۱۴۰۰ اردیبهشت ۲۰, دوشنبه

«دشمن تیغ در کف» در برابر «شکافهای گسترده حاکمیت!» - مروری بر رسانه‌ها


                          گزیده روزنامه‌های حکومتی

روزنامه‌های حکومتی در روز بیستم اردیبهشت عرصهٔ دو جنگ هستند. یکی جنگ باندهای حاکم برای کرسی ریاست‌جمهوری و مذاکره با آمریکا و دیگری جنگ مردم و مقاومت آزادی ستانشان با نظام ولایت.

در کانون جنگ باندهای حاکم بر سر کرسی ریاست جمهوری، موضوع کسادی نمایش انتخابات و بی‌اعتنایی مردم به آن در روزنامه‌های هر دو باند دیده می‌شود. موضوع بعدی قانون من درآوردی شورای نگهبان است که جیغ روزنامه‌های باند رقیب را درآورده در حالی که روزنامه‌های باند خامنه‌ای برای مصوبه شورای نگهبان با تیترهایی مثل «شورای شفاف» کف و سوت‌زده‌اند. دعوا بر سر مذاکره با آمریکا هم در روزنامه‌های امروز در نقطه روز قبل است، یعنی حمله به تیم مذاکره‌کننده که چرا نمی‌گویند پشت صحنه چه می‌گذرد، در روزنامه‌های دلواپسان بیشتر سرمقاله‌ها را اشغال کرده و در روزنامه‌های باند مغلوب تأکید بر ضرورت معامله با دولت فعلی آمریکا موضوع اول است که توصیه کرده‌اند قبل از این‌که فرصت از دست برود و دولت آمریکا در انتخابات در پیش رو اکثریت مجلس نمایندگان را از دست بدهد، نظام از برخی مواضعش کوتاه آمده و معامله را تمام کند. روزنامه‌های باند مغلوب هم‌چنین تأکید کرده‌اند که خبری از لغو تمام تحریم‌ها نیست.

دشمن تیغ در کف» در برابر «شکافهای گسترده حاکمیت!»

وحشت از قیام و سرنگونی و حضور مقاومت آزادی ستان مردم ایران نقطهٔ کانونی مقالات روزنامه‌های امروز است. «دشمن تیغ در کف» عنوان مطلب روزنامه مستقل است که با اشاره به شقه‌های درون نظام در اثر سیاست‌های مجاهدین به باند خامنه‌ای که در جریان جنگ قدرت بر سر کرسی ریاست‌جمهوری مشغول حذف باند رقیب است هشدار داده «آیا آنها می‌دانند حذف بخش‌های گسترده‌یی از نظام، آن‌هم کسانی که بسیاری‌شان ۴۲سال در حفظ و پیشرفت جمهوری اسلامی مسئولیت داشتند و تشکیل دهندهٔ تار و پود نظام هستند، تمامی پیکرهٔ جمهوری اسلامی را زخمی می‌کند؟ آیا می‌دانند این اقدامشان شکاف‌های گسترده‌یی در حاکمیت به‌وجود می‌آورد که دشمن از آن بهره‌برداری می‌کند؟». این مقاله در ادامه از ضرب شدن مجاهدین و اعتراضات اجتماعی ابراز وحشت کرده و نوشته است: «مگر طی ۴ماه گذشته در سطح کشور شاهد زنجیره‌یی از اعتراضات اجتماعی نیستیم که حتی با شعارهای تند و تیز سیاسی همراه است؟ و مگر نمی‌دانیم گسترش این اعتراضات، پیامدهای خطرناک امنیتی و غیرقابل جبران در پی دارد؟ این عده چرا نمی‌بینند که (مجاهدین) به‌عنوان دشمن تیغ بر‌کف علیه نظام که سودایی جز براندازی ندارند، هر روز برای توطئه و اغتشاش فراخوان می‌دهند؟ مگر نمی‌بینند این دشمن دیرینه بر روی ایجاد شکاف‌ها، آن‌هم در آستانهٔ انتخابات ریاست‌جمهوری سرمایه‌گذاری کرده، تا جایی که سرکردهٔ آن بی‌پرده پیام می‌دهد: «شقه و شکاف در حاکمیت... مهار کردنی نیست» و حتی آن را «علامت احتضار و از لرزه‌های» براندازی می‌نامد؟!».

