۱۳۹۷ فروردین ۷, سه‌شنبه

جمشید پیمان: دروغ و فریب قدیمی رژیم آخوندی:حمله نظامی به ایران!


در دو ــ سه هفته ی اخیر دو جابجائی در دولت آقای ترامپ،رئیس جمهوری آمریکا، روی داد: آقای پمپئو در پست وزارت امورخارجی جای آقای تیلرسون را گرفت و آقای جان بولتون مشاور امنیت ملی شد.




این دگرگونی ها بیش از هرکس گردانندگان رژیم آخوندی در ایران و پشتیبانانش را به واکنش و تکاپوئی تکراری واداشت. هم حاکمیت آخوندی، هم دوستان خارج کشوری او با شدت و گستردگی روی این امر به مانور پرداختند که دولت آمریکا قصد راه انداختن جنگ تازه ای در خاورمیانه و حمله نظامی به ایران را دارد و در این راه با نیروهای ایرانی خواهان براندازی نظام آخوندی و بیش از همه با شورای ملی مقاومت به رهبری مسعود و مریم رجوی،همکار و همراه است.
در همین زمینه، هم وزارت اطلاعات رژیم آخوندی و عوامل مستقیم و غیر مستقیمش و هم عده ای ظاهر بین و رویه نگر، جنجال تبلیغاتی و نامه نگاری به مقام های آمریکائی و ترامپ راه انداخته اند و روی دو موضوع مانور می دهند؛ یکی اینکه به ایران حمله نظامی نشود و از ایران عراق و افغانستان و سوریه تازه ای نسازند، و دیگر اینکه از شورای ملی مقاومت و مجاهدین حمایتی صورت نگیرد.
البته اینگونه برنامه ها و جار و جنجال ها که پشتشان دست وزرات اطلاعات رژیم آخوندی است، طی سی و هشت سال گذشته بارها تکرار شده است و شاید گاهی و اندک با موفقیت های نسبی همراه بوده است(مثل توطئه ی رذالت بار بردن نام سازمان مجاهدین خلق در لیست تروریستی بعضی کشورهای مماشات ورز با رژیم آخوندی)، امّا در بیشتر موردها، بویژه در صحنه ی تقابل با مقاومت ایران، به شکست مفتضحانه انجامیده است و این بار نیز بطور قطع پایانی خوش برای رژیم جمهوری اسلامی و دنبالچه ها و دشمنان مقاومت،نخواهد داشت.
در این راستا بجاست که به چند نکته اساسی اشاره کنم:
نکته نخست: هیچ کشوری حتی اسرائیل یا عربستان،از جنگ با ایران(حتی از جنگ با نظام تروریستی و توسعه طلب و مداخله گر آخوندی) سخنی نگفته است. نیز شورای ملی مقاومت بارها در موضع گیری های رسمی، در میتینگ ها و در نشریه های گوناگون و در ملاقات با شخصیت های سیاسی و فرهنگی و دینی درسطح جهانی، بر این امر پای فشرده است که نه با هر گونه مداخله نظامی در امور ایران مخالف است و امر تغییر دموکراتیک در ایران(راه حل سوم پیشنهادی مریم رجوی) را فقط و فقط بر عهده ی مردم ایران می داند. اما عده ای بوق زن حرفه ای در بوق های وزارت اطلاعات رژیم آخوندی می دمند که شورای ملی مقاومت و مجاهدین محرک و مشوق سایر کشورها برای حمله نظامی به ایران هستند.
نکته دوم: آنان که نمی دانند بدانند که در ایران یک جنگ تمام عیار و گسترده میان مردم آزادی خواه ایران و رژیم غاصب و ضدبشر جمهوری اسلامی مسلط بر ایران، جریان دارد. و این جنگ تا سرنگونی تمامیت این نظام ادامه خواهد یافت. هرکس و هر دولتی در جریان این پیکار چهل ساله با حمایت مستقیم و غیر مستقیم از این رژیم ضد بشری و چشم بستن بر جنایت های گسترده ی داخلی و خارجی آن و اتخاذ سیاست مماشات، بطور واقعی به تقویت تروریست های حاکم بر ایران و تضعیف آزادیخواهان ایران پرداخته و می پردازد، دست و دامان و دهانش به ننگ همکاری و همراهی با این رژیم آلوده است.
نکته سوم: مقاومت سرفراز مردم ایران در تعیین هدف ها و اتخاذ استراتژیش و گزینش شیوه های کارش تنها و تنها متکی به خواست مردم ایران یعنی سرنگونی نظام جمهوری اسلامی برای تاسیس یک نظام دموکرات مبتنی بر تساوی حق شهروندی همه ی شهروندان ایران و پای بندی به منشور حقوق بشر و جدائی دین از دولت است.
بر این اساس شورای ملی مقاومت از هر گونه تغییر و تحول در داخل کشور یا در صحنه ی بین المللی، برای پیشبرد هدف ها و برنامه اش بهره می گیرد. در همین چهارجوب و در این راستا است که:
شورای ملّی مقاومت بطور اصولی و از آغاز به کشورهای بزرگ و مهم که در صحنه جهانی نقش تعیین کننده دارند، با تاکید گفته است:
ـــ سیاست مماشات و حمایت از رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی را کنار بگذارید
 ـــ ما از شما نه پول می خواهیم و نه سلاح و نه مداخله نظامی و جنگ، زیرا:
ـــ سرنگونی این نظام، کار مردم ایران و مقاومت سازمان یافته آنهاست!
امروز هرکس در هر جای جهان و در هر مقام و پستی، در عرصه رویاروئی با نظام حاکم بر ایران از مقاومت ایران پشتیبانی کند باید به این اصول پایبند باشد!