۱۳۹۷ مهر ۱۷, سه‌شنبه

هاشم خواستار:دشمن ملت ایران استبداد دینی علی خامنه ای است


ملت قهرمان ایران
در ایران دو خط فکری، یکی آزادیخواهی و دیگری استبداد دینی (محافظه کاری) وجود دارد….اگر استبدادیون دینی در قدرت نبودند جنگ هشت ساله اتفاق نمی افتاد که هزار میلیارد دلار خسارت مالی و صدهاهزار نفر خسارت جانی به بار آورد….اگر آزادیخواهان در قدرت بودند یک دلار در تأسیسات هسته ای هزینه نمی کردند، در حالیکه استبدادیون چهارصد میلیارد دلار برای این تأسیسات هزینه و سپس با نرمش قهرمانانه در آن بتون ریختند….حکومت علی خامنه ای نمایندگی یک درصد ملت ایران را هم ندارد و باید برود


 خط فکری آقایان خمینی و خامنه ای قبل و بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ خط سازش با امریکا بود و بعد از انقلاب ۲۲ بهمن ۵۷ برای سرکوب ازادیخواهان ادای جنبشهای ضد امریکایی و ضد امپریالیستی درآوردند.

همانطورکه بارها نوشته ام و اسنادش درامده ، روحانیت به رهبری آیت الله کاشانی نقش مستقیم در کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ بر علیه حکومت ملی دکتر مصدق داشت. درجریان انقلاب ۲۲ بهمن ۵۷ اقای خمینی مخالفتی با امریکا نداشت. بعد از انقلاب، حزب جمهوری اسلامی توسط اقایان بهشتی و خامنه ای و رفسنجانی و موسوی اردبیلی و باهنر و هاشمی نژاد برای حمایت از اقای خمینی تشکیل شد.
در دانشگاه ها دانشجویان تشکلاتی داشتند که وابسته به جریان های فکری بیرون از دانشگاه بودند. انجمن اسلامی دانشجویان وابسته به حزب جمهوری اسلامی و انجمن دانشجویان مسلمان وابسته به سازمان مجاهدین خلق و …. در دانشگاه ها فعال بودند.
تقریبا در کلیه ی دانشگاه ها انجمن دانشجویان مسلمان وابسته به سازمان مجاهدین خلق در اکثریت بودند و به تبعیت از انقلاب فرهنگی چین حکومت برای اینکه دانشگاه ها را از احزاب و سازمان های چپ تهی کند،انقلاب فرهنگی راه انداخته و دانشگاه ها را به مدت ۳ سال تعطیل کرد.(چنان دانشگاه ها را از دانشجویان و استادانی که خط فکری جدا از حاکمیت داشتند تصفیه کردند که بعد از بازگشایی دانشگاه ها، زمانیکه دانشجویان به هم می رسیدند جرات سلام و علیک با همدیگر را نداشتند.)
بعد از انقلاب نهاد های رنگارنگی همچون سپاه و بسیج مستضعفین و داد گاه های انقلاب اسلامی و کمیته ها ی انقلاب اسلامی وهیئت های هفت نفره ی تقسیم زمین و جهاد سازندگی و بنیاد مسکن و بناد مصتضعفان بوجود امد که با سرکوب آزادیخواهان نهادهایی همچون سپاه و بسیج و دادگاه های انقلاب هر روز بیشتر از روز قبل متورم و نهادهای دیگر که برای بستن دهان مخالفان و منتقدان و بخصوص چپ ها بوجود امده بودند تا شعارهای مترقی انها را مصادره کنند(همچون شعار نان مسکن کار ازادی) منحل و یا با ادارات دیگر ادغام و یا بسیار کمرنگ شدند.
