داد وفغان ازهمه جای نظام بلند است.وزیر اطلاعات بدنام نظام از «۱۲هزار» پاسدار و بسیجی وآخوند جانی هلاک شده بهدست مجاهدین میگویدوهراسان ازدیدارهای پنس و پمپئوبامجاهدین دراشرف۳ میگوید که «مجاهدین از عذاب الهی در امان نخواهند بود»
(آخوند خطیب-۴تیر)؛ معاون قضاییهٔ جلادان هم یادآوری میکند که «۱۷هزار نفر» از نیروهای نظام «توسط همین گروهک ترور شدهاند» و جلز و ولز میکند که بنابراین «ملاقات مایک پنس با مجاهدین... گواهی بر حمایت رژیم آمریکا از تروریسم! و بدخواهی آن برای نظام ایران» است (غریبآبادی- ۳تیر).امام جمعه خامنهای در اردبیل عمامه بر زمین میکوبد که «برای ما سخت است که مایک پنس در آلبانی در جمع مجاهدین حاضر شد» (۳تیر)؛ و امام جمعه نظام در خرم آباد هم «آشوبهای خیابانی در سطح کشور» را یادآوری میکند که توسط «مجاهدین راه افتاده» بود (۳تیر)؛ و امام جمعهٔ نالان تهران هم بر سرش میکوبد که آخر این مجاهدین «تا حالا ۱۷هزار نفر از ما را ترور کردهاند» و چرا «اروپا و آمریکا مجاهدین را از لیست خارج کردهاند؟» (۳تیر).
در رسانههای نظام هم غوغایی برپاست. یکی از «دیدار مایک پنس با اعضای مجاهدین» مینویسد و کابوس نظام را یادآوری میکند که مجاهدین که «از حمایت گسترده اروپا و آمریکا برخوردار هستند... از خرداد۶۰ با اعلام حرکت مسلحانه» دست از سر نظام بر نداشته و برنمیدارند (باشگاه خبرنگاران بسیجی-۳تیر)؛ آن یکی هم مینویسد «مایک پنس بهصراحت در دیدار با مریم رجوی، از سازمان مجاهدین بهعنوان گزینهٔ خود برای بعد از جمهوری اسلامی نام برده است!» (مشرق- ۳تیر).
در میانهٔ این بلبشو، غریبآبادی، معاون قضاییهٔ جلادان در برابر سؤال پیچ شدن توسط مجری حکومتی که با یادآوری ضربات پیاپی مجاهدین بهنظام، میپرسد پس چرا کاری نمیکنید؟ بند را آب میدهد که «ما در هیچ ملاقاتی با سفرای کشورهای اروپایی یا هیأتهای کشورهای اروپایی نیست که بهقضیه مجاهدین نپردازیم» (غریب آبادی-۳تیر).
این حرف معاون قضاییهٔ جلادان، رسوا کردن بیشتر فریب بزرگ رژیم برای منحرف کردن قیامها و پوشاندن یگانه آلترناتیو نظام با آویختن بهجسد رضاخان و سلطنت مدفون است.
رژیم از دههٔ ۱۳۷۰ با علم کردن «اصلاحات» تلاش کرد با یک مسیر فرعی و فریب، جامعه را از جادهٔ سرنگونی خارج کند و در کوچهٔ بنبست استحالهٔ دیو ولایت سردرگم کند. «برای همین هم بود که مسعود رجوی برای نخستین مرتبه از «فتنهٔ خاتمی» سخن گفت» (حجاریان- ۳خرداد۱۳۹۶).
اما بهیمن افشاگریهای پیاپی مجاهدین و مقاومت ایران، در قیامهای سال۹۶ با شعار «اصلاح طلب- اصولگرا دیگه تمومه ماجرا»، تیر خلاص بهاین پروژهٔ خامنهای زده شد.
درست از همان سال هم آخوندها طرح جایگزین را در پیش گرفتند و شعار منحوس «رضاشاه روحت شاد» را توسط عمال حکومتی برای فیلمبرداریهای چند ثانیهای، راه انداختند. خودشان هم در جریان جنگ گرگها اذعان کردند که «این جماعت دقیقاً همان دسته و گروهی هستند که در نماز جمعهٔ تهران حضور دارند» (روزنامهٔ حکومتی دنیای اقتصاد و سایر رسانههای نظام-۵تیر۹۷).
از سال۱۴۰۰ و بهویژه پس از انتصاب رئیسی جلاد که بر گستره، عمق و استمرار اعتراضات، خیزشها و قیامها افزوده شد، آویختن خامنهای و رژیمش بهاین ترفند هم بیشتر شد.
اما این دروغ بزرگ بهیمن افشاگریها آنچنان رسوا شد که مایک پنس میگوید «رژیم ایران میخواهد مردم را فریب بدهد که گویا مردم ایران خواستار دیکتاتوری سلطنتی هستند» و تأکید میکند «بهشما تضمین میدهیم که ما فریب این دروغ را نمیخوریم» (۲تیر).
و اکنون معاون قضاییهٔ جلادان هم بهخطر اصلی و آلترناتیو نظام اذعان میکند و میگوید که در هیچ ملاقاتی با کشورهای اروپایی نیست که مقامات نظام از مجاهدین نگویند و ننالند.
همین رسوایی و سوختن دروغ و ترفند بزرگ نظام است که جلز و ولز سران و کارگزاران نظام از مجاهدین را باعث شده. همان که سخنگوی مجاهدین میگوید: روشن است «ضربه بر بساط اطلاعات آخوندها و ترفندهایش برای تخریب قیامها بسیار سنگین بوده» و خطاب به قمپزهای سران نظام هم میگوید «فعلاً بهتر است قاچ زین را» بچسبند! (۴تیر).