بیانیه شورای ملی مقاومت ایران
بیانیۀ سی و هشتمین سالگرد تأسیس شورای ملّی مقاومت ایران
صد و سیزده سال پس از انقلاب ملّی ـ دموکراتیک مشروطه، که بر پرچم آن مبارزه علیه استبداد، بیقانونی و بیدادگری نقش بسته بود و ۶۷سال پس از قیام تاریخی ۳۰تیر، که توطئۀ شاه علیه دولت ملّی و ضدّ استعماری دکتر محمد مصدق را نقش برآب کرد، شورای ملی مقاومت ایران مصمّمتر از همیشه و با گامهای استوار وارد سی ونهمین سال حیات خود میشود.
مبارزۀ بیامان با استعمار و استبداد مطلقۀ شاه و شیخ، هشیاری در مقابل توطئههای استعماری، برنتابیدن ارتجاع مذهبی، از شیخ فضلالله نوری تا خمینی، دفاع از حاکمیت ملّی، مبارزه برای عدالت و حقوق دموکراتیک مردم، سنّتهای جنبش رهاییبخش مردم ایران در انقلاب مشروطه و جنبش ملی شدن صنعت نفت است که از ۳۰تیر سال ۱۳۶۰ تاکنون، شورا آن را نمایندگی میکند.
شورا درد و رنجی را که مردم ایران از ناکامی انقلاب مشروطیت، از کودتای ننگین ۲۸مرداد سال ۱۳۳۲ و از غارت دستآوردهای انقلاب ضدسلطنتی در بهمن سال ۱۳۵۷ تحمّل کردند، به نیروی مبارزه برای رهایی تبدیل کرد. بدین ترتیب هر قطره خونی که طی ۱۱۳سال گذشته در مبارزه علیه ارتجاع و استعمار از پیکر نهضت رهاییبخش مردم ایران بر زمین ریخته، در نیروی مبارزه علیه رژیم ولایتفقیه ذخیره شد. راست این است که از ۳۰تیر سال ۱۳۶۰، که شورا به ابتکار مسعود رجوی پایهگذاری شد، دستآوردهای انقلاب مشروطه و جنبش ملی شدن صنعت نفت و انقلاب ضدّ دیکتاتوری شاه، با وجود کلان توطئهها و فراز و نشیبهای بسیار و هزینههای گزافِ جانی و مالی، در این شورا نگاهبانی و اِحیا و فشرده شده است.
اکنون ۳۸سال پس از ۳۰خرداد سال ۱۳۶۰ و ۱۰سال پس از قیام ۳۰خرداد سال ۱۳۸۸ و متعاقب آن قیام ۶دی سال ۱۳۸۸(روز عاشورا) و دو سال پس از قیامهای دیماه ۱۳۹۶، شورا در حالی وارد سی ونهمین سال حیات خود میشود، که استبداد دینی حاکم بر کشور را به ضعیفترین وضعیتش رسانده و در مسیر سرنگونی سوق داده است.
راهنمای عمل ما طی ۳۸سال گذشته تکیه بر تضاد اصلی جامعه، یعنی تضاد بین مردم با رژیم حاکم و ضرورت قیام و سرنگونی استبداد دینی برای تحقّق حاکمیت ملی و مردمی بوده است. اعتلای بحران انقلابی طی دو سال گذشته و ناتوانی ولایت خامنهای در مهار جامعه و عصیان تودهها، صحّت راهی را که ما برگزیدهایم اثبات کرده است. تأکید بر همین نقشۀ راه و پرداخت هزینۀ آن، همچنین بیهوده بودن توهمپراکنی «اصلاحات از درون حاکمیت»، ایجاد ترس و توهّم در مورد «جنگ داخلی»، «تجزیۀ ایران» و «سوریهیی شدن» را برملا کرده است. در یک نگاه عمیق به قیامهای دیماه سال ۱۳۹۶ و در بالا گرفتن شعارهای «مرگ بر دیکتاتور»، «مرگ خامنهای»، «مرگ بر روحانی»، «مرگ بر اصل ولایتفقیه»، «آخوند خدایی میکند ـ ملت گدایی میکند»، «آخوندها حیا کنید ـ مملکتو رها کنید»،«اصلاح طلب، اصولگرا- دیگه تمومه ماجرا» و «میجنگیم، میمیریم، ایرانو پس میگیریم»، میتوان عصارۀ رزم زنان و مردان ایرانزمین در یک قرن گذشته و بهویژه در طی چهل سال حاکمیت ملّاها را دید.
این بزرگترین و پرشکوهترین پیروزی برای خلق در زنجیر ماست که بدون اغراق با فداکاریها و از جان گذشتگیهای زنان و مردان ایرانزمین و مقاومت سازمانیافتۀ آنان میسّر شده است.
از این رو، شورا وظیفۀ خود میداند که یاد و خاطرۀ همۀ زنان و مردانی را، که در ۱۱۳سال گذشته، برای استقلال و حاکمیت مردمی، برای دموکراسی و عدالت و برای نان، کار، آزادی به شهادت رسیدند، گرامی بدارد.
ما خاطرۀ زنده یاد محمّد سیدی کاشانی، عضو شورای ملی مقاومت و از مجاهدان پرسابقه، که بیش از نیم قرن زندگی خود را در مبارزۀ مداوم علیه دو دیکتاتوری شاه و شیخ و در راه آزادی و عدالت گذراند و یاد مجاهد خلق عبدالله جعفرزاده، عضو دیگر شورا، را گرامی میداریم و به مقاومت دلیرانۀ زندانیان سیاسی، که پرچم مقاومت و پایداری را برافراشته نگهداشتهاند، درود میفرستیم و همبستگی خود را با تمامی خانوادههای شهیدان و زندانیان سیاسی، که در راه و رسم آزادیخواهی فرزندان رشیدشان هستند، اعلام میکنیم.
شورا بهطور قاطع و مداوم از «مبارزات و خیزشهای مردمی، جنبشهای خاموشی ناپذیر و مستمرّ کارگران، معلّمان، کشاورزان، پرستاران، بازاریان و کسبه، جوانان و حرکتهای حقطلبانۀ ملیتها و مردم بپا خاسته در مناطق مختلف میهنمان، که در چار گوشۀ ایران درفش مبارزه برای سرنگونی استبداد دینی و تحقّق استقلال و آزادی و نفی هر گونه تبعیض جنسی، ملّی و مذهبی را، با قبول همۀ مخاطرات و هزینههای آن، برافراشته نگهداشتهاند، حمایت کرده و برای رساندن صدای این جنبشها به گوش عموم مردم ایران و جهان کوشیده است» (بیانیۀ سال قبل شورا).
