قیمت ریال نسبت به دلار به پایینترین نرخ در 39سال اخیر رسید. قیمت دلارکه تا مدتها بین 3800تا 4100تومان در نوسان بود این روزها در4800 تومان تثبیت شد. ازطرفی دولت روحانی، تصمیم به پیش فروش سکه گرفت.
از نظر کارشناسان، پیشفروش سکه طلا، مداخله در یک بازار آزاد است که ممکن است در کوتاه مدت قیمت سکه را مدیریت کند، ولی همزمان روند معاملات آتی را مختل خواهد کرد و تعداد زیادی از مردم را دچار ضرر و زیان خواهد کرد و در صورت قیمتگذاری نامناسب، زمینه دادن جو هیجانی به قیمتها را فراهم میکند.
همچنین، یکی از بزرگترین ایرادات وارده به پیشفروش سکه، وجود بازار آتی سکه است. در گذشته زمانی که سکه پیشفروش میشد، بازار سکه آتی وجود نداشت؛ ولی در حال حاضر که بازار آتی سکه وجود دارد و بازار نقدی سکه نیز تا حدی آرام است پیش فروش سکه طلا، جو بازار را تاحدی متشنج میکند.
اگر نگاه دقیقتری به وضعیت رژیم آخوندها بکنیم متوجه میشویم که عوامل مختلفی زنگ پایان نظام ولایت فقیه را به صدا درآورده است. بنبست رژیم در تولید، در فروش نفت، درنپرداختن پول غارتشدگان، تعطیلی مستمر مهمترین کارخانجات صنعتی وتولیدی کشور و اکنون قیمت دلار و سکه.
مثل هر موضوعی که رژیم با این کلاه به آن کلاه کردن روز را شب میکند در زمینه ارز نیز دست به نمایش دیگری زد.
آخوند روحانی میخواهد با شیادی اعتدال گرایانه با ارز و دلار بازی کند و با دست بردن در جیب مردم مشکلات خودش را حل کند.
او میخواهد با پیش فروش کردن سکه که بابت آن یک میلیون تومان از خریدار میگیرد بخشی از کمبود و کسری بودجهاش را تأمین کنند اما پیشبینیها حاکی از این است که با قمیت کنونی دلار 4800تومان، سال آینده اقتصاد ایران با تورم بیش از 20% تورم همراه خواهد بود.
در این رابطه روزنامه جهان صنعت (18بهمن 96) مینویسد:
«به نظر میرسد در ماههای پایانی سال کفگیر دولت به ته دیگ خورده و دست به دامان بخش ارزی کشور شده تا چوب خود را به زمین آنها بیندازد.
اما گویی دولتمردان فراموش کردهاند اقتصاد کشور به مویی بند است و هر آن ممکن است چنین شرایطی اقتصاد را دچار افول و ورشکستگی کند؛ اگر نرخ ارز در محدوده 4800تومان باقی بماند بیشک در سال 97 باید انتظار نرخ تورم بالای 20درصد را در اقتصاد ایران داشت»
اما یک علت اصلی تورم، گرانی، سیاستهای ضدمردمی رژیم و خرج کردن امکانات مردم درخدمت اهداف تروریستی رژیم در سوریه، یمن، لبنان... است
مدتهای طولانی است اقتصاد ایران با توجه به سیاستهای ویرانگر رژیم، در کما بهسرمی برد اما با همین مقدار درآمد، بخش زیادی از بودجه را رژیم صرف تأمین مخارج دخالتهای تروریستی خود درلبنان، سوریه، یمن، نیجریه و... میکند.
خامنهای هم به پاس قدردانی از پاسداران و اوباشان جنایتکار خود که درسرکوب قیام شرکت داشتند به آنها سکه طلا هدیه داد.
پاداشهای چند ده میلیونی به مدیران و کارگزاران رژیم که سیاستهای سرکوب، اختناق و تروریسم رژیم را پیش میبرند پرداخت کرد.
این در شرایطی است که بسیاری از مردم حتی توان خرید نان را ندارند و بخشی ازجامعه غذای خود را از منابع زباله تأمین میکند.
تغییرات در بازار ارز و بازی با قیمت سکه و طلا را هم دولت کارگردانی میکند. آنها با استفاده از سیاست از این ستون به آن ستون فرج است کار میکنند.
یکی از روزنامههای حکومتی مینویسد:
«اگر دولتمردان برنامهیی اساسی برای برون رفت اقتصاد از این شرایط بیثبات نداشته باشند، اقتصاد مجبور خواهد شد خود تابوت مرگ خود را به گور بیندازد».جهان صنعت 19بهمن 96
سیاستهای واسطه گری، دلالی، حمایت نکردن ازجنس تولیدکننده داخلی، واردکردن همان جنس از خارج، کشور را به سوی تورم بیشتر و نقدینگی فزونتر سوق میدهد.
وقتی تولید کالا نباشد، وقتی بر اثر سیاستهای ضد کارگری روزانه کارخانههای بیشتری ازخط تولید خارج میشوند واردات رشد میکند، نقدینگی افزایش مییابد.
روزنامههای رژیم هم تأکید میکنند که سیاستهای اقتصادی روحانی تورم زا است و دردی دوا نمیکند. روزنامه وطن امروز از باند خامنهای نوشت:
«حجم نقدینگی کشور نسبت به سال گذشته 22درصد رشد کرد».
البته بر هیچ کس پوشیده نیست که اساس کارهای رژیم پشت پرده است، این روش همیشگی رژیم است، صرفاً به پهنه اقتصاد هم محدود نمیشود. در سیاست، درانتخابات، در صنعت نفت، در بودجه که نماینده مجلس رژیم میگوید که با همه بحثی که در رابطه با بودجه میکنیم فقط 36% بودجه در مجلس بحث میشود یعنی 64% پشت پرده به باندها وجریانهای حامی تروریسم رژیم از طرف خامنهای پرداخت میشود.
این حکومتی است که هیچ چیز در آن روشن و شفاف نیست. طبعاً عرصه اقتصاد و بودجه از این امر مستثنا نیست.
خامنهای و روحانی برای حفظ حکومت خود صدها کانون پشت پرده را برای حکومت خود حفظ کردهاند که ازآنها حمایت کنند. دزدی هایشان را بپوشانند؛ سرکوبشان را توجیه کنند.
همه اینها بودجه میخواهند، بنابراین بخش زیادی از بودجه کشور سری است درحقیقت خرج این لاشخورها میشود.
بازار، اقتصاد، نفت، ارز هم با این سیستم میچرخد، بنابراین نباید فکر کرد که چرا وضعیت اقتصاد کشور این است چرا اینقدر بلبشو در بازار ارز است دولت خودش عامل آن است.
کار به جایی رسید که صدای رسانههای دولتی هم درآمد.
ٰ«این دولتیها هستند که بازار را به چنین شرایطی دچار کردهاند تا بتوانند با دست بردن در جیب مردم کمبودهای خود را جبران کنند». روزنامه جهان صنعت رژیم 18بهمن 96
محصول این دلالیها و باندبازیها، سقوط بیشتراقتصاد ایران در قرض و بدهکاری و افزایش فقر و فاصله طبقاتی است.
با این وضعیت بیکاران جدیدی به جامعه افزوده میشود و دور نیست روزی که شاهد تهاجم نهایی ارتش گرسنگان به سمت کاخهای ستم و لشکر ورشکستهٴ جنایتکاران باشیم.