اقای خمینی تا رسیدن به قدرت هیچوقت مخالفتی با ازادیخواهان صدر مشروطیت هچون ستارخان و باقر خان و ایت الله طباطبایی و ایت الله بهبهانی و … نکرده و تعریف و تمجید هم از انها نکرد و همچنین مخالفتی هم با نهضت ضد استعماری ملی کردن نفت نکرد و از ان تعریف و تمجید هم نکرد. این تقیه و پنهان کاری فقط برای همراه کردن ازادیخواها ن با خودش بود تا از ان ها نردبانی درست کرده تا بقدرت سیاسی برسد که بعدها اقای خمینی اقرار کرد که خدعه کرده است.
اقای خمینی به محض اینکه به قدرت رسید و احساس کرد که نیازی به همراهی ازادیخواهان ندارد به مصدق و ملی گراها حمله و در یکی از سخنرانی ها بیان کرد که مصدق از مردم سیلی خورد وبدین صورت خطش را از ازادیخواهان جدا وخط و مشی اش را برای پیروانش بیان کرد. اشاره اقای خمینی به کودتای ۲۸ مرداد که حتما منظور ایشان اینست که مصدق از شعبان بی مخ سیلی خورد.
اقای خمینی حتی در مسلمان بودن مصدق هم شک کرده و جبهه ی ملی را مرتد اعلام کرد و ضمن تجلیل از شیخ فضل الله نوری دشمن ازادیخواهان، بلواری به نام او نام گذاری و از ایت الله کاشانی که دشمن مصدق و ملی گرایان بود تجلیل و بلوار و خیابان ها به نام او کرد(سرلشکر زاهدی عامل اصلی کودتا که بعد از کودتا نخست وزیر شد چون دیگر نیازی به حمایت ایت الله کاشانی نداشت برای تحقیر، او را سید کاشی خطاب میکرد.) و اجازه داد که فرزند ایت الله کاشانی کاندیدای ریاست جمهوری شده و در عوض نوه ی مصدق به نام معصومه ی مصدق را ترور کردند.
اقای خامنه ای هم در خط فکری شیخ فضل الله نوری، ایت الله کاشانی، ایت الله خمینی می باشد. همانطور که مشاهده میکنید دو خط فکری از انقلاب مشروطیت تا کنون بوجود امده ، یکی خط فکری شیخ فضل الله نوری که با قدرت گرفتن اقای خمینی ،حکومت دینی به رهبری اقای خامنه ای ادامه دارد و اصلاح طلبان به رهبری اقای سید محمد خاتمی نیز در همین خط فکری می باشند.
دوم خط فکری ازادیخواهان که با گستره و پهنای بیشتری قرار دارد. همچون ستارخان و باقرخان ومصدق و دکتر فاطمی وحنیف نژاد و بازرگان و بنی صدر و طاهر احمدزاده و ایات طباطبایی و بهبهانی و طالقانی و شریعتمداری و منتظری و احزاب و سازمان هایی همچون جبهه ی ملی و نهضت ازادی و جنبش مسلمانان مبارز و جاما و حزب ملت ایران و سازمان مجاهدین خلق و سازمان چریک های فدایی خلق شاخه ی اقلیت و … می باشد.