شورا از تلاشهای خستگیناپذیر خانم مریم رجوی، رئیسجمهور برگزیدۀ شورا برای دوران انتقال حاکمیت به مردم ایران، در افشا و محکومیت بینالمللی جنایات سرکوبگرانه و موج اعدامها و شکنجه زندانیان، در حمایت کامل از قیام مردم ایران برای سرنگونی رژیم و در رویارویی با بنیادگرایی و تروریسمِ برخاسته از خلافت خمینی و خامنهای و همبستگی با ملتهای رنجدیده از این پدیدۀ شوم، قدردانی میکند.
در سال گذشته ادامۀ بحران انقلابی در جامعه، ضعف و فرو رفتن هر چه بیشتر رژیم در گرداب بحرانها و چالشهای داخلی و جهانی، فقدان ابتکارعمل ولیفقیه برای مهار این بحرانها، فَوران خشم اقشار گوناگون مردم، که خود را در هزاران حرکت اعتراضی نشان داد، تداوم وضعیت انفجاری جامعه، تشدید تضاد کمسابقه در هِرم قدرت و بالاخره، تکامل قطببندی سیاسی بین مقاومت سازمانیافته و استبداد دینی در زمینۀ سیاسی و اجتماعی، همچنان جریان داشت و مسیر تکامل خود را طی نمود.
در رزم روزانۀ مردم ایران برای رهایی از فقر و فلاکتی که گریبانگیر آنان شده، شورا به مداخلۀ جدّی برای به سرانجام رساندن این مبارزه از طریق سرنگونی رژیم ولایتفقیه و همۀ دستهبندیها و باندهای درونی آن و پیروزی انقلاب دموکراتیک مردم ایران اقدام کرد. شورا و مقاومت سازمانیافته بهعنوان نیروی اصلی برای سرنگونی رژیم و بهعنوان تنها آلترناتیو دموکراتیک برای انتقال حاکمیت به مردم، به مسئولیت خود عمل کرده و تحوّلات یک سال گذشته این موقعیت و مسئولیت را بیش از همیشه ضروری و برجسته کرده است.
رخدادهای یک سال گذشته در زمینۀ تشدید تضاد در درون هِرم قدرت، تشدید تضاد رژیم با کشورهای دیگر و اعتلای کم سابقۀ جنبشهای اجتماعی و همبستگی بینظیر مردمی با هموطنان سیلزده در استانهای مختلف کشور، نشان از آن دارد که جامعه در شرایط انقلابی قرار دارد و غلبه بر تمام فجایعی که محصول حاکمیت استبداد دینی است، با سرنگونی نظام جهل و جنایت حاکم بر کشور آغاز خواهد شد.
همچنان که مسئول شورای ملی مقاومت در پیام شمارۀ ۱۱ ارتـش آزادیبخـش مـلّی ایــران در ۱۲آبان ۱۳۹۷ اعلام کرد: «با گسستن بندهای مماشات و استمالت، که آخوندهای ضدّ بشر را سه دهه در ناز و نعمت فرو برده بود، وارد دوران آمادهباش می شویم. هر چند طول بکشد و هر چند نشیب و فراز داشته باشد، سرنگونی دشمن ضدبشری محتوم است. ارتش آزادی قبل از هر چیز باید عزم جزم کند و برای آمادهسازی خود در دریای شورش و انقلاب شیرجه بزند. شمشیرها را باید جلا و صیقل داد... اصل موضوع چیست؟ اصل موضوع را بهروشنی میتوان در شکافتن هستۀ قیامی دریافت که از دیماه ۱۳۹۶ سراپای رژیم را درنوردیده و به لرزه سرنگونی افکنده است. رژیم آخوندها در تمامیت و با تمام دسته بندیهایش بهطور کیفی تضعیف شده است. شرایط به عقب بر نمیگردد و آتش قیامها خاموشی نمیپذیرد».
شورای ملی مقاومت از طریق انتشار نتیجۀ بحثهای اجلاسهای میاندورهیی، از طریق روشنگریهای کمیسیونها و سازمانها و شخصیتهای عضو شورا و بهویژه از طریق سخنرانیها و موضعگیریهای خانم رجوی، مواضع خود را به اطلاع عموم رسانده است.
بیانیۀ حاضر، شرح اَهَمّ وقایع و جمعبندی و فشردهیی از ارزیابی ما پیرامون مهمترین تحوّلاتی است که با سرنوشت مردم و مقاومت سازمانیافتۀ ایران پیوند دارد.
فصل اول:
تعمیق بحران انقلابی، پس لرزههای قیام
۱- قیامهای سراسری دیماه سال ۱۳۹۶ آن چنان لرزهیی بر پیکر ولایت خامنهای انداخت که پس لرزهها و ادامۀ آن در یکسال گذشته برای حاکمیت بسی ترسناک تر از آن خیزشها بود. بدون هر گونه اغراق و گزافه گویی، آنچه بهطور عینی در صحنۀ جامعه وجود داشت، ما را به این نتیجه میرساند که سال ۱۳۹۷ برای رژیم ولایتفقیه سختترین و پرمخاطرهترین سال طی عمر ننگین رژیم بوده است. حاکمیت در محاصرۀ بحرانهای بیعلاج درونی و بیرونی دست و پا میزند، ولیفقیه نظام، جا به جا، بهخاطر اینکه در این سال سرنگون نشده به خودش و به کارگزاران و عمله و اَکَرۀ نظام در سپاه و بسیج تزریق روحیه میکند و همزمان برای سال ۱۳۹۸ هشدار میدهد که «همه باید حواسشان جمع باشد»!
خامنهای در یک سخنرانی برای خانوادههای قربانیان جنگ رژیم در سوریه میگوید: «نقشه های آمریکا در مورد ملّت ایران [بخوانید ولیفقیه نظام] لو رفته. نقشه یی که بتوانند آن را عمل بکنند و ضربه وارد کنند دیگر ندارند، هر کاری که میتوانستند کرده اند، نقشه های آینده شان هم لو رفته است. هدف و نقشۀ آمریکا با این کارهای اخیر ـ این کارهایی که در این یکی دو سال گذشته کردند که قلم درشتش تحریم همه جانبۀ اقتصادی است ـ و کارهایی که دارند میکنند، توطئههایی که دارند میکنند که مأموران مخصوصی برای مقابله با [رژیم] ایران میگذارند، به دشمنان گوناگون ایران ـ منافقین [مجاهدین خلق] و امثال اینها- کمک میکنند، این است که بلکه بتوانند به کمک تحریم و به کمککارهای ضدامنیتّی و مانند اینها در جمهوری اسلامی، در کشور عزیز ایران اسلامی [نظام] ما دو دستگی و اختلاف و جنگ داخلی و مشکلات ایجاد کنند؛ هدفشان این است، همۀ تلاش خودشان را هم در این راه مصرف کردند. اینها اوّل امسال که سال ۹۷ است - یا اندکی قبل از امسال، اوایل سالِ جاری مسیحی- اعلام کردند که ایران تابستان داغی خواهد داشت؛ مقصودشان این بود که ما در تابستان به سراغ ایران میرویم و نقشه های ما در ایران تحقّق پیدا خواهد کرد؛ یعنی همین اختلاف و دعوا و این را بکِش به خیابان و آن را بیاور در عرصه و بین این گروه با آن گروه، آن گروه با آن گروه دیگر، جنگ راه میاندازیم، دعوا راه میاندازیم؛ هدف شان این بود. به کوری چشم آنها تابستان امسال یکی از بهترین تابستانهای سال بود... اینکه اینها گفتند در سال ۹۷ ما چنین میکنیم، چنان میکنیم و نقشههایی را برای جمهوری اسلامی ابراز کردند -یعنی در واقع نقشه شان لو رفت- این ممکن است فریب باشد؛ ممکن است جنجال را برای سال ۹۷ بکنند، نقشه را برای سال ۹۸ بکشند؛ مِن باب مثال. همه باید حواس شان جمع باشد» (سایت خامنهای،۲۱آذر ۱۳۹۷).
