۱۳۹۶ اسفند ۱, سه‌شنبه

خامنه ایی مبتکر اصلی ” رفراندوم” :مهرداد امینی


اگر قرار بود ذهن صرفا با مشاهده سطحی عینیت خارجی به کشف و فهم واقعیت نهفته در زنجیره امور در حرکت دنیای خارج از ذهن برسد ، دیگر نیازی به قوانین و متد شناسایی علمی وجود نمیداشت و هر ادعایی ، از جمله ادعآها و گزافه گویی های عوامفریبانه ( از هر نوعش چه “روشنفکرانه” و چه ارتجاعی ) ، برای همیشه جای اما و اگرها را در تبیین مسایل باقی میگذاشت . در تحلیل و شناخت مسایل سیاسی نیز متعهد بودن به یک شیوه علمی تدوین شده تنها راه حرکت ذهن در شناخت است

.“بحران” واژه ایی است که دوست و دشمن رژیم آخوندی در تمام عمر ننگین این رژیم ارتجاعی استفاده کرده اند تا “وضعیت عمومی” این رژیم را در مناسبت های گوناگون تعریف نمایند . در حقیقت ” وضعیت عمومی ” این رژیم و “بحران” یک امر کرونیک است و شاخصه های عمومی این رژیم سرتا پا غرق در بحران در زمینه های اقتصادی ، سیاسی ( جناحبندی های رژیم ) ، سرکوب ، خفقان ، فریب ، صدور بنیادگرایی و بحران درمنطقه ، در وحدت با یکدیگر ” وضعیت عمومی ” این رژیم را توضیح میدهند . در چهار چوب ” وضعیت عمومی” این رژیم ، فاصله جناحی ( جناحبندی) یک “وضعیت خاص” نیست . بیان شعار ” اصلاحگرا ، اصولگرا ، دیگه تمومه ماجرا ” در سطح مردم، بیان این واقعیت در بافت سیاسی جامعه است که : ذهن جامعه در پروسه تکامل عینیات اقتصادی – اجتماعی به مختصات بلوغ رسیده و برای مردم به صورت ملموس و قابل فهم در آمده است که روحانی و خامنه ایی یک نظام را نمایندگی میکنند . بنابر این اگر ما ” روشنفکری ” هستیم که خیلی از مردم عقب نیستیم و دم و دنبلمون به سربازان امام زمان ( وزارت بدنام اطلاعات ) وصل نیست قاعدتا باید بفهمیم که مردمی که به خیابان میایند و میگویند ” مرگ بر خآمنه ایی، مرگ بر روحانی ” از کره مریخ به صورت خلق الساعه نیامده اند و در یک پروسه تاریخی پر رنج و شکنج به این شعار رسیده اند و بهای ان را نیز خوب درک میکنند . آنها میفهمند که جناحبندی در سیستم ولایت فقیه، فقط یک “ماجرا ” بوده است . حتی دانه درشت های ریزشی همین رژیم به انقباض درونی رژیم در مولفه جناحبندی سریحا اعتراف کرده اند . حمید بقایی معاون اول احمدی نژاد و از ماموران جنایتکار اطلاعاتی همین رژیم گفت : “نهاد ریاست جمهوری، سازمان اطلاعات سپاه، وزارت اطلاعات… اینها با هم یکی هستند ملت…اینها با هم یکی هستند به خدا. دعواهایشان دعواهای زرگری است، جنگ زرگری است، سازمان اطلاعات سپاه با دولت آقای روحانی یکی است. وزارت اطلاعاتش یکی است.قوه قضاییه یکی است. اینها همه‌اش فیلم است که مردم را سر کار بگذارند” ( چهارشنبه ۲۵بهمن ۱۳۹۶ ). چطور است که این ” روشنفکران ” خیمه شب بازی “سربازان گمنام امام زمان” که بعضا در ایران هستند مجرای تنفسیشان از حمید بقایی بازتر است که بتوانند سر بزنگاه ” مرگ بر خامنه ایی ، مرگ بر روحانی ” بیانیه رفراندوم” بدهند ؟ یا شاید مجرای آنها باز شده است که مجرای تنفسی رژیم ولایت فقیه را که غرق در سکسکه شرایط خاص قیام و بحران خاص اتمی است فرجی دهند . در چهار چوب “وضعیت عمومی ” رژیم و جنبش مردم ، مار “رفراندم”مقوله ایی است کهنه ، مرده و بدون کوچکترین نیروی سیاسی -اجتماعی برای ایجاد تحرک در جناحبندی به شدت منقبض شده درون رژیم از یکطرف و مردم گرسنه از طرف دیگر.