فصل چهارم- نفوذ در اپوزیسیون شیوه شناخته شده شاه و شیخ
نفوذ جاسوسان در سازمانهای سیاسی مخالف چه در زمان شاه و بخصوص در زمان رژیم آخوندی یک امر شناخته شده است و از این طریق هر دو رژیم ضربات زیادی به مخالفانشان زده اند. ایرج مصداقی یکی از نمونه های پیچیده و طولانی نفوذ است.
الف. نمونه هایی از نفوذ ساواک شاه در سازمانهای اپوزیسیون
سیروس نهاوندی
ارژنگ خامنه ای در مقاله ای که تحت عنوان«۲مزدور نفوذی شارلاتان و جاعل تاریخ!»[1]در تاریخ تابستان گذشته نوشته است:
«بهعنوان یک زندانی سیاسی در زمان شاه من با این مقوله جاسوسی بهخوبی آشنا هستم چون ساواک شاه هم از طریق خودفروختگانی که به خدمت آن درمیآمدند ضربات سنگینی به گروههای انقلابی و ضد سلطنت وارد کرد. نمونه معروف آن سیروس نهاوندی است که با ”سازمان رهاییبخش خلقهای ایران“ کار میکرد و ساواک با ترتیب دادن یک فرار ساختگی و حتی تیر زدن به پایش او را بیرون فرستاد و بهاینترتیب علاوه بر دستگیری و شکنجه رفقای پیشین خودش ضربات سنگینی هم به سایر جریانات مارکسیستی که گول سیروس نهاوندی را خورده بودند زد.
من زمانی که در زندان عادلآباد شیراز بودم، دهها دانشجو و روشنفکر که گول سیروس نهاوندی را خورده بودند دستگیر و به آنجا آوردند. آنها در زندان متوجه شدند که سیروس نهاوندی باعث دستگیری آنها شده و شگردهای او را نزد زندانیان افشاء کردند...»
منصورلواسانی
فریدون ژورک نیز یک مورد نفوذ در زمان شاه را توضیح داده و گفته است[2]:
«در زمان شاه، کسی بود به اسم منصور لواسانی، ایشان مامور وزارت اطلاعات [ساواک] بود. افسر بود. ایشان یک مدتی، روابطی هم داشت با دفتر من و میآمد و میرفت. البته من نمیدانستم که مامور وزارت اطلاعات است. بعد یکباره دیدیم بهجرم همکاری با گروههای ضد شاه، دستگیر و زندانی شده، و یک دو سالی در زندان قصر بود و بعداز دو سال که آزاد شد و بیرون آمد، گفت تبرئه شدهام و درجهاش هم به سرگرد تبدیل شده بود. من سال ۵۸ بود که با مرجان آمده بودم لندن، درپارک مشهوری هست [هاید پارک]. دیدم که رئیس حفاظت آقای بختیار است. چون بختیار درآنجا سخنرانی داشت. ما هم بهمناسبتی که به لندن آمده بودیم، رفتیم ببینیم، چه میگوید؟ درآنجا لواسانی مرا دید، جلو آمد، با من صحبت کرد. خودش برای من گفت که «نه! رفتن من به زندان، ماموریت بود! رفته بودم تا کسانی را که خیلی مقاوم بودند و حتی در بازجوییها مطالبشان را بیان نکرده بودند، با همدلی باآنها، بتوانم ازآنها حرف در بیاروم»
مسعود بطحایی
اطلاعیه سازمان چریکهای فدایی خلق ایران تحت عنوان «گزارش کار» که پس از سرنگونی رژیم شاه در مورد مسعود بطحایی[3] صادر شده در باره او می نویسد:
«متهم مسعود بطحایی از اعضاء گروه فلسطین است که در سال ۴۸ دستگیر وهمراه سایر اعضاء گروهش محاکمه و به زندان ابد محکوم میگردد. و چون جزو اولین گروههایی بود که پس از سالها دستگیر و محاکمه شده بود شهرت کافی به هم زد و توانست اعتبار فراوانی در صفوف مبارزان برای خود دست و پا کند. اما از این شهرت واعتبار نه تنها کمکی به مبارزین نشد بلکه عاملی در جهت سرکوب جنبش گردید. وی در سال ۵۱ رسما همکاری با ساواک را پس از اندکی چانه زدن می پذیرد و از آن پس تا سال ۵۶ در زندان با ساواک در ارتباط بود، و اطلاعات فراوانی را از وضع زندانیان و روحیه آنها و میزان پیگیری آنها به مسایل سیاسی در اختیار ساواک قرار میداده است. و از این طریق ساواک را از جریانات درون زندان با اطلاع مینمود. نامبرده به خاطر وجهه ای که در میان زندانیان داشته از طریق نزدیکی با زندانیان اطلاعات آنها را بدست میآورده ودر اختیار ساواک قرارمیداده است و نیز در باره یکایک مبارزین نظر میداده، و با توجه به آنکه اکثر زندانیان پس از آزادی به مبارزه پیوسته اند، دانستن روحیات آنها و شناخت چگونگی حرکات آنها در زندان برای پلیس بسیار مهم بوده است و از این طریق است که میتوان به اهمیت ضربات وارده از طرف این شخص پی برد. نامبرده ادعا میکند که این کارها را برای فرار از چنگ پلیس انجام میداد ولی متأسفانه پس از آزادی نیز به اعمال خود ادامه داده و رابطه خود را با رسولی و عضدی [دو تن از بازجویان معروف ساواک] همچنان که در زندان داشته ادامه میدهد. نامبرده پس از پیروزی انقلاب و از ترس اینکه با دستگیری ساواکی ها اسرار خیانتش فاش گردد خود را معرفی کرده و اطلاعاتی در اختیار ما گذارده که همگی دال بر خیانتش میباشد.»
بطحایی که از همان اوایل دستگیری بریده بود به ساواک پیشنهاد میکند علیه اپوزیسیون و بنفع شاه مصاحبه کند تا آزادش کنند، اما ساواک نمی پذیرد و او را در زندان نگاه میدارد و به مثابه نفوذی از او استفاده میکند و او را در کارهایی مانند موارد زیر به کار گرفتند:
-دادن قرار به افرادی که در حال آزادی از زندان بودند و خواهان وصل به سازمان های چریکی بودند.
-وصل بچه های غیر چریک به سازمانی که ساواک درست می کند.
- رسولی بازجوی ساواک در اوین از بطحایی می خواهد که کسانی را که در مرز بریدن هستند معرفی کند، تا با شکنجه آن ها را وادار به مصاحبه یا همکاری کنند.
- ساواک ... از بطحایی خواست درتشکیلات زندان نفوذ کند و خط رابط بین زندان و چریک ها در بیرون را کشف کند.
ماجرای همکاری بطحایی با عضدی سربازجوی دژخیم در اوین و مأموریتهای ابلاغ شده توسط عضدی به بطحایی در مورد نقش هایی که می باید در زندان و بین زندانیان ایفا میکرد بحث جداگانه و بسیار قابل توجهی است و اسناد آن در اینترنت در دسترس است.
ب. نفوذ سرویس های اطلاعاتی رژیم آخوندی در سازمانهای اپوزیسیون
در دوران رژیم آخوندی تجربه ای عمیق وگسترده از تلاشهای همه جانبه رژیم آخوندی برای نفوذ به جریانات اپوزیسیون وجود دارد و سازمان مجاهدین مهمترین سوژه رژیم برای نفوذ بوده است. هدف رژیم از نفوذ اساسا زمینه سازی برای ترور رهبران اپوزیسیون بوده است. ترور شاهپور بختیار آخرین نخست وزیر شاه در پاریس در اوت ۱۹۹۱ به دلیل وجود یک نفوذی رژیم به نام فریدون بویر احمدی در داخل خانه او توانست صورت بگیرد.
ترور رهبران کرد ایرانی در رستوران میکونوس در برلین در سپتامبر ۱۹۹۲ که به کشته شدن ۳ تن از رهبران کرد ایرانی منجرشد نیز بخاطر وجود نفوذی رژیم در حلقه داخلی کسانی بود که آن شب در رستوران ملاقات داشتند.