۲- در بارۀ این روضهخوانی خامنهای دونکته به هم پیوسته قابل توجه است:
ـ اول آن که، خامنهای به دروغ مدّعی میشود که «تابستان امسال [۱۳۹۷] یکی از بهترین تابستانهای سال بود». این ادّعای مضحک با مرور رویدادهای تابستان سال گذشته برملا میشود. در سه ماهه تابستان ۱۳۹۷ نزدیک به سه هزار حرکت اعتراضی از جانب اقشار گوناگون جامعه در سراسر ایران صورت گرفت. بهطور مثال، در روز سهشنبه ۲۳مرداد، دور دوم اعتصاب سراسری رانندگان کامیون و خودروهای سنگین میان جادهیی پس از ۲۳روز متوالی و گسترش آن در ۲۰۰شهر از ۳۱استان کشور که با در نظر گرفتن تکرار اعتصاب در بسیاری از شهرها بیش از ۱۶۰۰روز را شامل میشود، پس از تحقّق برخی از خواستههای رانندگان بهطور موقّت پایان یافت.
همچنین در تابستان سال گذشته شاهد جنبش پرشور کشاورزان شرق اصفهان در ورزنه و... بودیم. یک نمونۀ برجسته آن در روز دوشنبه ۴تیر بود که کشاورزان ورزنه به تجمّعشان در میدان دروازه عباس این شهر ادامه دادند. سپس به تظاهرات در خیابانهای شهر پرداختند. زنان و دانشآموزان و فرزندان کشاورزان نیز در این تجمع و تظاهرات شرکت کرده بودند. شعار تظاهر کنندگان عبارت بود از:
«ای مردم ستمکش اتّحاد، اتّحاد/ روحانی دروغگو، زاینده رود ما کو؟/ میایستیم، میجنگیم حقمونو میگیریم» و...
وقتی خامنهای دشمن خارجی را برجسته میکند، میخواهد دشمن اصلی را که مردم ایران هستند لاپوشانی کند. خامنهای از همین دشمن میترسد و هشدار میدهد.
در توصیف «بهترین تابستان» در ولایت خامنهای و اتّفاقاتی که در صحنۀ اقتصادی و سیاسی کشور جریان داشت، همّتی، رئیس کل بانک مرکزی رژیم، که در همان تابستان (۳مرداد۹۷) روی کار آمد، روز ۱۸مرداد۹۸ به تلویزیون حکومتی گفت: «از این یک سالی که گذشته است واقعاً میتوانم بگویم ۶ماه اول سال شبها خوابم نمیبرد. اینکه بتوانیم آن فشاری که وجود دارد را کنترل کنیم. خود مردم میدانند نیمۀ تابستان به بعد ۹۷ چه اتفاقی در صحنۀ اقتصادی و سیاسی کشور افتاد» (تلویزیون رژیم، ۱۸مرداد۹۸).
نکتۀ دوم در روضهخوانی خامنهای، که آن هم یک دروغ بزرگ و چهل ساله است، نسبت دادن قیامهای مردم ایران به «نقشههای آمریکا»ست. برخلاف ادّعای خامنهای طی چهل سال گذشته همواره و بدون استثنا، سیاست آمریکا و کلیه قدرتهای جهانی در مورد رژیم ایران حمایت و مماشات با استبداد مذهبی بوده است؛ سیاستی که ده سال پیش در قیامهای سالهای ۱۳۸۸و ۱۳۸۹ در کف خیابان به شعار مردمی «اوباما! اوباما! یا با اونا یا باما»، راه برد و آمریکا در کنار «اونا» که همین خامنهای باشد، ایستاد و طی هشت سال بعد با دور زدن شش قطعنامۀ شورای امنیت، یک برجام با غنیسازی، همراه با یک میلیارد و هشتصد هزار دلار پول نقد و ۱۵۰میلیارد دلار غیرنقد هم رویش گذاشت.
در حال حاضر هم اگر چه به این سیاست مماشات در آمریکا ضربۀ جدّی وارد شده، ولی اصحاب آمریکایی آن همراه با تمامی قدرتهای جهانی دیگر با تمام قوا به آن چسبیدهاند و دولت کنونی آمریکا هم بارها گفته و میگوید که نه در پی جنگ با رژیم است، نه در پی تغییر رژیم.
۳- در حالی که مشوّقهای سیاست مماشات همراه با چشم بستن بر نقض حقوقبشر و قتلعام و اعدام و شلّاق و توحّش رسمی و قانونی شده در دیکتاتوری دینی آن قدر عیان است که حاجت به بیان ندارد، این ادّعای خامنهای که مخالفتهای جامعه را به «نقشه آمریکا» ربط میدهد، فقط تکرار مبتذل ترفند دیکتاتورهای به آخر خط رسیده است. شاه در برابر انقلاب و قیام به همین راه رفت. شیخ هم در مواجهه با بحران انقلابی و توفان قیام میگوید هیچ تحولی در جامعه علیه حاکمیت نیست؛ مگر اینکه ناشی از توطئۀ دشمن باشد!
این سیاست تبلیغاتی را مردم ایران از خمینی تا خامنهای به تعداد طلوع و غروب خورشید در چهار دهۀ گذشته تجربه کرده اند. باید یادآوری نمود که خمینی و خامنهای با این سیاست تبلیغاتی، چه جنایتها که علیه مخالفان حکومت طی این چهار دهه مرتکب نشده اند. این سیاست در واقع یک ناندانی اعمال دیکتاتوری برای ارتجاع آخوندی بوده و هست. تمام دستگاه و تدارکات و موقعیتهای تبلیغاتی، اعمّ از نماز جمعه و مسجد و رادیو و تلویزیون حکومت آخوندی در اختیار پیشبرد این خط علیه مردم و مخالفان ولایتفقیه بوده و هست.
با اینهمه، تبلیغات کلان حکومت برای لاپوشانی کردن دشمن واقعی و اصلی نظام، یعنی مردم ایران و مقاومت سازمانیافتۀ آنان، نتوانسته و نمیتواند فرسایش و اضمحلال رژیم ولایتفقیه در مقابل این مقاومت و تعمیق قیام و انقلابی را، که روزبهروز ضروریتر میشود، بپوشاند. این واقعیت آن قدر سترگ است که خود را نه فقط در سپهر سیاسی ایران از نگاه هر ناظر خارجی، بلکه حتی بر زبان ولیفقیه نیز تحمیل میکند.
ده سال پیش، وقتی که در قیامهای سال ۱۳۸۸ میلیونها تن از زنان و مردان ایرانزمین اتوریته ولایت خامنهای را در کف خیابان لَگَدمال کردند، ولیفقیه اعتراف کرد که مردم در حرکتی «ساختارشکنانه»، «اصل ولایتفقیه» را نشانه گرفتهاند. اوج جنبش تودهیی در سال ۱۳۸۸ در روز ۶دیماه (عاشورا) پُرشکوهترین جنبش مردمی تا آن تاریخ را با شعار «مرگ بر اصل ولایتفقیه، مرگ بر دیکتاتوری، مرگ بر خامنهای» در مقابل چشم همگان قرارداد. از آن پس تا روز ۷دی سال ۱۳۹۶، مردم ایران و بهویژه نیروهای کار و زحمت با هزاران حرکت اعتراضی کوچک و بزرگ، نظام جهل و جنایت ملاها را به چالش کشیدند.
خامنهای با سرکوبهای وحشیانه خیزشهای سال ۱۳۸۸ را مهار کرد. امّا خلق ما در روز ۷دیماه سال ۱۳۹۶یک بار دیگر مارش ظفرنمون آزادی را در پیکار علیه استبداد مذهبی شروع کرد. قیامهای ده روزه در سراسر ایران بیان مبارزاتی خواست مردم ایران برای رهایی از سُلطۀ نظام ولایتفقیه و تحقّق آزادی و عدالت بود. خشم مردم ایران در برابر سرکوبهای وحشیانه که از ۶دیماه ۱۳۸۸ آغاز شده بود، در روز ۷دی ۱۳۹۶به نقطه انفجار رسید. خیزشهای سراسری رعشه بر اندام رژیم انداخت و اراده مردم برای سرنگونی را به جهانیان اعلام کرد. خامنهای با مهار قیامهای سال ۱۳۸۸ باد کاشته بود و در دیماه سال ۱۳۹۶ توفانی مهیب درو کرد.
یک سال و نیم پس از روزهای پرشکوه نیمۀ اول دیماه ۱۳۹۶، جامعۀ ما همچنان در شرایط انقلابی قرار گرفته و تب و تاب تغییر تمامی پیکر جامعه را دربر گرفته است.
۴- واقعیتِ تعمیق بحران انقلابی در این ده سال خودش را بر زبان احمد عَلَم الهُدی، امام جمعه و نمایندۀ خامنهای در مشهد در روز ۷دی ۱۳۹۷ بدین گونه تحمیل کرده است: «فتنۀ ۸۸گذشت، ۹سال هم از آن سپری شد اما آن که مهم هست برای ما فتنه ۹۸هست که در سال دهم فتنه ۸۸هست. مقام معظّم رهبری در بعضی از فرمایشاتشان اخیراً فرمودند که استکبار جهانی و دشمن در سال ۹۷ که الآن هست، دارد زمینهسازیها و زمینه چینیهایی میکنند برای فتنۀ سال ۹۸ یعنی دشمن درصدد هست در سال ۹۸فتنه از نوع فتنه سال ۸۸ ایجاد کند، از الآن هم مشغول زمینهسازی برای آن فتنه است... یعنی همانطور که در فتنۀ ۸۸ دشمن در یک جریانی از اصل آن کسی که جریان به آن مربوط بود، عبور کرد و آمد مقابل رهبری ایستاد، در فتنۀ ۹۸ هم همین است. یعنی، در فتنۀ ۹۸نقشۀ دشمن این است، مشکلات معیشتی، مشکلات اقتصادی، ناتوانی مردم، استیصال قشر آسیبپذیر در عرصه زندگی، اینها، را وسیله کند که هیچکدام اینها مربوط به رهبری نیست، مربوط به سوءمدیریت مسئولان است، مربوط به سوء تدبیر کسانی است که در دولت و مجلس یا طرّاح و برنامهریزند یا مجریند. اینها را به حساب رهبری گذاشتند. از همین الآن هم مطلب را به حساب رهبری گذاشتند و در سال ۹۸هم این را وسیله کنند برای حمله به رهبری و ولایت، دو خصوصیت اول فتنۀ ۸۸ را دشمن در سال ۹۸تکرار کند».
در آن سوی طیف باندهای حکومتی هم، سعید حجاریان انباشت نارضایتی و تعمیق بحران را با سیل فروردین ۹۸ مقایسه میکند و در بارۀ طغیان تودهها و دچارشدن رژیم آخوندی به سرنوشت رژیم شاه هشدار میدهد: «غیرمترقبه بودن و پایش نشدن، در طبیعت، به سیل خیابانی و در سیاست، به حضور تودهیی میانجامد. وقایع دیماه ۱۳۹۶ شاهد این مثال است. چنانچه پیش از آن نقاط بحرانخیز و عوامل بحرانزا و همچنین مطالبات معوّق شناسایی میشد، اعتراضات دیماه قابل پیشبینی و مدیریت بود. پایش نشدن و تبعات را میتوان به انقلاب اسلامی نیز تعمیم داد. شاه تا مقطعی نسبت به آنچه در لایههای زیرین جامعه میگذشت بیاطلاع و یا بیتفاوت بود تا زمانی که یکباره اعلام کرد، "صدای انقلاب شما را شنیدم"»(مخبر نیوز، ۹فروردین۱۳۹۸).
حجاریان در نیمۀ مرداد ۹۸ به واقعیتی اذعان میکند که گواه تعمیق بحران انقلابی و اصالت قیامهای سراسری است که در شعارهای خود پایان ماجرای شیادانۀ «اصلاح طلب – اصولگرا » را اعلام کرد. او در هشداری به باند غالب حاکمیت، مینویسد: «اگر شرایطی به وجود بیاید و مانند کشورهای دموکراتیک پلاستیک گلخانه را بردارند و انتخابات شفاف شود و هیچگونه حمایتی صورت نگیرد، نه تو مانی و نه من! نه اصولگرایی باقی میماند و نه اصلاحطلبی» (سایت سازندگی، ۱۴مرداد ۱۳۹۸).
