۱۴۰۳ مهر ۲, دوشنبه

کنفرانس «ایران، مقابله با تهدید و حصول راه‌حل» در کنگرهٔ ایالات متحده (بخش دوم)

                               کنگره آمریکا

کنگرهٔ ایالات متحده

کنفرانس «ایران، مقابله با تهدید و حصول راه‌حل»

با حضور نمایندگان کنگره از هر دو حزب

و شخصیت‌های سیاسی و نظامی

(بخش دوم)

ژنرال جیمز جونز

نخستین مشاور امنیت ملی در ریاست‌جمهوری اوباما

اگر امروز تنها با یک نکته از اینجا بروید

باید این برنامه ۱۰ ماده‌یی باشد

این الگوی یک دموکراسی جفرسونی برای آینده ایران است

سفیر لینکلن بلومفیلد

از ۱۵ سال پیش به این‌سو همه برچسب‌ها

در مورد مجاهدین و مقاومت ایران تغییر کرده است

جز یک چیز که ادامه سیاست مماشات است

همه مدعیان شکست خوردند

شورای ملی مقاومت ایران از تمام فهرست‌های تروریستی حذف شد

قاضی فرانسوی که تحقیقات را به پایان رساند گفت

آنها هرگز نباید در هیچ فهرستی قرار می‌گرفتند

هیچ نشانه‌یی از تروریسم وجود نداشت

آنها هرگز غیرنظامیان را هدف قرار ندادند

و حق مقاومت مشروع در برابر استبداد را داشتند

ما نمی‌توانیم به سپاه پاسداران اجازه دهیم

که در منطقه آزادانه عمل کنند

از همه مهم‌تر، ضروریست ایالات متحده

دانش خود درباره مقاومت سازمان‌یافته را بروز کند

چرا این رژیم از شهروندان تحصیل کرده‌ای ترس دارد

که یک اسلام منطبق با ارزش‌های دموکراتیک

و برابری جنسیتی را ترویج می‌کنند

رژیم تهران به‌شدت مشغول مقابله با مقاومت است

هیچ مخالفت دیگری به این اندازه معتبر وجود ندارد

در ۴۰ سال گذشته به‌طور متوسط هر ماه

یک کتاب بر ضد سازمان مجاهدین منتشر شده است

در ۲۰ سال گذشته هر ماه بیش از ۱۰۰ مقاله

بر ضد سازمان مجاهدین از سوی رژیم منتشر شده است

ایران نه تنها مرکز درگیری، ناامنی و سرکوب در خاورمیانه است

بلکه هم‌چنین نقطه ثقل مسیری به‌سوی منطقه‌یی صلح‌آمیزتر و شکوفاتر است

که از ۸۵ میلیون مردم ایران آغاز می‌شود

 ژنرال جیمز جونز – مشاور امنیت ملی اوباما و فرمانده پیشین ناتو

ژنرال جیمز جونز که اداره جلسه نمایندگان کنگره را به عهده گرفته بود در قسمت دوم این برنامه گفت:
بهترین راه برای شروع، سفیر بلومفیلد است. کسی که وقتی من می‌خواهم چیزی را در مورد تاریخ بفهمم، تاریخ دقیق، تاریخ حقیقی در مورد شورای ملی مقاومت در مورد مجاهدین خلق و در مورد تاریخ کشور خودمان، و کارهایی که در تاریخ کرده‌ایم و نکرده‌ایم و اما مهمتر از آن، این‌که حالا به کجا می‌رویم.
ما می‌خواهیم از گذشته درس بگیریم، می‌خواهیم از تاریخ یاد بگیریم ولی هم‌چنین ما می‌خواهیم بدانیم که از اینجا به کجا می‌رویم و چطور باید به آنجا برسیم؟ از این‌رو برای من باعث خوشحالی است که سفیر بلومفیلد را برای به اشتراک گذاشتن افکار خود معرفی کنم.
من هیچ‌کس دیگری را نمی‌شناسم که به اندازه او از نظر علمی در زمینه خلق و ثبت تاریخ واقعی سازمان مجاهدین خلق، شورای ملی مقاومت ایران و نقش حیاتی رهبری مریم رجوی کار کرده باشد.
اگر امروز تنها با یک نکته از اینجا بروید، آن باید این باشد: این برنامه ۱۰ ماده‌یی همان‌طور که قبلاً هم گفته‌ام، دموکراسی جفرسونی برای آینده ایران است. این همان مسیری است که ایران به سوی آن خواهد رفت و ما امیدواریم که در آینده‌ای نزدیک آن را محقق کنیم.


