قله سرکش دماوند
نخارد کس، نخارد پشت ایران مگر جز ناخن انگشت ایران
کمک کن ای عزیز همراه شو باز کمک کن پرده از این شب برانداز
کمک کن تا که این خاک گهر بار رها سازیم از شیخ تبردار
دویدیم و دویدیم و دویدیم به فصل آخر قصه رسیدیم
این روزها و هفتهها، آمد و رفت اخبار دربارهٔ دعواهای آژانس بینالمللی اتمی و رژیم ملایان و یا گفتگوهای جاری و معلق وین بر سر برجام زیاد است. گوشزدهای مقامات بینالمللیِ مربوطه به ولیفقیه و دولت و کارگزاران نظام آخوندی هم پیرامون همین خبرها کم نیستند و یکی در میان تکرار میشوند. در ماهها و سالهای پشت سر هم تا بخواهیم این خبرها و آمد و رفتها و بگو مگوها بوده و کش و قوسهایش در سیاست بینالدول جریان داشته است.
آنچه از برآیند تمام این مذاکرات و گفت و گوها طی یک دهه برمیآید، این نشانی را میدهد که طرفهای آمریکایی و اروپایی دنبال منافع خودشان هستند. از این رو در کانون این آمد و رفتها، خط مماشات با ملایان است که گاه سینوسی و گاه مستقیم ادامه داشته است.
در ورای چنین وضعیتی، بر این واقعیت هم نمیتوان چشم پوشید که فشار دیپلماتیک بر ملایان و کند کردن خط مماشات با آنها، یکی از راههای کمکرسان به مطالبهٔ مردم ایران برای نفی دیکتاتوری ولایت فقیهی است.
از این واقعیت نمیتوان درگذشت که در عصر جهانی شدن، سرنوشت دولتها و کشورها با منافع قدرتهای جهانی رابطه غیرقابل انکار دارد.
بر این واقعیت نمیتوان چشم پوشاند که نظام ملایان در سایهٔ حمایت و مماشات دو دههٔ آمریکا و اروپا و بستن چشم آنها بر نقض حقوقبشر در ایران سر پا مانده است.
اینها بهقول معروف حجم خالی لیوان منافع ملی ایران هستند. اما آیا همهٔ واقعیتهای ایران همینهایند؟ اینها قمار قدرت و تجارت و سیاست و مماشاتاند که تا نظام ملایان هست، حکایتیست باقی.
بر این واقعیت نمیتوان چشم پوشید که مردم ایران در تابستان و پاییز و زمستان سال۱۳۸۸ بهمدت لااقل ۶ماه در خیابان و قیام و شورش علیه دیکتاتوری بودند. رژیم تنها با خیانت عناصری که مردم به آنها چشم پایداری دوخته بودند، توانست آن قیام را مهار کند. ولی پتانسیل قیام و تداوم آن، آزمایش پس داد.
بر این واقعیت نمیتوان چشم پوشید که قیامکنندگان دی ۹۶ به بلوغ تئوریک و استراتژی در قبال نظام آخوندی رسیدند و هر دو جناح حاکمیت را برای همیشه تعیینتکلیف و نفی کردند.
بر این واقعیت نمیتوان چشم پوشید که قیامآفرینان آبان ۹۸ خط فاصلی بین مردم ایران با نظام ملایان کشیدند. تمام معادلات بین مردم و حاکمیت، از پس آن قیام تغییر کرد و به نفع جبهه مردم ایران و قیامآفرینان شد. آثار داخلی و بینالمللی آن قیام تاکنون ادامه داشته و رژیم را به سنگر دفاع از حفظ نظام با گماشتن تیم جلادان کشانده است.
بر این واقعیت ـ طبق اعتراف وزارت کشور دولت روحانی ـ نمیتوان چشم پوشید که اکثریت قاطع مردم ایران تمامیت حاکمیت ولایت فقیه را در خرداد ۱۴۰۰ تحریم کردهاند و رژیم ملایان هیچ مشروعیت سیاسی و عرفی ندارد.
بر این واقعیت نمیتوان چشم پوشید که در جبهه مردم ایران و در مقابل نظام ملایان، یک نیروی سازمانیافته مثل مجاهدین خلق با سابقهیی ۵۶ساله وجود دارد که از نظر سیاسی، تشکیلاتی، بینالمللی و داشتن منشور و برنامهٔ مدون پاسخ به نیازهای کنونی جامعهٔ ایران، مهیای رقم زدن شرایط ذهنی قیام و انقلاب در ایران میباشد.
بنابراین مابین رژیم آخوندی و قدرتهای طرف مذاکرهاش فصلهایی رقم خوردهاند که گویای ادامهٔ مماشات و معامله برای تجارت و منافع طرفین است. چنین روندی آبی برای مردم ایران گرم نمیکند و سودی عاید منافع ملی ایران نخواهد شد. اگر چه باید با هوشیاری و حضور در چنین صحنهیی، خط مماشات با ملایان را شکست داد و حافظ منافع ملی ایران بود.
از طرفی اما مابین مردم ایران و قیامآفرینانشان با حاکمیت ملایان فصلهایی رقم خورده است که حجم پر لیوان منافع ملی ایران را بسا بیشتر از میزان خالی آن نشان میدهد.
اکنون رژیم ملایان از منظر رأی و نظر مردم ایران، تعیینتکلیف شده است و هیچ مسیری جز رفتن بهجانب سقوط و طرد نهایی ندارد.
اکنون اما این جبهه مردم و مقاومت و ایرانیان خواهان سرنگونی حاکمیت ولایت فقیه هستند که باید فصل «کس نخارد» ملی و میهنی را رقم بزنند.
تمام راهها را دویدهایم و به فصل نهایی رسیدهایم. تنها «کس نخارد» مان با اتحاد و همبستگیمان میتواند خجسته فصل نیکوی در انتظار را با شاخص نفی تمامیت نظام ولایت فقیه و تحقق آزادی و دموکراسی محقق نماید.