۱۳۹۹ دی ۲۹, دوشنبه

یک اشتباه محاسبهٔ مهلک


      فعالیتهای اتمی رژیم ایران           
خفگی در اثر تحریم‌ها

خامنه‌ای در سخنرانی ۲۶آذر۹۹ خود اعتراف کرد که تحریم‌ها خرخرهٔ نظامش را در چنگ خود گرفته و فشار می‌دهد. این فشار اکنون تا آستانهٔ خفگی کامل پیش رفته است: او خطاب به سران رژیم گفت: «اگر بتوان تحریم را رفع کرد، حتی یک ساعت هم نباید تأخیر کنیم». در عین‌حال افزود که رفع تحریم‌ها ممکن نیست. در سخنرانی ۱۹دی۹۹ نیز اذعان کرد که بدون برداشتن تحریم‌ها بازگشت به برجام برای رژیم او ضرر خواهد داشت». اگر تحریم‌ها برداشته نشد، برگشت آمریکا به برجام ممکن است حتی به ضرر ما تمام بشود». در این سخنرانی او از اقدامات مجلس ارتجاع دفاع کرد و آن را تصمیمی «منطقی و عقلایی و قابل قبول» ! دانست.

به‌این ترتیب مشخص شد که حتی با استقرار دولت جدید آمریکا، بازگشت آنی دو طرف به برجام و فرضیهٔ موهوم لغو تحریم‌ها در کوتاه مدت، متصور نیست؛ زیرا هر مذاکرهٔ مفروض حول برجام ناگزیر به تنازل بیشتر و تن‌دادن به برجام‌های موشکی و منطقه‌یی خواهد انجامید.

نقض سلسله‌وار برجام

پیش‌تر، مجلس ارتجاع در طرح ۹آذر۹۹ خود موسوم به «اقدام راهبردی جهت لغو تحریم‌ها» دولت روحانی را موظف کرده بود که با تزریق گاز به ۱۰۰۰دستگاه سانتریفوژ IR-۲m غنی‌سازی را آغاز کند و ضمن تولید و ذخیره‌سازی حداقل ۱۲۰کلیو گرم اورانیوم ۲۰درصد، عملیات غنی‌سازی را با سانتریفوژهای IR۶ توسعه دهد و طی یک سال تعداد این دستگاهها را از ۱۶۴ به ۱۰۰۰ افزایش دهد. طبق تصمیم مجلس ارتجاع، دولت موظف شده بود بعد از گذشت ۲ماه از تصویب این طرح دسترسی‌های نظارتی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را متوقف نماید. نقض برجام یا به‌قول ادبیات آخوندی «کاهش تعهدات برجامی» تا آنجا پیش رفت که بهروز کمالوندی، معاون و سخنگوی سازمان انرژی اتمی رژیم در تاریخ ۱۸دی۹۹ اعلام کرد: «پیشرفتها به‌گونه‌یی است که ما به‌راحتی می‌توانیم هر درصدی غنی‌سازی انجام بدهیم حتی بالای ۴۰درصد، ۶۰درصد و ۹۰درصد را به‌راحتی تولید کنیم» (اقتصاد آنلاین. ۱۸دی۹۹).

پروپاگاندا و شاخ و شانه ‌کشیدن‌

اقدامات دیگر نظام آخوندی مانند، انتشار تصویر تونل موشکی، تبلیغات پر سر و صدا در مورد شلیک موشکهای بالستیک به عمق ۱۸۰۰کیلومتری شمال اقیانوس هند، برای انهدام «ناوهای فرضی» ! (مشرق‌نیوز. ۲۷دی۹۹) و نیز فعالیت برای تولید اورانیوم فلزی جهت استفاده در رآکتور تحقیقاتی در راستای نقض بیشتر برجام است. رژیم هم‌چنین به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اطلاع داده، چنان‌چه تحریم‌ها برداشته نشود فرایند تولید اورانیوم فلزی را در تأسیسات هسته‌یی اصفهان آغاز خواهد کرد. بر اساس برجام، تولید این نوع اورانیوم که در ساخت بمب‌اتمی به‌کار می‌رود، برای رژیم ممنوع شده بود.