سفیر لینکلن بلومفیلد - معاون پیشین وزیر امور خارجهٔ آمریکا
سفیر لینکلن بلومفیلد در سخنرانی خود در این جلسه به تحقیقاتش دربارهٔ ایران و مقاومت ایران اشاره کرد و دربارهٔ کارزارهای پیروزمند مقاومت ایران برای خروج نام مجاهدین و شورای ملی مقاومت از همهٔ لیستها در آمریکا و اروپا گفت:
به‌عنوان فردی که هشت سال اول خدمات دولتی‌ام را در پنتاگون به‌عنوان مدیر سیاست‌های غیرنظامی گذرانده‌ام، نمی‌دانم چگونه می‌توانم بزرگی این لحظه را که در کنار این سه رهبر برجسته نظامی نشسته‌ام بیان کنم.
من امروز می‌خواهم توضیح دهم چرا این موضوع را مطالعه کرده‌ام. خیلی ساده است. این موضوع ربطی به شورای ملی مقاومت ندارد. موضوع به دولت من مربوط می‌شود که معتقدم باید تصمیمات خود را بر اساس اطلاعات صحیح بگیرد. دنیای بسیار خطرناکی است. در اروپا جنگ است. در آسیا جنگ بازدارنده‌ای وجود دارد. در خاورمیانه جنگ است.
ما یک ابر قدرت هستیم و دیگران قدرت ما را به چالش می‌کشند.
من می‌خواهم مطمئن شوم که اطلاعات درستی درباره ایران داریم، و این کار سختی بوده است. از همان لحظه‌ای که شروع به بررسی این موضوع کردم، به این شک افتادم که چیزی درست نیست، و می‌خواهم چند دقیقه درباره این موضوع صحبت کنم.
نهایتاً این‌که من از همه شما، اعضای کنگره و کارمندان، به‌خاطر خدمات عمومی‌تان تشکر می‌کنم. نقش نظارتی شما در حال حاضر نمی‌تواند مهم‌تر از این باشد.
امیدوارم بتوانم شما را متقاعد کنم، و امیدوارم شما هم بتوانید اعضای خود را متقاعد کنید که پاییز امسال یک جلسه سیاست‌گذاری داشته باشند که هدف آن دستیابی به اجماع دو حزبی و نگاهی جدید به سیاست‌های ما در مورد ایران باشد. پس بگذارید به سراغ اصل مطلب بروم.
اگر این اجلاس را ۱۵ سال پیش برگزار می‌کردیم، در واشنگتن و سایر نقاط جهان به ما نگاه می‌کردند و می‌گفتند:
-این ژنرال‌های برجسته بر سر این میز چه می‌کنند؟
دارند راجع به چه چیزی صحبت می‌کنند؟
مجاهدین خلق؟!
سازمان مجاهدین خلق ایران؟!
چرا درباره آنها صحبت می‌کنند؟!
سفیر لینکلن بلومفیلد آنگاه از موضع معاون وزارت‌خارجه آمریکا به فهرست اتهاماتی پرداخت که رژیم و پشتیبانان و عوامل و مزدورانش در کارزار شیطان‌سازی برای مجاهدین ساختند:
- یک گروه خشونت گرای مارکسیست اسلامی
- یک فرقه
-آنها آمریکایی‌ها را کشتند.
-آنها بخشی از بحران گروگانگیری و تصرف سفارت بودند.
-آنها به کشور خود خیانت کردند!
-آنها در طرف صدام حسین می‌جنگیدند.
- آنها نوعی نیروی واکنش سریع علیه کردها و شیعیان بودند.
- آنها کودکان خود را از عراق خارج کردند. چه کسی چنین کاری می‌کند؟!
-آنها هزاران ایرانی بیگناه را کشتند.
-آنها هیچ حمایتی در داخل ایران ندارند!
-در نتیجه: این گروه هیچ ارتباطی با آینده کشور ندارد...
این‌ها چیزهایی بود که ۱۵ سال پیش می‌شنیدید.
اما در سال ۲۰۲۴، همه چیز، به جز یک مورد که بعداً به آن خواهم پرداخت، تغییر کرده است.
