فصل ششم:
سیلابهایی که چهل سال تبهکاری را برملا کرد؛
بحران آب و قتلعام طبیعت
۵۲ـ مسألۀ آب و تخریب محیطزیست از چالشهای مهمی است که مردم در نقاط مختلف با آن درگیر هستند. ولایت خامنهای و سپاه منفور پاسداران و وابستگانشان نقش اصلی را در تخریب محیطزیست دارند. فساد نهادینه شده و سیاستهای مخرّب حکومت، بهویژه سپاه پاسداران، موجب ویرانیهای فاجعه باری در پایان سال گذشته و در بهار امسال شد. بارندگیهای شدید امسال میتوانست با وجود حاکمیتی مردمی برای غلبه نسبی بر خشکسالی مفید باشد. اما حاکمیت جهل و جنایت آخوندی نه میخواست و نه میتوانست از این بارندگیها استفاده بهینه کند و مشکل بیآبی همچنان ادامه پیدا کرد.
تبهکاریهای زیست محیطی ولایت خامنهای و سپاه پاسداران زمینهساز آثار مخرّب سیل در فروردین امسال شد. فاجعه سیل در دروازه قران شیراز بر اثر ساخت و سازهای سپاه در بستر رودخانه صورت گرفت و سبب شد که در یک رگبار ده دقیقهیی حادثۀ مرگباری در شیراز ایجاد شود و عید مردم ایران را به عزا تبدیل کند.
آن چه در استانهای گلستان، خوزستان، اتفاق افتاد، سیمای مخرّب و ضدانسانی حاکمیت را برملا کرد.
بر پایۀ آمار کارگزاران حکومت، حدود ۱۰میلیون تن تحت تأثیر مستقیم و غیرمستقیم سیلهای فروردین بودند. ۲۳۵شهر و بیش از ۴۳۰۰روستا در ۲۵استان ایران تحت تأثیر خسارات سیل قرار گرفت. ۴۰هزار واحد مسکونی شهری و روستایی نیاز به بازسازی کامل داشت و ۴۱هزار واحد مسکونی شهری و روستایی هم نیازمند تعمیر شدند.
۵۳ـ واقعیت این است که سیل یک رویداد طبیعی و مستقل از اراده انسانهاست. اما با پیشرفت علم و تکنیک و دستآوردهای علمی و تجربه شده، روشهای سودمند و مؤثّر برای مهار و کاهش زیانهای ناشی از سیل در اختیار مسئولان همۀ حکومتهاست. اما حکومت ایران به مردم پاسخگو نیست.
بررسی سیل بهار سال جاری این مسأله را بهطور روشن به ثبت رساند که استبداد مذهبی و رژیم ملّاها مسئول ابعاد ویرانگر و خُسرانهای کلان انسانی ـ طبیعی ناشی از آن سیل است.
ولایت چپاولگر خامنهای و همۀ باندهای درونی آن هیچ برنامه و تدبیر پیشا سیل نداشتند. برعکس قتلعام بیرحمانه و بیمحابای طبیعت، که منجر به نابودی نیمی از جنگلهای ایران شده، دست بردن در مسیل سیل و دست انداری به حریم رودخانهها، سدسازی بیرویه با بودجههای کلان، که توسط شرکتهای وابسته به سپاه پاسداران ساخته شده، خشک کردن «هُور»ها و بهویژه «هورالعظیم» در مرز ایران و عراق بهمنظور بهرهبرداری از ذخایر نفتی، ایجاد سیلبندهای متعدد در اطراف هُورها، و تغییر سودجویانه مسیر طبیعی آب و... از اقدامات حاکمیت است. این اقدامات ابعاد تخریب را در زمان جاری شدن سیل چند ده برابر میکند.
۵۴ـ مخالفت عمومی با سدسازیها، تخریب جنگلها و کوهها و تغییر مسیر طبیعی رودخانه، از نشانههای آگاهی مردم به سیاستهای مخرّب رژیم است. در ۲۲خرداد ۱۳۹۸، اهالی روستای حسین آباد کالپوش در اعتراض به احداث سدّ کالپوش، مقابل مجلس رژیم تجمّع کردند. تجمعکنندگان احداث این سد را غیرکارشناسی خواندند.
