اکنون با شکست برجام و از بین رفتن آمال و آرزوهای ولیفقیه برای رسیدن به «پولهای باد آورده»، شقه و شکاف عمیقی در میان سران و متولیان در نظام آخوندی پدیدار شده است.
بر این منطق هر روز شاهد هستیم که باندهای به جان هم افتاده، تلاش دارند تا ضمن تبری، تمام مسئولیت شکست برجام را بر گردن شخص اول نظام متمرکز نمایند.
این تفکر که در درون رژیم در حال رشد و نمو است، خود را طی هفتههای اخیر و بهویژه با خروج آمریکا از برجام و راه افتادن سیل تحریمها، در موضعگیری های دست نشاندگان ولیفقیه بهخوبی بارز کرده است.
خامنهای با گسیل «ابواب جمع» بیت خود، تلاش دارد تا ضمن سکوت و عدم اعتراف به مسئولیت برای شکست برجام، این موج پدیدار شده در درون نظام آخوندی را با خرید زمان از سر بگذراند.
تازهترین سخنان «وزیر خارجه» در دولت سایه بهترین ادله بر این اوضاع درهم ریخته نظام بهویژه بحران درونی علیه شخص خامنهای می باشد.
ولایتی، مشاور خامنهای در مسائل روابط خارجی ضمن اعتراف به این وضعیت میگوید: «مذاکره تصمیم نظام بود نه فرد و باید انجام میشد». (سایت حکومتی بهار ۱۰ خرداد ۱۳۹۷)
ظاهرا مشاور ولیفقیه طلسم شکسته نقش ویژه خامنهای برای توافق اتمی را فراموش کرده و یا خود را عامدا به فراموشی زده است، زیرا با نیم نگاهی به دادههای قطره ئی از سوی حکومت و بهویژه سخنان اخیر پاسدار احمدینژاد، اکنون میتوان بهخوبی «دم خروس» را از زیر عبای «ولیفقیه» مشاهده نمود.
پاسدار احمدینژاد اخیرا اعلام کرده بود که وی شخصا مخالف هرگونه مذاکره بر سر مسائل هستهای بوده و این مذاکرات در زمان وی برخلاف میل باطنی او انجام شده است.
موضوع مذاکرات اتمی نیز به همان دوران و بقول خامنهای با وساطت «یکی از محترمین منطقه» صورت گرفته بود که در نهایت ارثیه این نوزاد ناقصالخلقه به دوران آخوند روحانی و سرانجام به «تسلیمنامه» اتمی ختم گردید.
به موازات این واقعیت نیز باید اضافه نمود که خامنهای در تائید تیم مذاکره کننده برجام بهصراحت اعتراف کرده بود اولا «به دنبال توافقی خوب یعنی توافقی منصفانه و عادلانه، عزتمند و منطبق با منافع و مصالح» و ثانیا: «تیم مذاکره کننده امین، غیور، شجاع و متدین هستند. گلهای از دولت ندارم». (خبرگزاری حکومتی ایسنا ۲ تیر ۱۳۹۴)
گرچه بیان این جملات بیشتر به «جوک و لطیفه» میماند تا بیان واقعیتهای تلخ از درون اسرار خانه نظام، اما در روند منطقی این دروغگویی ها و شانه خالی کردنهای خامنهای از قبول مسئولیت، همگان به عیان دیدند که چگونه رژیم همین افراد تیم مذاکره هستهای را یکی پس از دیگری به جرم «جاسوسی» دستگیر و روانه زندان کرده است.!
همچنین ولایتی در این سخنان ناخواسته به واقعیتهای دیگری نیز اعتراف کرده است. وی عامدانه توپ را به زمین برادران لاریجانی انداخته و در ادامه میافزاید: «در مجلس نیز این موضوع مطالعه و بررسی شود. آیا مجلس باید چنین چیزی که این میزان مهم است را در عرض ۲۰ دقیقه تصویب کند. مشخص است که مجلس نیز کار خود را به خوبی انجام نداده است».
بدین سان معلوم میشود که خامنهای به مانند تمامی دیکتاتورها برای حفظ قدرت در روزهای پایانی، حاضر است تا تمام وابستگان و سرسپردگان خود را قربانی «شکستها و تصمیمگیریهای غلط و مملو از مخاطره خود» نماید. بر این منطق در آیندهای نه چندان دور باید شاهد راه افتادن موج دستگیری و به زندان انداختن متولیان حکومت از سوی ارگانهای امنیتی و نظامی رژیم باشیم.
