ۶۷در آن نقش داشت، دولت سایه به ریاست سعید جلیلی تشکیل شد. حمیدرضا آصفی (سفیر اسبق رژیم در فرانسه) در مصاحبه یی در ۲۴شهریور ۹۷ گفت: «دولت پنهان قدرت زیادی دارد، اما پاسخگو نیست. آنها تلاش زیادی برای شکست برجام کردند و بعد هم بهدنبال سرنگونی دولت روحانی، تلاشهایی کرده اند». آصفی در ادامه میگوید تظاهرات ۵دی ماه ۹۶برنامۀ کودتای دولت پنهان علیه روحانی بود که جوانان آن را برهم زدند و شعارهای دیگری [علیه کل نظام] سر دادند. پس از آن در مرداد ۹۷اوج تلاش برای حذف روحانی کلید خورد. خامنه ای در اوایل مرداد ۹۷ از خبرگان خواست که نظارت بر دولت و پیگیری «معیشت مردم» را دنبال کند و با اشارۀ او سؤال از روحانی در دستور کار مجلس در ۵شهریور ۹۷ قرار گرفت. طلّاب در مدرسه فیضیه قم هم در ۲۵مرداد ۹۷ پلاکارد «ای آن که مذاکره شعارت ـ استخر فرح در انتظارت» را بلند کردند. فضای سیاسی حاکی از رودررویی جدّی در ۵شهریور ۹۷ بود.
۲۱ـ اما خامنهای که به جای حذف روحانی و ایجاد یک بحران سیاسی خطرناک برای نظام، خط له و لورده کردن او در زیر آوار برجام و تبدیل کردن او به یک احمدینژادی مطیع را دنبال میکرد، در ۴شهریور ۹۷ با پیامی به روحانی به او اطمینان داد که قصد حذف او را ندارد و از او حمایت میکند و مقدمتاً خواهان این شد که در ۵شهریور در مجلس به اختلافات دامن نزند. روحانی هم در روز ۵شهریور ۹۷ برخلاف انتظار دوستانش متنی را که آماده کرده بود کنار گذاشت تا در چارچوب سفارشهای ولیفقیه حرف بزند سپس خامنهای در دیدار با دولت در ۶شهریور ۹۷ و با خبرگان در ۱۵شهریور ۹۷ از روحانی حمایت کرد و روحانی بعد از تندادن به خط مورد نظر خامنهای در سخنرانیش در مجمع عمومی سازمان ملل، مورد تعریف و تمجید باند غالب قرار گرفت. اما این نمایش وحدت یک ماه هم دوام نیاورد و تضادها مجدداً سر باز کرد.
روحانی برای پیشبرد خط مماشات با اروپا، نیازمند تصویب FATF بود و از ترکیب مجلس به نفع خودش استفاده کرد. ولی شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام در مقابل آن ایستادند. در این رابطه جواد ظریف که چند بار در مجلس و شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام شرکت کرده و نیاز مبرم رژیم به تصویب این لوایح را توضیح داد بود، مخالفان لوایح را به دست داشتن در پولشویی متهم کرد و گفت: «پولشویی یک واقعیت در کشور ماست و خیلیها از پولشویی منفعت بردند. من نمی خواهم این پولشویی را به جایی نسبت دهم، اما جاهایی که هزاران میلیارد پولشویی میکنند، حتماً آن قدر توان مالی دارند که دهها و صدها میلیارد هزینه تبلیغات و فضاسازی [علیه لوایح] کنند». این افشاگری با واکنش تند جناح خامنهای مواجه شد. آخوند صادق لاریجانی، رئیس قوه قضاییه وقت، افشاگری ظریف را «خنجر به قلب نظام» توصیف کرد و نمایندگان باند خامنهای با ۳۴امضا و در ۱۱محور خواستار استیضاح ظریف شدند. بهرغم اینکه امضاها به حدّ نصاب رسید ولی با دخالت پشتپرده خامنه ای تبدیل به سه سؤال از او شد.
۲۲- واقعیت این است که در شیب نزولی حاکمیت و در حالی که رژیم تهدید اصلی را از درون جامعه میبیند، وارد کردن فشار از بیرون بر کل رژیم، منجر به اتّحاد باندهای درونی ولایت نشده و بهرغم تاخت و تاز انقباضی خامنهای، تضادهای درونی هِرَم قدرت و ثروت تشدید میشود.
حسن روحانی که در حدّ یک تدارکچی هم اختیار ندارد، در ۴خرداد سال جاری گفت: «اصلاً بحث این نیست که حالا امروز مشکل ما این است که دولت از چه اختیاراتی برخوردار است! بهنظر من اگر قانون اساسی اجرا بشود دولت اختیارات کافی را طبق قانون اساسی دارد، اما شرایط جنگ با شرایط عادی متفاوت است. ما چرا در شرایط جنگ هشت ساله تمام اختیارات کشور را در یک شورا جمع کردیم. تمام اختیارات، شورای عالی پشتیبانی جنگ تمام اختیارات با او بود. قانون را میتوانست اصلاح بکند، دستور میتوانست بدهد، اصلاً همه کاره بود. امام تمام اختیارات را به این شورا داد. آنچه من میگویم اینکه ما در شرایط فعلی نیاز به سازوکار روان تری داریم و این را من به صراحت از اولین روزی که تحریم جدید آغاز شد، خدمت رهبری گفتم. گفتم امروز کشور فرمانده میخواهد، امروز جنگ است و این جنگ فرمانده میخواهد، و خدمت ایشان گفتم که بهترین فرمانده شخص شما هستید، ما هم همه مطیع هستیم. شما فرماندهی را به عهده بگیرید. ایشان فرمود نه و بعد فرمود خودتون باید فرماندهی را به عهده بگیرید. اشکال ندارد هر کس می خواهد فرمانده بشود، هیچ مهم نیست، اما اختیارات فرماندهی مهمه و الّا خوب اَنا [من] فرمانده، نتیجه؟! به جایی نمیرسیم ما. اختیارات فرماندهی مهم است. فرمانده اگر با اختیارات فرماندهی باشد، نه اینکه بدون فرماندهی، کشور از دست می رود. من این رو نمیگویم. تمام بحث من این است که در این جنگ با آمریکا ما هزینه کمتر بدهیم همین» (سایت روحانی).