یک کارشناس حکومتی وضعیت سیل قم را چنین توصیف میکند: «سال گذشته در بازدیدی که به اتّفاق همکاران مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان از منطقه داشتم، چندین عکس از عملیات ساختمانی نابخردانهیی که در بستر خشکه رود در جریان بود ـ آن هم برای زیباسازی منظر ـ گرفتم. ظاهراً اغلب کارشناسان امور آب استان هم با این اقدام شهرداری و استانداری قم مخالفت کرده و هشدار داده بودند که ممکن است، چنین سازه ها و موانع فیزیکی، سبب افزایش خسارت ناشی از سیل شود. وقتی در پاییز سال گذشته با مسئول پارکینگ رودخانه قم صحبت کرده و به او وقوع چنین روزی را هشدار میدادم، با این پاسخ حیرت انگیز مواجه شدم: "آقای مهندس! نگران نباش، آنقدر پول از محل پارکینگ درآورده ایم که اگر همه تأسیسات ما را هم آب ببرد، دوباره بتوانیم با بخشی از آن، مجدداً خسارتها را جبران کنیم".
حالا آن روز فرا رسیده و البته نه تنها تمامی تأسیسات شهرداری قم کاملاً نابوده شده است، بلکه دستکم دو نفر از هموطنان ما کشته و ۴نفر دیگر هم مفقود شده اند. به راستی مقصّر اصلی در بروز این احمقانه ترین سیل جهان کیست؟!» («پایگاه خبری کلونی»، ۶فروردین ۱۳۹۸).
۵۵ـ مدت کوتاهی پیش از شروع بارانهای سیلآسا، رئیس انجمن جنگلبانی در گفتگو با خبرگزاری دانشگاه آزاد گفت: «طبق آمار هر هکتار جنگل تا ۲هزار مترمربع آب در خودش ذخیره میکند که از بین رفتن این پوششها میتواند وضعیت آب را از وضعیت فعلی هم بحرانیتر کند... ویلاسازی و تخریب جنگل از عوامل تغییرات اقلیم به حساب میآیند. این شرایط سبب میشود به جای آن که باران طولانی با حجم کم داشته باشیم با بارانهای سیلآسا روبهرو شویم که این موضوع استانهای شمال کشور را تهدید میکند... جنگلهای شمال بیش از ۴۲درصد تخریب داشتهاند و با این شرایط باید گفت تمامی جنگلهای شمال از بین رفته و تا چند سال دیگر اثری از آن نخواهد بود» («آنا»، ۱۰اسفند ۱۳۹۷).
۱۱۵استاد دانشگاه اهواز در نامهیی خطاب به روحانی بر لزوم آبگیری تالاب هورالعظیم «در اسرع وقت» و «بهصورت دائمی» جهت نجات شهرها و روستاهای خوزستان تأکید کردند. آنها در پایان نامه خود نوشتهاند: «خواستاریم که در اسرع وقت، فرمان آبگیری کلّ تالاب هورالعظیم بهصورت دائمی داده شود تا از خطرات جانی و مالی و فلج شدن فعالیت بسیاری از مردم، گروهها، نهادها و مؤسّسات و خسارات جبرانناپذیر زیست محیطی به مردم خوزستان، پیشگیری گردد. هر گونه فعالیت اقتصادی در تالاب هورالعظیم از جمله در حوزه نفت، باید با حفظ محیطزیست تالاب باشد» («ایلنا»، ۲۴فروردین ۱۳۹۸).
۵۶ـ رژیم آخوندی برای زمانی که سیل جاری میشود هم فاقد یک سیاست مردمی است. در جریان سیل تنها یک نیروی متمرکز، سازمانیافته و با امکانات کلان میتواند شدت سیل را مهار کرده و به سیلزدگان بهطور مؤثّر کمک کند. در ایران چنین نیرویی ارتش و سپاه است که اختیار آن دست ولیفقیه است.
خانم مریم رجوی در پیام خود به مناسبت جاری شدن سیل به این مسأله اشاره و اعلام کرد: «امکانات سپاه و بسیج و ارتش و دستگاههای حکومتی، که سرقت شده از مردم ماست، باید تماماً در اختیار مردم قرار بگیرد تا خودشان از گسترش ویرانیها جلوگیری کنند».
واقعیت این است که چند صد میلیاردها دلاری که در دوران حیات جمهوری اسلامی برای ارتش و سپاه هزینه شده، هرگز در سیل فروردین به کار گرفته نشد: انبوهی از پلهای متحرّک و ماشینهای پرقدرت آبی ـ خاکی؛ تعداد زیادی قایقهایی که تا چند ده نفر ظرفیت دارد؛ انبوهی از دیوارهای بتونی متحرّک (T Wall) و دیگر سیل بندهای متحرّک و سَبُک؛ دهها مرکز اسکان و تونلهای مجهّز در استانهای کشور، بهویژه در استانهای غربی، برای شرایط غیرمتعارف؛ انبوهی از چادر مجهّز و ضد آب و باد؛ تعداد زیادی از انواع هلیکوپتر (برای نمونه بیش از ۳۰۰هلیکوپتر ترابری متوسط فقط در پایگاه چهارم پشتیبانی در هوانیروز اصفهان) و انبوه غذا و مایعات ذخیره شده در انبارها، بخشی از امکانات موجود سپاه پاسداران و ارتش است که در جریان سیل از آن هیچ استفاده مؤثّری به سود مردم بهعمل نیامد.
۵۷ـ خانم رجوی در پیام دیگری درباره سیل فروردینماه گفت: «این فاجعه باز هم اثبات کرد که چپاول و ویرانگری رژیم حاکم در این ۴۰سال یک سیاست جنایتکارانه است که در هر سیل و زلزله جان و زندگی انسانهای بیپناه را نابود میکند. راستی چه شد که در شیراز فقط با یک بارندگی ۱۰دقیقهیی جمع کثیری از هموطنان ما قربانی شدند، با اینهمه مجروح و مصدوم و ویرانی؟ این بلا را آخوندهای اشغالگر بر سر شیراز و مردم دلاور آن آوردند. مسیل و تنگهیی را که محل هدایت سیلابها بود، از بین بردند. در مسیر رودخانه خشک کنار دروازه قرآن تأسیسات شهری بنا کردند و از قِبَل این طرحها پولهای کلان نصیب خود یا همدستانشان کردند. در استان گلستان، چند سال است که از رسوبگیری رودخانه گرگان خودداری کرده اند، بخش زیادی از مراتع و جنگلها را از بین برده اند و از زِهکشی مزارع و اجرای طرحهای آبخیزداری طفره رفتهاند. در سایر شهرها در حریم رودخانهها ساخت و ساز کردهاند یا مسیر آبراههای طبیعی را بستهاند و در اجرای این سیاست پرفساد، کنارۀ رودخانهها تا سواحل دریاها و کوهپایهها و جنگلها را، که در مالکیت عمومی است، تصاحب و تخریب و خرید و فروش کردهاند».
خانم رجوی هموطنان را به همیاری و کمکرسانی به سیلزدگان فراخواند و تأکید کرد: «تنها راه و بهترین راه این است که خودمان بهکمک هم برخیزیم. هیچکس و هیچ نیرویی نقدتر و مؤثّرتر از نیروی همبستگی مردم ما نیست».
۵۸ـ پس از آرام شدن جوّ و قطع بارندگیها و آرام گرفتن طغیان رودخانهها و مسیل ها، آثار ویرانگر سیل بر روی زمین هویدا و معلوم شد که زندگی و هستی سیلزدگان را آب برده است. بازسازی جادهها، پلها، مراکز آموزشی، خانههای مردم و تأمین وسایل اولیه زندگی مواردی بود که حکومت بهطور قطره چکانی بدان دست میزد. تجربه زلزلهها و سیلهای قبلی نشان میدهد که رژیم بهرغم امکانات وسیعی که در اختیار دارد، برای آسایش مردم اقدام نمیکند و حتی با امنیتی کردن محیط، در مقابل کمکهای مردمی مانع ایجاد میکند و حتی برخی از امدادگران مستقل و مردمی را بازداشت میکند.
یکی از هموطنان عرب به گویاترین کلام شرایط ایجاد شده در سیل را در مقابل آخوند جلّاد ابراهیم رئیسی چنین بیان کرد: «معضل خوزستان تراکم آب نیست، تراکم دروغها، تراکم خیانتها و تراکم تمامیت خواهیهایی بود که در اعتراض به آنها، عنوان بیتربیت و ضد انقلاب را میگرفتیم».