بیش از یک دهه پیش، چهار پرونده حقوقی مهم در اروپا و آمریکای شمالی علیه این ایده مطرح شد که شورای ملی مقاومت ایران و مجاهدین خلق یک گروه تروریستی هستند.
-یک دادگاه در بریتانیا که به دادگاه عالی کشیده شد.
-یک دادگاه در اتحادیه اروپا که دو بار ثبت شد.
-یک مورد در فرانسه که یک تحقیقات هشت ساله بود
-و یک مورد در ایالات متحده در دادگاه استیناف کلمبیا.
همه آن‌ها، همهٔ این دادگاههای عالی، در همه اینها اگر بخواهیم بگوییم، دستگاه دیپلماسی خارجی فشار می‌آورد که آنها را در لیست نگه دارند، زیرا می‌دانستند تهران چنین چیزی را می‌خواهد و امیدوار بودند که این کار مطلوب آنها است
همه آنها شکست خوردند. شورای ملی مقاومت ایران از تمام فهرست‌های تروریستی حذف شد.
قاضی فرانسوی که تحقیقات هشت ساله را به پایان رساند گفت که آنها هرگز نباید در هیچ فهرستی قرار می‌گرفتند. هیچ نشانه‌یی از تروریسم وجود نداشت. آنها هرگز غیرنظامیان را هدف قرار ندادند و حق مقاومت مشروع در برابر استبداد را داشتند.
ما مدارک داریم. ما می‌دانیم که به‌طور واقعی چه واقع شده است.
همه این‌ها نادرست است.
این‌ها همگی داستانسراییهای ساختگی است
و شما می‌توانید ببینید که به‌زودی چه کارهای وحشتناکی علیه ما انجام شده.
هیچ‌کس در واشنگتن مجاهدین خلق یا شورای ملی مقاومت را برای این سرزنش نمی‌کرد.
نامه‌هایی در حمایت از مسعود رجوی از سناتور ادوارد کندی، از جان مک‌کین نماینده کنگره در آن زمان، از رئیس‌جمهور منتخب بیل کلینتون
آیا آنها از اقدامات وحشتناک مجاهدین خبر نداشتند؟
اتهامات (علیه مجاهدین) در دهه ۱۹۹۰ شروع شد و بالا گرفت. از وقتی در سال ۱۹۹۷ دولت کلینتون به دولت جدید خاتمی امتیاز داد و مجاهدین خلق را در لیست قرار داد، آغاز شد.
اکنون می‌توانم به شما بگویم که در هیچ زمانی هیچ‌کدام از رهبران امنیت ملی در آمریکا اطلاعاتی درباره تروریسم توسط مجاهدین خلق نداشتند. حتی به اف.بی.آی هم پیشاپیش از درج نام این سازمان در لیست خبر داده نشده بود. این کار به‌عنوان یک امتیاز انجام شد. و برای این‌که شما ایده‌ای از موضوع داشته باشید، ما گزارشهایی از ترتیب دادن آن به‌اصطلاح لیست تروریستی دریافت کردیم.
آنچه در ۱۹۸۱ اتفاق افتاد و وارد جزئیات آن نمی‌شوم این بود که مسعود رجوی رهبر مجاهدین و بنی صدر رئیس‌جمهور وقت باید به‌خاطر موج تروری که توسط آیت‌الله و نفراتش به راه افتاده بود کشور را ترک می‌کردند.
سفیر لینکلن بلومفیلد آنگاه در مورد شیطان‌سازیها از مجاهدین گفت کار به آنجا کشید که مقصر سرکوب و وضعیت در ایران را هم مجاهدین خلق دانستند و گفتند رژیم به‌اصطلاح اسلامی هیچ مسئولیتی نداشته و مسئولیت متوجه مجاهدین است.
بلومفیلد افزود:
حتی ژنرال جونز و دیگر آمریکایی‌های برجسته به‌دلیل رفتن به پاریس و صحبت با این گروه مورد انتقاد قرار گرفتند. آنها مشاهده می‌کردند که خانم رجوی شمع روشن می‌کند و گل‌هایی را کنار صدها عکس می‌گذارد. این افراد چه کسانی بودند؟
