۱۳۹۸ خرداد ۲۲, چهارشنبه

فساد، جانمایه نظام ولایت!

                      فساد و اختلاس، رایج ترین کار برای سران رژیم
درباره کم و کیف فساد و گستردگی آن در دیکتاتوری حاکم بر ایران بسا افشاگریها شده و چه بسیار مطالب بکر و ناشنیده گفته‌شده اما گاهی اوقات آنچه که از درون نظام و از اعماق متعفن آن بیرون می‌زند آن‌چنان حیرت‌انگیز است که پای هر شنونده‌ای را به زمین می‌چسباند!

هنگامی که چندی پیش صفایی فراهانی (یکی از کارگزاران رژیم) در جریان یک جنگ باندی دست رقبایش را رو کرد و توضیح داد برای اندوختن ثروتی معادل یک اختلاس سه هزار میلیاردی به ۲۵۰۰سال پس‌انداز کردن مستمر و بلاانقطاع ماهانه ۱۰۰میلیون تومان نیاز است! حالا حساب کنید برای به‌دست آوردن یک قلم ۱۵۰هزار میلیارد تومان پول قاچاق به چه مدت زمان و ماهانه چه‌ اندازه پس‌انداز کردن نیاز است؟ برق خیلی‌ها را که فکر می‌کردند عمق فساد رژیم را شناخته‌اند، گرفت!‌ و تازه فهمیدند که هنوز عمق تباهی رژیم را نشناخته‌اند.

بی‌تردید عمر حضرت نوح (که می‌گویند هزار سال بوده) با عمر تمام نوه و نتیجه‌هایش هم کفاف جمع‌آوری چنین پولی را نمی‌دهد، چه رسد به افراد عادی که «هشت‌شان گروی نه‌شان است»!

در چنین مملکتی باید اما وضع خیلی خراب‌تر از اینها باشد که صادق کوشکی نامی از نظریه‌پردازان سوپر راست نظام بیاید و بگوید اگر حتی کنار آمدن با اسراییل محتمل باشد اما ریشه‌کن کردن فساد حاکم بر اقتصاد کشور و جاری در تار و پود نظام، مقدور نیست!
اسراییل، صادق کوشکی و فساد!
در جدیدترین نمونه از این دست صحبت‌ها همان‌طور که یادآوری شد محمدصادق کوشکی در مصاحبه با یک سایت حکومتی به اسم «دیپلماسی ایرانی» نکاتی را مطرح کرده که عمق فاجعه حاکمیت فساد بر نظام مقدس! ولایت فقیه را نشان می‌دهد.

وی اخیراً همصدا با برخی دیگر از تحلیلگران حکومتی در رابطه با وضعیت رژیم، قبل از نشان‌دادن تهدید خارجی بر روی تهدید داخلی دست گذاشته که گرچه برای اولین بار نیست اما سخنان اخیر او صریح‌تر از تمامی آن چیزهایی است که پیش از او مطرح شده‌ است.

محمدصادق کوشکی در گفتگو با سایت دیپلماسی ایرانی به تاریخ ۱۹خرداد ۹۸ از جمله درباره مشکلات اساسی نظام، فلش را رو به داخل کشور برگردانده و گفته است:

«مادامی که فسادهای گسترده و کلان ریشه‌کن نشود و با یک مدیریت انقلابی به سمت تولید و خودکفایی پیش نرویم، حتی اگر مناسبات ما با اروپا و آمریکا بهبود یابد و در یک فرض محال، حتی مشکلات ما با اسراییل هم حل شود، هیچ‌گونه اتفاق مثبتی در حوزه اقتصاد و معیشت داخلی روی نمی‌دهد. در یک جمله کانون مشکلات ما در داخل است، نه در خارج؛ بهتر است به جای این شانتاژها فکری برای حل مشکلات در داخل بکنیم».

 این شاید برای اولین بار باشد که یک کارگزار اسم و رسم‌دار رژیم عمداً یا سهواً با اسم بردن از عادی‌سازی رابطه با اسراییل! عنوان می‌کند که حتی اگر در یک فرض محال مشکلات نظام با اسراییل هم حل شود اما مشکل معیشتی مردم حل نشود هیچ مسأله‌یی حل نخواهد شد چرا که فساد حاکم بر اقتصاد کشور اجازه چنین کاری را نمی‌دهد!