احزاب و سازمان هایی همچون حزب توده و چریک های فدایی خلق شاخه ی اکثریت، زمانی متحد محافظه کاران به رهبری اقای خمینی و زمانی همراه با آزادیخواهان بوده اند.سلطنت طلب ها تا زمانیکه در قدرت بودند متحد محافظه کاران بشمار میامدند.
همچون شیخ فضل الله نوری که متحد محمد علیشاه بود و روحانیت نجف و قم در ابتدای حکومت متحد رضاخان بودند و اگر مخالفت روحانیت نبود رضا خان رئیس جمهور میشد نه شاه و شاه در بستر بیماری کاشانی در اخر عمر به دیدنش رفت و حتی اقای خمینی هم تا اواخر حکومت محمدرضا ، او را نصیحت می کرد و در فکر براندازی حکومت شاه نبود.
سلطنت طلب های فعلی همچون سلطنت طلب های فرانسه ( دویست و سی سال از انقلاب فرانسه گذشته و عده ای هنوز در ارزوی رسیدن نوادگان لویی شانزدهم به سلطنت می باشند.) تنها بوده و در ارزوی حکومت شاه هستند.همانطور که می بینیم در ایران دو خط فکری یکی ازادیخواهان و دیگری استبدادیون دینی (محافظه کاران) وجود دارد.کدام خط فکری حافظ منافع ملی است و کدام خط فکری حافظ نظام است؟
استبدادیون دینی(محافظه کاران ) دارای مجلسی بنام مجلس تشخیص مصلحت نظام هستند و نه مجلس تشخیص مصلحت منافع ملی که ریاستش تا مرگ هاشمی رفسنجانی با او بود و اگر ااستبدادیون دینی در قدرت نبودند جنگ هشت ساله اتفاق نمی افتاد که هزار ملیارد دلار خسارت مالی و صدهاهزار نفر خسارت جانی ببار اورد.
اگر ازادیخواهان در قدرت بودند یک دلار در تاسیسات هسته ای هزینه نمی کردند در حالیکه استبدادیون چهارصد ملیارد دلار در تاسیسات اتمی هزینه و سپس با نرمش قهرمانانه در ان بتون ریختند. یا در فکر صدور استبداد دینی به سایر کشورها همچون یمن و سوریه و عراق و لبنان وافغانستان نمی بودند که با تحریم های مرگ بار امریکا و جامعه ی جهانی روبرو شوند و … میدانید هزاران ملیارد دلاری که دود و اتش به جان ملت ایران و ملت های خاورمیانه شده یعنی چه؟یعنی اگر ایران ما یک حکومت ملی ،برامده از یک انتخابات ازاد داشت، سنگ فرش های خیابان های ما از طلا بود واکنون چنین با فقر و فساد و فلاکت دست به گریبان نبودیم.
این همه ضرر های مالی و جانی تنها از یک حکومت فاشیستی دینی بر می اید.(تملق به ان حد رسیده که نماینده ی اقای خامنه ای در سپاه می گوید زمانیکه اقای خامنه ای متولد شده ،یاعلی گفته و اقای خامنه ای هم حاضر نمی شود که این حرف را تکذیب کند در حالیکه حضرت عیسی در گهواره سخن میگفته و مقامش را از حضرت عیسی هم بالاتر میبرند .
ولی امر مسلمین جهان و مقام عظمی رهبری و مقام معظم رهبری القابی هستند که چاپلوسان به اقای خامنه ای داده و اقای خامنه ای هم در زمان مدح و ثنایش توسط مداحان، خنده ی بسیار ملیحی که حاکی از رضایت است میکند و این بر خلاف حرف حضرت علی است که می گوید به صورت و چشم مداحان خاک بپاشید و انها را از خود برانید. تمام این چاپلوسی ها بخاطر اینست که اقای خامنه ای مقدس است و هیچکس حق انتقاد از ایشان را ندارد و همانطور که می بینیم در مطبوعات و رادیو تلویزیون یک کلمه انتقاد با این همه اختیارات از ایشان نمی شود.)
همانطور که میبینید دو خط فکری در ایران وجود دارد که میخواهم نقش امریکا را در ارتباط با این دو جریان فکری بیان کنم و نشان دهم که کدام خط فکری میتواند در ارتباط با امریکا حافظ منافع ملی ایران باشد.در ابتدا برای اینکه متهم به امریکایی بودن نشوم یک سئوال از ملت ایران و اقای خامنه ای دارم که کدام کشور در نقشه ی جغرافیایی زمین وجود دارد که آزادی و دموکراسی داشته باشد وحاکمانش منافع ملی یعنی منافع مردمش را در نظر نگیرند و وابسته به امریکا باشد؟چنین کشوری در نقشه ی جغرافیای زمین نداریم . پس قبول کنیم کشوری که ازادی و دموکراسی دارد حاکمانش در فکر منافع ملی کشورشان هستند تا در انتخاب های مکرر و ازاد بتوانند مجددا رای بیاورند.امریکا بعد از پایان جنگ سرد از دیکتاتور ها برای تداوم حکومتشان حمایت نکرده بلکه بر عکس به تعدادی از انها همچون قذافی در لیبی و صدام در عراق و طالبان در افغانستان و گاه گاهی به دیکتاتور سوریه بشار اسد حمله کرده که باعث نابودی انها شده است.نقش امریکا در خاورمیانه در امتداد سازمان ملل و دفاع از انتخابات ازاد و به قدرت رسیدن نمایندگان ملت ها در یک پروسه ی انتخابات ازاد، زیر نظر سازمان ملل متحد می باشد. بر عکس، حکومت اقای خامنه ای از نوع استبداد دینی که همین استبداد دینی را با لشکر کشی و دلارهای ازاد شده از برجام میخواهند به سوریه و یمن و لبنان و فلسطین و عراق و افغانستان صادر کنند.