۲۳- در یکی از نقاط اوج بالا گرفتن مخاصمات در هرم بالایی حاکمیت، روحانی با استفاده از فرصت سخنرانی ۲۲بهمن مسأله رفراندوم را مطرح کرد. امّا خامنهای در ۲۴بهمن ۹۷، در بیانیهیی «گام دوّم انقلاب» را که مجموعهیی از مهملات برای توجیه سیاست انقباض در مقابل خط سازش و مذاکره بود، اعلام و شروع به فضاسازی کرد. در این تقابل آشکار، جنگ درونی و بنبست نظام مجدداً علنی شد و خامنهای از طریق آخوند ذوالنّور، روحانی را تهدید به استیضاح کرد. در ۲۸بهمن ۹۷ ذوالنور حول ۱۴محور علیه روحانی امضا جمع کرد و دهقان نماینده دیگری از باند خامنهای در ۶اسفند ۹۷ در یک نشست خبری در ضرورت این استیضاح گفت: «وضعیت خوبی نیست. در چند سال اخیر دولت راهی را شروع کرد که به بنبست رسیده است. امّا به بنبست رسیدن برخی مسئولان غربگرا بهمعنای به بن بست رسیدن کشور و ملت ایران نیست. خطای استراتژی دولت این بود که تلاش کرد فقط به صورت رسمی کار کند و فعالیتهای اقتصادی غیررسمی انجام ندهد. کلید اقتصاد کشور در زمان تحریم در دست وزارت نفت است. زنگنه، وزیر نفتّ هیچ اعتقادی به توانمندیهای داخلی ندارد... افرادی که ۶سال مسیر اشتباه را طی کرده اند، بعید است بتوانند مسیر دولت را تغییر دهند... لذا اگر دولت همین امروز برود بهتر از فرداست. امّا مسیری که با جرّاحی مجلس از طریق عدم کفایت طی شود، هزینه های سنگینی دارد و ممکن است کشور را مواجه با بیثباتی کند. اصولاًً تصمیم نهایی در خصوص این جرّاحی با رهبر معظّم انقلاب است. نگاه رهبری تا این زمان این بوده است که رفتار خشن و جرّاحی سخت دولت ممکن است موجب بیثباتی کشور شود و منافقین از بیثباتی سوءاستفاده کنند».
۲۴- روز ۷اسفند ۹۷ خامنهای توسط پاسدار قاسم سلیمانی و بدون اطلاع روحانی و ظریف، بشّار اسد را برای دیدار با خامنهای به تهران آورد و زمانی که در تهران بود به روحانی اطلاع دادند که بشار اسد میخواهد با او دیدار کند. بهدنبال این اقدام جواد ظریف در اعتراض به اینکه وزارتخارجه را دور زده و بدون اطلاع وی بشار اسد را به تهران آوردند، اعلام استعفا کرد.
در همان روز (۷اسفند) روحانی در سخنانی در بانک مرکزی در رابطه با FATF گفت: «... اگر در کشور یک نفر مخالف این سخن من است و معتقد است که تصویب یا ردّ دو لایحۀ باقیمانده از لوایح ۴گانه تأثیری در رابطه کشور مان با بانکهای جهان ندارد، همین امروز مصاحبه کرده و آن را رد کند... نمی شود کشور را به ۱۰، ۲۰نفر داده و بگوییم که هر تصمیمی آنها بگیرند. ما نیز تابع هستیم؛ چنین نیست و صاحب این کشور، ملت بزرگ ایران [بخوانید باندهای درون قدرت] هستند و حتماً مردم و بانک مرکزی و بانکها نیز در این زمینه حرف خواهند زد».
موضعگیری روحانی علیه «مجمع» بر خامنهای و باندش گران آمد و آخوند صادق لاریجانی، رئیس مجمع، در ۱۱اسفند گفت: «رئیسجمهور محترم، اخیراً در خصوص مجمع تشخیص مصلحت نظام مطالبی را به تعریض بیان کردند که لحن ایشان قابل قبول نیست و این تعبیر که "۱۰، ۲۰نفر نشستهاند و برای مردم تصمیم میگیرند!" سخنی هضم ناپذیر است».
بهدنبال لاریجانی نفراتی از سران و سخنگویان باند خامنه ای، مانند احمد توکّلی و عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان، علیه روحانی موضع گرفتند.
در ۱۵اسفند ۹۷ حسن روحانی در لاهیجان با بیان اینکه ما در یک شرایط عادی نیستیم، گفت: «در جلسات با رهبر معظّم انقلاب گفتم که در این مرحله نیاز به یک فرمانده داریم تا همه مردم و ارکان نظام با یک فرماندهی واحد دشمن را شکست دهند و پیشنهاد دادم که ایشان به عنوان رهبر نظام، فرماندهی جنگ اقتصادی را برعهده بگیرند، امّا مقام معظّم رهبری گفتند الآن شرایط جنگ است و نیاز به فرمانده این جنگ داریم که باید فرمانده آن رئیسجمهور باشد و بر این مبنا دستور دادند تا دولت و قوای دیگر در چارچوب مقرّرات در کنار دولت باشند و من نیز در آن جلسه اعلام آمادگی کردم».
در ۲۱اردیبهشت ۹۸ روحانی در دیدار (افطاری) با ۶۰تن از فعالآن سیاسی گفت: «در زمان جنگ ما مشکل مراودات بانکی با جهان نداشتیم و با مشکلی در فروش نفت به دنیا روبهرو نبودیم. ولی الآن هر دو مشکل دست و پای اقتصاد کشور را بسته است. ما در شرایط یک جنگ تمام عیار هستیم. مهم اینکه توجه کنیم که راه حل مشکلات چیست و دولت چقدر "اختیار" دارد؟ اوباما ۱۹بار از من تقاضای ملاقات کرد، ولی دولت اختیار پاسخش را نداشت».