آنها نوجوانان، جوانان بین ۲۰ تا ۳۰ سال، مردان و زنان و زنان زیادی بودند و بنابراین به آنها "فرقه" گفته شد. و دولتها آنچه را شورای ملی مقاومت درباره رژیم ایران به آنها می‌گفت، باور نمی‌کردند.
بلومفیلد در ادامه سخنان خود به گزارش جاوید رحمان گزارشگر ویژه ملل متحد درباره ایران پرداخت و گفت:
«در تابستان امسال یک تحول بزرگ دیگر رخ داده است و من آن را واقعاً یک تحول مهم می‌نامم. گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در امور حقوق‌بشر در ایران، یک پروفسور در لندن، دکتر رحمان گزارشی منتشر کرد. او نتیجه‌گیری کرده است که آنچه ما در تمام این مدت درباره جنایات سبعانه در ایران می‌گفتیم، درست بوده است. برای این‌که شما ایده‌ای داشته باشید، او گفته است که بین سال‌های ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۷، مقامات (رژیم) ایران یک حمله گسترده و سیستماتیک علیه جمعیت غیرنظامی انجام دادند، در راستای یک سیاست حکومتی از پیش برنامه‌ریزی شده و مبتنی بر انگیزه‌های مذهبی برای نابودی بخش بزرگی از طیف سیاسی.
آنها به‌عنوان دشمنان مذهبی حکومت دینی تلقی می‌شدند. آنها می‌خواستند مسلمانان مدرن باشند، نه مسلمان نوع خمینی
آنچه انجام شد شامل ارتکاب قتل‌عام از طریق اعدام‌های سریع و خارج از دادگاه، زندان، شکنجه، تعرض و سایر جرایم جنسی، آزار و اذیت، ناپدیدسازی اجباری و سایر اعمال غیرانسانی بود.
این گزارش اکنون از سوی سازمان ملل صادر شده است. اکنون این رسمی است که رژیم (ایران) به جنایات سبعانه علیه دهها هزار نفر از مردم ایران مبادرت کرد که توسط شورای ملی مقاومت نمایندگی می‌شدند.
لینکلن بلومفیلد در ادامهٔ سخنانش به توضیح حول گسترش توطئه‌ها و اعمال تروریستی رژیم در آمریکا و اروپا پرداخت و در این زمینه از جمله به سوءقصد علیه پروفسور آلخو ویدال کوادراس در مادرید با به‌کارگیری باندهای جنایتکار و توطئهٔ بمب‌گذاری در گردهمایی بزرگ مقاومت در سال۱۳۹۷ و گروگان‌گیریهای رژیم برای آزادی تروریستها و عواملش اشاره کرد.
به‌عنوان تنها چیزی که در رابطه با مجاهدین و مقاومت ایران عوض نشده است پرداخت و گفت:
اکنون همراه با بی‌اعتبار شدن همه اتهامات تروریسم همه چیز تغییر کرده بجز یک چیز که در ابتدا گفتم و آن ساختار واشنگتن است.
و می‌خواهم محترمانه صحبت کنم، اما دولت، رسانه‌ها و بانک‌های فکری آن‌که من نیز بخشی از آن بوده‌ام، موضع خود را تغییر نداده‌اند. اگر امروز آن را جستجو کنید، هم‌چنان همان چیزی را خواهید شنید که ۱۵ سال پیش شنیده‌اید.
بر این اساس وقتی بر تهدید ایران تمرکز می‌کنند، به مشکل غنی‌سازی هسته‌یی اشاره می‌کنند که البته مهم است. اما آنها تمام دوستان قدیمی من از جامعه کنترل تسلیحات شوروی و ایالات متحده هیچ چیزی درباره اختلافات مذهبی درون ایران نمی‌دانند و اصلاً اهمیتی به این‌که چه کسی جزو مقاومت است و چه کسی در قدرت است، نمی‌دهند.
