این روزها بموازات اعلام تحریمهای جدید توسط دولت آمریکا برضد رژیم، شاهد خبرها و وقوع تحولات مهمی درجهت تشدید انزوای منطقهیی و بینالمللی رژیم هستیم.
شرکتهای اروپایی یکی یکی از ایران بیرون میکشند و کشورهایی همچون فرانسه و آلمان که جلودار ایستادگی در برابر منع تجارت با آخوندها هستند نیز به آرامی شرکتها و کمپانیهایشان را در جریان مقابله با تحریمهای رژیم، به خودشان واگذار میکنند. امانوئل ماکرون رئیس جمهور فرانسه در آخرین موضعگیری خود گفت شرکتهای فرانسوی خود باید تصمیم بگیرند در ایران بمانند یا نه!
حتی روسها هم شروع به ترک تجارت با آخوندها در کادر شرکتهایشان کردهاند.
این وضعیت از این جهت مهم است که فشار تحریمها را از همه سو بر رژیم وارد میکند.
چرا که جدای از فشارهای اقتصادی ناشی از تحریمهای فزاینده و خروج زنجیرهوار شرکتهای خارجی از ایران و فسخ قراردادهایشان، فشارهای سیاسی هم نه تنها از جانب آمریکا بلکه از جانب اروپا و متحدان رژیم هم به آن وارد میشود.
جدیدترین نمونه انزوای آخوندها، گزارش اطلاعاتی آلمان
در جدیدترین نمونه،آژانس اطلاعات دفتر دولتی حفاظت از قانون اساسی آلمان است که اخیراً بخش عمدهیی از گزارش سالانه خود را به افشای فعالیتهای تروریستی آخوندها در آلمان اختصاص داد. وجه دردناکتر این گزارش برای آخوندها آنجا بود که دفتر حفاظت از قانون اساسی آلمان، مانند سالهای گذشته، مهمترین آماج فعالیتهای تروریستی آخوندها در آلمان را مجاهدین و شورای ملی مقاومت ایران یعنی آلترناتیو رژیم، اعلام کرد.
بخش دیگری از این گزارش به شرح حمایت رژیم از سازمان تروریستی حزبالله لبنان و معرفی کارکردهای نهادهای جاسوسی تهران و نهادهای سرکوب در ایران مانند وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران اختصاص داده شده است.
گزارش آژانس اطلاعات آلمان در ایالت بادن ووتنبرگ میگوید رژیم ایران کماکان بهدنبال تکنیک کسب سلاح کشتارجمعی است و آن را متوقف نکرده است. نفس اعلام چنین خبری آنهم از سوی چنین نهادی باعث سرافکندگی بیشتر برای کسانی است که خواهان ادامه تجارت با آخوندها در غرب هستند.
اهمیت این گزارش وقتی بیشتر درک میگردد که به یاد آوریم انتشار این گزارش همزمان است با قطعنامه پارلمان اروپا در محکومیت نقض حقوقبشر در ایران که تیتر بیانیهاش این چنین بود:
«اعضای پارلمان اروپا فراخوان به احترام به مدافعان حقوقبشر، محاکمه عادلانه زندانیان و احترام به حقوق زنان در ایران، دادند»
اهمیت گزارش آژانس اطلاعات دفتر دولتی حفاظت از قانون اساسی آلمان
گزارش آژانس اطلاعات دفتر دولتی حفاظت از قانون اساسی، تا آنجا که همگان میدانند یک امر روتین و سالانه است و سالهای گذشته هم گزارشهایی از فعالیتهای جاسوسی رژیم در آلمان داشت، اهمیت این گزارش امسال در این است که:
در شرایط فعلی رژیم رژیم بسیار به نقش آلمان در مقابله با تحریمهای آمریکا چشم دوخته بود. اینک با این گزارش، حتی دست و پای دولت آلمان هم برای بسیاری مانورهای سیاسی در این زمینه بسته میشود.
مهمترین فرازهای گزارش آژانس اطلاعات دفتر دولتی حفاظت از قانون اساسی آلمان درباره رژیم ایران
این آژانس تهدیدات دستور قانون اساسی دموکراتیک آلمان را مانیتور میکند و معادل اف.بی.آی [پلیس آگاهی آمریکا] و در سطح دولت عمل میکند.
این نهاد دولتی در همین گزارش اخیرش اعلام کرده: فعالیتهای غیرقانونی ایران در آلمان در بخشهای کلاسیک جاسوسی متمرکز هستند و سیاست، اقتصاد، علوم، ارتش و صنایع زرادخانه را شامل میشوند.
