در سایه حاکمیت غارت و چپاول رژیم آخوندی، زیستبوم میهن اشغال شده چنان در معرض انهدام و نابودی قرار گرفته است که پیامدهای مرگبار و جبرانناپذیر آن برای نسلهای آینده از هماکنون به صورت خشک شدن دریاچهها و رودخانهها، تالابها و منابع زیرزمینی آبی قابل پیشبینی است.
آخرین نمونه از این نوع بحرانهای زیستمحیطی وضعیت تالابهای قم است. خبرگزاری حکومتی ایسنا ۸ اسفند تحت عنوان خشک شدن تالابهای قم زنگ خطر جدی برای پایتخت بهنقل از یکی از کارگزاران رژیم می نویسد: «خشک شدن تالابهای استان قم، گردو غبار در مرکز کشور را بهشدت افزایش خواهد داد و این یک زنگ خطر جدی برای پایتخت و دیگر استانهاست».
پیش از این سایت حکومتی تابناک درتاریخ ۱۳ آذر ۹۶ نوشته بود: «بحران دریاچه نمک قم بسیار فراتر از دریاچه ارومیه است و در صورت توجه نکردن به آن بیش از ۲۵ درصد جمعیت کشور و از جمله پایتخت با معضل گردو غبار مواجه میشوند».
خبرگزاری حکومتی ایرنا ۲۹ آذر نوشت: «اگر در این مسأله کوتاهی شود، قم و شهرهاى اطراف دریاچه از جمله تهران به خوزستانی دیگر تبدیل میشود».
خبرگزاری حکومتی مهر نیز ۳۱ فروردین ۹۶ نوشت: «از دهه ۷۰ عملاً یک لیتر آب هم وارد دریاچه نمک نشده است. هر روز سطح دریاچه کوچکتر و خشکتر شده است و تقریباً کشاورزی منطقه را به نابودی کشانده است. در گذشته۲۰ هزار هکتار باغ در اطراف استان قم وجود داشته که امروز به کمتر از یک هکتار رسیده است».
اما رژیم آخوندی در قبال این بحران نه تنها هیچگونه طرح و برنامهیی نداشته و با بیعملی و بیتقاوتی تمام، با آن روبهرو میشود، بلکه همچنان با اجرای طرحهای دزدیدن آب از طریق پروژههای ضدملی سدسازی توسط سپاه پاسداران و برداشت بیرویه آبهای زیرزمینی از چاههای عمیق به اقدامات ضدملی و ضدمردمی خود در این منطقه تداوم میبخشد.
بطور مشخص میزان آب ورودی دریاچه قم بهدلیل سیاستهای مخرب و ضدزیستمحیطی در پیرامون آن از جمله ایجاد سد در مناطق بالادست دریاچه، برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی، احداث جاده و مناطق مسکونی در دشتهای اطراف آن، چنان کاهش یافته که در حال حاضر دریاچه نفسهای آخر خود را میکشد.
«دور نیست زمانی که بادهایی که بر فراز این دریاچه میوزند، هزاران تن نمک با خود به سطح شهر بیاورند. نمونه اتفاقی که در آینده میتواند برای شهر قم بیفتد، در روستای قاسمآباد سفلی افتاده که در ۱۵ کیلومتری قم قرار دارد و تمام روستا توسط شنهای روان مدفون شده است. در ۳ سال گذشته در شهر قم رطوبت هوا ۶۰ درصد کاهش داشته که همین کاهش رطوبت شرایط را آسیبپذیر کرده است تا جایی که چند وزش باد شدید میتواند قم را مدفون کند».
بحران دریاچه نمک قم به مراتب خطرناکتر و حساستر از بحران دریاچه ارومیه است که روند افزایشی ریزگردها در آینده نزدیک برای کانونهای جمعیتی مرکز کشور را فاجعهبار خواهد کرد».
نگاهی به چند نمونه از اعترافات کارگزاران و متولیان حکومتی در ارتباط با ابعاد عمیق این بحران زیستمحیطی در رسانههای رژیم، دردناک بودن این فاجعه را بهخوبی روشن میسازد.
خبرگزاری حکومتی مهر ۵ آبانماه ۹۵ ضمن اعتراف به فرونشستهای ۵ متری زمین در برخی مناطق استان قم وجه دیگری از طینت ضدمردمی حاکمیت فاسد ولایت را چنین در معرض نمایش همگان قرار میدهد: «دور نیست زمانی که بادهایی که بر فراز این دریاچه میوزند، هزاران تن نمک با خود به سطح شهر بیاورند. نمونه اتفاقی که در آینده میتواند برای شهر قم بیفتد، در روستای قاسمآباد سفلی افتاده که در ۱۵ کیلومتری قم قرار دارد و تمام روستا توسط شنهای روان مدفون شده است. در ۳ سال گذشته در شهر قم رطوبت هوا ۶۰ درصد کاهش داشته که همین کاهش رطوبت شرایط را آسیبپذیر کرده است تا جایی که چند وزش باد شدید میتواند قم را مدفون کند».
همین منبع در ادامه پرده دیگری از باندهای غارت و چپاول حاکمیت منفور آخوندی را کنار میزند و اضافه میکند: «با وجود خطراتی که وجود دارد، کار جدی برای حفاظت از دریاچه صورت نمیگیرد و آمار مجوزهای معدن داده شده اطراف دریاچه در سالهای اخیر هم نشاندهنده همین موضوع است. گویا برخی خوشحال میشوند اگر این دریاچه خشک شود تا بیشتر به بهرهبرداری از معدنها مشغول شوند».
خبرگزاری حکومتی مهر ۲۷ بهمن ۹۵ تحت عنوان بحرانی خطرناکتر از بحران دریاچه ارومیه به ۹ برابر شدن چاههای عمیق در قم اعتراف کرده و اضافه میکند: «گردو غبار و ریزگردها، تغییر اقلیم، شورشدن آب و خاک، از میان رفتن زیستبومهای طبیعی، نشست و رانش زمین، نابودی کامل کشاورزی، تخلیه روستاها و افزایش هزینه توسعه شهرها همه از جمله آسیبهایی است که در نتیجه مدیریت و برنامهریزی ناصحیح در استفاده از منابع آبی سطحی و زیرزمینی حوضه آبخیز دریاچه نمک بهوجود آمده است. تحقق نیافتن حقابههای حوضه دریاچه نمک، حفر چاههای غیرمجاز و افزایش ۹ برابری چاههای عمیق ظرف ۳ دهه سبب شده است که شیره جان این منطقه کشیده شود تا ما امروز از وضعیت این منطقه با عنوان «بحران» یاد کنیم که ۲۵ درصد جمعیت کشور را تحت تأثیر خود قرار خواهد داد.
بحران دریاچه نمک به مراتب خطرناکتر و حساستر از بحران دریاچه ارومیه است که روند افزایشی ریزگردها در آینده نزدیک برای کانونهای جمعیتی مرکز کشور فاجعهبار خواهد بود».