۱۳۹۷ فروردین ۸, چهارشنبه

«سال ۹۷ سا ل انتخاب بین سخت و سخت‌تر»!

قیام مردم مشهد دیماه ۹۶
قیام  سراسری مردم ایران در دیماه سال 96 بر بستری از اعترضات اجتماعی اقشار مختلف علیه نظام ولایت فقیه، شکل گرفت.

گستردگی اعتراضات و رادیکالیزه شدن شعارهای آنها در حدی بود، که  تهدید و ارعاب نیروهای سرکوب نتوانست آنها را مهارکند، و نهایتاً در دیماه به انفجار خشم مردم با شعار مرگ بر خامنه‌ای و مرگ بر روحانی  منجر شد.


قیامی که سران و سردمداران حکومت آخوندی را سراپا در وحشت فروبرد، به‌نحوی که این واقعیت را که همانا هدف قرار گرفتن تمامیت نظام بود، به بیانهای مختلف ابراز داشتند. ضمن این‌که مهره‌ها و رسانه‌های نظام نسبت به استمرار قیام هشدار می‌دهند و سال 97 را سال سخت و پرچالشی برای نظام پیش‌بینی می‌کنند.

مسعود پزشکیان نایب رئیس مجلس ارتجاع  می‌گوید: « از همین الآن هم کاملاً مشخص و هویدا است که سال 97 برای کشور ما در طول چهار دهه گذشته سالی بسیار مهم و حیاتی خواهد بود. چرا که جامعه ما بر اثر فشارهایی که خصوصاً در یک دهه اخیر متحمل شده‌اندک اندک تاب تحمل خود را از دست می‌دهد و اعتراضات دی‌ماه هم نمودی از همین وضعیت است.

به‌نظر نمی‌رسد که سیر تحولات و وقایع درونی و بیرونی دیگر فرصت چندانی برای ما بگذارد».(سایت حکومتی ایران آنلاین 6فروردین 97)

علی سرزعیم معاون وزارت تعاون رژیم نیز سال 97 را «سال انتخاب بین سخت و سخت‌تر برای مردم ایران» (بخوانید حاکمیت آخوندی) می‌داند. (سایت اقتصاد آنلاین 6فروردین 97)

محسن میردامادی  عضو سابق مجلس ارتجاع ضمن اذعان  به این‌که دولت روحانی و باند موسوم به اصلاح‌طلب ناتوان از حل مشکلات در آینده هستند، به دشواریهای نظام در برخورد با مردم قیام‌کننده در آینده و در سال 97 چنین اعتراف می‌کند: «اعتراض صورت‌گرفته چه‌بسا شبیه کوه یخی باشد که بدنه اصلی هنوز زیر آب باشد. این نارضایتی در سطح درخور ‌توجهی از جامعه وجود دارد، حتی آنها که مشکل اقتصادی ندارند. اگر ریشه‌یی با این موضوع برخورد نشود و راه برای اعتراضهای قانونی باز نشود، در آینده‌ ممکن است دچار مشکل جدی‌تری بشویم. این حرف اصلاح‌طلبان است.

از نظر من، این رخداد مسأله‌ای جدی است و اگر به‌طور جدی به آن توجه و برای آن راه‌حل ارائه نشود، این نارضایتی‌ها نگران‌کننده است». (سایت خبر آنلاین 6فروردین 97)

در این زمینه محسن آرمین یکی دیگر از مهره‌های باند موسوم به اصلاح طلب  می‌گوید:  آیا فکر نمی‌کنید آنچه خود را در خیابان به‌عنوان اعتراض نشان داد، گوشه‌یی از اعتراضهای گسترده‌یی است که هنوز به خیابان کشیده نشده؟

با شما موافقم. تأکید بر محدودیت تعداد شرکت‌کنندگان در اعتراضات خیابانی اخیر، می‌تواند فریبنده و غلط‌انداز باشد... نمی‌توان گفت همه آنها که به خیابانها نیامدند، ناراضی و معترض به وضع موجود نیستند. نارضایتی‌ها و اعتراضات در شرایط کنونی بسیار عمیق‌تر از آن چیزی است که در حوادثی این‌چنینی ظهور و بروز پیدا می‌کند. گستردگی اعتراضات در سطح 70شهر، حاکی از گستردگی نارضایتی‌ها در سطح جامعه است. فکر می‌کنم مسئولان مربوطه نیز به این حقیقت واقف‌اند. اخبار جسته‌و‌گریخته‌ای که از گزارش مراجع و نهاد‌های امنیتی و انتظامی به نهاد‌ها و مراکز مسئول به گوش می‌رسد، بیانگر همین واقعیت است».(سایت ساعت 24– 6فروردین 97)

همه این نگرانیها برپایه دو واقعیت است:

 واقعیت اول این‌که هم‌چنان اعتراضات و قیامهای مردم اصلی ترین تهدید برای رژیم است.

واقعیت دوم این‌که بحرانهای بزرگ که مسئولان حاکمیت آخوندی از‌آن به‌عنوان «ابرچالش» نام می‌برند، هم‌چنان برای نظام خطرساز هستند، زیرا از این رژیم در بن‌بست، راه‌حلی برای برون‌رفت از این بحرانها در نمی‌آید.

بحرانهایی که علی لاریجانی رئیس مجلس آخوندی آنها را 10تا 15چالش خیلی بزرگ برای کشور دانسته است.

بحرانهایی که حاصل  این  حاکمیت منحوس و عملکردهای ضدمردمی آن در زمینه، سرکوب و غارت مردم است و هریک از آنها می‌تواند باعث انفجار خشم مردم شوند.