چند سؤال قابل توجه

سؤال این است آیا این اقدامات همراه با پروپاگاندا آیا از موضع قدرت صورت می‌گیرد یا ضعف و استیصال؟ سؤال بعدی این است چرا رژیم در این مقطع زمانی دست به این اقدامات ‌زده است. سؤال دیگری که به ذهن متبادر می‌شود این است که آیا این اقدامات و پروپاگانداسازی گرهی از نظام غرق در بحران آخوندی باز خواهد کرد یا نه؟

برای پاسخ به این ۳سؤال باید گفت:

۱ـ آستانهٔ خفگی بر اثر تحریم‌ها و سیاست فشار حداکثری، رژیم را وادار به اتخاذ چنین اقداماتی کرده است؛ یعنی از سر اضطرار وادار به این رویکرد شده است. این اضطرار را وقتی در کنار سایر عوامل مانند نارضایتی انفجاری جامعه، مطالبات روبه تزاید خرید واکسن بگذاریم، مشخص می‌شود که رژیم قدرت انتخاب زیادی ندارد و از موضع استیصال این تصمیم‌ها را می‌گیرد.

۲ـ مقطع زمانی انتخاب شده برای این اولدروم بالدروم و پروپاگانداسازی اتمی، درست در دورهٔ فترت تعویض دولت در آمریکا صورت می‌گیرد. در ادبیات آخوندی از این دورهٔ فترت به‌عنوان «دور شدن سایهٔ جنگ» نام برده می‌شود.

«این خطر [خطر وقوع جنگ] اگر چه هنوز خیلی دور نیست اما به کاهش فشارهای روانی مربوط به احتمال بروز آن انجامیده است. آرامش روانی ایجاد شده اما به‌معنای کم شدن فشارهایی نیست که ایران در سه سال گذشته آن را به‌دلیل تحریم‌ها تحمل می‌کند. سیاست تهران در همه سال‌هایی که دولت ترامپ کوشید بر مدار عصبی ایران بتازد صبر استراتژیک بود» (آرمان. ۲۷دی۹۹).

خامنه‌ای بعد از احراز اطمینان از راه‌یافتن رئیس جمهور جدید آمریکا به کاخ سفید، خط کار جدید را ـ که با اقدامات مجلس ارتجاع آغاز شده بود ـ علنی کرد.

۳ـ این اقدامات با هدف باجگیری از جامعه بین‌المللی و احیای سیاست سوختهٔ مماشات صورت می‌گیرد. رژیم تصور می‌کند یا می‌خواهد این تصور را جا بیندازد که گویا در شرایط پیشابرجام قرار دارد و می‌تواند جامعه ملل را به گروگان بگیرد. این اقدامات او در حکم بر شاخ نشستن و بن بریدن است؛ کما‌ این‌که در هر قدم از نقض برجام با هشدار کشورهای اروپایی و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی مواجه شده است. رژیم به جای زیرفشار قرار دادن اروپا و آمریکا، در حال مسدود کردن معدود منافذ تنفسی باقیماندهٔ خود در خفگی کامل اقتصادی است.

۴ـ خام‌خیالی خامنه‌ای این است که گمان می‌کند با این اقدمات می‌تواند باج بگیرد و باعث لغو تحریم‌ها شود، یا اگر نتوانست، مسیر بمب‌سازی را برای خود هموار نموده است. این قماری است که مبنا و بستر آن خواب پنبه‌دانهٔ تجدید دوران مماشات است. این همان اشتباه محاسبهٔ مهلک است و می‌تواند به مسیر خطرناکی برای سرنوشت دیکتاتوری تروریستی آخوندی منتهی شود.

۵ ـ این واقعیت که شرایط هرگز و در هیچ موردی از جمله در مورد برجام به‌سال ۲۰۱۵ برنمی‌گردد مورد اتفاق همه تحلیلگران خارجی و حتی کارشناسان داخلی رژیم است. چرا که رژیم در نقطه مختصاتی بسا پایین‌تر از شرایط ۲۰۱۵ قرار دارد و در این رابطه کافی است قیامهای سراسری دی۹۶ و آبان و دی۹۸ را به یاد بیاوریم که تمامی معادلات را در سپهر سیاسی و اجتماعی ایران زیر و رو کرد.

بنابراین واقعیت این است که عربده‌کشی‌های موشکی و تهدیدهای پیش رفتن به سمت غنی‌سازی اورانیوم با درصد بالا، بیش‌از‌پیش جامعه جهانی را به این نتیجه می‌رساند که تنها راه مقابله با آن ادامه سیاست فشار است.