ترس و ناامیدی نظام
دولت آخوند حسن روحانی آنچنان ورشکسته و وعدههای آن آنچنان پوشالی از آب درآمده است که علاوه بر باند مقابل، رسانهها و مهرههای حامی آن نیز بهخاطر شکستهای او و دولتش، او را را زیرضرب بردهاند.
روحانی تلاش دارد شکست خود و دولتش را در زمینه محقق نشدن و عدهها توجیه کند و کارشکنی باند مقابل و بیعملی عناصری از دولتش را مسبب این وضعیت قلمداد کند.
اما شکست روحانی و دولتش آنچنان عیان و مسئولیت شخص روحانی نیز در این شکست آنچنان آشکار است که حتی عناصر حامی او و عناصری از باند خودش توجیهات او را غیرقابلقبول و خودش را مقصر وضعیت زار و نزار کنونی این دولت ورشکسته میدانند.
در این رابطه عبدالله ناصری، از باند موسوم به اصلاحطلب و از حامیان روحانی، تمامی شکستها و «کاستی»های موجود را متوجه «دولت و شخص رئیسجمهور» میداند، بهنحوی که «هیچکس این توجیهات را از روحانی نمیپذیرد» و « رئیسجمهور با گفتن این حرفها نمیتواند از اتفاقات احتمالی آینده شانه خالی کند».
این مهره باند مغلوب حرفهای روحانی در این روزها را «دامنزدن به ناامیدی» توسط او میداند و در این رابطه میگوید: «دامنزدن به این ناامیدی توسط رئیسجمهور نتیجه خوبی نخواهد داشت. اگر این مسائل را مخالفان آقای روحانی بیان میکردند، عیبی نداشت، ولی حتماً از سوی خود آقای روحانی این امر شنیدنی است».(روزنامه فرهیختگان ۱۰اردیبهشت ۹۷)
نعمت احدی، یکی دیگر از عناصر این باند، «اپوزیسیون»نمایی او را زیرضرب گرفته و توصیه میکند «آقای روحانی یک بار از نقش اپوزیسیون خارج شود و بهعنوان مسئول اجرایی کشور ورود کند و بهجای آنکه مانند آقای احمدینژاد گفتاردرمانی کند، عملگرایانه برخورد کند».(سایت انتخاب ۱۰اردیبهشت ۹۷)
سایت انتخاب، وابسته به باند موسوم به اصلاحطلب و از رسانههای حامی دولت روحانی، سخنان او در ماههای آخر دولتش که بعضی از عناصر آن را «پاشنه ورنکشیدهها» نامید که از او دفاع نمیکنند و همچنین حرفهای اخیر او را که عناصری از دولت را مهر سکوت بر لب زده نامید، به باند انتقاد گرفته و خودش را مسبب اوضاع درهمریخته کنونی و شکستهای دولت میداند و در این رابطه مینویسد: «آقای روحانی! وقتی «پاشنه ورنکشیدهها» را در دولت نگهداشتید، باید فکر این روز را هم میکردید».(سایت انتخاب ۱۰اردیبهشت ۹۷)
آخوند محمدعلی ابطحی نیز «گلایههای علنی» روحانی «از وزرایش» را بیفایده میداند و به او توصیه میکند «هرچه سریعتر کابینهاش را ترمیم کند».
این وزیر کابینه آخوند محمد خاتمی درد «موج ناامیدی در جامعه» را «با عملهایی که متناسب با شعارهای اقتصادی و سیاسی باشد» قابلعلاج دانسته نه «با گلایه و سخنرانی» روحانی.(سایت عصر ایران ۱۰اردیبهشت ۹۷)
صرفنظر از منافع فردی و دعواهای درون باندی، واقعیت این است که تمامی این اظهارنظرهای ناامیدانه و از جمله اظهارات سراسر یاسآور این روزهای آخوند حسن روحانی، تماماً ناشی از شکست دولت و به تبع آن شکست نظام در زمینههای مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است.
این شکستها از یک طرف و از طرف دیگر بحران سرنگونی وضعیت برای دولت روحانی و نظام را این چنین خطرناک کرده است.
جدیت خطر بحرانهای اقتصادیـاجتماعی، محاصره نظام توسط مردم عاصی و معترض که روز به روز اعتراضهای آنها گسترش بیشتری مییابد، وضعیت انفجاری جامعه و خطر سرنگونی منشأ تمامی ناامیدیها و نگرانیهای نظام و سران و ایادی آن از جمله روحانی است.
خطر سرنگونی آنچنان جدی است که آخوند جوادی آملی را ناگزیر کرده است به سران و مهرههای نظام هشدار بدهد و آنها را از ریخته شدن «به دریا» توسط «مردم» برحذر دارد.
واقعیت این است که نگرانی و ناامیدی روحانی نیز که اینچنین از طرف عناصر حامی خودش زیر ضرب قرار گرفته است، نه بر اساس گفتاردرمانیهای رایج و معمولی او بلکه بر اساس اشراف او نسبت به اوضاع و احوال خطرناکی که نظام در آن قرار دارد میباشد.
زیرا او طی دهههای مختلف در مناصب بالایی و درعینحال در محرمانهترین مناصب بوده و آشنا به مصائب و مشکلات نظام است، با توجه به این اشراف است که اینچنین احساس خطر میکند و نگران است.