بیانیۀ سی و هشتمین سالگرد تأسیس شورای ملّی مقاومت ایران
صد و سیزده سال پس از انقلاب ملّی ـ دموکراتیک مشروطه، که بر پرچم آن مبارزه علیه استبداد، بیقانونی و بیدادگری نقش بسته بود و ۶۷سال پس از قیام تاریخی ۳۰تیر، که توطئۀ شاه علیه دولت ملّی و ضدّ استعماری دکتر محمد مصدق را نقش برآب کرد، شورای ملی مقاومت ایران مصمّمتر از همیشه و با گامهای استوار وارد سی ونهمین سال حیات خود میشود.
مبارزۀ بیامان با استعمار و استبداد مطلقۀ شاه و شیخ، هشیاری در مقابل توطئههای استعماری، برنتابیدن ارتجاع مذهبی، از شیخ فضلالله نوری تا خمینی، دفاع از حاکمیت ملّی، مبارزه برای عدالت و حقوق دموکراتیک مردم، سنّتهای جنبش رهاییبخش مردم ایران در انقلاب مشروطه و جنبش ملی شدن صنعت نفت است که از ۳۰تیر سال ۱۳۶۰ تاکنون، شورا آن را نمایندگی میکند.
شورا درد و رنجی را که مردم ایران از ناکامی انقلاب مشروطیت، از کودتای ننگین ۲۸مرداد سال ۱۳۳۲ و از غارت دستآوردهای انقلاب ضدسلطنتی در بهمن سال ۱۳۵۷ تحمّل کردند، به نیروی مبارزه برای رهایی تبدیل کرد. بدین ترتیب هر قطره خونی که طی ۱۱۳سال گذشته در مبارزه علیه ارتجاع و استعمار از پیکر نهضت رهاییبخش مردم ایران بر زمین ریخته، در نیروی مبارزه علیه رژیم ولایتفقیه ذخیره شد. راست این است که از ۳۰تیر سال ۱۳۶۰، که شورا به ابتکار مسعود رجوی پایهگذاری شد، دستآوردهای انقلاب مشروطه و جنبش ملی شدن صنعت نفت و انقلاب ضدّ دیکتاتوری شاه، با وجود کلان توطئهها و فراز و نشیبهای بسیار و هزینههای گزافِ جانی و مالی، در این شورا نگاهبانی و اِحیا و فشرده شده است.
اکنون ۳۸سال پس از ۳۰خرداد سال ۱۳۶۰ و ۱۰سال پس از قیام ۳۰خرداد سال ۱۳۸۸ و متعاقب آن قیام ۶دی سال ۱۳۸۸(روز عاشورا) و دو سال پس از قیامهای دیماه ۱۳۹۶، شورا در حالی وارد سی ونهمین سال حیات خود میشود، که استبداد دینی حاکم بر کشور را به ضعیفترین وضعیتش رسانده و در مسیر سرنگونی سوق داده است.
راهنمای عمل ما طی ۳۸سال گذشته تکیه بر تضاد اصلی جامعه، یعنی تضاد بین مردم با رژیم حاکم و ضرورت قیام و سرنگونی استبداد دینی برای تحقّق حاکمیت ملی و مردمی بوده است. اعتلای بحران انقلابی طی دو سال گذشته و ناتوانی ولایت خامنهای در مهار جامعه و عصیان تودهها، صحّت راهی را که ما برگزیدهایم اثبات کرده است. تأکید بر همین نقشۀ راه و پرداخت هزینۀ آن، همچنین بیهوده بودن توهمپراکنی «اصلاحات از درون حاکمیت»، ایجاد ترس و توهّم در مورد «جنگ داخلی»، «تجزیۀ ایران» و «سوریهیی شدن» را برملا کرده است. در یک نگاه عمیق به قیامهای دیماه سال ۱۳۹۶ و در بالا گرفتن شعارهای «مرگ بر دیکتاتور»، «مرگ خامنهای»، «مرگ بر روحانی»، «مرگ بر اصل ولایتفقیه»، «آخوند خدایی میکند ـ ملت گدایی میکند»، «آخوندها حیا کنید ـ مملکتو رها کنید»،«اصلاح طلب، اصولگرا- دیگه تمومه ماجرا» و «میجنگیم، میمیریم، ایرانو پس میگیریم»، میتوان عصارۀ رزم زنان و مردان ایرانزمین در یک قرن گذشته و بهویژه در طی چهل سال حاکمیت ملّاها را دید.
این بزرگترین و پرشکوهترین پیروزی برای خلق در زنجیر ماست که بدون اغراق با فداکاریها و از جان گذشتگیهای زنان و مردان ایرانزمین و مقاومت سازمانیافتۀ آنان میسّر شده است.
از این رو، شورا وظیفۀ خود میداند که یاد و خاطرۀ همۀ زنان و مردانی را، که در ۱۱۳سال گذشته، برای استقلال و حاکمیت مردمی، برای دموکراسی و عدالت و برای نان، کار، آزادی به شهادت رسیدند، گرامی بدارد.
ما خاطرۀ زنده یاد محمّد سیدی کاشانی، عضو شورای ملی مقاومت و از مجاهدان پرسابقه، که بیش از نیم قرن زندگی خود را در مبارزۀ مداوم علیه دو دیکتاتوری شاه و شیخ و در راه آزادی و عدالت گذراند و یاد مجاهد خلق عبدالله جعفرزاده، عضو دیگر شورا، را گرامی میداریم و به مقاومت دلیرانۀ زندانیان سیاسی، که پرچم مقاومت و پایداری را برافراشته نگهداشتهاند، درود میفرستیم و همبستگی خود را با تمامی خانوادههای شهیدان و زندانیان سیاسی، که در راه و رسم آزادیخواهی فرزندان رشیدشان هستند، اعلام میکنیم.
شورا بهطور قاطع و مداوم از «مبارزات و خیزشهای مردمی، جنبشهای خاموشی ناپذیر و مستمرّ کارگران، معلّمان، کشاورزان، پرستاران، بازاریان و کسبه، جوانان و حرکتهای حقطلبانۀ ملیتها و مردم بپا خاسته در مناطق مختلف میهنمان، که در چار گوشۀ ایران درفش مبارزه برای سرنگونی استبداد دینی و تحقّق استقلال و آزادی و نفی هر گونه تبعیض جنسی، ملّی و مذهبی را، با قبول همۀ مخاطرات و هزینههای آن، برافراشته نگهداشتهاند، حمایت کرده و برای رساندن صدای این جنبشها به گوش عموم مردم ایران و جهان کوشیده است» (بیانیۀ سال قبل شورا).