واشنگتن باید بر این موضوع تمرکز کند. آنها باید با تهدید ها علیه امنیت داخلی آمریکا شروع کنند. هر دو کمپین سیاسی مورد هک قرار گرفته‌اند. تهدید فیزیکی علیه یکی از نامزدهای اصلی ریاست‌جمهوری مطرح شده است.
اما همان‌طور که الآن شنیدیم، در اروپا هم وضعیت همین‌طور است. و می‌توانیم درباره پهپادها و موشکهای بالستیک در اوکراین صحبت کنیم.
می‌توانیم درباره حملات سایبری و تهدیدات بمب‌گذاری در آلبانی صحبت کنیم.
می‌توانیم درباره تلاش برای کشتن یکی از حامیان برجسته شورای ملی مقاومت در مادرید، در خارج از خانه‌اش، صحبت کنیم. و این مسأله به یک باند شمال آفریقایی که توسط ایران استخدام شده بود و چند سال پیش دو قتل در هلند انجام داده بودند، برمی‌گردد.
تلاش برای بمب‌گذاری در تجمع ما در سال ۲۰۱۸ در پاریس وجود داشت. این رویداد می‌توانست به یک حادثه تلفات گسترده، به بزرگی هر چیزی که داعش انجام داده، تبدیل شود. و با این حال آنها آن را گرفتند. آنها به دادگاه رفتند، ۲۰ سال زندان در بلژیک.
ایرانی‌ها یک گروگان بلژیکی، یک کارگر امدادی، ونده کاستیل، که برای صندوق پناهندگان نروژ کار می‌کرد، را دستگیر کردند. او را به زندان انداختند، ۴-۵ سال زندان، ۷۲ ضربه شلاق. و متأسفانه بلژیکی‌ها تسلیم شدند و این بمب‌گذار تروریست، جاسوس را برای ونده کاستیل معاوضه کردند.
سوئدی‌ها حمید نوری را به‌دلیل جنایات جنگی در کشتار غیرنظامیان در سال ۱۹۸۸ محاکمه و محکوم کردند. سپس ایرانی‌ها یک مقام اتحادیه اروپا، یوهان فلوریس، یک‌سوئدی را دستگیر کردند، او را دو سال در زندان نگه‌داشتند و سوئد را وادار کردند که این جنایتکار جنگی محکوم شده را به ایران مسترد کند، که آنها این کار را کردند و از او به‌عنوان قهرمان ملی استقبال شد.
بنابراین ما نیاز داریم به شبه‌نظامیان غیردولتی توجه کنیم و امیدوارم که همکارانم در این نشست به این موضوع بپردازند.
و نهایتاً، البته، به جنایات حقوق‌بشری در داخل ایران. حتی تحت ریاست‌جمهوری جدید پزشکیان، که به‌اصطلاح معتدل است، در ماه اوت بیش از صد اعدام در ایران انجام شد.
۲۶ اعدام تنها در یک روز صورت گرفت که یکی از آنها در ملأعام بود. اینها جنایات علیه بشریت است».
واشنگتن در برابر تهدید واقعی از سوی ایران کجاست؟ فکر می‌کنم ما یک مشکل عمده ضد جاسوسی داریم.
عوامل نفوذی وجود دارند. یک هک بزرگ از وزارت‌خارجه صورت گرفت و ۵۰ ترابایت اطلاعات فاش شد، شامل مکاتباتی از افرادی که ما در واشنگتن به آنها گوش می‌دادیم با افرادی در ایران در وزارت‌خانه‌ها در طول بیش از هشت سال. برخی از آنها هنوز در دولت هستند. برخی به‌عنوان مشاور خدمت می‌کنند. این موضوع نیاز به بررسی کنگره دارد. کنگره باید این‌را تا انتها بررسی کند».
