مریم رجوی
آن زمان که بنهادم سر به پای آزادی دست خود ز جان شستم از برای آزادی
هزار تبریک برای کهکشان پرفروغ همیاری که نوک ستون آن در شیراز و تهران و اصفهان و مشهد و ارومیه و بهبهان و قم و قهدریجان و رشت و کرج و ادامه آن ستون پیکارجو در سراسر جهان همچون تیر رها شده آرش از کمان، تیرگی و ظلمات کرونای ولایت را میشکافت و نور میپراکند.
سلام و درود بر مردم ایران و شورشگرانی که بهرغم فقر مالی و همه سختیها و بیماریها و آلودگی هوا و تمامی تبهکاریهای کرونای ولایت خامنهای و رویکرد ضد انسانی این رژیم ضدایرانی و سرکوب و خفقان قرون وسطایی، اینچنین یکپارچه و مصمم و پرشور برای آزادی و سرنگونی دیو پلید ولایت فقیه بپا خاستند.
اما بسا فراتر از رقمها و کمکهای مادی، گنج بیکران عواطف و عزم و پایداری شما درخشش و تلألو صفا و صمیمت و عشق و اراده آتشین خلقی مصمم و یکپارچه برای آزادی ایران اسیر بود.
همیاری برای آزادی و دمکراسی در ایران
همچنانکه نیریز از تهران گفت: کارگرم و درآمدی ندارم. و (این همیاری)، سرمایهگذاری عشق است برای آزادی و دمکراسی.
آری، نبرد سنگین و طولانی با چنین دشمنی تبهکار چنین خلق و مجاهد خلقی را به میدان میطلبد.
نسل دختران شیردل و پسران بیباک و آگاه در ایران و سراسر جهان،
نسلی که به پای سر در قفای آزادی میدود و با مسعود رجوی و آرمان خجسته او پیوند میخورد،
نسلی که مثل فرهاد با نفسهایش، و با نداها و میلادها، بهنامها و نسرینها در عطش آزادیست و میخواهد و میتواند و باید آنرا محقق کند.
نسلی که مثل مسعود شورشگر از تهران گفت: وقتی که روی دیوار شعار مینویسم برایم یک عبادت است. و روزهای بعد میبینم آنها که رد میشوند و شعار را میبینند، دعای خیر میکنند.
و گفت: ریشهکنی درخت جهل و خرافات این رژیم نیاز به هزار ضربه تبر دارد و من ضربه هزارم این تبر هستم.
این رزمنده آزادی از تهران میگوید: آری، شورشگران پیروزی میسازند.
سالهای تاریک و سیاهی در رزم با پلیدترین دشمنان خدا و خلق سپری شده تا امروز که با ایمان عمیق به مبارزه و رزمآوری نسلهای نو پیوند خورده است.
همچنانکه علی از قم گفت: سوگند به زمان، که افشاکننده حقیقت است در مبارزهیی آمیخته با فدا و صداقت.
من کهکشان همیاری را در اشتیاق دیدار تکتک شما، با چشمانی اشکبار از زخمی که بر تن و دردی که در قلب هموطنامان هست، دیدم و لحظه به لحظه با شما بودم.
این همیاری را با قلبی پر از شادی و محبت به تکتک شما دیدم. شما که در بحبوحه کرونا و بیماری و درد راست قامتید و خروشان و گلریزان.
شما که به مسعود رجوی حاضر گفتید، آرمان او پرتپشتر از همیشه در قلبهایتان و سرختر از هر زمان در سوگندها و کلماتتان جاری بود.
آری هیچ ابتلا و توفانی را یارای مقابله با طلایهداران آزادی نیست.
خلقی با جوانان شورشگرش که هر وقت لازم شد همچون بهاره و ملیسا گفتند:
مسئولیت آزادی بهعهده ماست، فقط باید اراده کنیم.
و همچون سمیه و میلاد و سحر و آنا و شهلا با یقین گفتند که ما میتوانیم و باید خامنهای را سرنگون کنیم.
شما بیشک پیروز میشوید. کوردلان کجا هستند تا ببینند حالا سراسر یک خلق است که به مجاهدت و پیکار آزادی قیام کرده است.
با جوانان و کانونهای شورشی به سوی پیروزی
مخاطبم شما نسل جوان و پیشرو ایران هستید، مشعل آزادی در پی قرنها عبور از سختیها و فراز و نشیبها در نبردی طولانی و پررنج با شاه و شیخ به شما سپرده شده. این افتخاری بزرگ است که باید با رزم شما کانونهای شورشی و جوانان شورشگر در هیات ارتش آزادی به مقصد پیروزی برسد.
این امانت آزادیست که باید توسط شما به نسلهای بعد از خودتان تحویل بدهید.
پس بیتاب و پرشور و انقلابی هر چه دارید، در کفه مبارزه و قیام بگذارید.
خلقی محروم و ستمزده که هر روز زیر نعلین آخوندهای جنایتکار، در بیماری و بیهوایی و بیآبی که حتی نانی برای خوردن ندارد، چشمش به شماست. به عزم شما و به پیکار شما برای آزادی.
یقین کنید، یقین کنید که این شمایید که وقتی با درفش آزادی همچون کاوههای صفدرصف بهپا خیزید، ضحاکان دوران را بهزیر میکشید و آینده تابناک ایرانزمین را رقم میزنید.