شورا از تلاشهای خستگیناپذیر خانم مریم رجوی، رئیسجمهور برگزیدۀ شورا برای دوران انتقال حاکمیت به مردم ایران، در افشا و محکومیت بینالمللی جنایات سرکوبگرانه و موج اعدامها و شکنجه زندانیان، در حمایت کامل از قیام مردم ایران برای سرنگونی رژیم و در رویارویی با بنیادگرایی و تروریسمِ برخاسته از خلافت خمینی و خامنهای و همبستگی با ملتهای رنجدیده از این پدیدۀ شوم، قدردانی میکند.
در سال گذشته ادامۀ بحران انقلابی در جامعه، ضعف و فرو رفتن هر چه بیشتر رژیم در گرداب بحرانها و چالشهای داخلی و جهانی، فقدان ابتکارعمل ولیفقیه برای مهار این بحرانها، فَوران خشم اقشار گوناگون مردم، که خود را در هزاران حرکت اعتراضی نشان داد، تداوم وضعیت انفجاری جامعه، تشدید تضاد کمسابقه در هِرم قدرت و بالاخره، تکامل قطببندی سیاسی بین مقاومت سازمانیافته و استبداد دینی در زمینۀ سیاسی و اجتماعی، همچنان جریان داشت و مسیر تکامل خود را طی نمود.
در رزم روزانۀ مردم ایران برای رهایی از فقر و فلاکتی که گریبانگیر آنان شده، شورا به مداخلۀ جدّی برای به سرانجام رساندن این مبارزه از طریق سرنگونی رژیم ولایتفقیه و همۀ دستهبندیها و باندهای درونی آن و پیروزی انقلاب دموکراتیک مردم ایران اقدام کرد. شورا و مقاومت سازمانیافته بهعنوان نیروی اصلی برای سرنگونی رژیم و بهعنوان تنها آلترناتیو دموکراتیک برای انتقال حاکمیت به مردم، به مسئولیت خود عمل کرده و تحوّلات یک سال گذشته این موقعیت و مسئولیت را بیش از همیشه ضروری و برجسته کرده است.
رخدادهای یک سال گذشته در زمینۀ تشدید تضاد در درون هِرم قدرت، تشدید تضاد رژیم با کشورهای دیگر و اعتلای کم سابقۀ جنبشهای اجتماعی و همبستگی بینظیر مردمی با هموطنان سیلزده در استانهای مختلف کشور، نشان از آن دارد که جامعه در شرایط انقلابی قرار دارد و غلبه بر تمام فجایعی که محصول حاکمیت استبداد دینی است، با سرنگونی نظام جهل و جنایت حاکم بر کشور آغاز خواهد شد.
همچنان که مسئول شورای ملی مقاومت در پیام شمارۀ ۱۱ ارتـش آزادیبخـش مـلّی ایــران در ۱۲آبان ۱۳۹۷ اعلام کرد: «با گسستن بندهای مماشات و استمالت، که آخوندهای ضدّ بشر را سه دهه در ناز و نعمت فرو برده بود، وارد دوران آمادهباش می شویم. هر چند طول بکشد و هر چند نشیب و فراز داشته باشد، سرنگونی دشمن ضدبشری محتوم است. ارتش آزادی قبل از هر چیز باید عزم جزم کند و برای آمادهسازی خود در دریای شورش و انقلاب شیرجه بزند. شمشیرها را باید جلا و صیقل داد... اصل موضوع چیست؟ اصل موضوع را بهروشنی میتوان در شکافتن هستۀ قیامی دریافت که از دیماه ۱۳۹۶ سراپای رژیم را درنوردیده و به لرزه سرنگونی افکنده است. رژیم آخوندها در تمامیت و با تمام دسته بندیهایش بهطور کیفی تضعیف شده است. شرایط به عقب بر نمیگردد و آتش قیامها خاموشی نمیپذیرد».
شورای ملی مقاومت از طریق انتشار نتیجۀ بحثهای اجلاسهای میاندورهیی، از طریق روشنگریهای کمیسیونها و سازمانها و شخصیتهای عضو شورا و بهویژه از طریق سخنرانیها و موضعگیریهای خانم رجوی، مواضع خود را به اطلاع عموم رسانده است.
بیانیۀ حاضر، شرح اَهَمّ وقایع و جمعبندی و فشردهیی از ارزیابی ما پیرامون مهمترین تحوّلاتی است که با سرنوشت مردم و مقاومت سازمانیافتۀ ایران پیوند دارد.
فصل اول:
تعمیق بحران انقلابی، پس لرزههای قیام
۱- قیامهای سراسری دیماه سال ۱۳۹۶ آن چنان لرزهیی بر پیکر ولایت خامنهای انداخت که پس لرزهها و ادامۀ آن در یکسال گذشته برای حاکمیت بسی ترسناک تر از آن خیزشها بود. بدون هر گونه اغراق و گزافه گویی، آنچه بهطور عینی در صحنۀ جامعه وجود داشت، ما را به این نتیجه میرساند که سال ۱۳۹۷ برای رژیم ولایتفقیه سختترین و پرمخاطرهترین سال طی عمر ننگین رژیم بوده است. حاکمیت در محاصرۀ بحرانهای بیعلاج درونی و بیرونی دست و پا میزند، ولیفقیه نظام، جا به جا، بهخاطر اینکه در این سال سرنگون نشده به خودش و به کارگزاران و عمله و اَکَرۀ نظام در سپاه و بسیج تزریق روحیه میکند و همزمان برای سال ۱۳۹۸ هشدار میدهد که «همه باید حواسشان جمع باشد»!
خامنهای در یک سخنرانی برای خانوادههای قربانیان جنگ رژیم در سوریه میگوید: «نقشه های آمریکا در مورد ملّت ایران [بخوانید ولیفقیه نظام] لو رفته. نقشه یی که بتوانند آن را عمل بکنند و ضربه وارد کنند دیگر ندارند، هر کاری که میتوانستند کرده اند، نقشه های آینده شان هم لو رفته است. هدف و نقشۀ آمریکا با این کارهای اخیر ـ این کارهایی که در این یکی دو سال گذشته کردند که قلم درشتش تحریم همه جانبۀ اقتصادی است ـ و کارهایی که دارند میکنند، توطئههایی که دارند میکنند که مأموران مخصوصی برای مقابله با [رژیم] ایران میگذارند، به دشمنان گوناگون ایران ـ منافقین [مجاهدین خلق] و امثال اینها- کمک میکنند، این است که بلکه بتوانند به کمک تحریم و به کمککارهای ضدامنیتّی و مانند اینها در جمهوری اسلامی، در کشور عزیز ایران اسلامی [نظام] ما دو دستگی و اختلاف و جنگ داخلی و مشکلات ایجاد کنند؛ هدفشان این است، همۀ تلاش خودشان را هم در این راه مصرف کردند. اینها اوّل امسال که سال ۹۷ است - یا اندکی قبل از امسال، اوایل سالِ جاری مسیحی- اعلام کردند که ایران تابستان داغی خواهد داشت؛ مقصودشان این بود که ما در تابستان به سراغ ایران میرویم و نقشه های ما در ایران تحقّق پیدا خواهد کرد؛ یعنی همین اختلاف و دعوا و این را بکِش به خیابان و آن را بیاور در عرصه و بین این گروه با آن گروه، آن گروه با آن گروه دیگر، جنگ راه میاندازیم، دعوا راه میاندازیم؛ هدف شان این بود. به کوری چشم آنها تابستان امسال یکی از بهترین تابستانهای سال بود... اینکه اینها گفتند در سال ۹۷ ما چنین میکنیم، چنان میکنیم و نقشههایی را برای جمهوری اسلامی ابراز کردند -یعنی در واقع نقشه شان لو رفت- این ممکن است فریب باشد؛ ممکن است جنجال را برای سال ۹۷ بکنند، نقشه را برای سال ۹۸ بکشند؛ مِن باب مثال. همه باید حواس شان جمع باشد» (سایت خامنهای،۲۱آذر ۱۳۹۷).
