حمایت از تولید داخلی!
تولید یک کالای ملی قبل از هر چیز نیاز به زیرساختهای اجتماعی و اقتصادی دارد. کارشناسان اقتصادی میگویند در ایران آخوند زده تقریباً جای سالمی برای این زیرساختها باقی نمانده است. از واردات بیرویه (البته کاملاً با رویه برای پر کردن کیسه پاسدارها و آقا زاده)، تا نبودن حمایت دولتی از تولید، تا قوانین دست و پاگیر برای تولید کنندگان،
تا نبودن یک سیاست روشن ارزی و دلار 10نرخی در بازار و از همه مهمتر وجود مافیاهای مختلف از مافیای قیر و نفت تا مافیای زیره و زعفران و برنج و شکر و کفش و لباس و پارچه و خودرو و حتی سنگ قبر، که سر همه این مافیاها یا اغلب آنها در نهادهای زیر دست ولیفقیه است. با این حال بهخاطر شعار سال خامنهای، که طبق معمول سنواتی در حد شعار است و هیچ اقدام زیرساختی برای آن اعلام نکردهاند، مضحکهای تحت عنوان «حمایت از کالای ایرانی» در رسانههای رژیم هر روز جریان دارد که از قضا همین حرفها بیشتر اعتراف به ویرانی همین زیرساختهاست.
از جمله تلویزیون رژیم در روز ۱۲فروردین۹۷بهنقل از معاون اول رئيسجمهور گفت: «معنی حمایت از تولید داخلی این است که باید به توانمندی کشور در اجرای طرحهای بزرگ صنعتی توجه شود». طرح های بزرگ هم از نظر «آقای جهانگیری» از طریق فاینانس انجام میشود». یعنی باز کردن پای سرمایه. جهانگیری در جلسه بررسی مشکلات و موانع توسعه در آذربایجان شرقی یک جملهٴ خیلی مشعشع هم گفت که یاد آور کرامات «شیخنا» است که پنجه را باز کرد و گفت یه وجب! به گزارش تلویزیون رژیم، جهانگیری افاضه کرد که: «علاوه بر مبارزه با قاچاق کالا و حمایت از کالای داخلی در اجرای طرح های بزرگ صنعتی که باید بهطور جدی استفاده از توانمندی داخلی توجه کرد». جهانگیری بعد هم به سبک همان «شیخنا» که شیره را خورد و گفت شیرین است افزود: «البته حمایت از کالای ایرانی به این معنی نیست که هر محصولی با هر کیفیتی به مردم داده شود».
علاوه بر «کرامت» گوییهایی جهانگیری که البته راه به سرمایهگذاری خارجی میبرد و ربطی به حمایت از کالای ایرانی ندارد، سیل اباطیل مشابه آن در رسانههای حکومتی ادامه دارد. برخی از این اظهارات انصافاً ماورای کرامات شیخنا است.
مثلاًً محمدجواد کولیوند رئیس کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس ارتجاع گفته است: «حمایت از کالای ایرانی منجر به رونق تولید و اشتغال میشود». (خبرگزاری نیروی تروریستی قدس-تسنیم-۱۳فروردین).
فرهاد تجری نایب رئیس کمیسیون اصل ۹۰ مجلس ارتجاع هم افاضه فرموده که: «هر اقدامی که از سوی دستگاهها برای تحقق شعار امسال صورت میگیرد، باید در مسیر حمایت از تولید ملی باشد. اکنون که.... رهبری بر حمایت از تولید ملی تأکید کردهاند، بهتر است به فکر اقداماتی باشیم که به تقویت تولید ملی منجر شود». (همان منبع).
علی اکبری، رئیس کمیسیون کشاورزی در مجلس ارتجاع هم خود را به این شوی بلاهت در خبرگزاری نیروی تروریستی قدس رسانده و گفته است: «از این پس هر پیشنهاد یا مصوبهیی که در مجلس مطرح میشود باید تولید محور بوده و از توان داخلی حمایت کند. در سال حمایت از کالای ایرانی باید سیاستگذاریها به سمتی باشد که زیانی به تولید ملی وارد نکند و مجوزهایی صادر نشود که واردکنندگان را تقویت و تولیدکنندگان را تضعیف کند». اصلاً نباید سؤال کرد که مجلس ارتجاع تا بهحال دنبال چه نوع مصوباتی بوده است که رئيس کمیسیونش تازه به صرافت افتاده که «از این پس هر مصوبهیی باید تولید محور باشد».