۲۵- خامنهای که روی پرهیز آمریکا از جنگ حساب باز کرده در ۲۴اردیبهشت ۹۸ در افطاری سران قوا و مسئولان نظام سیاست انقباضی خود را به آنها دیکته کرد و گفت: «گزینۀ قطعی ملت ایران [بخوانید ولایت خامنهای] در مواجهه با دشمن، مقاومت در همه زمینه هاست، چرا که مذاکره با دولت کنونی آمریکا سمّ مضاعف است، البته جنگی نخواهد شد بلکه برخورد، برخورد اراده هاست.... باید توجه کرد که در مواجهه با دشمن دو راه بیشتر وجود ندارد: مقاومت یا عقب نشینی. آمریکا تمام تلاش خود را به کار گرفته تا با فشارهای شدید اقتصادی، اوّلاً، نظام محاسباتی مسئولان را بهگونهیی تغییر دهند تا آنان مجبور به تسلیم شوند و ثانیاً، مردم را در مقابل نظام قرار دهند».
او در قدم بعد در ۸خرداد ۹۸در دیدار با دانشجویان و اساتید بسیجی، اطلاعیه ۱۸اردیبهشت شورای عالی امنیت رژیم درباره نقض گامبهگام برجام را سیاست خودش بهعنوان اهرم فشار برای چانهزنی و باجگیری اعلام کرد و گفت: «ما در مقابل فشارهای آمریکا ابزارهای فشار داریم. این ابزارهای فشار هم برخلاف آنچه که آنها میخواهند تبلیغ کنند و بگویند، ابزارهای نظامی و مانند این چیزها نیست. حالا یک وقتی اگر لازم باشد، آنها هم هست، لکن آنچه مورد نظر ماست، این مسائل نیست، این ابزارها نیست. نه، ما ابزار فشار داریم. همین کاری که اخیراً شورای عالی امنیت ملّی انجام داد و ابلاغ شد، این یکی از ابزارهای فشار است... فعلاً مصوّبه شورای عالی این است، و بعد هر چیزی که مقتضی باشد. یعنی همیشه توقّف در این حد معنا ندارد، بلکه فعلاً این است. اگر چنانچه لازم شد، مقتضی شد، در برهۀ بعدی از اهرمهای فشار دیگری هم میشود استفاده کرد».
۲۶- در همین سخنرانی خامنهای اذعان کرد که عملیات تروریستی در فجیره و عربستان و عراق نیز مانند افزایش تولید اورانیوم غنی شده و آب سنگین، ترفندهای خود او برای کم کردن از فشارهای آمریکاست. او گفت: «اگر چنانچه از آن ابزار فشار استفاده کرد، آن وقت طرف را میتواند متوقّف کند. یا فشار را کم کند یا فشار را متوقّف کند. اگر از ابزار خودش استفاده کرد. امّا اگر چنانچه، فریب دعوت به مذاکره را خورد، با خودش گفت: خب حالا که این میگوید بیاییم مذاکره کنیم، پس احتیاجی به این نیست که من از اهرمهای فشاری که در اختیارم هست استفاده کنم، چه لزومی دارد؟ مذاکره میکنیم. اگر این فریب را خورد، لغزیده و رفته، یعنی باخت قطعی است».
خامنهای با کلمه «ناموسی» مذاکره موشکی و منطقهیی را به خطر افتادن موجودیت نظام آخوندی دانست و تصریح کرد: «موضوعات ناموسی و اساسی همچون مسائل دفاعی، قابل مذاکره نیست» و«در مورد تواناییهای نظامیمان با کسی مذاکره نمیکنیم». به ظریف و روحانی هم که از حرفهای ترامپ در ژاپن دهانشان آب افتاده بود، گوشزد کرد: «مذاکره برای این است که فشار بیاورند. حالا که طرف خسته شد، احساس کرد که دیگر واقعاً چارهیی ندارد، میگویند خیلی خب، حالا بیاییم مذاکره کنیم. مینشینند پشت میز مذاکره، همان چیزی را که در واقع زمینهاش را با فشار فراهم کردند، این را تثبیت میکنند، نقد میکنند. مذاکره با آمریکا این است».
او در ۱۴خرداد سر قبر خمینی نیز گفت: «آمریکا میخواهد ملت ایران دستهایش را در مقابل زورگوییها بالا ببرد و تسلیم شود... مقاومت و ایستادگی هزینه دارد، اما هزینه تسلیم شدن به مراتب بیشتر از هزینه مقاومت است».
۲۷- یکی از ویژگیهای شرایط کنونی عدم توانایی خامنهای برای موفقیت سیاست بگیر و ببند و انقباض جامعه است. شرایط انقلابی به خامنهای اجازه نمیدهد که چفت و بستهای ولایتش را مستحکم کند و بنابراین مهندسی «دولت جوان حزب الّلهی» برای تکمیل پروسه انقباض، ناکارآمد خواهد بود. واقعیتهای یک سال گذشته نشان داد که نه بالاییها میتوانند به شکل سابق حکومت کنند و نه پایینیها حاضرند به شکل گذشته روزگار بگذرانند.
هم گسترش جنبش اجتماعی و اعتراضات مردم به ستوه آمده از گرانی و تورّم فزاینده و هم تشدید تضاد در هرم قدرت و باندهای چپاولگر این واقعیت را نشان میدهد.
اذعان آخوند دژخیم حسین موسوی تبریزی به اینکه «تعداد شرکتکنندگان در نماز جمعه در کل کشور به۱۰۰هزار هم نمیرسد»، حاشیهنشینی بیش از یک پنجم جمعیت کشور، رواج کارتن خوابی، ماشین خوابی، گورخوابی و فجایعی چون خودکشیهای جمعی و خانوادگی، نتیجۀ تبهکاری این رژیم فاسد و منفور است.