۱-سرویسهای غربی و نفوذی های اطلاعات آخوندی
بسیاری از سرویسهای غربی نسبت به تلاش وزارت اطلاعات برای نفوذ در اپوزیسیون بویژه مجاهدین هشدار داده اند
اداره فدرال حراست از قانون اساسی در آلمان این اداره در گزارش سال ۱۹۹۹ خود که در سالهای بعد هم به روز و تکرار کرده است می نویسد: «فعالیت های "واواک" مانند سالهای گذشته، متمرکز به خنثی سازی گروه های سیاسی مخالف و فعالیت های ضد رژیم آنها شده ست."سازمان مجاهدین خلق ایران"(MEK) و بازوی سیاسی آن که در سطح جهان فعال میباشد یعنی "شورای ملی مقاومت ایران"(NWRI) همچنان در صدر اهداف جاسوسی سرویس اطلاعاتی ایران می باشد...سرویس اطلاعاتی ایران برای جاسوسی در باره مجاهدین خلق، همچنین از هواداران این سازمان و سایر اتباع ایرانی استفاده می کند. استخدام اکثرا از طریق سفرهای دیداری تبعیدیان ایرانی به ایران انجام می شود. "واواک" به این افراد در آنجا مراجعه کرده و در مواردی آنها را مورد تهدید قرار می دهد و با تهدید به انتقام جویی علیه خود یا اعضای خانواده ساکن در ایران برای همکاری با سرویس اطلاعاتی تحت فشار قرار میدهد.در ۲۴ نوامبر (۹۹)، جلسه اصلی دادگاه در شعبه دادگاه برلین علیه یک تبعه ۳۶ ساله ایرانی که در ماه ژوئیه در برلین دستگیر شده و سالها درآلمان زندگی می کند، شروع شده است. وی بعنوان ظاهرا هوادار سازمان مجاهدین خلق بشدت در مظان اتهام قرار دارد که از سوی سرویس اطلاعاتی ایران در باره رهبران و وظایف و فعالیتهای سازمان در آلمان جاسوسی کند»
تحقیقات کنگره آمریکا به درخواست پنتاگون[4]
در تحقیقات کتابخانه کنگره آمریکا پیرامون وزارت اطلاعات ایران در سال ۲۰۱۲ که بدرخواست پنتاگون تهیه شده آمده است:«وزارت اطلاعات و امنیت از تمام وسایلی که در اختیار دارد برای حفاظت از انقلاب اسلامی ایران استفاده می کند، با بهره گیری از روشهایی مانند نفوذ به گروههای مخالف داخلی، نظارت بر تهدیدات داخلی و مخالفین خارج از کشور، دستگیری متهمین از جاسوسها و مخالفان، افشا توطئههایی که تهدید آمیز تلقی می شوند، و حفظ ارتباط با دیگر سازمان های اطلاعاتی خارجی و همچنین با سازمانهایی که از منافع جمهوری اسلامی در سراسر جهان محافظت می کنند.»
۲-مزدوری به نام میثم پناهی در آلمان
میثم پناهی و چند همدستش بخاطر روابط و رفتار مشکوک در اردیبهشت ۱۳۹۱ توسط سازمان مجاهدین از کمپ لیبرتی اخراج شدند. آنها سپس به هتل مهاجر تحت کنترل اطلاعات و نیروی تروریستی قدس رژیم آخوندی در بغداد رفتند. پناهی در آنجا بطور کامل در خدمت یک مامور وزارت اطلاعات بنام کیانمهر با اسم مستعار ”سجاد“ قرار گرفت و او ترتیبات اعزامش به آلمان را فراهم کرد. پناهی در آبان ۱۳۹۴ توسط پلیس آلمان دستگیر شد. تحقیقات پلیس آلمان نشان داد که پناهی در قبال دریافت پول مشغول جمع آوری اطلاعات و تلاش برای ایجاد یک شبکه جاسوسی در کشورهای اروپایی، علیه سازمان مجاهدین بوده است. دادگاه برلین او را به ۲ سال وچهار ماه زندان محکوم کرد.[5]
میثم پناهی در مارس وآوریل ۲۰۱۴ برای آموزشهای جاسوسی و توجیهات، مخفیانه همراه با یک مامور وزارت اطلاعات از طریق ترکیه به ایران رفت. وی در ازای جاسوسی و مزدوری حداقل مبلغ ۲۸۶۰۰ یورو از سجاد دریافت کرده است. پناهی اعتراف کرد که اطلاعات اشرف و لیبرتی را در اختیار سجاد قرار میداده است. در دادگاه فاش شد که پناهی سعی میکرد نفرات بریده را برای شیطان سازی و فعالیتهای جاسوسی علیه مجاهدین بکار بگیرد. به گفته دادستان سجاد اطلاعاتش را اساساً از طریق افراد موسوم به ”اعضای سابق مجاهدین“ دریافت میکرد. قاضی گفت میثم پناهی در مورد اعضای مجاهدین خلق در فرانسه، هلند، انگلستان، آلبانی و ایالات متحده اطلاعات جمع آوری و به وزارت اطلاعات منتقل میکرده و میدانسته کاری که انجام میدهد مجازات دارد.
