۱۴۰۰ اردیبهشت ۲۹, چهارشنبه

معنای هشدارهای پیاپی


                                     هشدار

درست است که پرتکرارترین کنش انجام گرفته از سوی آخوندها و مهره‌های حکومتی نظام ولایت، دروغ است و دجالیت اما همین جماعت وقتی پایان عمر نظام غارت و چپاول‌شان را به چشم می‌بینند، کاملاً «صادقانه» به همدیگر در همه‌ٔ باندها و جناح‌ها هشدار می‌دهند!

در آستانه‌ٔ سیرک انتخاباتی حکومت آخوندی، طبعاً شغل ناشریف «دروغگویی» اوج گرفته و عقربه‌های دروغ‌سنج در نظام به انتها می‌چسبد تا جایی که حتی خود روزنامه‌های حکومتی هم آن را «بازار مکاره انتخابات» می‌خوانند (مستقل ۲۷اردیبهشت ۱۴۰۰)! اما در همین وضعیت، بحرانهای بی‌درمان چنان دامن عبای ولایت را گرفته که «هشدارها» و «زنگ‌های خطر» بی‌دریغ و بی‌توقف از اقصی نقاط خیمه‌ٔ ولایت به گوش می‌رسد!

رسانه‌های حکومتی و کر هماهنگ «هشدار»

۸روزنامهٔ حکومتی در ۲۷اردیبهشت‌ماه (اطلاعات، همشهری، جمهوری اسلامی، دنیای اقتصاد، شرق، اعتماد، سازندگی و هفت صبح) طی سرمقاله‌ای مشترک، با اشاره به مهم‌ترین بحثهای سیاسی اجتماعی روز، از عواقب وضعیت فعلی نظام به تمامیت حاکمیت آخوندی «هشدار» دادند! روشن است که طرف‌حساب نهایی این «هشدار» نیز کسی جز شخص خامنه‌ای به‌عنوان عمود خیمه‌ٔ نظام نیست.

«روزگاری نه‌چندان دور، مطبوعات از به‌کار‌بردن کلمه بحران در تیترهای خود پرهیز می‌کردند مبادا به اضطراب مردم بیفزایند؛ اما اکنون این کلمه، عادی‌ترین و پرکاربردترین واژه در نشریات است. این روزها تعداد بحرانها از حساب گذشته است» (همشهری ۲۷اردیبهشت ۱۴۰۰).

البته این گروه کر ولایی اشاره‌یی نمی‌کنند که چرا این ورق‌پاره‌های حکومتی از نوشتن حقایق و بیان ریشه «بحران» های واقعی «پرهیز» می‌کنند!

در مورد کشتار مردم با کرونای ولایت هم این روزنامه‌ها البته جرأت و توان نام بردن از بالاترین «مسئول» کشور را نداشتند؛ اما ناگفته پیداست که وقتی به «تشتت در نظام» درباره‌ٔ واردات واکسن اشاره می‌کنند، سوژه‌ٔ بحث کسی جز «تحریم‌کننده» و «ممنوع‌کننده» واکسن کرونا نبوده و نخواهد بود. بنابراین وقتی این روزنامه‌ها از «موانع داخلی» سخن می‌گویند، این مانع، اول از همه در بیت‌العنکبوت نظام و توسط خود خامنه‌ای تراشیده و در مسیر سلامت مردم ایران گذاشته شد.

این روزنامه‌ها سپس با اشاره به تجربه تمام ادوار پیشین سیرک انتخاباتی رژیم آخوندی، «شرایط سیاسی کشور و نزدیک‌بودن زمان برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری» را دلیل «نگرانی» دانسته‌اند.

بخش‌هایی از واقعیت!

خروجی این «بحرانهای متعدد» و فشار عظیم اجتماعی باعث بیرون زدن برخی از حقایق از زبان وابستگان حکومتی می‌گردد. این روزها در رسانه‌های حکومتی انبوهی از این ریزه‌خواران و جیره‌خواران مشغول افاضه‌ٔ فضل هستند که برآیند نهایی کرامات ایشان هم به همان هشدار دادن می‌رسد.