روحانی در توضیح این شرایط میگوید: «ما امسال هم کشور را اداره خواهیم کرد، با همه سختیها، با همه مشکلات کما اینکه پارسال اداره کردیم. البته مردم در سختی و فشار هستند؛ البته شرایط عادی نیست. من میروم کارخانه شیر، اول سال، اول فروردین، روز اول فروردین بازدید میکنم. میگویم شیر را پارسال چند خریدی امسال چند میخری؟ میبینم دامدار صددرصد دارد سود میبرد. از پارسال تا امسال هیچکس این طرفش را نمیآید بگوید که اگر مردم رفتند شیر بخرند درفشارند، دامدار شرایط بهتری دارد، این را هیچکس بیان نمیکند. اگر یک دامدار ما بهخاطر اینکه دروازه بعضی از کشورها را قاچاقچیها باز کردند و این گوسفند را بردند یکهو قیمت گوسفندش، دامش هر چه که بوده در عرض چند روز میرود بالا، کسی نمیآید این را تبیین کند. داد میزنند دولت کجاست!؟ هیچ وقت صدا و سیما آمده بگوید چه جوری شده؟ چی شد؟ ریشه آن کجا بود؟ اصلاً چرا یکمرتبه به هم ریخت؟ کشتی یی که قرار بود برای ما نهاده [برای مصرف دام] بیاورد آن کشتی توقیف شد و نتوانست. و ارز ما رفتیم منتقل کنیم و یک آقایی که وارد کننده است در فضای مجازی اعلام کرد به من ارز نمیرسد و همان باعث شد که یکمرتبه موضوع در بازار تغییر کرد، کی باید این را توضیح بدهد؟ من رئیسجمهور باید توضیح بدهم؟ یا شما رسانهها؟ اگر اینکه من میگویم واقعیت هست پس کی مقصّره نگفته؟ اگر واقعیت نیست پس من را به محاکمه بکشید. من بهعنوان مسئول کشورم، این جا در حضور مسئولان بسیاری از رسانههای مهم کشور دارم به صراحت اعلام میکنم که شرایط ما یک شرایط بسیار سختی هست» (سایت روحانی، ۴خرداد۱۳۹۸).
۲۸- این شرایط سخت که روحانی در کارخانه شیر، چرخۀ قفل شده و فاسد آن از تولید تا مصرف را همراه با زنجیرهیی از قاچاق و رانتخواری و لاپوشانی توضیح میدهد، مشت نمونه خروار است. سرکردگان این نظام تبهکار که خود این شرایط را ایجاد کردهاند، البته هیچ مشکلی با آن ندارند و حالا فقط به این خاطر حرفش را میزنند که انباشت نارضایتی و وضعیت انفجاری جامعه آنها را با خطر مبرم قیام و سرنگونی مواجه کرده است. در چنین وضعیتی، روحانی و هر کسی که بر مسند اجرایی نظاممینشیند، تنها کلید برونرفت از بحران را «مذاکره با کدخدا» و رفع تحریمها میبیند. خود خامنهای هم قبل از روی کار آمدن روحانی و در شروع مذاکرات منتهی به برجام، در نامهنگاری با اوباما همین راه را رفت و در حین مذاکرات برجام هم حرفی را که بهطور پیدرپی تکرار میکرد رفع تحریمها بود. البته در حال حاضر که آثار جرعۀ زهر برجام به تلخ ترین صورت برایش هویداشده، مذاکره با دولت آمریکا را جز سمّ مضاعف نمیبیند و میگوید: «آمریکا تمام تلاش خود را به کار گرفته تا با فشارهای شدید اقتصادی، اوّلاً نظام محاسباتی مسئولان را بهگونه یی تغییر دهند تا آنان مجبور به تسلیم شوند و ثانیاً مردم را در مقابل نظام قرار دهند».
در این وضعیت فلاکت بار، وقتی که روحانی از راهکار دور زدن تحریمها و «درهای هفت گانه آن» صحبت میکند، معلوم میشود این درها به جهنّم باز میشوند! عقول منفصله و مشاوران اردوی خودش هم به او گوشزد میکنند که «قدرت مانور دولت روحانی در شرایط تحریم خیلی زیاد نیست مگر اینکه بازی تحریم را به هم بزند و به جای اینکه شعار بدهد تحریم را دور میزنیم، راهی برای شکستن تحریمها بیابد و با استفاده از همۀ ظرفیتهای منطقهیی و جهانی نظام، به مذاکره با آمریکا بپردازد و تحریمهای نفتی و بانکی را لغو کند» (مصطفی تاجزاده، ایسنا، ۵فروردین ۹۸).
انقباض ولایت، جدال در درون هرم قدرت و ثروت
۱۹ـ خامنهای که با وضعیت جوشان اجتماعی و اعتراضهای فزایندۀ مردم مواجه است در تحلیل نهایی، راه حلی جز سرکوب و انقباض نمییابد. او در مناسبتهای مختلف و بهخصوص در حرف بیسابقهاش در اول خرداد ۱۳۹۸ به این واقعیت اذعان کرده و تصریح میکند که غصههایش با روی کار آمدن یک دولت حزب الّلهی پایان مییابد:
«اگر چنانچه انشاء الله شما جوانها با این حرکتها پیش بروید و زمینه را برای روی کار آوردن یک دولت جوان و حزب الّلهی آماده کنید، بنده معتقدم که بسیاری از این نگرانیهای شما و دغدغه های شما و غصّه های شما پایان خواهد پذیرفت؛ این غصّهها هم البتّه فقط مخصوص شماها نیست».
خامنهای برای بستن جامعه بهطور نقد و قبل از مهندسی دولت مورد نظرش، آخوند جلاد ابراهیم رئیسی یکی از رسواترین عوامل قتلعام زندانیان سیاسی در سال ۶۷را با وجود شکست مهندسی ریاست جمهوی وی در سال ۱۳۹۶، به ریاست قضاییه خلافت فقیه منصوب کرد. همزمان سه تن از هارترین سرکردگان سپاه یعنی حسین سلامی، فدوی و محمدرضا نقدی را به بالاترین مقامات سپاه منصوب کرد.
ولیفقیه نظام بهصورت علنی و پنهانی روحانی را برای قدرت خواهی بیشتر شماتت میکند. وی در واکنش به اختیارات خواهی روحانی در اول خرداد امسال گفت: «یکی از دوستان سؤال کردند از ناطقین محترم که "اشکالاتی که امروز ما در جامعه مشاهده میکنیم همین کمبودها و همین اشکالاتی که شماها بعضیاش را گفتید این به ساختار برمی گردد یا کارگزاران؟" ساختار قانون اساسی ساختار خوبی است، یعنی اشکالی ندارد؛ البته ساختارها در طول زمان تکمیل میشوند. به هر حال، من در ساختار مشکلی نمیبینم. بله، ما کارگزارها اشکال داریم؛ اشتباه ماها هم مثل اشتباه اشخاص عادی نیست، ما وقتی اشتباه میکنیم، اشتباه همان شکافهای بزرگی در متن جامعه به وجود میآورد».
۲۰ـ بعد از شکست خامنهای در یکپایه کردن نظام با ریاستجمهوری رئیسی که مداخله فعال مقاومت با کارزار تحریم با شعار «نه جلّاد، نه شیاد» و جنبش دادخواهی قتلعام ۶۷در آن نقش داشت، دولت سایه به ریاست سعید جلیلی تشکیل شد. حمیدرضا آصفی (سفیر اسبق رژیم در فرانسه) در مصاحبه یی در ۲۴شهریور ۹۷ گفت: «دولت پنهان قدرت زیادی دارد، اما پاسخگو نیست. آنها تلاش زیادی برای شکست برجام کردند و بعد هم بهدنبال سرنگونی دولت روحانی، تلاشهایی کرده اند». آصفی در ادامه میگوید تظاهرات ۵دی ماه ۹۶برنامۀ کودتای دولت پنهان علیه روحانی بود که جوانان آن را برهم زدند و شعارهای دیگری [علیه کل نظام] سر دادند. پس از آن در مرداد ۹۷اوج تلاش برای حذف روحانی کلید خورد. خامنه ای در اوایل مرداد ۹۷ از خبرگان خواست که نظارت بر دولت و پیگیری «معیشت مردم» را دنبال کند و با اشارۀ او سؤال از روحانی در دستور کار مجلس در ۵شهریور ۹۷ قرار گرفت. طلّاب در مدرسه فیضیه قم هم در ۲۵مرداد ۹۷ پلاکارد «ای آن که مذاکره شعارت ـ استخر فرح در انتظارت» را بلند کردند. فضای سیاسی حاکی از رودررویی جدّی در ۵شهریور ۹۷ بود.
۲۱ـ اما خامنهای که به جای حذف روحانی و ایجاد یک بحران سیاسی خطرناک برای نظام، خط له و لورده کردن او در زیر آوار برجام و تبدیل کردن او به یک احمدینژادی مطیع را دنبال میکرد، در ۴شهریور ۹۷ با پیامی به روحانی به او اطمینان داد که قصد حذف او را ندارد و از او حمایت میکند و مقدمتاً خواهان این شد که در ۵شهریور در مجلس به اختلافات دامن نزند. روحانی هم در روز ۵شهریور ۹۷ برخلاف انتظار دوستانش متنی را که آماده کرده بود کنار گذاشت تا در چارچوب سفارشهای ولیفقیه حرف بزند سپس خامنهای در دیدار با دولت در ۶شهریور ۹۷ و با خبرگان در ۱۵شهریور ۹۷ از روحانی حمایت کرد و روحانی بعد از تندادن به خط مورد نظر خامنهای در سخنرانیش در مجمع عمومی سازمان ملل، مورد تعریف و تمجید باند غالب قرار گرفت. اما این نمایش وحدت یک ماه هم دوام نیاورد و تضادها مجدداً سر باز کرد.
روحانی برای پیشبرد خط مماشات با اروپا، نیازمند تصویب FATF بود و از ترکیب مجلس به نفع خودش استفاده کرد. ولی شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام در مقابل آن ایستادند. در این رابطه جواد ظریف که چند بار در مجلس و شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام شرکت کرده و نیاز مبرم رژیم به تصویب این لوایح را توضیح داد بود، مخالفان لوایح را به دست داشتن در پولشویی متهم کرد و گفت: «پولشویی یک واقعیت در کشور ماست و خیلیها از پولشویی منفعت بردند. من نمی خواهم این پولشویی را به جایی نسبت دهم، اما جاهایی که هزاران میلیارد پولشویی میکنند، حتماً آن قدر توان مالی دارند که دهها و صدها میلیارد هزینه تبلیغات و فضاسازی [علیه لوایح] کنند». این افشاگری با واکنش تند جناح خامنهای مواجه شد. آخوند صادق لاریجانی، رئیس قوه قضاییه وقت، افشاگری ظریف را «خنجر به قلب نظام» توصیف کرد و نمایندگان باند خامنهای با ۳۴امضا و در ۱۱محور خواستار استیضاح ظریف شدند. بهرغم اینکه امضاها به حدّ نصاب رسید ولی با دخالت پشتپرده خامنه ای تبدیل به سه سؤال از او شد.
۲۲- واقعیت این است که در شیب نزولی حاکمیت و در حالی که رژیم تهدید اصلی را از درون جامعه میبیند، وارد کردن فشار از بیرون بر کل رژیم، منجر به اتّحاد باندهای درونی ولایت نشده و بهرغم تاخت و تاز انقباضی خامنهای، تضادهای درونی هِرَم قدرت و ثروت تشدید میشود.