۳-طرح ترور در سوئد
در اواخر سال ۱۹۹۳ طرح ترور خواهران مجاهد بدری پورطباخ و فرشته یگانه و برادر مجاهد ابوالقاسم رضایی در سوئد خنثی شد و سه دیپلمات رژیم به همین خاطر از سوئد اخراج شدند. دراین طرح شکست خورده دو مزدور اطلاعات آخوندی بنامهای جمشید عابدی و سیمین قربانی در صفوف هواداران مجاهدین نفوذ کرده و اطلاعات طرحهای جنایتکارانه رژیم علیه مجاهدین را تامین میکردند. این دو نفر نیز همزمان با اخراج سه دیپلمات دستگیر و محاکمه و محکوم به زندان شدند.
۴- پاسدار سرتیپ مدحی[6]
در سال ۱۳۸۸ یک پاسدارسرتیپ به اسم محمد رضا مدحی که از فرماندهان سپاه در جنگ ایران وعراق بوده به خارج آمد وچنین وانمود کرد که درصدد است با همکاری با اپوزیسیون برانداز ترتیبات سرنگونی رژیم را بدهد. او با گروهی از مخالفان رژیم برنامه های مشترک وکنفرانس مطبوعاتی گذاشتند. او اینطور جلوه میداد که بخشی از پاسداران در داخل ایران با او هستند و... او حتی توانست توجه برخی محافل سیاسی نزدیک به دولت در فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی را به پروژه خود جلب کند
اما بعد از مدتی به داخل ایران برگشت واعلام کرد که در داخل اپوزیسیون نفوذ کرده است. خبرگزاری فارس سپاه پاسداران در ۲۱خرداد ۱۳۹۰ نوشت «مستند "نفوذ وزارت اطلاعات در اپوزیسیون خارجنشین" نفوذ "محمدرضا مدحی" از نیروهای مرتبط با دستگاههای امنیتی جمهوری اسلامی ایران در اپوزیسیون خارج نشین را به تصویر میکشد». همین خبرگزاری در ۱۸ تیر ۱۳۹۰نوشت «در پی تصویب طرح تشکیل دولت در تبعید از سوی بنیاد آمریکایی دموکراسی که بر اساس آن قرار بود مجموعهای از نیروهای با سابقه اجتماعی و مذهبی با ایجاد شورایی اقدام به عملیات خرابکاری و در نهایت براندازی جمهوری اسلامی کنند، محمدرضا مدحی از ایرانیان مقیم خارج کشور برای اداره این دولت انتخاب شد. وی که پیش از اشتغال به تجارت در خارج از کشور، با دستگاههای امنیتی جمهوری اسلامی و نهادهای انقلابی همکاری داشته، با نفوذ در اپوزیسیون خارج کشور و تشکیل گروهی موسوم به "جنبش جمع یاران" با جریانات ضد انقلاب ارتباط گسترده برقرار کرد. مدحی همچنین با برخی مقامات آمریکایی و همچنین نمایندگان سرویسهای جاسوسی انگلیس و فرانسه دیدارهای متعدد داشت و آنها از وی خواسته بودند که با ایجاد ارتباط گسترده با سران فتنه در داخل کشور و جذب نیرو از بدنه دستگاهها و نهادهای مختلف نظام و ایجاد یک شبکه منسجم پروژه دولت در تبعید و براندازی نظام اسلامی را عملیاتی کند. هنگامی که قرار شد در راستای این پروژه مدحی و شورای رهبری دولت در تبعید در پادگانی در تلآویو مستقر شوند عملیات نجات وی توسط سربازان گمنام امام زمان انجام شد و مدحی به کشور بازگشت»
بعدا رژیم در این رابطه فیلمی تحت عنوان «الماس فریب» درست کرد. هدف از ساختن این فیلم این بود که به داخل وخارج ایران نشان دهد که مسئله براندازی رژیم جدی نیست وکسانی که چنین داعیه هایی دارند در واقع ادامه خود رژیم هستند یا وزارت اطلاعات آنها را اداره میکند.
