۱۴۰۳ مهر ۴, چهارشنبه

خامنه‌ای با تاکتیک «از این ستون به آن ستون» دنبال چیست؟


                      خامنه‌ای با تاکتیک «از این ستون به آن ستون»...

در تحلیل و شناخت پدیده‌های سیاسی، یک‌سری اصول وجود دارند که تا وقتی زمینه‌های مادی‌شان بی‌اثر نشده یا از بین نرفته است، آن اصول کماکان برقرار هستند. مثلاً وقتی می‌گوییم یا استدلال می‌کنیم که حاکمیت ولایت فقیه اصلاح‌پذیر نیست، این اصل مبتنی بر زمینهٔ مادیِ اصل ولایت فقیه در قانون اساسی و شخص ولی‌فقیه در رأس ساختاری است که هم اصل و هم شخص آن، فراقانون هستند. یعنی همه‌چیز باید از فیلتر ولی‌فقیه عبور کند؛ حتی قانون، حتی مجلس، حتی قوه قضاییه، حتی قوه مجریه، حتی چگونگیِ تأمین ارزاق ملت. پس هر رفرم و مانور اصلاح‌گرایی، یک بازی سیاسی با هدف فریب مخاطبان و حریفان در داخل و خارج کشور است تا مولکول‌های اصل اصلاح‌ناپذیری را به‌هم نزدیک‌تر کند.

بر این اساس، این اصل نیز دربارهٔ حاکمیت ولایت فقیه استنتاج می‌شود که جز انقباض، هیچ راهی برایش متصور نیست. گوی فریب اصلاح را هم که چند صباحی به گردش درآورد، چفت‌وبست انقباض را در جای دیگر محکمتر می‌کند. نگاه کنید به روند ناگهانیِ زیاد کردن شمار اعدامها و گرانی‌ها پس از سر کار آوردن پزشکیان. این کارها نمادهای مادی و عینیِ همان اصل یا اصولی هستند که باید با آنها به تحلیل و شناخت علت واقعه پرداخت.

وقتی از حتمیت اصلاح‌ناپذیری ــ حتی در حد آوردن پزشکیان که روزی چندبار به ولی‌فقیه قسم می‌خورد ــ می‌گوییم، به این اصل نیز باید توجه داشته باشیم که چنین ساختارهایی همواره در بن‌بست هستند و هر تقلایی هم که برای خلاصی از بن‌بست بکنند، باز میخی بزرگ‌تر بر چهارچوب بن‌بست خود می‌کوبند. تبلور چنین وضعیتی، انتصاب محمد مخبر توسط خامنه‌ای به‌عنوان مشاور و دستیار خودش است. در واقع خامنه‌ای به‌زعم خودش می‌خواهد با پزشکیان، دیپلماسی و سیاست خارجی را از بن‌بست و تحریم درآورد، با مخبر می‌خواهد سایهٔ رئیسی را برای نیروهای نظام نگه دارد و نیز تداوم سرکوب و اعدام را پیش ببرد؛ یعنی دولتی غیررسمی در سایهٔ دولت رسمی تشکیل می‌دهد.

خامنه‌ای با این انتصاب، چنین تصور می‌کند که چفت‌وبست دستگاه سیاسیِ سرکوب را با همان استراتژیِ آوردن رئیسی تداوم می‌دهد و شدت زخم‌های شقه و جنگ میان باندهای حکومتی پس از آمدن پزشکیان را التیام می‌بخشد. واقعیت‌های تجربه‌شده اما باز هم اثبات خواهند کرد که با این کار خامنه‌ای، شقه‌ها و تلاطم‌های درون نظام بسا بیشتر از دو سه ماه اخیر خواهد شد.

مشاهده می‌شود که عوامل قدرت‌مند:

تحریم حداکثری نمایشات انتخابات،

تداوم و گسترش اعتراضات اقشار،

بالا‌گرفتن مقاومت و روشنگری زندانیان سیاسی،

گزارش تاریخی جاوید رحمان در اثبات جنایت‌کار بودن خمینی و وارثانش،

گسترش فقر و فاقه و فاصلهٔ طبقاتی

و بازگشت آثار جنگ‌افروزی و تروریسم خارجی به خود نظام، همه و همه گزارش مستعد بودن یک جامعهٔ انفجاری را پیش روی خامنه‌ای گذاشته‌اند. این عوامل از بیرون نظام به ساختار آن ضربات پیاپی وارد می‌کنند و ولی‌فقیه ارتجاع دریافته است که مهره‌بازی با پزشکیان و مخبر هم افاقهٔ درمان نکرده و چشم‌اندازی ندارد.

خامنه‌ای با وجود چنین موقعیت و مختصات رو در روی نظام، دریافته است که حتی مانور گشایش هم بلافاصله به باز شدن مولکول‌های ساختاری نظام و فروپاشی از درون و قیام از بیرون راه خواهد برد.

واقعیت‌های فوق گزارش می‌دهند که ساختار نظام در درون، متلاطم و در بیرون، راه گریز از شرایط عینیِ قیام و انقلاب ندارد. هر رویدادی که در چنین موقعیت و مختصاتی، با تاکتیک «از این ستون به آن ستون» توسط ارتجاع آخوندی رخ دهد، گویای تعمیق نبرد و شتابگیری آن بین جامعه و رژیم است. هر روز که بگذرد، فاصلهٔ درگیریِ نهاییِ دو جبهه، نزدیک‌تر و فضای میان آنها انفجاری‌تر خواهد شد.