۱۴۰۰ شهریور ۳۰, سه‌شنبه

پیام استمرار تشدید فقر و گرانی


                                  سخن روز

«در همین چند هفته‌یی که از روی کار آمدن دولت جدید می‌گذرد، سیر صعودی افزایش قیمتها روندی پرشتاب به‌خود گرفته است وعلاوه برافزایش قیمت سکه وارز،اقلام مورد نیاز زندگی روزمره مردم نیز افزایشی ۱۰ تا ۵۰درصدی را نشان می‌دهند.

این در شرایطی است که زمزمه افزایش قیمت بنزین نیز از مجلس به‌گوش می‌رسد». این عبارات تصویری کوچک شده از شرایط و وضعیت اقتصادی در هفته‌های آغازین کار دولت رئیسی جلاد در روزنامهٔ حکومتی همدلی ۲۸شهریور ۱۴۰۰ است.

البته از اول هم این انتظار نبود که با آمدن رئیسی تغییری در جهت مثبت و به‌نفع مردم و محرومان صورت بگیرد؛ مأموریت این جلاد و دستور کار او روشن است، از قضا چون هیچ تغییر مثبتی در چشم‌انداز نیست و قرار است غارت مردم روز به‌روز شدیدتر شود، تا رژیم بتواند در شرایط تحریم، چند صباحی بیشتر دوام آورد، جلاد۶۷ آمده تا پوست و گوشت مردم محروم را بیشتر بکند و آن را سوخت‌بار نظام بحران‌زدهٔ ولایت فقیه سازد و هر صدای اعتراضی را هم با مدل قتل‌عام۶۷ و با همان قساوت در گلو خفه کند.

برخی گمان می‌کردند که رئیسی جلاد به‌منظور جا انداختن خودش و سفیدسازی چهرهٔ کریهش، مشابه تبلیغاتی که هم‌اکنون در مورد واکسن و واکسیناسیون پیش می‌برد، در زمینهٔ اقتصادی هم در باغ سبزی نشان دهد و با اقدامات ظاهر فریب و نمایشی، وانمود کند که با دولتهای قبلی فرق دارد؛ اما در عمل از خود رئیسی تا ابواب‌جمعی دولتش، جز سفر درمانی و انشاالله درمانی مشاهده نشده است؛ چرا که در میدان اقتصاد چندان نمی‌توان اسب تبلیغات تازاند؛ شاید بتوان با دستور و بگیر و ببند موقتاً نرخ چند کالا را ثابت نگه‌داشت یا حتی پایین آورد، اما این فنر فشرده به‌محض کاهش فشار، با قدرت از کنترل خارج شده و بیش‌از‌پیش جهش خواهد کرد.

علاوه بر قانونمند بودن اقتصاد، جلاد۶۷ نه می‌خواهد و نه می‌تواند کمترین تضاد اقتصادی ولو به‌طور موقت و مقطعی حل کند؛ چرا که تضاد و معضل اصلی اقتصاد ایران، غارتگری افسارگسیخته مافیاهای حکومتی و فساد نهادینه شده است و رئیسی خودش جزو همین ساختار و حافظ آن است.

در اقتصاد کلان، وضعیت فاجعه‌بار و حاکی از فروپاشی کامل است، چرا که «در حال حاضر، عملاً تجارت کلان کشور در تحریمی فلج کننده به‌سر می‌برد، فروش نفت امکان‌پذیر نیست، نقل و انتقال پول قفل شده و درهای سوئیفت هم به‌روی کشور بسته است» (روزنامهٔ حکومتی همدلی– ۲۸شهریور).

ماحصل این‌که «رتبه ایران به‌لحاظ GDP (تولید ناخالص داخلی) در میان کشورهای جهان از رتبه۲۶ اقتصاد جهان در سال۲۰۱۷ به‌رتبة۵۰ اقتصاد جهان در سال۲۰۲۰ سقوط کرده» (اعتراف رئیس اتاق بازرگانی ایران در روزنامه ستاره صبح ۲۹شهریور).

وضعیت عموم مردم و زندگی و معیشت محرومان و زحمتکشان، به‌خصوص در شرایط توأمانی فقر و کرونا مرزهای فاجعه را درنوردیده و اکثریت مردم در عرصه مسکن، درمان، خوراک، پوشاک و تأمین اولیه‌ترین نیازهای زندگی هر روز محتاج‌تر از روز پیش می‌شوند.

دستمزد کارگران تنها ۳۴درصد هزینه‌های آنها را پوشش می‌دهد. یعنی حقوق آنها در همان ۱۰روز اول ماه ته می‌کشد، این تازه وضعیت کارگران «خوشبخت» شاغل است که حقوق می‌گیرند، این‌که کارگرانی گاه تا ۶ماه هیچ حقوقی دریافت نمی‌کنند، یا بدتر از آن کارگران و زحمتکشان بیکار که با محتاطانه‌ترین تخمینها، شمارشان به‌۷میلیون می‌رسد، چگونه روزگار می‌گذرانند، معمایی تلخ است که پاسخ آن را در فروش کودکان و نوزادان یا فروش اعضای بدن و امثالهم بایدیافت.

اما آنچه برای رژیم خطرناک است، افزایش مداوم شکاف طبقاتی است. «متوسط درآمد ثروتمندترین قشر جامعه ٣٤برابر بیشتر از متوسط درآمد فقیرترین قشر است» (روزنامهٔ حکومتی ستاره صبح – ۲۸شهریور).

همهٔ تجارب تاریخی و روشن‌تر از همه، تجارب همین ۴سال اخیر میهن خودمان، حاکی از آن است که این وضعیت قابل دوام نیست؛ ولی‌فقیه ارتجاع همهٔ برگهای خود را بازی کرده، از «پروژهٔ اصول‌گرایی» که با احمدی‌نژاد به‌خاک نشست تا به‌اصطلاح «اصلاح ساختار اقتصادی» و تا «اقتصاد مقاومتی» که در خود رژیم هم مورد تمسخر است و تا...

بی‌تردید زود یا دیر، انبار دینامیت جامعهٔ ایران منفجر می‌شود و در آن صورت از جلاد۶۷ و خیل رجالگان و قاتلانی که با او آمده‌اند، هیچ کاری ساخته نیست.