جنگ قدرت در مجلس خامنهای
مولوی شاعر بزرگ ایرانی چنانچه عمر نوح داشت میتوانست حال و روز ولیفقیه را بنگرد و در مورد آن اشعار متناسب این دشمن میهن را بسراید. اما در همان دوران خویش هم روح و روان پریشان و نیروهای کینه ورز و در ستیز با همدیگر را در نمادهای کهن ابلیس ترسیم کرده بود. شاخص این آدم نمایان، جنگ و دعوا با خویشتن و با مردمانی است که از بد روزگار در پیرامون و حوالی اینان گرفتارند. پرسش تأمل برانگیز مولوی از این طاغیان سرکش این است که با این همه تناقض و تضادهای درونی خفته و بیدار چرا باز مشغول جنگ و آزار «دیگری» برآمدید؟! البته که مولوی پاسخش در پرسشش نهفته بود.
استیضاح وزیر صمت، رونمایی از جنگ لشکرها
آخرین نمونه این جنگ و ستیز نیروهای بیرونی درونزاد خامنهای غوغای استیضاح یکی از وزرای دولت جوان حزب الهی به ریاست آخوند رئیسی است که باهمه نرمشها و هدیههای میلیارد تومانی «شاسی بلند» نتوانست از پس قشون کمین کرده «آقا» در مجلس ارتجاع برآید و مغلوب شد و رفت تا در سنگر دیگری مشغول خدمت به غارتگران اموال ملت شود.
فاطمی امین وزیر صمت با رأی اکثریت اعضای مجلس تحتامر خامنهای، از این سمت برکنار شد. آنقدر که وضعیت بحرانی صنعت خودرو و مونتاژ و نابسامانی در قیمت و واردات و قطعهسازی و بدهیهای نجومی در پروندهاش بزرگ شد که دیگر فجایعی که در صنعت و معدن و تجارت بهبار آورد، نمودی در جنگ و دعوای باندی پیدا نکرد. با اینکه دوسالی (۸-۱۳۹۷) بود که در کارتل آستان قدس به ریاست جلاد رئیسی در سمت قائممقامی مشغول جمعآوری پولهای داخل ضریح و بیرون آن تا هزار توی صدها مؤسسه و کارخانه و موقوفه و کشت و صنعت و... بود اما چون در پنهانکاری مشغول خدمت بود همین که به وزارت رسید معلوم شد این نابغه فساد و دکترای تخصصی مدیریت راهبردی غارت اموال مردم، چقدر بیبته و ناکارآمد است. سایر هم باندیهایش هم چیزی بهتر از او نبودند و بیآبرویی خروج از دولت انتصابیخامنهای را پذیرفتند. وزیر صمت هفتمین تغییر در دولت رئیسی بود. قبل از این عبدالملکی وزیر کار، رستم قاسمی وزیر راه و شهرسازی، صالح آبادی رئیس بانک مرکزی، میرکاظمی رئیس سازمان برنامه و بودجه، ساداتینژاد وزیر جهاد کشاورزی و یوسف نوری وزیر آموزش و پرورش به شکل مفتضحانهای به بیرون از دایره پرتاب شدند.
ریشههای جنگ لشکرهای پلیدان
فاطمی امین با اینکه اولین وزیر استیضاح شده دولت رئیسی است اما بههرحال کسی بود که دو سال پیش با ۲۰۵رأی موافق از مجلس ارتجاع قبولی گرفته بود ولی شش ماه پیش صابون استیضاح به تنش خورد و قصر دررفت. این بار دیگر جنگ باندها به درجهای از تخاصم رسیده بود که این کارگزار امین خامنهای نتوانست جان به در ببرد.