گزارش ۳۴۵صفحهیی آژانس دولتی آلمان، قسمتهایی طولانی به حمایت ایران از سازمان تروریستی حزبالله لبنان و به نهادهای جاسوسی تهران و نهادهای سرکوب در ایران مانند وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران اختصاص داده است.
گزارش آلمانیها و اشاره به مقاومت ایران
در این گزارش همچنین آمده است که ایران کماکان به جاسوسی علیه ناراضیان ایرانی مخالف رهبری آخوندی تهران در آلمان ادامه داده است.
بنابه این گزارش، ایران بلاوقفه به برنامه جاهطلبانه برای کسب فنآوری پرتاب راکتی و موشکی ادامه داده است و در این رابطه تست موشک میانبرد خرمشهر در سپتامبر یادآوری شده است.
گزارش گفته: رژیم ایران درصدد کسب نرم افزار، تکنیکهای پیشرفته مهندسی خلأ و کنترل، تجهیزات اندازهگیری و تجهیزات پیشرفته برقی برای برنامه موشکی از آلمان بوده است.
جدی شدن مسأله اخراج آخوندها از سوریه
یکی دیگر از جلوههای انزوای روزافزون رژیم زمزمههای اخراج آخوندها از سوریه است، مطلبی که همگان حتی متحد روسی رژیم هم میگوید اما رژیم آن را انکار میکند.
واقعیت در این مورد هم از این قرار است که خبرها در این زمینه بسیار متعدد و زیاد است ولی هنگامی که حرفهای سردمداران و مهرههای رژیم را نگاه کنید، تکذیبها بسیار آبکی و تلویحا تأیید این گزارشهاست:
مثلاً شمخانی دبیر شورای عالی امنیت رژیم در مورد گزارشهای مربوط به بیرون راندن نیروهای رژیم و حزبالله از جنوب لبنان میگوید:
« اولاً ما در منطقه جنوب سوریه هیچگونه حضوری نداریم ثانیاً، ما قویاً از تلاش روسیه برای خروج تروریستها از مرز سوریه و اردن و کنترل ارتش سوریه بر این مناطق حمایت میکنیم!»
واقعیتی را که مقامهای رسمی رژیم این طور تلویحی مورد تأیید قرار میدهند، مهرههای غیر رسمی اما مؤثر رژیم خیلی بهروشنی تشریح میکنند. مانند حرفهای موسویان مهره باند روحانی که به جزییات طرح هفت مادهیی روسیه و اسراییل در مورد سوریه اشاره کرده که یکی از آن مواد هفتگانه این است که:
«به حضور نظامی ایران و حزبالله در سوریه خاتمه داده شود»
اما به گزارش روسیا الیوم، واسیلی نبنزیا، سفیر روسیه در سازمان ملل در پاسخ به این سؤال که آیا گزارش رسانهها در خصوص توافق روسیه و اسراییل بر سر خروج نیروهای همپیمان ارتش سوریه از مرز با اسراییل درست است، یا نه؟ بهروشنی بر تصویب اخراج نیروهای خارجی از سوریه تأکید کرد و گفت:
«آنچه میدانم این است که توافق حاصل شده است. نمیتوانم بگویم که این توافق الآن به اجرا در آمده یا نه، اما میتوانم بگویم طرفهای این فرایند از آن خشنود هستند. اگر تا الآن در عرصه عملیاتی اجرا نشده باشد، در آینده نزدیک اجرا خواهد شد»
گزارشهای مربوط به فشارهای روسیه به رژیم برای ترک خاک سوریه نشان میدهد آن چشم امیدی که بهخصوص باند خامنهای داشت که مثلاً از روسیه در برابر آمریکا و غرب استفاده کنند تا چه اندازه خیالی و پوچ است.
شکست رژیم در جبهههای دیگر
یکی دیگر از جلوههای شکست و گسترش انزوای سیاسی رژیم، شکست اخیر آخوندها در مهندسی کردن انتخابات عراق است.
در عراق، حداقل تا اینجا میتوان گفت: مقدمات تشکیل دولتی که در آن مقتدی صدر که مخالف نفوذ رژیم در عراق است، دست بالا را دارد فراهم شده و رژیم نتوانست دست نشاندگان خود را در عراق روی کار بیاورد. این امر برای آخوندها که عراق را نه حیاط خلوت خود بلکه یک جزء لاینفک سیاست خود میدانستند شکست بزرگی است و نشاندهنده تشدید انزوای جهانی و منطقهیی رژیم است.
در همین حال ظریف هم تأیید کرده که با ۴کشور اروپایی بر سر یمن در حال مذاکره است. و این در حالی است که گزارشها حاکی از شکستهای پیدرپی شبهنظامیان حوثی و اخراج آنها از استان حجه یمن است. امری که معنای خاص خودش را دارد.
وطن امروز ارگان بدنام لباسشخصیها نیز در مطلبی با عنوان «پالس منفی هندیها» نوشته:
« کمتر از یک هفته پس از سفر ظریف به هند ۲بانک و یک شرکت نفتی هندی ضربالاجل پایان همکاری با ایران را اعلام کردند. در حالی که بیژن زنگنه، وزیر نفت سفر جواد ظریف به هند را مثبت و راهگشا توصیف کرده و گفته این سفر میتواند از ایجاد تنگناها در حوزه صادرات نفت ایران جلوگیری کند، یک شرکت نفتی هندوستان، اعلام کرد واردات نفت از ایران را متوقف میکند»
پیآمد انزوای جهانی، آمادهتر شدن شرایط برای گسترش قیام
پیامدهای این انزوا در عرصه جهانی بهطور مستقیم به آماده شدن بیش از پیش شرایط برای اوجگیری قیامهای مردمی را میبرد. این تأثیر را میتوان در دو مؤلفه خلاصه کرد:
سیاست صدور ارتجاع و تروریسم یکی از اهرمهای آخوندها برای بقای حکومتشان است. سران و عوامل رژیم به زبانهای مختلف اعتراف کردهاند هدفشان از جنگافروزی در سوریه و عراق و یمن و لبنان این است که مانع قیامهای مردمی در داخل کشور شوند و میگویند اگر در سوریه خط نبندیم باید در تهران بجنگیم. هر چه دست رژیم آخوندی در پیشبرد سیاست صدور تروریسم و ارتجاع بسته شود، راه برای قیام های مردمی بازتر و شرایط برای خیزش اقشار ستمدیده جامعه مهیاتر میشود.
تشدید انزوای بینالمللی همچنین باعث افزایش تنشهای داخلی و شدت یابی جنگ باندهای درون رژیم میشود. و یک کلام شکاف در حاکمیت آخوندی را عمیقتر میکند. این روزها عملکرد همین شکاف را در ناتوانی و فلج بیش ازپیش رژیم رد رویارویی با بحرانهایی که آن را احاطه کرده است شاهدیم. بیشک این ناتوانی توان رژیم در سرکوب را کاهش داده و میدهد و این امر نیز به نوبه خود فضای گسترش قیام را فراهم میکند.
شرکتهای اروپایی یکی یکی از ایران بیرون میکشند و کشورهایی همچون فرانسه و آلمان که جلودار ایستادگی در برابر منع تجارت با آخوندها هستند نیز به آرامی شرکتها و کمپانیهایشان را در جریان مقابله با تحریمهای رژیم، به خودشان واگذار میکنند. امانوئل ماکرون رئیس جمهور فرانسه در آخرین موضعگیری خود گفت شرکتهای فرانسوی خود باید تصمیم بگیرند در ایران بمانند یا نه!
حتی روسها هم شروع به ترک تجارت با آخوندها در کادر شرکتهایشان کردهاند.
این وضعیت از این جهت مهم است که فشار تحریمها را از همه سو بر رژیم وارد میکند.
چرا که جدای از فشارهای اقتصادی ناشی از تحریمهای فزاینده و خروج زنجیرهوار شرکتهای خارجی از ایران و فسخ قراردادهایشان، فشارهای سیاسی هم نه تنها از جانب آمریکا بلکه از جانب اروپا و متحدان رژیم هم به آن وارد میشود.
جدیدترین نمونه انزوای آخوندها، گزارش اطلاعاتی آلمان
در جدیدترین نمونه،آژانس اطلاعات دفتر دولتی حفاظت از قانون اساسی آلمان است که اخیراً بخش عمدهیی از گزارش سالانه خود را به افشای فعالیتهای تروریستی آخوندها در آلمان اختصاص داد. وجه دردناکتر این گزارش برای آخوندها آنجا بود که دفتر حفاظت از قانون اساسی آلمان، مانند سالهای گذشته، مهمترین آماج فعالیتهای تروریستی آخوندها در آلمان را مجاهدین و شورای ملی مقاومت ایران یعنی آلترناتیو رژیم، اعلام کرد.
بخش دیگری از این گزارش به شرح حمایت رژیم از سازمان تروریستی حزبالله لبنان و معرفی کارکردهای نهادهای جاسوسی تهران و نهادهای سرکوب در ایران مانند وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران اختصاص داده شده است.