با این حساب تضاد ملت ایران با حکومت اقای خامنه ای است یا امریکا؟ در اینجا برای حل کامل مسئله سئوال دیگری از ملت ایران و اقای خامنه ای دارم که اگر در ایران انتخابات آزاد وجود داشت و نمایندگان واقعی مردم در راس حکومت می بودند ایا باز هم امریکا ایران را تحریم می کرد؟
امکان نداشت که امریکا ایران را تحریم کند. در ایران از اقای ماهاتیر محمد نخست وزیر قبلی و فعلی مالزی می پرسند که چرا شما با امریکا مبارزه نمی کنید؟میگوید امریکا گاو شیری است که ما به پستان گاو چسبیده ایم و از شیرش استفاده میکنیم و شما به شاخ گاو که این گاو شما را به این طرف و ان طرف می کوبد.
اقای خامنه ای:
ملت ایران میخواهد به پستان این گاو بچسبد و از شیرش استفاده کند،شما اگر میخواهید با این گاو بجنگید چرا مردم ایران را سپر بلا کرده اید؟مردم ایران را بحال خود رها کنید،ملت ایران میخواهد بر اساس منافع ملی با تمام دنیا در صلح و دوستی بسر برد،ایران و خاورمیانه در اثر جنگ افروزی شما ویران شده است.اقای خامنه ای دوران شاه اسماعیل صفوی گذشته که ملتی را با زور شمشیر شیعه کنند، خیلی دیر متولد شده اید خوب بود که در زمان صفویه متولد میشدید تا شیعه گری مد نظرتان را با کمک شاهان صفوی صادر میکردید.
امروزبخاطر زور شمشیر شما، اکثریت ملت ایران و عراق و یمن از مذهب شیعه بر گشته اند. نمونه اش در ایران که ملت در هر تجمعی شعارمرگ بر دیکتاتور و اسلام را پله کردند،ملتو ذله کردند و حسین حسین شعارشان دزدی ها افتخارشان و اقا خدایی میکند،ملت گدایی میکند واصلاح طلب اصول گرا دیگه تمامه ماجرا و…و مردم شیعه ی بصره ی عراق با به اتش کشیدن کنسول گری ایران در ان شهر خشم و کینه شان را نسبت به حاکمان ایران نشان دادند.
چند روز قبل با همسرم در جلو نانوایی نزدیک خانه، خانم بسیار جوانی را با کودک شش ماهه دیدیم که گریه می کرد. از او سئوال کردم که چرا گریه میکند؟گفت همسرش زندان و پول شیر خشک بچه اش را ندارد. مقایسه کنید با یکی از فامیل که به کانادا مهاجرت کرده و بعد از مدتی نامه ای از حکومت کانادا به درب خانه ی انها می اید که چون شما در این ماه کم خرید کرده اید مبلغ هشتصد دلار به شما تعلق می گیرد و میتوانید این مبلغ را از فروشگاه ها خرید کنید.با آن خانم گریه کردم ولبخندی به کودک زدم تا عکس العمل کودک را ببینم و کودک چنان با لبخند جوابم را داد که تا اخر عمر فکر نمی کنم چنین لبخندی را ببینم.
با خود عهد بستم که این سند جنایت اقای خامنه ای را در یکی از مقالاتم بیاورم.
در اطلاعات در هنگام بازجویی از روش چماق و هویج استفاده میکنند یعنی بعضی از بازجوها بسیار خشن و بعضی بر عکس خودشان را مهربان نشان میدهند.اقای خامنه ای فریب اروپا که نقش هویج را بازی میکند نخورید ، جامعه ی جهانی و ملت ایران به این اگاهی رسیده که حکومت شما نمایندگی یک درصد ملت ایران را هم نداشته و باید برود.
اقای خامنه ای ملت ایران قیام سراسریش را از دی ماه ۹۶ از همین شهر مشهد که شما در ان زندگی کرده اید اغاز کرده و منتظر امریکا نبوده و نیست که آزادی و دموکراسی به ملت ایران هدیه بدهد. این امریکا است که در سال ۱۳۹۷ به تبعیت و پشتیبانی از قیام ملت ایران شما را تحریم کرده است.این شعر گویای حال امروز حکومت شما است.
آدمی را که بخت بر گردد، اسبش اندر طویله خر گردد.گر عروسی کند به شهر زنان ،شب اول عروس نر گردد.

ایران، مشهد، نماینده ی معلمان آزاده ی ایران سیدهاشم خواستار

۸ مهر۹۷ ( زنده باد زندان تا برقراری دموکراسی- نشر و ترجمه ازاد است.)