معاون پیشین وزارت‌خارجه آمریکا آنگاه به آخرین تغییرات صحنه سیاسی در رابطه با مقاومت ایران پرداخت و گفت: در صدر چیزهایی که تغییر کرده طرح ۱۰ماده‌یی است که ژنرال جونز به آن اشاره کرد. احتمالاً آماری که من می‌گویم بالاتر رفته است اما این طرح، اکنون توسط ۱۲۵ رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر پیشین، چهار هزار نماینده پارلمان مجالس قانون‌گذاری ۴۰ کشور، از جمله ۳۴ اکثریت جهانی و ۷۵ برنده نوبل پشتیبانی می‌شود. آنها همگی از خانم رجوی، شورای ملی مقاومت ایران و برنامهٔ ده ماده‌یی حمایت کرده‌اند.
حالا اگر جستجو کنید، داستانهای بسیاری خواهید دید دیده‌بان حقوق‌بشر چند سال پیش نقل‌قول‌هایی از اعضای سابق مجاهدین خلق دارد که درباره مسائل وحشتناک که پشت درهای بسته صورت گرفت، صحبت می‌کنند. من به شما تضمین می‌دهم که هر یک از آنها در زمان صحبت کردن از وزارت اطلاعات ایران پول دریافت می‌کردند. ما نیاز داریم این موضوع را بفهمیم.
نگاه کنید، این فصل انتخاباتی شلوغی است. کنگره بسیاری از قوانین را باید مورد بررسی قرار دهد، اما ما به یک نشست سیاست‌گذاری نیاز داریم. ما نیاز داریم به یک سیاست‌گذاری دوحزبی که به این مسائل بپردازد.
و ما نیاز داریم از کارشناسان واقعی امنیت ملی ایالات متحده مانند ژنرال جونز، والترز، کلاگ و دیگران بشنویم.
رهبران منتخب در هر دو حزب (آمریکا)، برای سال‌ها گفته‌اند که (رژیم) ایران هرگز نباید به سلاح اتمی دست پیدا کند. ما سوگند خورده‌ایم که ایران هرگز به سلاح هسته‌یی دست پیدا نکند. آنها این را بارها و بارها گفته‌اند. سیاست چیست؟ برنامه چیست؟ ما نیاز داریم به این مسأله بپردازیم.
ما نمی‌توانیم به سپاه پاسداران اجازه دهیم در منطقه آزادانه عمل کنند، این مشخص است. آیا ما به مجوز جدیدی برای استفاده از نیروی نظامی نیاز داریم؟
امیدوارم که این موضوع را با اعضای خود مطرح کنید. و چگونه می‌توان از گروگان‌گیریهای بیشتر جلوگیری کرد؟ این افراد به خرابکاران ژئوپلیتیکی تبدیل شده‌اند. هر وقت دچار مشکل می‌شوند، کسی را به گروگان می‌گیرند. و این باید متوقف شود.
از همه مهم‌تر، ضروریست ایالات متحده دانش خود درباره مقاومت سازمان‌یافته را بروز کند. چرا این رژیم از شهروندان تحصیل کرده که یک نسخه از اسلام را که با ارزش‌های دموکراتیک و برابری جنسیتی سازگار است، ترویج می‌کنند، ترس دارد؟
نقش شورای ملی مقاومت ایران در کمک به مردم ایران برای ایستادگی در برابر استبداد مذهبی که هیچ مردمی در غرب هرگز تحمل نمی‌کند، چیست؟ ما دقیقاً همین کار را انجام می‌دادیم.
رژیم تهران به‌شدت مشغول مقابله با مقاومت است. هیچ مخالفت دیگری به این اندازه معتبر وجود ندارد. به‌طور متوسط هر ماه یک کتاب ضد سازمان مجاهدین در طول ۴۰ سال گذشته منتشر شده است. به‌طور متوسط طی ۲۰ سال گذشته بیش از ۱۰۰ مقاله ضد سازمان مجاهدین از سوی رژیم هر ماه منتشر شده است. . همان‌طور که دوستم علیرضا جعفرزاده گفته است، ایران نه تنها مرکز درگیری، ناامنی و سرکوب در خاورمیانه است، بلکه هم‌چنین نقطه ثقل مسیری به‌سوی منطقه‌یی صلح‌آمیزتر و شکوفاتر است که از بیش از ۸۵ میلیون ایرانی آغاز می‌شود.

