متعاقب تشدید تحریمها و بستن راه های فروش نفت، آخوندها که نه توان جنگ و نه جرات مذاکره در شرایط موجود را دارند، ناچار و ناگزیر برای فرار از وضعیت فعلی، متوسل به منفجر کردن نفتکش ها و استفاده از مزدوران جیره مواجب بگیر خود در یمن برای حمله به تاسیسات نفتی عربستان و درعراق جهت ایجاد عملیات محدود و ایذایی شده اند.
از سوی دیگر هم تهدید کرده اند که از برجام خارج خواهند شد و تولید اورانیوم و سطح غنی سازی را افزایش خواهند داد.
آنها پهپاد آمریکایی را در شرایطی سرنگون کرده اند که بنا بر ادعای فرمانده هوا-فضای سپاه، می توانسته اند همان زمان یک هواپیمای دیگر امریکا را نیز با سی و پنج سرنشین مورد هدف قرار دهند، اما از انجام اینکار امتناع ورزیده اند. به این دلیل که از خطوط قرمز آمریکا یعنی حمله به نیروهای نظامی و یا شخصی آنها کاملا مطلعند و این تنها عامل بازدارندۀ آنها در خصوص زدن هواپیمای مذکور بوده است.
اهداف رژیم از انجام اینگونه عملیات کاملا روشن و مشخص است.
یک: می خواهند به هر طریق ممکن به نیروهای در حال ریزش خود، روحیه بدهند و مرهمی بر زخم دلسردیها و نومیدی هایی که گریبانشان را گرفته، بگذارند.
دو: در میان کشورهای همسایه، همچنان جو رعب و وحشت و تهدید را زنده نگه دارند.
سه: با انجام عملیات محدود، نظیر منفجر کردن نفتکش ها یا حمله به تاسیسات نفتی در عربستان، بر قیمت نفت تاثیر گذاشته و آنرا به حدی بالا ببرند که تمامی کشورهای مصرف کننده را در مقابل دولت آمریکا قرار دهند.
چهار: رئیس جمهور آمریکا را وادار به اشتباهی در این شرایط کنند که بر روند انتخابات آیندۀ ریاست جمهوری، تاثیر مطلوب به نفع رژیم بگذارد.
دولتمردان آمریکا همانگونه که بارها هم اعلام و تاکید کرده اند، خواهان جنگ نیستند. اصولا نیازی هم به جنگ ندارند. وقتی که می توانند بدون شلیک حتی یک گلوله، نفسهای حکومت را با تحریمها و وارد کردن سپاه و سایر نهادهای اصلی حکومت در لیست تروریستی، اینگونه به شماره بیاندازند، عقل و اقتصاد و سیاست حکم می کنند که همین روش و رویه را تا به آخر ادامه دهند.
آخوندها هم به خوبی بر این نکته واقفند. اگر گهگاه دست به عملیات محدود و پراکنده در عراق و عربستان و بر علیه نفتکشها می زنند، دقیقا به همین دلیل است که می دانند آمریکا نمی خواهد حداقل در شرایط کنونی وارد یک جنگ تمام عیار با حکومت بشود.
در این میان به نظر می رسد که سردمداران دیکتاتوری آخوندی و در راس آنها سید علی خامنه ای دچار یک اشتباه محاسباتی مرگبار شده اند. آنها با تدبیرات نابخردانه ای که تاکنون از سر ناچاری به کار گرفته اند، موجبات یک «اجماع جهانی» بر علیه رژیم را به وجود آورده اند. عکس العملهای کشورهای اروپایی و خصوصا اعزام نیروهای انگلیسی به خلیج فارس و قرار گرفتن آنها در کنار نیروی دریایی امریکا، موید این نکته می باشد.
راهکار دیگر رژیم در این شرایط یعنی تهدیدات آنها مبنی بر خروج از برجام و تولید اورانیوم با سرعتی چهار برابر قبل که به معنای عبور از سقف تعیین شدۀ سیصد کیلو گرم و بالا بردن سطح غنی سازی تا بیست درصد می باشد نیز نه تنها گره ای از کار فرو بستۀ رژیم نگشود که از یک طرف بیش از پیش بر ناکارآمدی توافق برجام جهت جلوگیری کامل از دستیابی حکومت ترور و وحشت به سلاح های هسته ای، پرده برداشت و از سوی دیگر اروپایی ها هشدار دادند که اقداماتی از این قبیل باعث بازگشت گستردۀ تحریمها از سوی آنان خواهد شد. آش رژیم به قدری شور بود که حتی چینی ها و روس ها نیز در این زمینه به آخوندها هشدار دادند.
