خوش بود گر محک تجربه آید به میان
تا سیه روی شود هر که در او غش باشد
حافظ
جای تردید نیست که اتفاقات بین المللی اعم از منفی یا مثبت روی سرنوشت ملت های تحت ستم و سیطره استبداد و جنبش های آزادیبخش تأثیر مستقیم دارد. این امر ضروری و بدیهی جای هیچ انکاری نیست مگر بی عملان زمینگیر سیاسی و خائنان مزور دو چهره و ماهیت سیاسی پنهان کن.
سالیان متمادی، ما شاهد اتفاقات و تصمیماتی بودیم که همواره به نفع رژیم و طبعا به زیان مردم ایران و نیروی پیشرو آن یعنی مقاومت سرفراز ایران تمام می شد. عنصر شگفت انگیز و بی نظیر مجاهد خلق را نمی گویم که عظیم کوهواره یی از صبر و کوشش مداوم است. ضعیفی چون خود را می گویم که با آنکه آن شرایط به شدت نامساعد خللی در اراده و تصمیم ایستادگی ایجاد نمی کرد اما روح حساس آزرده می شد. و این آزردگی گاه به جایی می رسید که دیگر با خود گفتگو نمی کردم بلکه فریاد می کشیدم. شادمانا که ورق برگشت و بادهای مسموم گزنده راه خانه دشمن را در پیش گرفت. از وقتی که شیخک جن جلاد طرار خامنه یی، تحریم شده چنان توفانی از حیرت و وحشت سراپای کج و کوله رژیم را گرفته که آن سرش ناپیدا. در جریان خبرها هستید و می بینید که اصلاح طلب و تندرو سیاسی نمایشی فریبکارانه بیش نبوده است. امروز که طناب به گردن چارودارشان افتاده، جیغ همه شان درآمده است. اگر از جهت سیاسی این جناح بندی واقعی بود و بنا به تبلیغات سالیان که خامنه یی جناح تندرو را نمایندگی می کند، می بایست اصلاح طلب واقعی بشکن بزند، از شادی برقصد نه آنکه عزا بگیرد. پس همه چیز کل این جماعت دروغ و شعبده بوده و هست.
و اما در خارج کشور از مقامات و مسئولان و دیپلمات های سابق جز اینکه نشان می دهند انتظاری دیگر نمی رفت. اینها آمده بودند برای چنین مواقعی، آمده بودند تا با انتقاد و مخالف خوانی علیه بعضی از کردارهای رژیم، به عنوان اپوزیسیون از خارجی دل ببرند و به حساب خام خودشان، خار راه مقاومت ایران شوند. نقش هوو بازی کردن به عهده آنان بود که هیچ مبارز و ایرانی ضد رژیم را نمی توانست گول بزند.
روی سخن این نوشتار دلقکان سیاسی ول معطلی همچون ابوالحسن بنی صدر است. این آغا هم از تحریم شدن خامنه یی، جیغ و دادش بلند شده اما به حساب خام خود با رندی و تاکتیک های ریاست جمهور سابق بودن. بخش هایی از گفتارهای او با بخش فارسی رادیو فرانسه می آورم تا ببینید این بابا که لابد خود را خیلی زرنگ هم می پندارد چگونه لقمه مخالفت با تحریم خامنه یی دور سر نامبارکش می چرخاند تا بلکه بوی افتضاح آن گرفته شود. او می گوید: «این اقدام هیچ بُردی ندارد» معلوم نیست از نظر او بُرد چه معنا و اثر دارد. ما و جهانیان اثرات فلج کننده آن را می بینیم و اگر نابینا هم بودیم از داد و فغان های مقامات و مسئولان رژیم می شنیدیم. حالا ببینیم از نظر بنی صدر که هنوز در نشئه توهم سیزده میلیون رأی روزگار را سپری می کند، چرا تحریم سردسته جنایتکاران و دزدان؛ بُردی ندارد؟ او می گوید: «اگر یک مقام که از نظر اخلاقی مورد احترام جهانیان است چنین اقدامی می کرد توجیه پذیر بود و هدف او برای بی اعتبار کردن رژیم اسلامی اثربخش بود...»!! به این می گویند خلط مبحث یا گریز از مرکز مسئله. آغا سلسله تحریم ها و از جمله خامنه یی را از موضع سیاسی و اقتصادی نمی بیند. قضیه را می برد سر کلاس درس اخلاق تا اخلاقی ش کند. لابد صاحب اخلاقانی مثل اوباما و بیل کلینتون خیلی اخلاقی باید پای تحریم امضا می گذاشتند تا توجیه پذیر شود. مرد ناحسابی! خودت فهمیدی که چه گفته یی؟ من می دانم دردت از کجاست که تا پای خود را نادان سیاسی معرفی کردن ایستاده یی. تحریم ها ارکان رژیم را بلرزه درآورده، دست کمپانی ها و کارتل های بزرگ استعماری را با زیان از چپاول منافع و منابع ملی کوتاه کرده. ولوله یی به جان اتحادیه اروپا انداخته و ... و تو را از بیم سرنگونی به اراجیف گفتن واداشته. و ما حالا معنی «بُرد» ی که منظور نظر باطنی ات که همانا سرنگونی ست دریافتیم. یعنی تحریم خامنه یی نقشی در سقوط رژیم نخواهد داشت!. خواننده عزیز توجه کند که بنی صدر برای خامنه یی اعتبار قائل است می گوید: «دونالد ترامپ در شرایط و موقعیتی قرار ندارد که با تحریم آقای خامنه یی موجب بی اعتبار شدنش شود.» من نمی گویم شما به این عوضی بگویید که خواب خوش! سال هاست که خامنه یی و نظام ولایت فقیه او مشروعیت ملی و جهانی خود را از دست داده و بی اعتبارتر از هیتلر، موسولینی، فرانکو و سالازارها شده است. جهان سرمایه برای ریش و پشم خامنه یی رو به ایران نیاوردند و نمی آورند. تو اقتصاد خوانده یی، برای سود، برای صدای چوب حراج رفتند و هنوز با سماجت توسط سیاستمداران کارگزارشان به دنبال بازار دیروز هستند. بی اخلاقی آقای ترامپ از بهم ریختن این میز بی مودی ست. جهانیانی که از نظر تو و امثال تو، آقای ترامپ پیش شان بی اخلاق و بی اعتبار است به قول استاد دکتر منوچهر هزارخانی این «تجار محترم» هستند. گویی انتخاب ترامپ، آبی بود که در خوابگه مورچگان افتاد. بنی صدر در مصاحبه با رادیو فرانسه چنین ادامه می دهد: «این اقدام دونالد ترامپ می تواند نتیجه عکس داشته باشد و توده هایی از مردم مسلمان حتا در خود ایران نیز به آقای خامنه یی به عنوان شخصی که در برابر آمریکا ایستاده مشروعیت بدهند». زهی بی شرمی و وقاحت در درماندگی و استیصال سیاسی. آن توده های مسلمان همان حزب اللهی ها هستند، همان فرصت طلبانی هستند که از قِبل این رژیم به ثروت ها رسیده اند. حیف که در ایران نماندی وگرنه تو هم بی نصیب نمی ماندی. مرد ناحسابی ژست ضد آمریکایی گرفتن از خمینی دجال تا به امروز به اشکال گوناگون ادامه داشته است و تازگی ندارد. خامنه یی برایش سخت نیست اگر بیل کلینتون، بوش پسر، اوباما یا جان کری و جو بایدن در کاخ سفید باشند. نه پرچم آمریکا به آتش کشیده می شود و نه صدای مرگ بر آمریکا شنیده می شود و نه امثال تو آنقدر جوش می آورند که موجب زوال عقل سیاسی شود. سابقه مبارزه تو در خارج کشور بوده است. زمانی که تو در تهران دانشجو بودی، من هم دانشجو در شیراز بودم. در دستگیری های سال 41 جزو دستگیرشدگان بودی یک شب آری فقط یک شب در بازداشت بودی تا تلفن ابوی آیت ... بنی صدر از همدان به مقامات، تو را آزاد کردند. ما در شیراز جایت خالی در زندان هنگ نوزده آب خنک می خوردیم و به ریش امثال تو می خندیدیم. بعد از سال ها در نشریه ات ملاتاریا ملاتاریا کردن تازه دستت را رو کرده یی. امروز شیخک جن جلاد طرار بنام خامنه یی را با اعتبار جا می زنی. چرا؟ می ترسی رژیم به دست مردم و مجاهدین خلق و مبارزان راستین ساقط شود. و سر امید و انتظارت بی کلاه بماند. تو و انواع دیگر تو با لحن های الوان یک درد مشترک دارید و آن مبادا که مقاومت ایران پیروز شود. آقای ترامپ هم اگر دوستان مقاومت ایران دور و بر خود نداشت بداخلاق نبود. از این ببعد اعتقاد و اعتماد من به مجاهدین خلق بیشتر از پیش می شود و مطمئن تر که آن عزیزان بی دلیل انگ به کسی نمی زنند. به راستی از ترس سرنگونی رژیم چه قشنگ نقاب از چهره برمی افکنید. اما بدانید که در قیام سراسری خلق این پیکار گران جان برکف هستند که تعیین کننده می شوند و نه کف های مردابی در داخل و خارج کشور.