سیلابهایی که چهل سال تبهکاری را برملا کرد؛
بحران آب و قتلعام طبیعت
۵۲ـ مسألۀ آب و تخریب محیطزیست از چالشهای مهمی است که مردم در نقاط مختلف با آن درگیر هستند. ولایت خامنهای و سپاه منفور پاسداران و وابستگانشان نقش اصلی را در تخریب محیطزیست دارند. فساد نهادینه شده و سیاستهای مخرّب حکومت، بهویژه سپاه پاسداران، موجب ویرانیهای فاجعه باری در پایان سال گذشته و در بهار امسال شد. بارندگیهای شدید امسال میتوانست با وجود حاکمیتی مردمی برای غلبه نسبی بر خشکسالی مفید باشد. اما حاکمیت جهل و جنایت آخوندی نه میخواست و نه میتوانست از این بارندگیها استفاده بهینه کند و مشکل بیآبی همچنان ادامه پیدا کرد.
تبهکاریهای زیست محیطی ولایت خامنهای و سپاه پاسداران زمینهساز آثار مخرّب سیل در فروردین امسال شد. فاجعه سیل در دروازه قران شیراز بر اثر ساخت و سازهای سپاه در بستر رودخانه صورت گرفت و سبب شد که در یک رگبار ده دقیقهیی حادثۀ مرگباری در شیراز ایجاد شود و عید مردم ایران را به عزا تبدیل کند.
آن چه در استانهای گلستان، خوزستان، اتفاق افتاد، سیمای مخرّب و ضدانسانی حاکمیت را برملا کرد.
بر پایۀ آمار کارگزاران حکومت، حدود ۱۰میلیون تن تحت تأثیر مستقیم و غیرمستقیم سیلهای فروردین بودند. ۲۳۵شهر و بیش از ۴۳۰۰روستا در ۲۵استان ایران تحت تأثیر خسارات سیل قرار گرفت. ۴۰هزار واحد مسکونی شهری و روستایی نیاز به بازسازی کامل داشت و ۴۱هزار واحد مسکونی شهری و روستایی هم نیازمند تعمیر شدند.
۵۳ـ واقعیت این است که سیل یک رویداد طبیعی و مستقل از اراده انسانهاست. اما با پیشرفت علم و تکنیک و دستآوردهای علمی و تجربه شده، روشهای سودمند و مؤثّر برای مهار و کاهش زیانهای ناشی از سیل در اختیار مسئولان همۀ حکومتهاست. اما حکومت ایران به مردم پاسخگو نیست.
بررسی سیل بهار سال جاری این مسأله را بهطور روشن به ثبت رساند که استبداد مذهبی و رژیم ملّاها مسئول ابعاد ویرانگر و خُسرانهای کلان انسانی ـ طبیعی ناشی از آن سیل است.
ولایت چپاولگر خامنهای و همۀ باندهای درونی آن هیچ برنامه و تدبیر پیشا سیل نداشتند. برعکس قتلعام بیرحمانه و بیمحابای طبیعت، که منجر به نابودی نیمی از جنگلهای ایران شده، دست بردن در مسیل سیل و دست انداری به حریم رودخانهها، سدسازی بیرویه با بودجههای کلان، که توسط شرکتهای وابسته به سپاه پاسداران ساخته شده، خشک کردن «هُور»ها و بهویژه «هورالعظیم» در مرز ایران و عراق بهمنظور بهرهبرداری از ذخایر نفتی، ایجاد سیلبندهای متعدد در اطراف هُورها، و تغییر سودجویانه مسیر طبیعی آب و... از اقدامات حاکمیت است. این اقدامات ابعاد تخریب را در زمان جاری شدن سیل چند ده برابر میکند.
۵۴ـ مخالفت عمومی با سدسازیها، تخریب جنگلها و کوهها و تغییر مسیر طبیعی رودخانه، از نشانههای آگاهی مردم به سیاستهای مخرّب رژیم است. در ۲۲خرداد ۱۳۹۸، اهالی روستای حسین آباد کالپوش در اعتراض به احداث سدّ کالپوش، مقابل مجلس رژیم تجمّع کردند. تجمعکنندگان احداث این سد را غیرکارشناسی خواندند.
