۱۴۰۲ اردیبهشت ۲۶, سه‌شنبه

خیزش و آتش، پاسخ به حربه اعدام

                                                     سخن روز

صبح دوشنبه ۲۵اردیبهشت ۵زندانی در زندان‌های بندرعباس و میناب، ۲زندانی در زندان خرم‌آباد و یک زندانی در زندان لاکان رشت حلق‌آویز شدند. اطلاعیه دبیرخانه دبیرخانه شورای ملی مقاومت با در نظر گرفتن این اعدام‌ها نتیجه می‌گیرد که «در یک رکورد بی‌سابقه شمار اعدام‌های ثبت شده از ابتدای اردیبهشت تاکنون دست‌کم به ۹۰زندانی بالغ می‌شود. شمار واقعی اعدام‌شدگان بیشتر از این رقم است».

از سوی دیگر، صبح دوشنبه ۲۵اردیبهشت شماری از خانواده‌های زندانیان محکوم به اعدام در تهران، با در دست داشتن پلاکاردهای «نه به اعدام»، مقابل قضاییه جلادان در خیابان کشاورز و هم‌چنین در بندرعباس تجمع اعتراضی برپا کردند.

شامگاه یکشنبه ۲۴اردیبهشت نیز مردم اصفهان از گوشه و کنار شهر خود را به‌مقابل زندان دستگرد رساندند. این حرکت زمانی آغاز شد که خبر احتمال اعدام ۳زندانی قیام منتشر شد. مزدوران خامنه‌ای وحشت‌زده تلاش کردند با گسیل گزمه‌های ولایت جلو مردم را بگیرند. اما مردم نه‌تنها پراکنده نشدند، بلکه کینه‌های نهفته در سینه‌ها با فریادهای «مرگ بر دیکتاتور» و «این آخرین پیامه، اعدام کنی قیامه» بیرون جهید.

ساعتی بعد مزدوران گارد ویژهٔ خامنه‌ای برای پراکندن مردم گاز اشک‌آور شلیک کردند اما مردم با آنها درگیر شدند.

خامنه‌ای و قضاییهٔ جلادان به اعدام‌های فزاینده روی آورده‌اند تا با ایجاد فضای رعب جلو قیام بزرگ بعدی سد ببندند.

ولی‌فقیه ارتجاع که در قیام ۱۴۰۱ لرزه‌های سرنگونی را تجربه کرد، می‌داند همان گسل‌هایی که بارها هشدارش را داده است، باز هم به‌حرکت در خواهد آمد. برای همین گماشته‌اش پاسدار رادان به‌ نیروهای سرکوبگر هشدار می‌دهد باید «پیشگیری کنیم از ناآرامی احتمالی، برای همین یکی از وظایف بعدی شما تب‌سنجی جامعه است!».

نتیجهٔ «تب‌سنجی جامعه» هم آن‌طور که کارشناسان و عواملش می‌گویند، خیزش‌ها و قیام‌های گسترده‌تر و آتشین‌تر در ۱۴۰۲ است. چرا که خامنه‌ای نه‌تنها هیچ‌کدام از پارامترهایی که باعث قیام می‌شود را نتوانسته و نمی‌خواهد از میان ببرد، بلکه عقربهٔ وضعیت در همهٔ زمینه‌ها در محدودهٔ قرمز و هشدار است. از فروپاشی اقتصادی و تورم بی‌سابقه و بیکاری و فقر تا ریزش نیروهای وارفته، تا کشیده شدن بحران‌ها به‌ درون حاکمیت یکدست و تشتت بی‌سابقه که با شکست دولت رئیسی شدت گرفته است، تا بحران بین‌المللی و مسائل دیگر.

خامنه‌ای برای همین به‌گسترش اعدامها رو آورده تا بلکه با بالا بردن فضای رعب جامعه را مرعوب و ساکت کند و هر چه بیشتر احتمال جرقه و گر گرفتن قیام بعدی کم شود.

اما اعتراضات روز دوشنبه در تهران و بندرعباس و خیزش مردم اصفهان در برابر زندان دستگرد نشان داد که ابزار اصلی ارعاب خامنه‌ای، یعنی اعدام هم، خود می‌تواند به‌ عامل جرقه تبدیل شود.

چنین نقطه‌ای برای خامنه‌ای بسیار خطرناک است. چرا که جرقه‌های اعتراض به اعدام می‌تواند انبار باروت جامعه انفجاری را به‌آتش بکشد و از گسترش خیزش‌ها چنان حریقی برپا شود که زندان و چوبه‌های دار و ریش و ریشه نظام ولایت را با هم بسوزاند.

این خطر وقتی برای خلیفه ارتجاع جدی می‌شود که جامعهٔ‌ به‌ستوه آمده به‌طور مستمر شاهد عملیات فداکارانه و پیاپی کانون‌های شورشی در اوج اختناق است که هر شب به‌ مراکز سرکوب، از جملهٔ قضاییهٔ جلادان که عامل جنایت اعدام است تهاجم می‌کنند. انفجارهای مهیب در این مراکز به‌ جامعهٔ عاصی پیام می‌دهد که می‌توان و باید سرکوب، ارعاب و خفقان را شکست و مسیر قیام را باز نمود. همان که رهبر مقاومت، مسعود رجوی در روز اعدام شورشگر شهید مجیدرضا رهنورد گفت: «تنها راه برای آزادی، قهر انقلابی و ارتش آزادی با جنگ صدبرابر و تهاجم حداکثر است»(۲۱آذر ۱۴۰۱).