نیاز به توضیح نیست که یک «اجماع جهانی» در خصوص حکومت فاسد، سرکوبگر و پدرخواندۀ تروریسم جهانی، می تواند بر روند سرنگونی و جمع کردن بساط آخوندها از ایران و سراسر منطقه، تاثیر به سزایی گذاشته و به نابودی سریعتر آنها منجر شود.
بنابراین ام القرای رعب و وحشت و ترور و اختلاس، امروز در مردابی گرفتار آمده که هر چه بیشتر برای خروج از آن تلاش و تقلا می کند، بیشتر فرو می رود.
در این میان از نقش و عزم و ارادۀ مردم به پا خاستۀ ایران برای سرنگونی این رژیم ضد بشری نباید غافل شد. اگر رژیم منفوری که بنیانگذار جنایتکارش جنگ را «نعمت» توصیف می کرد، امروز دل به دریا نمی زند و آتش جنگ خانمانسوز دیگری را بر نمی افروزد، دقیقا به دلیل وجود مردمی است که به سر تا پای حکومت به شکل یک اشغالگر وحشی و ددمنش می نگرند.
ولی فقیه رژیم درمانده، به خوبی می داند که در صورت وقوع جنگ، تمامی مراکز نظامی و هسته ای مورد هدف قرار خواهند گرفت. مضافا بر اینکه مقاومتی پایدار و منسجم نیز وجود دارد که در یاری رساندن به مردم و قیام آنها همانند گذشته از هیچ کوششی دریغ نخواهد کرد.
سردمداران حکومت پیش از آنکه از آتش جنگنده ها و موشکهای شلیک شده از سوی ناوها و زیر دریایی ها، هراس داشته باشند، از آتش خشم و انتقام خلقی خبر دارند که مترصد فرصت است تا شرّ آنها و پاسداران جنایتکارشان را برای همیشه از سر ایران و ایرانی و منطقه و سراسر جهان، کم و دفع نماید.
روز شمار مرگ و نابودی یک رژیم فاشیستی – مذهبی آغاز شده است. «تابستان داغ» حکومت ولایت فقیه در راه است.
از سوی دیگر هم تهدید کرده اند که از برجام خارج خواهند شد و تولید اورانیوم و سطح غنی سازی را افزایش خواهند داد.
آنها پهپاد آمریکایی را در شرایطی سرنگون کرده اند که بنا بر ادعای فرمانده هوا-فضای سپاه، می توانسته اند همان زمان یک هواپیمای دیگر امریکا را نیز با سی و پنج سرنشین مورد هدف قرار دهند، اما از انجام اینکار امتناع ورزیده اند. به این دلیل که از خطوط قرمز آمریکا یعنی حمله به نیروهای نظامی و یا شخصی آنها کاملا مطلعند و این تنها عامل بازدارندۀ آنها در خصوص زدن هواپیمای مذکور بوده است.
اهداف رژیم از انجام اینگونه عملیات کاملا روشن و مشخص است.
یک: می خواهند به هر طریق ممکن به نیروهای در حال ریزش خود، روحیه بدهند و مرهمی بر زخم دلسردیها و نومیدی هایی که گریبانشان را گرفته، بگذارند.
دو: در میان کشورهای همسایه، همچنان جو رعب و وحشت و تهدید را زنده نگه دارند.
سه: با انجام عملیات محدود، نظیر منفجر کردن نفتکش ها یا حمله به تاسیسات نفتی در عربستان، بر قیمت نفت تاثیر گذاشته و آنرا به حدی بالا ببرند که تمامی کشورهای مصرف کننده را در مقابل دولت آمریکا قرار دهند.
چهار: رئیس جمهور آمریکا را وادار به اشتباهی در این شرایط کنند که بر روند انتخابات آیندۀ ریاست جمهوری، تاثیر مطلوب به نفع رژیم بگذارد.