حالا وی در کنار شش عضو دیگر این باند که مغلوب گردیدهاند نشان از وضعیت شکننده و لرزان دولت رئیسی در جمع باند غالب دارد. آنهایی که روزی او را «ابراهیم بیت شکن» مینامیدند حالا در برابر گماشته خامنهای ایستادهاند و هیمنه وی را فرو ریختند. بههمین خاطر کارشناسان جناح مغلوب تحلیل موقعیت باند غالب را رسانهای کرده و آن را به تصویر کشیدهاند: «دستکم سه طیف سنتی (علی لاریجانی)، پوپولیست (محمود احمدینژاد) و بروکرات راست (محمدباقر قالیباف) با تصمیمی از بالا (؟!) و با هدف اجماعسازی در جبهه راست، از متن به حاشیه رانده شدند... اما ائتلاف و اجماع از بالا، حداکثر نوعی شرکت سهامی بود که همچون یک ظرف چینی بندزده، هر آن مترصد و آماده چندپارهگی میشد... استیضاح فاطمی امین نقطه نمایش گسلی بود که در بلوک قدرت قابل مشاهده بود» (هممیهن۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۲)
اکنون اجزای دیگر این ائتلاف ساختگی برای یکدستسازی ساختگی، به سمت گریز از مرکز و جدا کردن حساب خود از مسئولیت وضع موجود برآمدند و با نزدیکی انتخابات مجلس در اسفند امسال هر یک در سودای فردای خویش است.
تحلیلگران سیاسی جناح های حاکم نیز پیشبینی میکنند با نزدیکتر شدن موعد انتخابات جنگ باندهای حاکم پردامنهتر گردد. چرا که علاوه بر نچسب بودن ائتلاف بیبنیانی که خامنهای ساخته بود بحرانهای اقتصادی و سیاسی داخلی و خارجی دیگر انگیزهای به هیچکدام از باندها برای قبول مسئولیت این شرایط را نمیدهد. آخر چه کسی میپذیرد که یک شانه تخممرغ ۱۰۰هزار تومان شود و باز به مردم عاصی از این وضعیت، دلخوشی بدهد؟!
همان تحلیلگران مغلوب اذعان میکنند «تلفیق دو سوی معادله («کاهش منابع مالی ورودی» و «افزایش هزینههای نگاهداری نیروها و جریانهای درون بلوک قدرت»)، کلیت ساختار سیاسی را دچار چالشهای جدی درونی میکند و نیروهای درون ساختار را به رقابت و رودررویی بر سر منابع محدود و اندک وامیدارد» (همان)
شکست رسمی پروژه جراحی اقتصادی
از سوی دیگر میزان تغییرات در دولت رئیسی در کمتر از دو سال نشان آشکاری از بیثباتی و بیبرنامگی دارد. در حالی که گفته میشد تیم اقتصادی دولت هماهنگ است! ولی بالا رفتن تورم و نقدینگی و روزگار سیاه میلیونها تن از مردم در اثر فقر و فساد و گرانی باعث گردید هفت عضو تیم اقتصادی هماهنگ!، عزل و اخراج و استیضاح شوند! تیمی که «جراحی اقتصادی» را وسط کار رها کرد و رفت!
آنچه دولت منتصب خامنهای در سال گذشته و تحت عنوان «جراحی اقتصادی» به انجام رساند و یکباره قیمت بسیاری از کالای اساسی و مورد نیاز مردم را چند برابر کرد، دستشان را رو نمود: «همه فهمیدند که با تیمی روبهرو هستند که نه توان برنامهریزی دارد و نه میتواند پیامدهای تصمیمهای خود را پیشبینی کند!» (مردمسالاری۱۱ اردیبهشت۱۴۰۲)
اما با این همه رسانه دولت بر این نظر است که پروژه انتخابات آینده است که کار را به استیضاح کشانده است! «برخی رسانهها استیضاح او را با عنوان قربانی شدن وزارت صمت به پای افزایش قیمت خودرو توصیف کردند... اما استیضاح انگیزه اصلی خود را در خلال نطق یکی دو نماینده نشان داد که بیپروا به ارتباط میان مخالفتشان با فاطمی امین و انتخابات آتی مجلس اشاره داشتند و استیضاح وزیر را مابه ازای رأی موکلان نمایندگان معرفی کردند. رویکردی که در همراه ساختن اکثریت بیتأثیر نبود» (ایران۱۲ اردیبهشت۱۴۰۲)
این جنگ لشکرهای متخاصم خامنهای به غیر از نبردی است که میلیونها تن از مردم قیامآفرین ایران در خیابانها و چهار راههای همه شهرهای میهن در کسوت بازنشسته و کارگران اخراجی و زنان تحت ستم آخوندهای دینفروش و اعتراض اقشار تهیدستی که نان را نسیه میخرند و هزاران اعتراض و اعتصاب و خیزش و خروش شورشگران آرمان خواه در دانشگاهها و مراکز آموزشی است که در برابر خامنهای ایستادهاند و فریاد سر میدهند: «مرگ بر دیکتاتور» و «مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر»