۱۳۹۶ بهمن ۲۰, جمعه

قیام ایران: بستن رزق و روزی حکومت بی‌«امت»



در ایران کنونی، کمیت‌های مبارزاتی ۴۰ساله به کیفیتی تازه و رو به آینده بدل گشته‌اند. ظهور شتابان قیام سراسری دی ۹۶، برگی از بروز این کیفیت می‌باشد. بسیاری تضادهای به‌ظاهر خفیه میان مردم و حاکمیت، اکنون سر باز کرده‌اند و آثار خود را در درون حاکمیت می‌ریزند. بحرانهای گوناگون اجتماعی و اقتصادی و صنفی در مسیری مشترک، یکدیگر را تلاقی می‌کنند و به رود مطالبات سراسری و آشتی‌ناپذیر با حاکمیت می‌پیوندند. خروش این رود را هر روز در شهرها و بوم و بر ایران می‌شنویم و شاهدیم.

انقراض نسل زالوهای سیاسی
  طنین صدای خروش ایران علیه دیکتاتوری ولایت فقیه، بازتابی مستقیم و روزانه در دستگاه حکومت و محاسبات آن داشته و دارد. دیگر جناح مغلوب موسوم به اصلاحات‌چیان هم دردی را از نظام ولایت افاقه نمی‌کنند که بر عکس، موجودیت زالوگونه‌شان نیز در معرض انقراض است. اینها آثار ظهور شتابان قیامی است که معادلهٴ سیاسی داخلی و منطقه‌یی و بین‌المللی را به تمامی علیه خامنه‌ای و محاسباتش چرخاند. این است آن اصل و بنیاد و اساس تعادل‌قوای خفیه در رگ و پی جامعهٴ ایران که فهم آن، تنها با پایداری‌یی شایستهٴ درک آرمان آزادی میسر بود و هست و خواهد بود.

 قبای مندرس مماشات
  بروز سراسری این تعادل‌قوای ریشه کرده در جان، روح، قلب، ضمیر و هستی زن و مرد ایرانی، بساط ۴۰ساله دستگاه سرکوب قرون‌وسطایی آخوندی را از بنیاد به‌هم زده است. آتش این قیام ـ و حتی گرگر آن ـ از سوی دیگر، جبهه‌بندی منطقه‌یی و جهانی را هم تحت تأثیر خود قرار داده است؛ آن‌قدر که دیگر تمام سرمایه‌گذاری‌ سالیان مماشات هم برای خامنه‌ای حتی قبای مندرسی هم نیست. ببینید دو هفته قیام سراسری چه بر سر تعادل‌قوای بین‌المللی آخوندها آورده است: «ما متوجه شدیم که هیچ متحد متعهدی نداریم». (پاسدار حسین سلامی جانشین فرمانده کل سپاه، تلویزیون شبکه خبر، ۱۴بهمن ۹۶)

     این را بعد از این همه سال تجاوز و تجری در کشورهای مختلف خاورمیانه و نیز حاتم‌بخشی از نفت و سرمایه ایران به اربابان دنیا اعتراف می‌کند. بلافاصله هم دستاورد این انزوا را با یک نعل وارونه و با چاشنی همیشگی آدرس غلط دادن، اینطور اذعان می‌کند: «اگر این حزب‌الله نبود ما باید برای رژیم صهیونیستی از اینجا محاسبه جدیدی باز می‌کردیم»! (همان منبع)

 نعل وارونه با چاشنی رعب و هراس

     خمینی برای گریز از پاسخ دادن به واقعیت‌های سیاسی و اجتماعی بیخ گوش خودش در ایران، فیل جنگ با عراق را هوا کرد تا از آن خوان تجاوز و جنایت، سلطه مطلقه ولایت فقیه را رزق و روزی سیاسی  و اجتماعی برساند. حالا هم که حرف مردم در دو شعار خلاصه شده است که «اصلاح‌طلب، اصولاًگرا ـ دیگه تمومه ماجرا» و «مرگ بر خامنه‌ای»، از زبان پاسدار سلامی هم اعتراف می‌کنند دیگر خبری حتی از «امت همیشه در صحنه» هم نیست.

       این واقعیت سرسخت در جامعه کنونی ایران را هم ـ که با قیام دی‌ماه مهر تثبیت خورد ـ با نعل وارونه زدن با یک قدرت‌نمایی در خارج از ایران همراه با چاشنی تهدید رعب و هراس رو به قیام‌کنندگان، اعتراف می‌کند: «امروز ارتش سوریه عمق استراتژیک دفاعی ما است. عراق هم همینطور... شما اگر نتوانید دشمن را در مسافت دور درگیر کنید، باید او را در مسافت‌های نزدیک بپذیرید. این قاعدهٴ اساسی حرکت ما است در میدانهای بیرونی».(همان منبع)

 زنده باد رزق و روزی از خوان جنایت!

در اعتراف‌های پاسدار سلامی، چهار واقعیت مهم نهفته است:

۱ـ برای نظام آخوندی دیگر حتی از آن مردم‌گرایی مبتذل و دجالگرانه ۴۰سال گذشته هم دوا و درمانی حاصل نمی‌شود و در کف خیابان و خانهٴ باور و اعتقاد مردم ایران، این رژیم به تمامی جارو شده است. این واقعیت را تحلیل‌گران و بازوهای قدرت نظام آخوندی تا بن استخوانشان حس و درک می‌کنند. پس زنده باد ارتش سوریه و ریزه‌خواران جنایت‌کار منطقه‌یی!

۲ـ حاکمیت ولایت فقیه تمام مهره‌های شطرنج سیاسی و اجتماعی‌اش را بازی کرده و در تمامی خیمه‌شب‌بازی‌ها، چیزی کف دست ندارد. قیام شهاب‌گونه و شتابان و خشماگین نسل نوخواه ایران ـ با قدمت تاریخی‌اش از مشروطه تا کنون ـ حالا دیگر هر گونه اصلاح و تغییر و ترمیم در درون دایرهٴ قدرت نظام آخوندی را به بن‌بست کامل کشانده است. تحریم سپاه و برجام لرزان و مطالبات روزافزون گرسنگان و بینوایان، از هر سو این حاکمیت را در محاصره گرفته است.

۳ـ پاسدار سلامی اعتراف می‌کند که تمامی جنایات صورت گرفته در سوریه و عراق و یمن با دخالت، آموزش، هزینه و حضور مستقیم قوای نظامی حکومت جمهوری اسلامی صورت گرفته است. این تنها و تنها راه برون‌رفت از واقعیت‌های بیخ گوش حکومت در تهران و باقی شهرهاى ایران است.

۴ـ برای پاسدار سلامی و ارکان نظم‌دهندهٴ دستگاه ولایت فقیه، خوب جا افتاده است که نتیجه انتخابات قلابی اردیبهشت ۹۶در قیام دی، پنبه‌اش زده شد و رژیم از نظر تبلیغاتی هم زیر پایش خالی می‌باشد. حالا همه‌چیز بین مردم و حاکمیت به تعیین تکلیف نهایی رسیده است.