کوشکی صراحتاً گفته است کانون مشکلات نظامشان در «داخل» است.

فارغ از این‌که کوشکی ریشه مشکل را صرفاً اقتصادی تلقی کرده است و این البته گرچه حقیقتاً یک مشکل ریشه‌یی است اما از این مشکل ریشه‌یی‌تر هم وجود دارد و آن حاکمیت دیکتاتوری آخوندها و پاسداران است که تنها با خلع‌ید از این نظام و پاسدارانش حل خواهد شد، همان‌ که اینک در مطالبات مردم ایران نقش درجه اول پیدا کرده است:
برقراری یک حاکمیت دموکراتیک و مردمی.
 جواد منصوری، باران طلا و باز هم فساد!
آنچه که صادق کوشکی رویش دست گذاشته البته روشن‌تر از آن است که برای کشفش نیاز به میکروسکوپ و ذره‌بین باشد! به‌عنوان نمونه پیش از او هم بسیاری از هم ریش‌هایش به همین کشف نایل شده و آنرا اعلام هم کرده بودند. به‌عنوان نمونه پیش از او و روشن‌تر از او، جواد منصوری از بنیانگذاران سپاه جنایتکار پاسداران رژیم بود که آذرماه ۹۲به صراحت به رسوخ فساد در اعماق وجود رژیم اشاره کرده و گفته بود:

«اوضاع کشور ما بهتر از این نخواهد شد و مسایل ما حل نمی‌شود، زیرا که اصل مشکلات ما مربوط به داخل است، یعنی اگر از آسمان ایران طلا هم ببارد اما ما شایسته‌سالاری و حاکمیت قانون را نداشته باشیم… وضع همین است و این طور نیست که فکر کنید اگر فردا آقای ظریف توافق نهایی را امضا کند و غرب هم به وعده‌هایش عمل کند تمامی مشکلات ما هم رفع می‌شود».

پاسدار جواد منصوری در همان مصاحبه با تأکید بر اهمیت و تعیین‌کنندگی وضعیت داخلی رژیم اضافه کرده بود:

«وقتی با طرف خارجی به پای میز مذاکره می‌نشینیم، طرف مقابل به صحبت‌های ما نگاه نمی‌کند بلکه به وضعیت داخلی اقتصادی و اجتماعی و سیاسی کشور نگاه می‌کند. بنده در سال ۱۳۶۷به پاکستان رفتم تا با ضیاءالحق مذاکره کنم و همزمان با مذاکره، فاو را از دست دادیم و وقتی داشتیم با ضیاالحق صحبت می‌کردم ایشان دیگر به حرفهایم گوش نکرد و صریحاً به بنده گفت که شما فاو را از دست دادید! بنابراین طرفهای ما یک تحلیل نسبتاً مبسوط و واقع‌بینانه از وضعیت داخلی کشور ما دارند و ما خیال می‌کنیم که آنها چیزی نمی‌دانند»!

 برآورد خارجی‌ها از وضعیت نظام
بی‌سبب نیست که در جنگ با آخوندها، طرف حسابهای خارجی دستشان را درست روی مقوله اقتصاد گذاشته و به جای جنگ نظامی به جنگ اقتصادی روی آورده‌اند که ضعیف‌ترین نقطه نظام است و دست نهادن به هر جای آن، معادل بازگشودن سر یک دمل چرکین فساد و جرم و تباهی است که آخوندها سالیان سال در خفا آن را متکاثف کرده‌اند و اینک با یک نیشتر کوچک متلاشی شده و اطرافش را به‌شدت آلوده می‌کند، مگر این‌که کل کالبد پلید این رژیم منحوس با همه دمل‌های چرکینش به زباله‌دان تاریخ افکنده شود کاری که مردم، مقاومت مردم ایران با شوراهای مردمی و کانون‌های شورشی اینک دست‌اندرکار آن هستند.
مطالب مرتبط:
روایتی دیگر از افزایش فقر و شکاف طبقاتی
تابلوی فساد به قلم نخبگان نظام
دامنه و عمق فساد حاکمیت ولایت فقیه از کجا تا به کجاست؟