یک کارشناس حکومتی وضعیت سیل قم را چنین توصیف میکند: «سال گذشته در بازدیدی که به اتّفاق همکاران مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان از منطقه داشتم، چندین عکس از عملیات ساختمانی نابخردانهیی که در بستر خشکه رود در جریان بود ـ آن هم برای زیباسازی منظر ـ گرفتم. ظاهراً اغلب کارشناسان امور آب استان هم با این اقدام شهرداری و استانداری قم مخالفت کرده و هشدار داده بودند که ممکن است، چنین سازه ها و موانع فیزیکی، سبب افزایش خسارت ناشی از سیل شود. وقتی در پاییز سال گذشته با مسئول پارکینگ رودخانه قم صحبت کرده و به او وقوع چنین روزی را هشدار میدادم، با این پاسخ حیرت انگیز مواجه شدم: "آقای مهندس! نگران نباش، آنقدر پول از محل پارکینگ درآورده ایم که اگر همه تأسیسات ما را هم آب ببرد، دوباره بتوانیم با بخشی از آن، مجدداً خسارتها را جبران کنیم".
حالا آن روز فرا رسیده و البته نه تنها تمامی تأسیسات شهرداری قم کاملاً نابوده شده است، بلکه دستکم دو نفر از هموطنان ما کشته و ۴نفر دیگر هم مفقود شده اند. به راستی مقصّر اصلی در بروز این احمقانه ترین سیل جهان کیست؟!» («پایگاه خبری کلونی»، ۶فروردین ۱۳۹۸).
۵۵ـ مدت کوتاهی پیش از شروع بارانهای سیلآسا، رئیس انجمن جنگلبانی در گفتگو با خبرگزاری دانشگاه آزاد گفت: «طبق آمار هر هکتار جنگل تا ۲هزار مترمربع آب در خودش ذخیره میکند که از بین رفتن این پوششها میتواند وضعیت آب را از وضعیت فعلی هم بحرانیتر کند... ویلاسازی و تخریب جنگل از عوامل تغییرات اقلیم به حساب میآیند. این شرایط سبب میشود به جای آن که باران طولانی با حجم کم داشته باشیم با بارانهای سیلآسا روبهرو شویم که این موضوع استانهای شمال کشور را تهدید میکند... جنگلهای شمال بیش از ۴۲درصد تخریب داشتهاند و با این شرایط باید گفت تمامی جنگلهای شمال از بین رفته و تا چند سال دیگر اثری از آن نخواهد بود» («آنا»، ۱۰اسفند ۱۳۹۷).
۱۱۵استاد دانشگاه اهواز در نامهیی خطاب به روحانی بر لزوم آبگیری تالاب هورالعظیم «در اسرع وقت» و «بهصورت دائمی» جهت نجات شهرها و روستاهای خوزستان تأکید کردند. آنها در پایان نامه خود نوشتهاند: «خواستاریم که در اسرع وقت، فرمان آبگیری کلّ تالاب هورالعظیم بهصورت دائمی داده شود تا از خطرات جانی و مالی و فلج شدن فعالیت بسیاری از مردم، گروهها، نهادها و مؤسّسات و خسارات جبرانناپذیر زیست محیطی به مردم خوزستان، پیشگیری گردد. هر گونه فعالیت اقتصادی در تالاب هورالعظیم از جمله در حوزه نفت، باید با حفظ محیطزیست تالاب باشد» («ایلنا»، ۲۴فروردین ۱۳۹۸).
۵۶ـ رژیم آخوندی برای زمانی که سیل جاری میشود هم فاقد یک سیاست مردمی است. در جریان سیل تنها یک نیروی متمرکز، سازمانیافته و با امکانات کلان میتواند شدت سیل را مهار کرده و به سیلزدگان بهطور مؤثّر کمک کند. در ایران چنین نیرویی ارتش و سپاه است که اختیار آن دست ولیفقیه است.
خانم مریم رجوی در پیام خود به مناسبت جاری شدن سیل به این مسأله اشاره و اعلام کرد: «امکانات سپاه و بسیج و ارتش و دستگاههای حکومتی، که سرقت شده از مردم ماست، باید تماماً در اختیار مردم قرار بگیرد تا خودشان از گسترش ویرانیها جلوگیری کنند».