محال است که امضا کنندگان این بیانیه در یک مدار لجستیکی – مردمی به ضرورت نوشتن این بیانیه مشترک رسیده باشند . هیچ گونه زمینه قانونمند سیاسی -اجتماعی ( مردمی ) برای وجود ، حیات و نزدیکی یافتن این امضا کنندگان ” هفت جور ” نمیتواند وجود داشته باشد . حتی ترکیب امضا کنندگان کاملا نشان میدهد که سربازان گمنام امام زمان برای تولید و فرستادن این “مترسک اپوزوسیون نما ” به بازار ” گفتمان سیاسی ” از هر لایه ایی ، به دلایلی ، کسی را از مدت ها پیش در سبد “چاه چمچران” خویش داشته اند و در فردای سر بوق کردن روحانی ( ۲۲ بهمن ۱۳۹۶ ) ، آنزیم آنها نیزتحت نام ” فعالان سیاسی -مدنی ” وارد هویت ” اپوزوسیون ” دادن به ” گفتمان” وارد شده است. بعد از این استارت ، نوبت به بدنه رژیم میرسد که در مقابل این ” اپوزیسیون ” بند شده به سربازان گمنام فعال شوند و اصولا گفتمانی در بدنه رژیم ( و نه اپوزوسیون رژیم) باز شود که هدفش نه یک مقوله کهنه ، مرده ، بدون وجود نیروی دینامیسم دهنده چون ” رفراندوم ” بلکه مقوله ایی است خاص و اتفاقا بر روی میز رژیم .
برای این رژیم “وضعیت خاص” در مولفه ایی است که کلیت این رژیم غرق در بحران را دچار چالش استراتژیک میکند و به عبارتی تصویر ” نبود” شدن یا سرنگونی را برای کارگزاران رژیم ملموس و مادی میکند. در میان همه چالش ها ، دو چالش درونی ( قیام مردم ) و چالش بیرونی ( قدرت و تحریم بین المللی ) برای رژیم از مرتبت خاصی برخوردارند و رژیم بنابر ماهیت خود به طور سنتی راه کار های خاص ماهیت خود را ، علیرغم ادعاهای پوشالی ، به طور قانونمند ارائه داده و خواهد داد . پاسخ رژیم در قبال چالش مولفه ” قیام مردم ” نهایتا سرکوب و انقباض است . کارت ” رفراندوم” هیچگاه پاسخ رژیم در مقابل اوج گیری شرایط سیاسی و اجتماعی داخلی نبوده و نخواهد بود . این را هم روحانی میداند ، هم همه باندهای درونی رژیم ، هم همه ریزشی های رژیم و هم مردم گرسنه و به ستوه آمده ایی که در قیام اخیر دی ماه به خیابان ها ریختند و کماکان جوشش های اعتراضی خود را به طور روزمره ادامه میدهند .پس تا آنجا که به مولفه ” مردم” بر میگردد چوب خط آنها در پیوند با شرایط عینی زندگی شان در مختصات سیاسی ” مرگ بر خامنه ایی” استوار شده و قیام دی ماه ان را در وضعیت عمومی رژیم تثبیت کرد . این مختصاتی است که نه رژیم میتواند برگرداند و نه بر ان نیرو میگذارد که برگرداند . اتکا اصلی رژیم در مولفه مواجهه با مردم بر نیروهای سرکوب بسیج و سپاه است و این مرحله از انقباض داخلی هنوز از ظرفیتهای استفاده نکرده برخوردار است .
اما رژیم نیازمند بازی با این کارت در ذهنیت بدنه خود رژیم است چرا؟ واقعیت این است که رژیم در صحنه بین المللی دچار یک سکسکه سنگین شده است .انقباض در مولفه بین المللی و منطقه ایی با جدی بودن ضرب الاجل ترامپ به سمت صفر میرود . آمریکا از طریق عملی ساختن سیاست های نوین در مقابل رژیم در منطقه ،چه به صورت قطره ایی وچه به صورت جرعه به جرعه و لیوان به لیوان ، نشان داده است که ضرب الاجل جدی است . کابوس شکست برجام و از دست دادن دل خوشی های استراتژیک آن و طناب دار شدن خاک ریز های خارجی ( سوریه ، عراق ، یمن و حزب الله در منطقه ) خواب را از خامنه ایی و روحانی و دست اندرکاران بالای رژیم ربوده است . معادلات پیچیده ایی در راه نیست جز زهر عقب نشینی و مقدمتا زهر برجام . به نظر نگارنده در شرایط ” وضعیت عمومی ” رژیم ، خاص بودن تنگه مولفه خارجی بر خاص بودن تنگه مولفه قیام ، تقدم مرحله ایی دارد و ولی فقیه ارتجاع و رییس جمهورش کارت رفراندم را به صورت ماری در جلوی بدنه خود انداخته اند تا با امواج حاصله از ان بهترین تاکتیک ” آبرومند ” نوشیدن زهر را تست و یا آماده کنند. به آنانی که دانسته یا ندانسته در چنین شرایطی آلت دست سربازان گمنام وزارت بدنام شده اند و سعی میکنند ” رفراندم” را گفتمان اپوزیسیون جلوه دهند باید گفت : دوستان بوی کباب نیست ، خر داغ میکنند.