نامهپراکنی عوامل ارتجاع و توهم انحراف قیام از مسیر سرنگونی
قبل از ورود به بحث نامهپراکنی و بیانیهنویسی و یا جوابیههای جفنگی که میان عناصر حکومتی و رفقای گرمابه و گلستان دیروز و فردا، جاری و ساری است یک نکته را تذکر بدهیم و سپس بهدلیل این نمایش بپردازیم.در سیر تکاملی پدیدهها مرحلهای وجود دارد موسوم به موتاسیون« motation» یا جهش که هر پدیده پس از طی مراحل تدریجی کمی به یک نقطه سرفصلی میرسد و تغییر و تحولی کیفی اتفاق میافتد که دیگر قوانین مرحلهی قبلی در پدیده حاصله صدق نمیکند و قانونمندیهای تازهیی بر آن حاکم میشود.
قیام ۷دیماه از یک سرفصل کیفی عبور کرده است، سرفصلی بازگشتناپذیر، و جنبش با تحولی کیفی مواجه شدهاست که دیگر قوانین حاکم بر تحولات قبل از ۷دیماه بر آن صدق نمیکند، حال مزدوران و اذناب حاکمیت دجال و ضدبشر، مدام آب در هاون بکوبند، و دائم نمایشات مضحک راه بیاندازند و نامههای «فدای خاکپای همایونی»برای ولی فقیه درهمشکسته و همپالکیهای درمانده و در گل مانده ارسال کنند،قیام وارد مرحلهی بازگشتناپذیر سرنگونی دجالان ضدبشر با شعار و ترجیعبند «مرگ بر اصل ولایت فقیه» شدهاست.
این روزها پس از رسوایی سرحلقهی شیادان «محمد خاتمی»و عوامل دانه درشتی چون جلاییپور (لاشخور) و سعید حجاریان(شکنجهگر)و بهزادنبوی(تواب) و تاجزاده(راندهی مغضوب) و عباس عبدی(گروگانگیری که چهل سال است ملت تاوان بلاهت او را میپردازد)و رسوایی مهرههای ریزتر وابسته به باند خط امامی و تمام ذخایر ارسالی به خارج کشور نظیر مهاجرانی و فرخ نگهدار و بهنود و... یک مشت مزدور تاریکاندیش(روشنفکرنما) و آخوندهای مکلا، با خالی شدن دست ولی فقیه مفلوک و درهمشکسته،نوبت به دو مهره (حصری)، کروبی(امیرالحاج)و موسوی (نخستوزیر خمینی) رسید که با نمایش مضحک ارسال نامه به مقام عظما،تلاش میکنند تا آب رفته و آبروی باخته را به جوی غارت و چپاول و سلاخخانهی ولایت بازگردانند، گویا تاریخ را میخواهند بازنویسی کنند و بختیار تازهیی برای دوران سرنگونی تدارک ببینند،غافلند و غافلند و غافلند،(و یا تعمداً چرخهی جهالت را بهدوران در میآورند) دوران نمایش اصلاحطلبی و مدرهنمایی سپری شدهاست و هر حرکتی تنها شتاب سرنگونی را افزونتر و سقوط را قریبالوقوعتر میکند،قیام تا سرنگونی سر بازایستادن ندارد.
قیام فرودستان، قیامی ملی و اصیل و متکی به تمامی اقشار محروم و تحت ستم و استثمارشدهی ایران است که صفوف جنبش را از پسماندههای ارتجاعی تصفیه کرده است. مقصد این قیام برپایی یک جمهوری ملی متکی به آرای آزاد مردم و بر اساس جدایی نهاد دین از دولت و برابری و حقوقبشر مطابق با کنوانسیونهای بینالمللی است، آرمان تحقق نایافتهی آزادی (آرمان انقلاب مشروطه و انقلاب ۵۷) را مصمم است که محقق کند،عوامل و مزدوران داخل و خارج و همپیمانان خارجی و باندها و طیفهای دور و نزدیک به ولایتفقیه بدانند، انقلاب رهائیبخش ایران با عبور از یک سرفصل کیفی و بازگشتناپذیر بهزودی بنیاد ارتجاع و بنیادگرایی را برای همیشه در ایران و منطقهی خاورمیانه از بیخ و بنیان برخواهدکند و آزادی را برای مردم ایران و صلح را برای جهان بهارمغان خواهد آورد.
جمعی از دانشگاهیان (استادان، فارغالتحصیلان و دانشجویان)دانشگاههای ایران