ژنرال تاد وولترز

بلومفیلد یکی از خستگی‌ناپذیرترین میهن‌پرستانی است که تاکنون دیده‌ام

او واقعیتهای موجود در میدان نبرد را نشان می‌دهد

 ژنرال تاد وولترز - فرمانده ناتو و نیروهای آمریکا در اروپا (۲۰۱۹ تا ۲۰۲۲)

در ادامهٔ این جلسه در کنگرهٔ آمریکا ژنرال تاد وولترز که تا سال۲۰۲۲ فرمانده ناتو و فرمانده نیروهای آمریکا در اروپا بوده در سخنان خود دربارهٔ سفیر بلومفیلد گفت:

همان‌طور که از سخنرانی او مشخص بود، او احتمالاً یکی از خستگی‌ناپذیرترین میهن‌پرستانی است که تاکنون دیده‌ام. او مشکل را به‌درستی توصیف می‌کند و همان کاری را انجام می‌دهد که همه ما در سطح راهبردی باید انجام بدهیم. او واقعیت‌های موجود در میدان نبرد را نشان می‌دهد و راه‌حل‌ها و توصیه‌هایی برای برداشتن گامی روشن به جلو ارائه می‌دهد».

وی افزود:

رژیم ایران به‌مدت چهار و نیم دهه در زمینه تبلیغات استراتژیک نادرست، عملکردی بسیار موفق داشته است. آنها در رساندن اطلاعات نادرست به مرکز کشورهای ما و سایر کشورهای اروپایی، به‌ویژه در مورد آنچه که واقعاً در حال رخ دادن است، بسیار موفق بوده‌اند.

این رژیم یک حکومت نامشروع است که نماینده مردم (ایران) نیست.

اگر بخواهم یک نکته را به میهن‌پرستان ما منتقل کنم، این است که آنها باید این موضوع را درک کنند.

(ما باید به هم‌میهنانمان) بفهمانیم که رژیم ایران در چهار و نیم دهه گذشته در حال انجام اقدامات منفی بوده است. آنها استاد تبلیغات نادرست هستند و راهی که می‌توانیم به‌تدریج در آن قدم برداریم، این است که مردم را از واقعیتها آگاه کنیم.

 ژنرال کیث کلاگ

آمریکا به‌واقع رژیمی را که با آن در ایران مواجه بوده‌ایم

به‌درستی درک نکرده است

ما باید لنز عینک خود را عوض کنیم

راه پیش رو ضرورت تغییر است

 ژنرال کیث کلاگ مشاور امنیت ملی معاون رئیس‌جمهور مایک پنس

ژنرال کیث کلاگ مشاور امنیت ملی معاون رئیس‌جمهور مایک پنس سخنران بعدی این اجلاس بود. وی گفت:

طی سال‌هایی که از انقلاب ایران گذشته است، ایالات متحده به‌واقع رژیمی را که با آن در ایران مواجه بوده‌ایم، به‌درستی درک نکرده است. همیشه امیدی وجود داشت که اوضاع به‌خوبی پیش برود، اما هرگز روشی برای تغییر آن نبود.

ما همواره در خطر هستیم، زیرا به‌طور واقعی این رژیم را درک نکرده‌ایم و نسبت به نیت‌های سران آن ناآگاه بوده‌ایم؛ این به‌ضرر خودمان تمام شده است.

ژنرال کلاگ با اشاره به خروج دولت قبلی آمریکا از توافق اتمی با رژیم آخوندی، اضافه کرد:

ما در سال ۲۰۱۸ فشار حداکثری را بر سران (رژیم) ایران آغاز کردیم و فشارهای اقتصادی واقعاً شروع به تأثیرگذاری کردند.

ما در آن زمان فرمانده نیروی قدس را که وارد عراق شده بود، حذف کردیم.

یکی از مشکلات ما با (رژیم) ایران همیشه این بوده که تحلیل‌هایمان بر اساس مدل‌های غربی و محاسبات هزینه‌محور بوده است. ما باید بفهمیم که آنها چه کسانی هستند. باید لنز عینک خود را عوض کنیم و از زاویه دید آنها به مسائل نگاه کنیم، نه از زاویه دید خودمان و باید به خود یادآوری کنیم که آنها دموکراتهایی در لباس مبدل نیستند».

ژنرال کلاگ به جاه‌طلبیهای اتمی رژیم و جنگ‌افروزی آن در منطقه با حمایت و پشتیبانی از گروه‌های تروریستی، تأکید کرد:

راه پیش رو ضرورت تغییر است

ما باید از شورای امنیت سازمان ملل خواستار رعایت قوانین شویم و اگر این عملی نشد، (بایستی) اعلام کنیم که در صورت لزوم اقدامات لازم را برای اطمینان از رعایت قوانین انجام خواهیم داد.

ما باید اقدامات بازدارنده‌یی علیه (رژیم) ایران ایجاد کنیم. باید یک مرحله جدید از تحریم‌های اقتصادی را اعمال کنیم و مهم‌تر از همه، مخالفان در داخل ایران را تقویت کنیم تا کنترل آن کشور را به‌دست بگیرند.

پایان