دولتمردان آمریکا همانگونه که بارها هم اعلام و تاکید کرده اند، خواهان جنگ نیستند. اصولا نیازی هم به جنگ ندارند. وقتی که می توانند بدون شلیک حتی یک گلوله، نفسهای حکومت را با تحریمها و وارد کردن سپاه و سایر نهادهای اصلی حکومت در لیست تروریستی، اینگونه به شماره بیاندازند، عقل و اقتصاد و سیاست حکم می کنند که همین روش و رویه را تا به آخر ادامه دهند.
آخوندها هم به خوبی بر این نکته واقفند. اگر گهگاه دست به عملیات محدود و پراکنده در عراق و عربستان و بر علیه نفتکشها می زنند، دقیقا به همین دلیل است که می دانند آمریکا نمی خواهد حداقل در شرایط کنونی وارد یک جنگ تمام عیار با حکومت بشود.
در این میان به نظر می رسد که سردمداران دیکتاتوری آخوندی و در راس آنها سید علی خامنه ای دچار یک اشتباه محاسباتی مرگبار شده اند. آنها با تدبیرات نابخردانه ای که تاکنون از سر ناچاری به کار گرفته اند، موجبات یک «اجماع جهانی» بر علیه رژیم را به وجود آورده اند. عکس العملهای کشورهای اروپایی و خصوصا اعزام نیروهای انگلیسی به خلیج فارس و قرار گرفتن آنها در کنار نیروی دریایی امریکا، موید این نکته می باشد.
راهکار دیگر رژیم در این شرایط یعنی تهدیدات آنها مبنی بر خروج از برجام و تولید اورانیوم با سرعتی چهار برابر قبل که به معنای عبور از سقف تعیین شدۀ سیصد کیلو گرم و بالا بردن سطح غنی سازی تا بیست درصد می باشد نیز نه تنها گره ای از کار فرو بستۀ رژیم نگشود که از یک طرف بیش از پیش بر ناکارآمدی توافق برجام جهت جلوگیری کامل از دستیابی حکومت ترور و وحشت به سلاح های هسته ای، پرده برداشت و از سوی دیگر اروپایی ها هشدار دادند که اقداماتی از این قبیل باعث بازگشت گستردۀ تحریمها از سوی آنان خواهد شد. آش رژیم به قدری شور بود که حتی چینی ها و روس ها نیز در این زمینه به آخوندها هشدار دادند.
نیاز به توضیح نیست که یک «اجماع جهانی» در خصوص حکومت فاسد، سرکوبگر و پدرخواندۀ تروریسم جهانی، می تواند بر روند سرنگونی و جمع کردن بساط آخوندها از ایران و سراسر منطقه، تاثیر به سزایی گذاشته و به نابودی سریعتر آنها منجر شود.
بنابراین ام القرای رعب و وحشت و ترور و اختلاس، امروز در مردابی گرفتار آمده که هر چه بیشتر برای خروج از آن تلاش و تقلا می کند، بیشتر فرو می رود.
در این میان از نقش و عزم و ارادۀ مردم به پا خاستۀ ایران برای سرنگونی این رژیم ضد بشری نباید غافل شد. اگر رژیم منفوری که بنیانگذار جنایتکارش جنگ را «نعمت» توصیف می کرد، امروز دل به دریا نمی زند و آتش جنگ خانمانسوز دیگری را بر نمی افروزد، دقیقا به دلیل وجود مردمی است که به سر تا پای حکومت به شکل یک اشغالگر وحشی و ددمنش می نگرند.
ولی فقیه رژیم درمانده، به خوبی می داند که در صورت وقوع جنگ، تمامی مراکز نظامی و هسته ای مورد هدف قرار خواهند گرفت. مضافا بر اینکه مقاومتی پایدار و منسجم نیز وجود دارد که در یاری رساندن به مردم و قیام آنها همانند گذشته از هیچ کوششی دریغ نخواهد کرد.
سردمداران حکومت پیش از آنکه از آتش جنگنده ها و موشکهای شلیک شده از سوی ناوها و زیر دریایی ها، هراس داشته باشند، از آتش خشم و انتقام خلقی خبر دارند که مترصد فرصت است تا شرّ آنها و پاسداران جنایتکارشان را برای همیشه از سر ایران و ایرانی و منطقه و سراسر جهان، کم و دفع نماید.
روز شمار مرگ و نابودی یک رژیم فاشیستی – مذهبی آغاز شده است. «تابستان داغ» حکومت ولایت فقیه در راه است.