حسن روحانی که در حدّ یک تدارکچی هم اختیار ندارد، در ۴خرداد سال جاری گفت: «اصلاً بحث این نیست که حالا امروز مشکل ما این است که دولت از چه اختیاراتی برخوردار است! بهنظر من اگر قانون اساسی اجرا بشود دولت اختیارات کافی را طبق قانون اساسی دارد، اما شرایط جنگ با شرایط عادی متفاوت است. ما چرا در شرایط جنگ هشت ساله تمام اختیارات کشور را در یک شورا جمع کردیم. تمام اختیارات، شورای عالی پشتیبانی جنگ تمام اختیارات با او بود. قانون را میتوانست اصلاح بکند، دستور میتوانست بدهد، اصلاً همه کاره بود. امام تمام اختیارات را به این شورا داد. آنچه من میگویم اینکه ما در شرایط فعلی نیاز به سازوکار روان تری داریم و این را من به صراحت از اولین روزی که تحریم جدید آغاز شد، خدمت رهبری گفتم. گفتم امروز کشور فرمانده میخواهد، امروز جنگ است و این جنگ فرمانده میخواهد، و خدمت ایشان گفتم که بهترین فرمانده شخص شما هستید، ما هم همه مطیع هستیم. شما فرماندهی را به عهده بگیرید. ایشان فرمود نه و بعد فرمود خودتون باید فرماندهی را به عهده بگیرید. اشکال ندارد هر کس می خواهد فرمانده بشود، هیچ مهم نیست، اما اختیارات فرماندهی مهمه و الّا خوب اَنا [من] فرمانده، نتیجه؟! به جایی نمیرسیم ما. اختیارات فرماندهی مهم است. فرمانده اگر با اختیارات فرماندهی باشد، نه اینکه بدون فرماندهی، کشور از دست می رود. من این رو نمیگویم. تمام بحث من این است که در این جنگ با آمریکا ما هزینه کمتر بدهیم همین» (سایت روحانی).
۲۳- در یکی از نقاط اوج بالا گرفتن مخاصمات در هرم بالایی حاکمیت، روحانی با استفاده از فرصت سخنرانی ۲۲بهمن مسأله رفراندوم را مطرح کرد. امّا خامنهای در ۲۴بهمن ۹۷، در بیانیهیی «گام دوّم انقلاب» را که مجموعهیی از مهملات برای توجیه سیاست انقباض در مقابل خط سازش و مذاکره بود، اعلام و شروع به فضاسازی کرد. در این تقابل آشکار، جنگ درونی و بنبست نظام مجدداً علنی شد و خامنهای از طریق آخوند ذوالنّور، روحانی را تهدید به استیضاح کرد. در ۲۸بهمن ۹۷ ذوالنور حول ۱۴محور علیه روحانی امضا جمع کرد و دهقان نماینده دیگری از باند خامنهای در ۶اسفند ۹۷ در یک نشست خبری در ضرورت این استیضاح گفت: «وضعیت خوبی نیست. در چند سال اخیر دولت راهی را شروع کرد که به بنبست رسیده است. امّا به بنبست رسیدن برخی مسئولان غربگرا بهمعنای به بن بست رسیدن کشور و ملت ایران نیست. خطای استراتژی دولت این بود که تلاش کرد فقط به صورت رسمی کار کند و فعالیتهای اقتصادی غیررسمی انجام ندهد. کلید اقتصاد کشور در زمان تحریم در دست وزارت نفت است. زنگنه، وزیر نفتّ هیچ اعتقادی به توانمندیهای داخلی ندارد... افرادی که ۶سال مسیر اشتباه را طی کرده اند، بعید است بتوانند مسیر دولت را تغییر دهند... لذا اگر دولت همین امروز برود بهتر از فرداست. امّا مسیری که با جرّاحی مجلس از طریق عدم کفایت طی شود، هزینه های سنگینی دارد و ممکن است کشور را مواجه با بیثباتی کند. اصولاًً تصمیم نهایی در خصوص این جرّاحی با رهبر معظّم انقلاب است. نگاه رهبری تا این زمان این بوده است که رفتار خشن و جرّاحی سخت دولت ممکن است موجب بیثباتی کشور شود و منافقین از بیثباتی سوءاستفاده کنند».
۲۴- روز ۷اسفند ۹۷ خامنهای توسط پاسدار قاسم سلیمانی و بدون اطلاع روحانی و ظریف، بشّار اسد را برای دیدار با خامنهای به تهران آورد و زمانی که در تهران بود به روحانی اطلاع دادند که بشار اسد میخواهد با او دیدار کند. بهدنبال این اقدام جواد ظریف در اعتراض به اینکه وزارتخارجه را دور زده و بدون اطلاع وی بشار اسد را به تهران آوردند، اعلام استعفا کرد.
در همان روز (۷اسفند) روحانی در سخنانی در بانک مرکزی در رابطه با FATF گفت: «... اگر در کشور یک نفر مخالف این سخن من است و معتقد است که تصویب یا ردّ دو لایحۀ باقیمانده از لوایح ۴گانه تأثیری در رابطه کشور مان با بانکهای جهان ندارد، همین امروز مصاحبه کرده و آن را رد کند... نمی شود کشور را به ۱۰، ۲۰نفر داده و بگوییم که هر تصمیمی آنها بگیرند. ما نیز تابع هستیم؛ چنین نیست و صاحب این کشور، ملت بزرگ ایران [بخوانید باندهای درون قدرت] هستند و حتماً مردم و بانک مرکزی و بانکها نیز در این زمینه حرف خواهند زد».
موضعگیری روحانی علیه «مجمع» بر خامنهای و باندش گران آمد و آخوند صادق لاریجانی، رئیس مجمع، در ۱۱اسفند گفت: «رئیسجمهور محترم، اخیراً در خصوص مجمع تشخیص مصلحت نظام مطالبی را به تعریض بیان کردند که لحن ایشان قابل قبول نیست و این تعبیر که "۱۰، ۲۰نفر نشستهاند و برای مردم تصمیم میگیرند!" سخنی هضم ناپذیر است».
بهدنبال لاریجانی نفراتی از سران و سخنگویان باند خامنه ای، مانند احمد توکّلی و عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان، علیه روحانی موضع گرفتند.