بر این منطق هر روز شاهد هستیم که باندهای به جان هم افتاده، تلاش دارند تا ضمن تبری، تمام مسئولیت شکست برجام را بر گردن شخص اول نظام متمرکز نمایند.
این تفکر که در درون رژیم در حال رشد و نمو است، خود را طی هفتههای اخیر و بهویژه با خروج آمریکا از برجام و راه افتادن سیل تحریمها، در موضعگیری های دست نشاندگان ولیفقیه بهخوبی بارز کرده است.
خامنهای با گسیل «ابواب جمع» بیت خود، تلاش دارد تا ضمن سکوت و عدم اعتراف به مسئولیت برای شکست برجام، این موج پدیدار شده در درون نظام آخوندی را با خرید زمان از سر بگذراند.
تازهترین سخنان «وزیر خارجه» در دولت سایه بهترین ادله بر این اوضاع درهم ریخته نظام بهویژه بحران درونی علیه شخص خامنهای می باشد.
ولایتی، مشاور خامنهای در مسائل روابط خارجی ضمن اعتراف به این وضعیت میگوید: «مذاکره تصمیم نظام بود نه فرد و باید انجام میشد». (سایت حکومتی بهار ۱۰ خرداد ۱۳۹۷)
ظاهرا مشاور ولیفقیه طلسم شکسته نقش ویژه خامنهای برای توافق اتمی را فراموش کرده و یا خود را عامدا به فراموشی زده است، زیرا با نیم نگاهی به دادههای قطره ئی از سوی حکومت و بهویژه سخنان اخیر پاسدار احمدینژاد، اکنون میتوان بهخوبی «دم خروس» را از زیر عبای «ولیفقیه» مشاهده نمود.
پاسدار احمدینژاد اخیرا اعلام کرده بود که وی شخصا مخالف هرگونه مذاکره بر سر مسائل هستهای بوده و این مذاکرات در زمان وی برخلاف میل باطنی او انجام شده است.
موضوع مذاکرات اتمی نیز به همان دوران و بقول خامنهای با وساطت «یکی از محترمین منطقه» صورت گرفته بود که در نهایت ارثیه این نوزاد ناقصالخلقه به دوران آخوند روحانی و سرانجام به «تسلیمنامه» اتمی ختم گردید.
به موازات این واقعیت نیز باید اضافه نمود که خامنهای در تائید تیم مذاکره کننده برجام بهصراحت اعتراف کرده بود اولا «به دنبال توافقی خوب یعنی توافقی منصفانه و عادلانه، عزتمند و منطبق با منافع و مصالح» و ثانیا: «تیم مذاکره کننده امین، غیور، شجاع و متدین هستند. گلهای از دولت ندارم». (خبرگزاری حکومتی ایسنا ۲ تیر ۱۳۹۴)
گرچه بیان این جملات بیشتر به «جوک و لطیفه» میماند تا بیان واقعیتهای تلخ از درون اسرار خانه نظام، اما در روند منطقی این دروغگویی ها و شانه خالی کردنهای خامنهای از قبول مسئولیت، همگان به عیان دیدند که چگونه رژیم همین افراد تیم مذاکره هستهای را یکی پس از دیگری به جرم «جاسوسی» دستگیر و روانه زندان کرده است.!
همچنین ولایتی در این سخنان ناخواسته به واقعیتهای دیگری نیز اعتراف کرده است. وی عامدانه توپ را به زمین برادران لاریجانی انداخته و در ادامه میافزاید: «در مجلس نیز این موضوع مطالعه و بررسی شود. آیا مجلس باید چنین چیزی که این میزان مهم است را در عرض ۲۰ دقیقه تصویب کند. مشخص است که مجلس نیز کار خود را به خوبی انجام نداده است».
بدین سان معلوم میشود که خامنهای به مانند تمامی دیکتاتورها برای حفظ قدرت در روزهای پایانی، حاضر است تا تمام وابستگان و سرسپردگان خود را قربانی «شکستها و تصمیمگیریهای غلط و مملو از مخاطره خود» نماید. بر این منطق در آیندهای نه چندان دور باید شاهد راه افتادن موج دستگیری و به زندان انداختن متولیان حکومت از سوی ارگانهای امنیتی و نظامی رژیم باشیم.