گزارش آژانس اطلاعات آلمان در ایالت بادن ووتنبرگ میگوید رژیم ایران کماکان بهدنبال تکنیک کسب سلاح کشتارجمعی است و آن را متوقف نکرده است. نفس اعلام چنین خبری آنهم از سوی چنین نهادی باعث سرافکندگی بیشتر برای کسانی است که خواهان ادامه تجارت با آخوندها در غرب هستند.
اهمیت این گزارش وقتی بیشتر درک میگردد که به یاد آوریم انتشار این گزارش همزمان است با قطعنامه پارلمان اروپا در محکومیت نقض حقوقبشر در ایران که تیتر بیانیهاش این چنین بود:
«اعضای پارلمان اروپا فراخوان به احترام به مدافعان حقوقبشر، محاکمه عادلانه زندانیان و احترام به حقوق زنان در ایران، دادند»
اهمیت گزارش آژانس اطلاعات دفتر دولتی حفاظت از قانون اساسی آلمان
گزارش آژانس اطلاعات دفتر دولتی حفاظت از قانون اساسی، تا آنجا که همگان میدانند یک امر روتین و سالانه است و سالهای گذشته هم گزارشهایی از فعالیتهای جاسوسی رژیم در آلمان داشت، اهمیت این گزارش امسال در این است که:
در شرایط فعلی رژیم رژیم بسیار به نقش آلمان در مقابله با تحریمهای آمریکا چشم دوخته بود. اینک با این گزارش، حتی دست و پای دولت آلمان هم برای بسیاری مانورهای سیاسی در این زمینه بسته میشود.
مهمترین فرازهای گزارش آژانس اطلاعات دفتر دولتی حفاظت از قانون اساسی آلمان درباره رژیم ایران
این آژانس تهدیدات دستور قانون اساسی دموکراتیک آلمان را مانیتور میکند و معادل اف.بی.آی [پلیس آگاهی آمریکا] و در سطح دولت عمل میکند.
این نهاد دولتی در همین گزارش اخیرش اعلام کرده: فعالیتهای غیرقانونی ایران در آلمان در بخشهای کلاسیک جاسوسی متمرکز هستند و سیاست، اقتصاد، علوم، ارتش و صنایع زرادخانه را شامل میشوند.
گزارش ۳۴۵صفحهیی آژانس دولتی آلمان، قسمتهایی طولانی به حمایت ایران از سازمان تروریستی حزبالله لبنان و به نهادهای جاسوسی تهران و نهادهای سرکوب در ایران مانند وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران اختصاص داده است.
گزارش آلمانیها و اشاره به مقاومت ایران
در این گزارش همچنین آمده است که ایران کماکان به جاسوسی علیه ناراضیان ایرانی مخالف رهبری آخوندی تهران در آلمان ادامه داده است.
بنابه این گزارش، ایران بلاوقفه به برنامه جاهطلبانه برای کسب فنآوری پرتاب راکتی و موشکی ادامه داده است و در این رابطه تست موشک میانبرد خرمشهر در سپتامبر یادآوری شده است.
گزارش گفته: رژیم ایران درصدد کسب نرم افزار، تکنیکهای پیشرفته مهندسی خلأ و کنترل، تجهیزات اندازهگیری و تجهیزات پیشرفته برقی برای برنامه موشکی از آلمان بوده است.
جدی شدن مسأله اخراج آخوندها از سوریه
یکی دیگر از جلوههای انزوای روزافزون رژیم زمزمههای اخراج آخوندها از سوریه است، مطلبی که همگان حتی متحد روسی رژیم هم میگوید اما رژیم آن را انکار میکند.
واقعیت در این مورد هم از این قرار است که خبرها در این زمینه بسیار متعدد و زیاد است ولی هنگامی که حرفهای سردمداران و مهرههای رژیم را نگاه کنید، تکذیبها بسیار آبکی و تلویحا تأیید این گزارشهاست:
مثلاً شمخانی دبیر شورای عالی امنیت رژیم در مورد گزارشهای مربوط به بیرون راندن نیروهای رژیم و حزبالله از جنوب لبنان میگوید:
« اولاً ما در منطقه جنوب سوریه هیچگونه حضوری نداریم ثانیاً، ما قویاً از تلاش روسیه برای خروج تروریستها از مرز سوریه و اردن و کنترل ارتش سوریه بر این مناطق حمایت میکنیم!»
واقعیتی را که مقامهای رسمی رژیم این طور تلویحی مورد تأیید قرار میدهند، مهرههای غیر رسمی اما مؤثر رژیم خیلی بهروشنی تشریح میکنند. مانند حرفهای موسویان مهره باند روحانی که به جزییات طرح هفت مادهیی روسیه و اسراییل در مورد سوریه اشاره کرده که یکی از آن مواد هفتگانه این است که:
«به حضور نظامی ایران و حزبالله در سوریه خاتمه داده شود»
اما به گزارش روسیا الیوم، واسیلی نبنزیا، سفیر روسیه در سازمان ملل در پاسخ به این سؤال که آیا گزارش رسانهها در خصوص توافق روسیه و اسراییل بر سر خروج نیروهای همپیمان ارتش سوریه از مرز با اسراییل درست است، یا نه؟ بهروشنی بر تصویب اخراج نیروهای خارجی از سوریه تأکید کرد و گفت:
«آنچه میدانم این است که توافق حاصل شده است. نمیتوانم بگویم که این توافق الآن به اجرا در آمده یا نه، اما میتوانم بگویم طرفهای این فرایند از آن خشنود هستند. اگر تا الآن در عرصه عملیاتی اجرا نشده باشد، در آینده نزدیک اجرا خواهد شد»
گزارشهای مربوط به فشارهای روسیه به رژیم برای ترک خاک سوریه نشان میدهد آن چشم امیدی که بهخصوص باند خامنهای داشت که مثلاً از روسیه در برابر آمریکا و غرب استفاده کنند تا چه اندازه خیالی و پوچ است.
شکست رژیم در جبهههای دیگر
یکی دیگر از جلوههای شکست و گسترش انزوای سیاسی رژیم، شکست اخیر آخوندها در مهندسی کردن انتخابات عراق است.
در عراق، حداقل تا اینجا میتوان گفت: مقدمات تشکیل دولتی که در آن مقتدی صدر که مخالف نفوذ رژیم در عراق است، دست بالا را دارد فراهم شده و رژیم نتوانست دست نشاندگان خود را در عراق روی کار بیاورد. این امر برای آخوندها که عراق را نه حیاط خلوت خود بلکه یک جزء لاینفک سیاست خود میدانستند شکست بزرگی است و نشاندهنده تشدید انزوای جهانی و منطقهیی رژیم است.
در همین حال ظریف هم تأیید کرده که با ۴کشور اروپایی بر سر یمن در حال مذاکره است. و این در حالی است که گزارشها حاکی از شکستهای پیدرپی شبهنظامیان حوثی و اخراج آنها از استان حجه یمن است. امری که معنای خاص خودش را دارد.
وطن امروز ارگان بدنام لباسشخصیها نیز در مطلبی با عنوان «پالس منفی هندیها» نوشته:
« کمتر از یک هفته پس از سفر ظریف به هند ۲بانک و یک شرکت نفتی هندی ضربالاجل پایان همکاری با ایران را اعلام کردند. در حالی که بیژن زنگنه، وزیر نفت سفر جواد ظریف به هند را مثبت و راهگشا توصیف کرده و گفته این سفر میتواند از ایجاد تنگناها در حوزه صادرات نفت ایران جلوگیری کند، یک شرکت نفتی هندوستان، اعلام کرد واردات نفت از ایران را متوقف میکند»
پیآمد انزوای جهانی، آمادهتر شدن شرایط برای گسترش قیام
پیامدهای این انزوا در عرصه جهانی بهطور مستقیم به آماده شدن بیش از پیش شرایط برای اوجگیری قیامهای مردمی را میبرد. این تأثیر را میتوان در دو مؤلفه خلاصه کرد:
سیاست صدور ارتجاع و تروریسم یکی از اهرمهای آخوندها برای بقای حکومتشان است. سران و عوامل رژیم به زبانهای مختلف اعتراف کردهاند هدفشان از جنگافروزی در سوریه و عراق و یمن و لبنان این است که مانع قیامهای مردمی در داخل کشور شوند و میگویند اگر در سوریه خط نبندیم باید در تهران بجنگیم. هر چه دست رژیم آخوندی در پیشبرد سیاست صدور تروریسم و ارتجاع بسته شود، راه برای قیام های مردمی بازتر و شرایط برای خیزش اقشار ستمدیده جامعه مهیاتر میشود.
تشدید انزوای بینالمللی همچنین باعث افزایش تنشهای داخلی و شدت یابی جنگ باندهای درون رژیم میشود. و یک کلام شکاف در حاکمیت آخوندی را عمیقتر میکند. این روزها عملکرد همین شکاف را در ناتوانی و فلج بیش ازپیش رژیم رد رویارویی با بحرانهایی که آن را احاطه کرده است شاهدیم. بیشک این ناتوانی توان رژیم در سرکوب را کاهش داده و میدهد و این امر نیز به نوبه خود فضای گسترش قیام را فراهم میکند.