در ۱۵اسفند ۹۷ حسن روحانی در لاهیجان با بیان اینکه ما در یک شرایط عادی نیستیم، گفت: «در جلسات با رهبر معظّم انقلاب گفتم که در این مرحله نیاز به یک فرمانده داریم تا همه مردم و ارکان نظام با یک فرماندهی واحد دشمن را شکست دهند و پیشنهاد دادم که ایشان به عنوان رهبر نظام، فرماندهی جنگ اقتصادی را برعهده بگیرند، امّا مقام معظّم رهبری گفتند الآن شرایط جنگ است و نیاز به فرمانده این جنگ داریم که باید فرمانده آن رئیسجمهور باشد و بر این مبنا دستور دادند تا دولت و قوای دیگر در چارچوب مقرّرات در کنار دولت باشند و من نیز در آن جلسه اعلام آمادگی کردم».
در ۲۱اردیبهشت ۹۸ روحانی در دیدار (افطاری) با ۶۰تن از فعالآن سیاسی گفت: «در زمان جنگ ما مشکل مراودات بانکی با جهان نداشتیم و با مشکلی در فروش نفت به دنیا روبهرو نبودیم. ولی الآن هر دو مشکل دست و پای اقتصاد کشور را بسته است. ما در شرایط یک جنگ تمام عیار هستیم. مهم اینکه توجه کنیم که راه حل مشکلات چیست و دولت چقدر "اختیار" دارد؟ اوباما ۱۹بار از من تقاضای ملاقات کرد، ولی دولت اختیار پاسخش را نداشت».
۲۵- خامنهای که روی پرهیز آمریکا از جنگ حساب باز کرده در ۲۴اردیبهشت ۹۸ در افطاری سران قوا و مسئولان نظام سیاست انقباضی خود را به آنها دیکته کرد و گفت: «گزینۀ قطعی ملت ایران [بخوانید ولایت خامنهای] در مواجهه با دشمن، مقاومت در همه زمینه هاست، چرا که مذاکره با دولت کنونی آمریکا سمّ مضاعف است، البته جنگی نخواهد شد بلکه برخورد، برخورد اراده هاست.... باید توجه کرد که در مواجهه با دشمن دو راه بیشتر وجود ندارد: مقاومت یا عقب نشینی. آمریکا تمام تلاش خود را به کار گرفته تا با فشارهای شدید اقتصادی، اوّلاً، نظام محاسباتی مسئولان را بهگونهیی تغییر دهند تا آنان مجبور به تسلیم شوند و ثانیاً، مردم را در مقابل نظام قرار دهند».
او در قدم بعد در ۸خرداد ۹۸در دیدار با دانشجویان و اساتید بسیجی، اطلاعیه ۱۸اردیبهشت شورای عالی امنیت رژیم درباره نقض گامبهگام برجام را سیاست خودش بهعنوان اهرم فشار برای چانهزنی و باجگیری اعلام کرد و گفت: «ما در مقابل فشارهای آمریکا ابزارهای فشار داریم. این ابزارهای فشار هم برخلاف آنچه که آنها میخواهند تبلیغ کنند و بگویند، ابزارهای نظامی و مانند این چیزها نیست. حالا یک وقتی اگر لازم باشد، آنها هم هست، لکن آنچه مورد نظر ماست، این مسائل نیست، این ابزارها نیست. نه، ما ابزار فشار داریم. همین کاری که اخیراً شورای عالی امنیت ملّی انجام داد و ابلاغ شد، این یکی از ابزارهای فشار است... فعلاً مصوّبه شورای عالی این است، و بعد هر چیزی که مقتضی باشد. یعنی همیشه توقّف در این حد معنا ندارد، بلکه فعلاً این است. اگر چنانچه لازم شد، مقتضی شد، در برهۀ بعدی از اهرمهای فشار دیگری هم میشود استفاده کرد».
۲۶- در همین سخنرانی خامنهای اذعان کرد که عملیات تروریستی در فجیره و عربستان و عراق نیز مانند افزایش تولید اورانیوم غنی شده و آب سنگین، ترفندهای خود او برای کم کردن از فشارهای آمریکاست. او گفت: «اگر چنانچه از آن ابزار فشار استفاده کرد، آن وقت طرف را میتواند متوقّف کند. یا فشار را کم کند یا فشار را متوقّف کند. اگر از ابزار خودش استفاده کرد. امّا اگر چنانچه، فریب دعوت به مذاکره را خورد، با خودش گفت: خب حالا که این میگوید بیاییم مذاکره کنیم، پس احتیاجی به این نیست که من از اهرمهای فشاری که در اختیارم هست استفاده کنم، چه لزومی دارد؟ مذاکره میکنیم. اگر این فریب را خورد، لغزیده و رفته، یعنی باخت قطعی است».
خامنهای با کلمه «ناموسی» مذاکره موشکی و منطقهیی را به خطر افتادن موجودیت نظام آخوندی دانست و تصریح کرد: «موضوعات ناموسی و اساسی همچون مسائل دفاعی، قابل مذاکره نیست» و«در مورد تواناییهای نظامیمان با کسی مذاکره نمیکنیم». به ظریف و روحانی هم که از حرفهای ترامپ در ژاپن دهانشان آب افتاده بود، گوشزد کرد: «مذاکره برای این است که فشار بیاورند. حالا که طرف خسته شد، احساس کرد که دیگر واقعاً چارهیی ندارد، میگویند خیلی خب، حالا بیاییم مذاکره کنیم. مینشینند پشت میز مذاکره، همان چیزی را که در واقع زمینهاش را با فشار فراهم کردند، این را تثبیت میکنند، نقد میکنند. مذاکره با آمریکا این است».
او در ۱۴خرداد سر قبر خمینی نیز گفت: «آمریکا میخواهد ملت ایران دستهایش را در مقابل زورگوییها بالا ببرد و تسلیم شود... مقاومت و ایستادگی هزینه دارد، اما هزینه تسلیم شدن به مراتب بیشتر از هزینه مقاومت است».