تا سیه روی شود هر که در او غش باشد
حافظ
جای تردید نیست که اتفاقات بین المللی اعم از منفی یا مثبت روی سرنوشت ملت های تحت ستم و سیطره استبداد و جنبش های آزادیبخش تأثیر مستقیم دارد. این امر ضروری و بدیهی جای هیچ انکاری نیست مگر بی عملان زمینگیر سیاسی و خائنان مزور دو چهره و ماهیت سیاسی پنهان کن.
سالیان متمادی، ما شاهد اتفاقات و تصمیماتی بودیم که همواره به نفع رژیم و طبعا به زیان مردم ایران و نیروی پیشرو آن یعنی مقاومت سرفراز ایران تمام می شد. عنصر شگفت انگیز و بی نظیر مجاهد خلق را نمی گویم که عظیم کوهواره یی از صبر و کوشش مداوم است. ضعیفی چون خود را می گویم که با آنکه آن شرایط به شدت نامساعد خللی در اراده و تصمیم ایستادگی ایجاد نمی کرد اما روح حساس آزرده می شد. و این آزردگی گاه به جایی می رسید که دیگر با خود گفتگو نمی کردم بلکه فریاد می کشیدم. شادمانا که ورق برگشت و بادهای مسموم گزنده راه خانه دشمن را در پیش گرفت. از وقتی که شیخک جن جلاد طرار خامنه یی، تحریم شده چنان توفانی از حیرت و وحشت سراپای کج و کوله رژیم را گرفته که آن سرش ناپیدا. در جریان خبرها هستید و می بینید که اصلاح طلب و تندرو سیاسی نمایشی فریبکارانه بیش نبوده است. امروز که طناب به گردن چارودارشان افتاده، جیغ همه شان درآمده است. اگر از جهت سیاسی این جناح بندی واقعی بود و بنا به تبلیغات سالیان که خامنه یی جناح تندرو را نمایندگی می کند، می بایست اصلاح طلب واقعی بشکن بزند، از شادی برقصد نه آنکه عزا بگیرد. پس همه چیز کل این جماعت دروغ و شعبده بوده و هست.
و اما در خارج کشور از مقامات و مسئولان و دیپلمات های سابق جز اینکه نشان می دهند انتظاری دیگر نمی رفت. اینها آمده بودند برای چنین مواقعی، آمده بودند تا با انتقاد و مخالف خوانی علیه بعضی از کردارهای رژیم، به عنوان اپوزیسیون از خارجی دل ببرند و به حساب خام خودشان، خار راه مقاومت ایران شوند. نقش هوو بازی کردن به عهده آنان بود که هیچ مبارز و ایرانی ضد رژیم را نمی توانست گول بزند.
روی سخن این نوشتار دلقکان سیاسی ول معطلی همچون ابوالحسن بنی صدر است. این آغا هم از تحریم شدن خامنه یی، جیغ و دادش بلند شده اما به حساب خام خود با رندی و تاکتیک های ریاست جمهور سابق بودن. بخش هایی از گفتارهای او با بخش فارسی رادیو فرانسه می آورم تا ببینید این بابا که لابد خود را خیلی زرنگ هم می پندارد چگونه لقمه مخالفت با تحریم خامنه یی دور سر نامبارکش می چرخاند تا بلکه بوی افتضاح آن گرفته شود. او می گوید: «این اقدام هیچ بُردی ندارد» معلوم نیست از نظر او بُرد چه معنا و اثر دارد. ما و جهانیان اثرات فلج کننده آن را می بینیم و اگر نابینا هم بودیم از داد و فغان های مقامات و مسئولان رژیم می شنیدیم. حالا ببینیم از نظر بنی صدر که هنوز در نشئه توهم سیزده میلیون رأی روزگار را سپری می کند، چرا تحریم سردسته جنایتکاران و دزدان؛ بُردی ندارد؟ او می گوید: «اگر یک مقام که از نظر اخلاقی مورد احترام جهانیان است چنین اقدامی می کرد توجیه پذیر بود و هدف او برای بی اعتبار کردن رژیم اسلامی اثربخش بود...»!! به این می گویند خلط مبحث یا گریز از مرکز مسئله. آغا سلسله تحریم ها و از جمله خامنه یی را از موضع سیاسی و اقتصادی نمی بیند. قضیه را می برد سر کلاس درس اخلاق تا اخلاقی ش کند. لابد صاحب اخلاقانی مثل اوباما و بیل کلینتون خیلی اخلاقی باید پای تحریم امضا می گذاشتند تا توجیه پذیر شود. مرد ناحسابی! خودت فهمیدی که چه گفته یی؟ من می دانم دردت از کجاست که تا پای خود را نادان سیاسی معرفی کردن ایستاده یی. تحریم ها ارکان رژیم را بلرزه درآورده، دست کمپانی ها و کارتل های بزرگ استعماری را با زیان از چپاول منافع و منابع ملی کوتاه کرده. ولوله یی به جان اتحادیه اروپا انداخته و ... و تو را از بیم سرنگونی به اراجیف گفتن واداشته. و ما حالا معنی «بُرد» ی که منظور نظر باطنی ات که همانا سرنگونی ست دریافتیم. یعنی تحریم خامنه یی نقشی در سقوط رژیم نخواهد داشت!. خواننده عزیز توجه کند که بنی صدر برای خامنه یی اعتبار قائل است می گوید: «دونالد ترامپ در شرایط و موقعیتی قرار ندارد که با تحریم آقای خامنه یی موجب بی اعتبار شدنش شود.» من نمی گویم شما به این عوضی بگویید که خواب خوش! سال هاست که خامنه یی و نظام ولایت فقیه او مشروعیت ملی و جهانی خود را از دست داده و بی اعتبارتر از هیتلر، موسولینی، فرانکو و سالازارها شده است. جهان سرمایه برای ریش و پشم خامنه یی رو به ایران نیاوردند و نمی آورند. تو اقتصاد خوانده یی، برای سود، برای صدای چوب حراج رفتند و هنوز با سماجت توسط سیاستمداران کارگزارشان به دنبال بازار دیروز هستند. بی اخلاقی آقای ترامپ از بهم ریختن این میز بی مودی ست. جهانیانی که از نظر تو و امثال تو، آقای ترامپ پیش شان بی اخلاق و بی اعتبار است به قول استاد دکتر منوچهر هزارخانی این «تجار محترم» هستند. گویی انتخاب ترامپ، آبی بود که در خوابگه مورچگان افتاد. بنی صدر در مصاحبه با رادیو فرانسه چنین ادامه می دهد: «این اقدام دونالد ترامپ می تواند نتیجه عکس داشته باشد و توده هایی از مردم مسلمان حتا در خود ایران نیز به آقای خامنه یی به عنوان شخصی که در برابر آمریکا ایستاده مشروعیت بدهند». زهی بی شرمی و وقاحت در درماندگی و استیصال سیاسی. آن توده های مسلمان همان حزب اللهی ها هستند، همان فرصت طلبانی هستند که از قِبل این رژیم به ثروت ها رسیده اند. حیف که در ایران نماندی وگرنه تو هم بی نصیب نمی ماندی. مرد ناحسابی ژست ضد آمریکایی گرفتن از خمینی دجال تا به امروز به اشکال گوناگون ادامه داشته است و تازگی ندارد. خامنه یی برایش سخت نیست اگر بیل کلینتون، بوش پسر، اوباما یا جان کری و جو بایدن در کاخ سفید باشند. نه پرچم آمریکا به آتش کشیده می شود و نه صدای مرگ بر آمریکا شنیده می شود و نه امثال تو آنقدر جوش می آورند که موجب زوال عقل سیاسی شود. سابقه مبارزه تو در خارج کشور بوده است. زمانی که تو در تهران دانشجو بودی، من هم دانشجو در شیراز بودم. در دستگیری های سال 41 جزو دستگیرشدگان بودی یک شب آری فقط یک شب در بازداشت بودی تا تلفن ابوی آیت ... بنی صدر از همدان به مقامات، تو را آزاد کردند. ما در شیراز جایت خالی در زندان هنگ نوزده آب خنک می خوردیم و به ریش امثال تو می خندیدیم. بعد از سال ها در نشریه ات ملاتاریا ملاتاریا کردن تازه دستت را رو کرده یی. امروز شیخک جن جلاد طرار بنام خامنه یی را با اعتبار جا می زنی. چرا؟ می ترسی رژیم به دست مردم و مجاهدین خلق و مبارزان راستین ساقط شود. و سر امید و انتظارت بی کلاه بماند. تو و انواع دیگر تو با لحن های الوان یک درد مشترک دارید و آن مبادا که مقاومت ایران پیروز شود. آقای ترامپ هم اگر دوستان مقاومت ایران دور و بر خود نداشت بداخلاق نبود. از این ببعد اعتقاد و اعتماد من به مجاهدین خلق بیشتر از پیش می شود و مطمئن تر که آن عزیزان بی دلیل انگ به کسی نمی زنند. به راستی از ترس سرنگونی رژیم چه قشنگ نقاب از چهره برمی افکنید. اما بدانید که در قیام سراسری خلق این پیکار گران جان برکف هستند که تعیین کننده می شوند و نه کف های مردابی در داخل و خارج کشور.