رسانههای حکومتی هم برای در بردن منهدم کنندگان اصلی تولید که عمده واردات قاچاق و غيرقاچاق را در دست دارند، موارد فرعی را عمده میکنند:
تلویزیون رژیم در روز۱۲فروردین۹۷اظهارات یک تولیدکننده پارچه در یزد را منتشر کرد که میگفت: «شلوارهای لی و جینی که الآن تو بازار ما هست، یک کارخانه مهمش تو استان یزده. که تولید میکنه میره تهران شلوار جین دوخته میشه. یه مارک هم میزنند روش بهعنوان جنس ترک، بر میگرده تو همین استانهای خودمون و استفاده میشه».
اما چرا هر نیازی اعم از خوراکی یا پوشاکی یا لوزام منزل و ساختمانی و... در نظام آخوندی تبدیل به یک مافیا شده است؟ برای نمونه طول و عرض مافیای لباس و کفش در نظام آخوندی را از تلویزیون رژیم بخوانیم:
«بر اساس آمارها سرانه پوشاک مصرف هر ایرانی سالانه ۱۵۰دلاره که با احتساب جمعیت ۸۰میلیونی کشورمون این عدد به ۱۲میلیارد دلار در سال میرسد» (تلویزیون رژیم- ۱۲فروردین).
گردش پول ۱۲میلیارد دلاری لباس در ایران، با احتساب هر دلار ۵۲۰۰تومان معادل ۶۲هزار و ۴۰۰میلیارد تومان میشود. که احمدینژاد در مورد مبلغ گردش دوهزار میلیارد تومانی پول سیگار گفته بود: «این رقم همه قاچاقچیهای درجه یک دنیا را به طمع میاندازد، چه برسد به برادران قاچاقچی خودمان».
به این ترتیب کلفتی گردن هر یک از سرهای آن اژدهای هفت سری که خامنهای نشانی میداد تا حدودی روشن میشود. اژدهایی که سر اصلی آن در بیت «مقام عظما» است و اولین قربانی آن که بلعیده شده، کالای ایرانی است.
تولید یک کالای ملی قبل از هر چیز نیاز به زیرساختهای اجتماعی و اقتصادی دارد. کارشناسان اقتصادی میگویند در ایران آخوند زده تقریباً جای سالمی برای این زیرساختها باقی نمانده است. از واردات بیرویه (البته کاملاً با رویه برای پر کردن کیسه پاسدارها و آقا زاده)، تا نبودن حمایت دولتی از تولید، تا قوانین دست و پاگیر برای تولید کنندگان،
تا نبودن یک سیاست روشن ارزی و دلار 10نرخی در بازار و از همه مهمتر وجود مافیاهای مختلف از مافیای قیر و نفت تا مافیای زیره و زعفران و برنج و شکر و کفش و لباس و پارچه و خودرو و حتی سنگ قبر، که سر همه این مافیاها یا اغلب آنها در نهادهای زیر دست ولیفقیه است. با این حال بهخاطر شعار سال خامنهای، که طبق معمول سنواتی در حد شعار است و هیچ اقدام زیرساختی برای آن اعلام نکردهاند، مضحکهای تحت عنوان «حمایت از کالای ایرانی» در رسانههای رژیم هر روز جریان دارد که از قضا همین حرفها بیشتر اعتراف به ویرانی همین زیرساختهاست.
از جمله تلویزیون رژیم در روز ۱۲فروردین۹۷بهنقل از معاون اول رئيسجمهور گفت: «معنی حمایت از تولید داخلی این است که باید به توانمندی کشور در اجرای طرحهای بزرگ صنعتی توجه شود». طرح های بزرگ هم از نظر «آقای جهانگیری» از طریق فاینانس انجام میشود». یعنی باز کردن پای سرمایه. جهانگیری در جلسه بررسی مشکلات و موانع توسعه در آذربایجان شرقی یک جملهٴ خیلی مشعشع هم گفت که یاد آور کرامات «شیخنا» است که پنجه را باز کرد و گفت یه وجب! به گزارش تلویزیون رژیم، جهانگیری افاضه کرد که: «علاوه بر مبارزه با قاچاق کالا و حمایت از کالای داخلی در اجرای طرح های بزرگ صنعتی که باید بهطور جدی استفاده از توانمندی داخلی توجه کرد». جهانگیری بعد هم به سبک همان «شیخنا» که شیره را خورد و گفت شیرین است افزود: «البته حمایت از کالای ایرانی به این معنی نیست که هر محصولی با هر کیفیتی به مردم داده شود».