۵-نادر کیانی نفوذی وزارت اطلاعات در کومه له [7]
دبیرخانه کومهله ۹ خرداد ۱۳۹۰ با صدور اطلاعیه ای اعلام کرد:«شخصی به نام نادر کیانی مامور اطلاعاتی رژیم جمهوری اسلامی برای مدتی در بخش علنی تشکیلات ما در کردستان عراق به عنوان عامل نفوذی جمهوری اسلامی حضور داشت. در ماههای آخر حضورش در صفوف کومهله گزارشهائی در مورد وابستگی او به اداره اطلاعات جمهوری اسلامی به دبیرخانه کومهله رسیده بود که دبیرخانه کومهله در حال بررسی و اقدام عملی بود.
نامبرده پس از احساس خطر به شهر سلیمانیه گریخت. در آنجا توسط اداره امنیت حکومت بازداشت شد. نامبرده در همان لحظههای اولیه بازداشتش به جاسوس بودن خود اقرار کرد. این شخص پس از طی مدت زندان به ایران بازگردانده شد»
او پس از بازگشت به ایران، همچنان در پوشش خبرنگار در وزارت اطلاعات فعالیت میکند.
- چندین وبلاگ و سایت را علیه احزاب کردی مدیریت میکند
- مورد اعتماد مقامات عالیرتبه نظامی و سیاسی و امنیتی رژیم است، تا کنون تعدادی از کسانی که تسلیم شده اند را نیز بازجویی کرده است.
- در فضای مجازی و به ویژه در فیسبوک علیه اپوزیسیون کردی فعالیت میکند.
۶-نفوذ در ارتش آزادیبخش ملی ایران
مدیریت ضداطلاعات ارتش آزادیبخش در سال ۱۳۸۱ طی یک گزارش تفصیلی اقدامات رژیم ایران برای نفوذ در ارتش آزادیبخش ملی ایران شرح داد واسامی ۳۶ تن از کسانی که رژیم برای نفوذ فرستاده بود را اعلام کرد.[8] برخی از این افراد خودشان به مأموریت خود اعتراف کردند و به نزد رژیم باز گردانده شدند. برخی از آنها هم توانستند مأموریت خود را به انجام رسانده وبا استفاده از فرصتهای مناسب چند تن از رزمندگان ارتش آزادیبخش را به شهادت رسانده و به نزد رژیم بازگشتند.
در این گزارش کلیه تاکتیکها وتکنیکهای وزارت اطلاعات برای نفوذ و اسامی شهیدان و اسامی ۳۶ مأمور نفوذی همراه با سوابق آنها وتوجیهاتی که شده بودند تک به تک تشریح شده است.
۷-طرح ترور در آلبانی[9]
در مارس ۲۰۱۸ رژیم آخوندی برای انفجار محل تجمع حدود ۳هزار تن از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران در عید نوروز باحضور خانم رجوی و گروهی از شخصیتهای خارجی طراحی کرده بود. این طرح تروریستی در آخرین لحظات کشف و خنثی شد. روز ۲۳ اکتبر ۲۰۱۹ مدیر کل پلیس آلبانی در یک کنفرانس مطبوعاتی از کشف یک شبکه ترویستی رژیم آخوندی که دست اندرکار این طرح تروریستی بوده است خبر داد. مدیرکل پلیس اعلام کرد این حمله از داخل ایران توسط یکی از سرکردگان نیروی قدس با نام مستعار پیمان هدایت میشد. وی افزود فردی بنام علیرضا نقاش زاده متولد ۱۹۷۴ با یک پاسپورت اطریشی بنام اروین آرام که خود را از «اعضای سابق مجاهدین» معرفی میکرد در این عملیات تروریستی دست داشته است. علیرضا نقاش زاده که توسط نیروی قدس اجیر شده بود، به بهانه دیدار مادرش طاهره زارنجی و بردن وی از آلبانی، به این کشور سفر میکرد و به جمع آوری اطلاعات لازم برای این عملیات جنایتکارانه تروریستی می پرداخت. به گفته مدیر پلیس آلبانی، نیروی تروریستی قدس علاوه بر عوامل ایرانی خود، باندهای جنایات سازمان یافته در ترکیه را برای اقدامات تروریستی علیه مجاهدین بخدمت میگیرد. در همین رابطه عبدالخالق ملک زاده (با نام مستعار فرهاد) یک مأمور عملیاتی نیروی قدس به طور مداوم با عبدالسلام تورگوت یک جنایتکار حرفه ای شناخته شده در ترکیه در تماس بود.