«اقتدارگرایی؛ انتخاب یا اجبار؟» عنوان سرمقاله ابتکار است که روی وحشت باند ولی‌فقیه در اتخاذ سیاست انقباضی و آوردن پاسدارها به صحنه ریاست‌جمهوری انگشت گذاشته و با اشاره به قیامهای دی ۹۶ و آبان ۹۸ نوشته است: «طرح نام نظامیان به‌عنوان رئیس‌جمهوری نه از سر «انتخاب آزادانه» بلکه ناشی از «اجباری استراتژیک» بوده است. که البته ریشه این اجبار را باید در دیماه ۱۳۹۶ و آبان ماه ۱۳۹۸ جستجو کرد. رویدادهایی که روند سیاست‌ورزی در جامعه ایران را به‌طور کلی دچار دگردیسی کردند».

مردم دیگر اجازه نمی‌دهند!

بحران بیکاری در شرایط کرونایی و برملا شدن ابعاد جدیدی از غارت و چپاول از وجوه مختلف جنگ مردم با نظام است که روزنامه‌ها به آن اعتراف کرده‌اند. اما در کانون این وضعیت موضوع واکسن و بی‌عملی رژیم است که موضوع هشدار و اعتراف روزنامه‌های حکومتی شده.

«ستاد مقابله با کرونا در آستانهٔ یک بی‌تدبیری جدید» عنوان مطلبی در آفتاب یزد است که به‌نقل از یک کارشناس حکومتی نسبت به واکنش اجتماعی به بازگشایی زود هنگام مدارس هشدار داده و نوشته: «تا زمانی که هنوز درصد قابل توجهی از جمعیت کشور ما واکسن را دریافت نکرده‌اند نباید این‌گونه تصمیمات اتخاذ شود. زیرا اگر هم‌چنان خطر بیماری برای افراد در مهرماه وجود داشته باشد باز هم مردم از این نوع تصمیم‌ها استقبال نمی‌کنند و اجازه نمی‌دهند فرزندانشان در مدارس حضور پیدا کنند».

آفتاب یزد در مقاله دیگری وزیر بهداشت رژیم را مورد خطاب قرار داده و با یادآوری فضای انفجاری جامعه نوشته است: «این چه وضعی است. گسترش کرونا و رسیدن آن به موج چهارم و ورود انواع انگلیسی و هندی و آفریقایی آن مردم را دچار اضطراب کرده و هر روز بر دامنه نگرانی هایشان افزوده می‌شود. در این میان بلاتکلیفی جامعه در قبال واکسن مزید بر علت گردیده، عدم حمایت و کمک دولت از کسبه و افراد کم درآمد، قرنطینه را به یک نمایش آزار‌دهنده تبدیل کرده است.

انتقال سهمیه پارکبانان زحمتکش به دیگران و موضوع ورود واکسن به بعضی از شهرداریها موضوعاتی نیستند که بتوان به‌سادگی از کنار آنها عبور کرد. انتظار دلهره آفرین برای نوبت بسیار تلخ وآزار‌دهنده است».

«رباتهایی که مرگ تایپ می‌کنند» عنوان مقاله روزنامه مستقل است که ضمن اشاره به عادی انگاری میزان قربانیان کرونا توسط خبرگزاریهای حکومتی نوشته است: «چرا نه آمارهای مرگ چهار نفره حوادث، خَم به ابرویمان می‌آورد و نه مرگ‌های ۴۰۰نفره روزانه بر اثر کرونا غم به جانمان می‌نشاند؟».