روزی‌نامه‌ٔ آرمان به قلم یکی از اساتید دانشگاههای حکومتی می‌پرسد: «این همه کاندیدا برای چه ثبت‌نام کرده‌اند؟!» این پرسش خود به‌تنهایی پوچ بودن جنگ قدرت در نظام آخوندی را به رخ می‌کشد. اما نویسنده در ادامه روشن‌تر سخن گفته و با اشاره به همان بحرانهای متعدد، از نامزدهای سیرک انتخابات دروغین نظام می‌پرسد: «... با کدام جهان‌بینی و با کدام استراتژی قصد دارند این معضلات را حل نمایند» ؟ روشن است که بحرانهای پیش روی نظام آخوندی، چیزی نیست که با چند وعده و وعید و جایگزینی این مزدور با آن جنایتکار دیگر حل شود. زیرا آب از سرچشمه گل‌آلود است و خلاصه که با عوض کردن پالان خر به نتیجه‌یی نخواهند رسید!

این روزنامه با اشاره به سرنوشت رؤسای پیشین در این ناجمهوری نااسلامی، همه‌کاره بودن خامنه‌ای و «تدارکات‌چی» بودن رئیس‌جمهوری (بیان اعتراف‌گونه خاتمی شیاد)، به نوعی به هشدار دادن به نامزدها برخاسته و می‌پرسد: «چگونه این کاندیداها به عملکرد و سرنوشت رؤسای جمهور قبلی تا روحانی نیاندیشیده‌اند و به عمق ماجرا پی نبرده‌اند» ؟!

در نهایت نیز به تحریم انتخابات تقلبی نظام آخوندی توسط مردم چنین اعتراف می‌کند که «کثیری از مردم با صندوق‌های رأی قهر کرده‌اند». بدین گونه با «تاسف» از «وخامت اوضاع» خبر و هشدار می‌دهد که: «مایه تأسف است که سران اصول‌گرا هنوز متوجه وخامت اوضاع نشده‌اند».

«وخامت اوضاع» به زبان سلیس!

روزنامهٔ آرمان ملی در همان شمارهٔ ۲۷اردیبهشت خود «وخامت اوضاع» را بیشتر تشریح کرده است. این روزنامه از قول مهره‌ای حکومتی به نام «محمد نعیمی پور» از باند مغلوب نظام، ابراز نگرانی از تنفر روز‌افزون مردم از کلیت حاکمیت آخوندی و تحریم شعبده‌ٔ انتخابات را چنین تشریح می‌کند: «زمزمه‌های بسیاری درباره مشارکت نکردن در انتخابات به گوش می‌رسد». وی سپس درد اصلی نظام را که محور اصلی خطر برای موجودیت تمامیت ارکان ولایت فقیه با همه‌ٔ جناح بندی‌های آن به‌شمار می‌آید، در تأیید و به ثبت رسیدن نامشروع بودن نظام دانسته و می‌گوید: «ممکن است کشور در شرایطی قرار گیرد که کمتر از ۲۰درصد مردمی که حق رأی دارند در آن شرکت کنند، آن‌وقت عدم شرکت در چنین انتخاباتی، تاثیرگذار است و عدم مشروعیت را به‌دنبال خواهد آورد».

«عدم مشروعیت» همان کد مقاومت خون‌بار مردم ایران است که از فردای کشتار تظاهرات بی‌دفاع ۳۰خرداد، با استناد به آن، به دفاع تمام‌عیار و مبارزه‌ٔ قهرآمیز با این حکومت جنایتکار برخاست. اکنون پس از چهل سال، زبان مهره‌های درون حکومت هم به این حقیقت گریز ناپذیر باز شده است؛ اما برای این هشدارها بسیار دیر شده است. تکلیف خامنه‌ای که مدتهاست با شعار «مرگ بر اصل ولایت فقیه» مردم روشن شده، اما اکنون به اعتراف دیگر مهره‌ٔ حکومتی به نام «صلاح‌الدین هرسینی» در روزنامهٔ همدلی ۲۷اردیبهشت، حنای روحانی و لاریجانی هم دیگر نزد مردم رنگی ندارد. تبلور مادی شعار «اصلاح طلب، اصول گرا، دیگه تمومه ماجرا»!