۸-توطئه تروریستی ویلپنت، مهرداد عارفانی نفوذی کارکشته و قدیمی
تدارک عملیات بزرگ تروریستی علیه گردهمایی بزرگ مقاومت در ژوئن ۲۰۱۸ در ویلپنت پاریس که در ساعتهای آخر کشف وخنثی شد، از یک سو متکی به امکانات دیپلماتیک و از سوی دیگر متکی به سه مزدور نفوذی بود
از چهار مجرم این پرونده نفر اصلی اسدالله اسدی دیپلمات رژیم است که به بیست سال زندان محکوم شد. یک زوج ایرانی بلژیکی مأموریت اصلی حمل بمب به محل گردهمایی در ویلپنت پاریس را بعهده داشتند که به ۱۵ و۱۸ سال زندان محکوم شدند. نفر چهارم مهرداد عارفانی که به ۱۷ سال محکوم شد کسی بود که تا آخرین جلسه دادگاه هم خودش را بیگناه جلوه میداد و مدعی بود که شاعر و نویسنده و فعال حقوق بشر است. او در سالهای اول دهه هشتاد دستگیر شده و به همکاری با شکنجه گران و بازجویان پرداخت. پس از آن سالیان در داخل ایران فنون و حرف مختلف برای نفوذ و انطباق کار کردن را آموخت و بعد به خارج آمد و خود را به ملأ هواداری مجاهدین نزدیک کرد. او ارتباط منظم با افسران وزارت اطلاعات داشت و مرتب حقوق دریافت میکرد اما با تمام قوا تلاش میکرد که هیچ ردی از خود باقی نگذارد و همه چیز را پاک کند. او با اینکه شهروندی بلژیک را داشت یک سازمان حقوق بشری به اسم اس او اس ایران در وین پایتخت اتریش شکل داده بود که پوش مناسب برای سفرهای او به وین و ملاقاتهایش با مامور اطلاعات در انجا را فراهم میکرد. در عین حال او یک کمپین علیه کسانی که پناهنده هستند و به ایران باز میگردند براه انداخت. هدف از این کمپین این بود که جای پای خودش را بعنوان مخالف رژیم مستحکم کند. او شاعر هم بود و چند کتاب شعر هم نوشته بود و یکی از کتابهای شعرش به فرانسه نیز ترجمه و در پاریس چاپ شده است. او به کارهای مختلف کامپیوتری تسلط داشت همچنین در زمینه بنایی و نوسازی ساختمان نیز مسلط بود و از همه این تخصصها برای تعبیه وسایل سرقت اطلاعات استفاده میکرد.
هر چند برخی از رفتارهای او عادی نبود اما هیچکس گمان نمیبرد که تمام این تخصصها و سوابق را بکار گرفته تا آنچنانکه دادستان در اظهاراتش گفت اطلاعات لازم را برای طراحی یک توطئه تروریستی بزرگ برای وزارت اطلاعات فراهم کند. اما پس از انجام تحقیقات پلیس و اثبات نقش او در توطئه تروریستی اکنون بسادگی میتوان سایر کارکردها او در خدمت رژیم طی سه دهه گذشته را هم فهم کرد.
اینجا شباهت زیادی به نفوذ مصداقی در بین زندانیان سیاسی و مجاهدین پیدا میکند که پس از کشف همکاری نزدیک او با شکنجه گران میشود همه رفتارها و کارکردهای او را بازشناخت همانطور که رضا فلاح همبند سابق مصداقی نوشته است:
«... افشاگری و روشنگری آقای ژورک ... از این راز پرده برداشت که ما نه با یک تواب، بلکه با یک مزدور نفوذی مواجهیم که از همان سالهای سیاه ۶۱ و۶۲ در زندان اوین مسئول نوشتن کتابهای کارنامه سیاه بوده و نقش دستیار بازجویان و شکنجه گران را داشته است. این نشان داد که مصداقی از همان سالها نه یک زندانی درهمشکسته بلکه یک نفوذی بوده که سالها در زندان و بیرون زندان و در داخل و خارج کشور نقش بازی میکرده و ماموریتهای محوله از سوی وزارت اطلاعات را ایفا میکرده است. پروسه سیوچندساله مصداقی را تنها بهعنوان یک نفوذی آموزشدیده و حرفهای میتوان تعریف کرد!»
[1] ۲مزدور نفوذی شارلاتان و جاعل تاریخ !- از فتحالله خامنهای ایرج مصداقی - ایران افشاگر (iran-efshagari.com)