۲- در بارۀ این روضهخوانی خامنهای دونکته به هم پیوسته قابل توجه است:
ـ اول آن که، خامنهای به دروغ مدّعی میشود که «تابستان امسال [۱۳۹۷] یکی از بهترین تابستانهای سال بود». این ادّعای مضحک با مرور رویدادهای تابستان سال گذشته برملا میشود. در سه ماهه تابستان ۱۳۹۷ نزدیک به سه هزار حرکت اعتراضی از جانب اقشار گوناگون جامعه در سراسر ایران صورت گرفت. بهطور مثال، در روز سهشنبه ۲۳مرداد، دور دوم اعتصاب سراسری رانندگان کامیون و خودروهای سنگین میان جادهیی پس از ۲۳روز متوالی و گسترش آن در ۲۰۰شهر از ۳۱استان کشور که با در نظر گرفتن تکرار اعتصاب در بسیاری از شهرها بیش از ۱۶۰۰روز را شامل میشود، پس از تحقّق برخی از خواستههای رانندگان بهطور موقّت پایان یافت.
همچنین در تابستان سال گذشته شاهد جنبش پرشور کشاورزان شرق اصفهان در ورزنه و... بودیم. یک نمونۀ برجسته آن در روز دوشنبه ۴تیر بود که کشاورزان ورزنه به تجمّعشان در میدان دروازه عباس این شهر ادامه دادند. سپس به تظاهرات در خیابانهای شهر پرداختند. زنان و دانشآموزان و فرزندان کشاورزان نیز در این تجمع و تظاهرات شرکت کرده بودند. شعار تظاهر کنندگان عبارت بود از:
«ای مردم ستمکش اتّحاد، اتّحاد/ روحانی دروغگو، زاینده رود ما کو؟/ میایستیم، میجنگیم حقمونو میگیریم» و...
وقتی خامنهای دشمن خارجی را برجسته میکند، میخواهد دشمن اصلی را که مردم ایران هستند لاپوشانی کند. خامنهای از همین دشمن میترسد و هشدار میدهد.
در توصیف «بهترین تابستان» در ولایت خامنهای و اتّفاقاتی که در صحنۀ اقتصادی و سیاسی کشور جریان داشت، همّتی، رئیس کل بانک مرکزی رژیم، که در همان تابستان (۳مرداد۹۷) روی کار آمد، روز ۱۸مرداد۹۸ به تلویزیون حکومتی گفت: «از این یک سالی که گذشته است واقعاً میتوانم بگویم ۶ماه اول سال شبها خوابم نمیبرد. اینکه بتوانیم آن فشاری که وجود دارد را کنترل کنیم. خود مردم میدانند نیمۀ تابستان به بعد ۹۷ چه اتفاقی در صحنۀ اقتصادی و سیاسی کشور افتاد» (تلویزیون رژیم، ۱۸مرداد۹۸).
نکتۀ دوم در روضهخوانی خامنهای، که آن هم یک دروغ بزرگ و چهل ساله است، نسبت دادن قیامهای مردم ایران به «نقشههای آمریکا»ست. برخلاف ادّعای خامنهای طی چهل سال گذشته همواره و بدون استثنا، سیاست آمریکا و کلیه قدرتهای جهانی در مورد رژیم ایران حمایت و مماشات با استبداد مذهبی بوده است؛ سیاستی که ده سال پیش در قیامهای سالهای ۱۳۸۸و ۱۳۸۹ در کف خیابان به شعار مردمی «اوباما! اوباما! یا با اونا یا باما»، راه برد و آمریکا در کنار «اونا» که همین خامنهای باشد، ایستاد و طی هشت سال بعد با دور زدن شش قطعنامۀ شورای امنیت، یک برجام با غنیسازی، همراه با یک میلیارد و هشتصد هزار دلار پول نقد و ۱۵۰میلیارد دلار غیرنقد هم رویش گذاشت.
در حال حاضر هم اگر چه به این سیاست مماشات در آمریکا ضربۀ جدّی وارد شده، ولی اصحاب آمریکایی آن همراه با تمامی قدرتهای جهانی دیگر با تمام قوا به آن چسبیدهاند و دولت کنونی آمریکا هم بارها گفته و میگوید که نه در پی جنگ با رژیم است، نه در پی تغییر رژیم.
۳- در حالی که مشوّقهای سیاست مماشات همراه با چشم بستن بر نقض حقوقبشر و قتلعام و اعدام و شلّاق و توحّش رسمی و قانونی شده در دیکتاتوری دینی آن قدر عیان است که حاجت به بیان ندارد، این ادّعای خامنهای که مخالفتهای جامعه را به «نقشه آمریکا» ربط میدهد، فقط تکرار مبتذل ترفند دیکتاتورهای به آخر خط رسیده است. شاه در برابر انقلاب و قیام به همین راه رفت. شیخ هم در مواجهه با بحران انقلابی و توفان قیام میگوید هیچ تحولی در جامعه علیه حاکمیت نیست؛ مگر اینکه ناشی از توطئۀ دشمن باشد!
این سیاست تبلیغاتی را مردم ایران از خمینی تا خامنهای به تعداد طلوع و غروب خورشید در چهار دهۀ گذشته تجربه کرده اند. باید یادآوری نمود که خمینی و خامنهای با این سیاست تبلیغاتی، چه جنایتها که علیه مخالفان حکومت طی این چهار دهه مرتکب نشده اند. این سیاست در واقع یک ناندانی اعمال دیکتاتوری برای ارتجاع آخوندی بوده و هست. تمام دستگاه و تدارکات و موقعیتهای تبلیغاتی، اعمّ از نماز جمعه و مسجد و رادیو و تلویزیون حکومت آخوندی در اختیار پیشبرد این خط علیه مردم و مخالفان ولایتفقیه بوده و هست.