۲۷- یکی از ویژگیهای شرایط کنونی عدم توانایی خامنهای برای موفقیت سیاست بگیر و ببند و انقباض جامعه است. شرایط انقلابی به خامنهای اجازه نمیدهد که چفت و بستهای ولایتش را مستحکم کند و بنابراین مهندسی «دولت جوان حزب الّلهی» برای تکمیل پروسه انقباض، ناکارآمد خواهد بود. واقعیتهای یک سال گذشته نشان داد که نه بالاییها میتوانند به شکل سابق حکومت کنند و نه پایینیها حاضرند به شکل گذشته روزگار بگذرانند.
هم گسترش جنبش اجتماعی و اعتراضات مردم به ستوه آمده از گرانی و تورّم فزاینده و هم تشدید تضاد در هرم قدرت و باندهای چپاولگر این واقعیت را نشان میدهد.
اذعان آخوند دژخیم حسین موسوی تبریزی به اینکه «تعداد شرکتکنندگان در نماز جمعه در کل کشور به۱۰۰هزار هم نمیرسد»، حاشیهنشینی بیش از یک پنجم جمعیت کشور، رواج کارتن خوابی، ماشین خوابی، گورخوابی و فجایعی چون خودکشیهای جمعی و خانوادگی، نتیجۀ تبهکاری این رژیم فاسد و منفور است.
روحانی در توضیح این شرایط میگوید: «ما امسال هم کشور را اداره خواهیم کرد، با همه سختیها، با همه مشکلات کما اینکه پارسال اداره کردیم. البته مردم در سختی و فشار هستند؛ البته شرایط عادی نیست. من میروم کارخانه شیر، اول سال، اول فروردین، روز اول فروردین بازدید میکنم. میگویم شیر را پارسال چند خریدی امسال چند میخری؟ میبینم دامدار صددرصد دارد سود میبرد. از پارسال تا امسال هیچکس این طرفش را نمیآید بگوید که اگر مردم رفتند شیر بخرند درفشارند، دامدار شرایط بهتری دارد، این را هیچکس بیان نمیکند. اگر یک دامدار ما بهخاطر اینکه دروازه بعضی از کشورها را قاچاقچیها باز کردند و این گوسفند را بردند یکهو قیمت گوسفندش، دامش هر چه که بوده در عرض چند روز میرود بالا، کسی نمیآید این را تبیین کند. داد میزنند دولت کجاست!؟ هیچ وقت صدا و سیما آمده بگوید چه جوری شده؟ چی شد؟ ریشه آن کجا بود؟ اصلاً چرا یکمرتبه به هم ریخت؟ کشتی یی که قرار بود برای ما نهاده [برای مصرف دام] بیاورد آن کشتی توقیف شد و نتوانست. و ارز ما رفتیم منتقل کنیم و یک آقایی که وارد کننده است در فضای مجازی اعلام کرد به من ارز نمیرسد و همان باعث شد که یکمرتبه موضوع در بازار تغییر کرد، کی باید این را توضیح بدهد؟ من رئیسجمهور باید توضیح بدهم؟ یا شما رسانهها؟ اگر اینکه من میگویم واقعیت هست پس کی مقصّره نگفته؟ اگر واقعیت نیست پس من را به محاکمه بکشید. من بهعنوان مسئول کشورم، این جا در حضور مسئولان بسیاری از رسانههای مهم کشور دارم به صراحت اعلام میکنم که شرایط ما یک شرایط بسیار سختی هست» (سایت روحانی، ۴خرداد۱۳۹۸).
۲۸- این شرایط سخت که روحانی در کارخانه شیر، چرخۀ قفل شده و فاسد آن از تولید تا مصرف را همراه با زنجیرهیی از قاچاق و رانتخواری و لاپوشانی توضیح میدهد، مشت نمونه خروار است. سرکردگان این نظام تبهکار که خود این شرایط را ایجاد کردهاند، البته هیچ مشکلی با آن ندارند و حالا فقط به این خاطر حرفش را میزنند که انباشت نارضایتی و وضعیت انفجاری جامعه آنها را با خطر مبرم قیام و سرنگونی مواجه کرده است. در چنین وضعیتی، روحانی و هر کسی که بر مسند اجرایی نظاممینشیند، تنها کلید برونرفت از بحران را «مذاکره با کدخدا» و رفع تحریمها میبیند. خود خامنهای هم قبل از روی کار آمدن روحانی و در شروع مذاکرات منتهی به برجام، در نامهنگاری با اوباما همین راه را رفت و در حین مذاکرات برجام هم حرفی را که بهطور پیدرپی تکرار میکرد رفع تحریمها بود. البته در حال حاضر که آثار جرعۀ زهر برجام به تلخ ترین صورت برایش هویداشده، مذاکره با دولت آمریکا را جز سمّ مضاعف نمیبیند و میگوید: «آمریکا تمام تلاش خود را به کار گرفته تا با فشارهای شدید اقتصادی، اوّلاً نظام محاسباتی مسئولان را بهگونه یی تغییر دهند تا آنان مجبور به تسلیم شوند و ثانیاً مردم را در مقابل نظام قرار دهند».
در این وضعیت فلاکت بار، وقتی که روحانی از راهکار دور زدن تحریمها و «درهای هفت گانه آن» صحبت میکند، معلوم میشود این درها به جهنّم باز میشوند! عقول منفصله و مشاوران اردوی خودش هم به او گوشزد میکنند که «قدرت مانور دولت روحانی در شرایط تحریم خیلی زیاد نیست مگر اینکه بازی تحریم را به هم بزند و به جای اینکه شعار بدهد تحریم را دور میزنیم، راهی برای شکستن تحریمها بیابد و با استفاده از همۀ ظرفیتهای منطقهیی و جهانی نظام، به مذاکره با آمریکا بپردازد و تحریمهای نفتی و بانکی را لغو کند» (مصطفی تاجزاده، ایسنا، ۵فروردین ۹۸).