واقعیت این است که چند صد میلیاردها دلاری که در دوران حیات جمهوری اسلامی برای ارتش و سپاه هزینه شده، هرگز در سیل فروردین به کار گرفته نشد: انبوهی از پلهای متحرّک و ماشینهای پرقدرت آبی ـ خاکی؛ تعداد زیادی قایقهایی که تا چند ده نفر ظرفیت دارد؛ انبوهی از دیوارهای بتونی متحرّک (T Wall) و دیگر سیل بندهای متحرّک و سَبُک؛ دهها مرکز اسکان و تونلهای مجهّز در استانهای کشور، بهویژه در استانهای غربی، برای شرایط غیرمتعارف؛ انبوهی از چادر مجهّز و ضد آب و باد؛ تعداد زیادی از انواع هلیکوپتر (برای نمونه بیش از ۳۰۰هلیکوپتر ترابری متوسط فقط در پایگاه چهارم پشتیبانی در هوانیروز اصفهان) و انبوه غذا و مایعات ذخیره شده در انبارها، بخشی از امکانات موجود سپاه پاسداران و ارتش است که در جریان سیل از آن هیچ استفاده مؤثّری به سود مردم بهعمل نیامد.
۵۷ـ خانم رجوی در پیام دیگری درباره سیل فروردینماه گفت: «این فاجعه باز هم اثبات کرد که چپاول و ویرانگری رژیم حاکم در این ۴۰سال یک سیاست جنایتکارانه است که در هر سیل و زلزله جان و زندگی انسانهای بیپناه را نابود میکند. راستی چه شد که در شیراز فقط با یک بارندگی ۱۰دقیقهیی جمع کثیری از هموطنان ما قربانی شدند، با اینهمه مجروح و مصدوم و ویرانی؟ این بلا را آخوندهای اشغالگر بر سر شیراز و مردم دلاور آن آوردند. مسیل و تنگهیی را که محل هدایت سیلابها بود، از بین بردند. در مسیر رودخانه خشک کنار دروازه قرآن تأسیسات شهری بنا کردند و از قِبَل این طرحها پولهای کلان نصیب خود یا همدستانشان کردند. در استان گلستان، چند سال است که از رسوبگیری رودخانه گرگان خودداری کرده اند، بخش زیادی از مراتع و جنگلها را از بین برده اند و از زِهکشی مزارع و اجرای طرحهای آبخیزداری طفره رفتهاند. در سایر شهرها در حریم رودخانهها ساخت و ساز کردهاند یا مسیر آبراههای طبیعی را بستهاند و در اجرای این سیاست پرفساد، کنارۀ رودخانهها تا سواحل دریاها و کوهپایهها و جنگلها را، که در مالکیت عمومی است، تصاحب و تخریب و خرید و فروش کردهاند».
خانم رجوی هموطنان را به همیاری و کمکرسانی به سیلزدگان فراخواند و تأکید کرد: «تنها راه و بهترین راه این است که خودمان بهکمک هم برخیزیم. هیچکس و هیچ نیرویی نقدتر و مؤثّرتر از نیروی همبستگی مردم ما نیست».
۵۸ـ پس از آرام شدن جوّ و قطع بارندگیها و آرام گرفتن طغیان رودخانهها و مسیل ها، آثار ویرانگر سیل بر روی زمین هویدا و معلوم شد که زندگی و هستی سیلزدگان را آب برده است. بازسازی جادهها، پلها، مراکز آموزشی، خانههای مردم و تأمین وسایل اولیه زندگی مواردی بود که حکومت بهطور قطره چکانی بدان دست میزد. تجربه زلزلهها و سیلهای قبلی نشان میدهد که رژیم بهرغم امکانات وسیعی که در اختیار دارد، برای آسایش مردم اقدام نمیکند و حتی با امنیتی کردن محیط، در مقابل کمکهای مردمی مانع ایجاد میکند و حتی برخی از امدادگران مستقل و مردمی را بازداشت میکند.
یکی از هموطنان عرب به گویاترین کلام شرایط ایجاد شده در سیل را در مقابل آخوند جلّاد ابراهیم رئیسی چنین بیان کرد: «معضل خوزستان تراکم آب نیست، تراکم دروغها، تراکم خیانتها و تراکم تمامیت خواهیهایی بود که در اعتراض به آنها، عنوان بیتربیت و ضد انقلاب را میگرفتیم».