علاوه بر «کرامت» گوییهایی جهانگیری که البته راه به سرمایهگذاری خارجی میبرد و ربطی به حمایت از کالای ایرانی ندارد، سیل اباطیل مشابه آن در رسانههای حکومتی ادامه دارد. برخی از این اظهارات انصافاً ماورای کرامات شیخنا است.
مثلاًً محمدجواد کولیوند رئیس کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس ارتجاع گفته است: «حمایت از کالای ایرانی منجر به رونق تولید و اشتغال میشود». (خبرگزاری نیروی تروریستی قدس-تسنیم-۱۳فروردین).
فرهاد تجری نایب رئیس کمیسیون اصل ۹۰ مجلس ارتجاع هم افاضه فرموده که: «هر اقدامی که از سوی دستگاهها برای تحقق شعار امسال صورت میگیرد، باید در مسیر حمایت از تولید ملی باشد. اکنون که.... رهبری بر حمایت از تولید ملی تأکید کردهاند، بهتر است به فکر اقداماتی باشیم که به تقویت تولید ملی منجر شود». (همان منبع).
علی اکبری، رئیس کمیسیون کشاورزی در مجلس ارتجاع هم خود را به این شوی بلاهت در خبرگزاری نیروی تروریستی قدس رسانده و گفته است: «از این پس هر پیشنهاد یا مصوبهیی که در مجلس مطرح میشود باید تولید محور بوده و از توان داخلی حمایت کند. در سال حمایت از کالای ایرانی باید سیاستگذاریها به سمتی باشد که زیانی به تولید ملی وارد نکند و مجوزهایی صادر نشود که واردکنندگان را تقویت و تولیدکنندگان را تضعیف کند». اصلاً نباید سؤال کرد که مجلس ارتجاع تا بهحال دنبال چه نوع مصوباتی بوده است که رئيس کمیسیونش تازه به صرافت افتاده که «از این پس هر مصوبهیی باید تولید محور باشد».
رسانههای حکومتی هم برای در بردن منهدم کنندگان اصلی تولید که عمده واردات قاچاق و غيرقاچاق را در دست دارند، موارد فرعی را عمده میکنند:
تلویزیون رژیم در روز۱۲فروردین۹۷اظهارات یک تولیدکننده پارچه در یزد را منتشر کرد که میگفت: «شلوارهای لی و جینی که الآن تو بازار ما هست، یک کارخانه مهمش تو استان یزده. که تولید میکنه میره تهران شلوار جین دوخته میشه. یه مارک هم میزنند روش بهعنوان جنس ترک، بر میگرده تو همین استانهای خودمون و استفاده میشه».
اما چرا هر نیازی اعم از خوراکی یا پوشاکی یا لوزام منزل و ساختمانی و... در نظام آخوندی تبدیل به یک مافیا شده است؟ برای نمونه طول و عرض مافیای لباس و کفش در نظام آخوندی را از تلویزیون رژیم بخوانیم:
«بر اساس آمارها سرانه پوشاک مصرف هر ایرانی سالانه ۱۵۰دلاره که با احتساب جمعیت ۸۰میلیونی کشورمون این عدد به ۱۲میلیارد دلار در سال میرسد» (تلویزیون رژیم- ۱۲فروردین).
گردش پول ۱۲میلیارد دلاری لباس در ایران، با احتساب هر دلار ۵۲۰۰تومان معادل ۶۲هزار و ۴۰۰میلیارد تومان میشود. که احمدینژاد در مورد مبلغ گردش دوهزار میلیارد تومانی پول سیگار گفته بود: «این رقم همه قاچاقچیهای درجه یک دنیا را به طمع میاندازد، چه برسد به برادران قاچاقچی خودمان».
به این ترتیب کلفتی گردن هر یک از سرهای آن اژدهای هفت سری که خامنهای نشانی میداد تا حدودی روشن میشود. اژدهایی که سر اصلی آن در بیت «مقام عظما» است و اولین قربانی آن که بلعیده شده، کالای ایرانی است.