با اینهمه، تبلیغات کلان حکومت برای لاپوشانی کردن دشمن واقعی و اصلی نظام، یعنی مردم ایران و مقاومت سازمانیافتۀ آنان، نتوانسته و نمیتواند فرسایش و اضمحلال رژیم ولایتفقیه در مقابل این مقاومت و تعمیق قیام و انقلابی را، که روزبهروز ضروریتر میشود، بپوشاند. این واقعیت آن قدر سترگ است که خود را نه فقط در سپهر سیاسی ایران از نگاه هر ناظر خارجی، بلکه حتی بر زبان ولیفقیه نیز تحمیل میکند.
ده سال پیش، وقتی که در قیامهای سال ۱۳۸۸ میلیونها تن از زنان و مردان ایرانزمین اتوریته ولایت خامنهای را در کف خیابان لَگَدمال کردند، ولیفقیه اعتراف کرد که مردم در حرکتی «ساختارشکنانه»، «اصل ولایتفقیه» را نشانه گرفتهاند. اوج جنبش تودهیی در سال ۱۳۸۸ در روز ۶دیماه (عاشورا) پُرشکوهترین جنبش مردمی تا آن تاریخ را با شعار «مرگ بر اصل ولایتفقیه، مرگ بر دیکتاتوری، مرگ بر خامنهای» در مقابل چشم همگان قرارداد. از آن پس تا روز ۷دی سال ۱۳۹۶، مردم ایران و بهویژه نیروهای کار و زحمت با هزاران حرکت اعتراضی کوچک و بزرگ، نظام جهل و جنایت ملاها را به چالش کشیدند.
خامنهای با سرکوبهای وحشیانه خیزشهای سال ۱۳۸۸ را مهار کرد. امّا خلق ما در روز ۷دیماه سال ۱۳۹۶یک بار دیگر مارش ظفرنمون آزادی را در پیکار علیه استبداد مذهبی شروع کرد. قیامهای ده روزه در سراسر ایران بیان مبارزاتی خواست مردم ایران برای رهایی از سُلطۀ نظام ولایتفقیه و تحقّق آزادی و عدالت بود. خشم مردم ایران در برابر سرکوبهای وحشیانه که از ۶دیماه ۱۳۸۸ آغاز شده بود، در روز ۷دی ۱۳۹۶به نقطه انفجار رسید. خیزشهای سراسری رعشه بر اندام رژیم انداخت و اراده مردم برای سرنگونی را به جهانیان اعلام کرد. خامنهای با مهار قیامهای سال ۱۳۸۸ باد کاشته بود و در دیماه سال ۱۳۹۶ توفانی مهیب درو کرد.
یک سال و نیم پس از روزهای پرشکوه نیمۀ اول دیماه ۱۳۹۶، جامعۀ ما همچنان در شرایط انقلابی قرار گرفته و تب و تاب تغییر تمامی پیکر جامعه را دربر گرفته است.
۴- واقعیتِ تعمیق بحران انقلابی در این ده سال خودش را بر زبان احمد عَلَم الهُدی، امام جمعه و نمایندۀ خامنهای در مشهد در روز ۷دی ۱۳۹۷ بدین گونه تحمیل کرده است: «فتنۀ ۸۸گذشت، ۹سال هم از آن سپری شد اما آن که مهم هست برای ما فتنه ۹۸هست که در سال دهم فتنه ۸۸هست. مقام معظّم رهبری در بعضی از فرمایشاتشان اخیراً فرمودند که استکبار جهانی و دشمن در سال ۹۷ که الآن هست، دارد زمینهسازیها و زمینه چینیهایی میکنند برای فتنۀ سال ۹۸ یعنی دشمن درصدد هست در سال ۹۸فتنه از نوع فتنه سال ۸۸ ایجاد کند، از الآن هم مشغول زمینهسازی برای آن فتنه است... یعنی همانطور که در فتنۀ ۸۸ دشمن در یک جریانی از اصل آن کسی که جریان به آن مربوط بود، عبور کرد و آمد مقابل رهبری ایستاد، در فتنۀ ۹۸ هم همین است. یعنی، در فتنۀ ۹۸نقشۀ دشمن این است، مشکلات معیشتی، مشکلات اقتصادی، ناتوانی مردم، استیصال قشر آسیبپذیر در عرصه زندگی، اینها، را وسیله کند که هیچکدام اینها مربوط به رهبری نیست، مربوط به سوءمدیریت مسئولان است، مربوط به سوء تدبیر کسانی است که در دولت و مجلس یا طرّاح و برنامهریزند یا مجریند. اینها را به حساب رهبری گذاشتند. از همین الآن هم مطلب را به حساب رهبری گذاشتند و در سال ۹۸هم این را وسیله کنند برای حمله به رهبری و ولایت، دو خصوصیت اول فتنۀ ۸۸ را دشمن در سال ۹۸تکرار کند».
در آن سوی طیف باندهای حکومتی هم، سعید حجاریان انباشت نارضایتی و تعمیق بحران را با سیل فروردین ۹۸ مقایسه میکند و در بارۀ طغیان تودهها و دچارشدن رژیم آخوندی به سرنوشت رژیم شاه هشدار میدهد: «غیرمترقبه بودن و پایش نشدن، در طبیعت، به سیل خیابانی و در سیاست، به حضور تودهیی میانجامد. وقایع دیماه ۱۳۹۶ شاهد این مثال است. چنانچه پیش از آن نقاط بحرانخیز و عوامل بحرانزا و همچنین مطالبات معوّق شناسایی میشد، اعتراضات دیماه قابل پیشبینی و مدیریت بود. پایش نشدن و تبعات را میتوان به انقلاب اسلامی نیز تعمیم داد. شاه تا مقطعی نسبت به آنچه در لایههای زیرین جامعه میگذشت بیاطلاع و یا بیتفاوت بود تا زمانی که یکباره اعلام کرد، "صدای انقلاب شما را شنیدم"»(مخبر نیوز، ۹فروردین۱۳۹۸).
حجاریان در نیمۀ مرداد ۹۸ به واقعیتی اذعان میکند که گواه تعمیق بحران انقلابی و اصالت قیامهای سراسری است که در شعارهای خود پایان ماجرای شیادانۀ «اصلاح طلب – اصولگرا » را اعلام کرد. او در هشداری به باند غالب حاکمیت، مینویسد: «اگر شرایطی به وجود بیاید و مانند کشورهای دموکراتیک پلاستیک گلخانه را بردارند و انتخابات شفاف شود و هیچگونه حمایتی صورت نگیرد، نه تو مانی و نه من! نه اصولگرایی باقی میماند و نه اصلاحطلبی» (سایت سازندگی، ۱۴مرداد ۱۳۹۸).