کنفرانس بینالمللی در پاریس با حضور اعضای ارشد کنگرهٴ آمریکا
و شخصیتهای سیاسی و کارشناسان از فرانسه و کشورهای عربی و اروپایی
5اسفند 1396 (24فوریه 2018)
در ادامه کنفرانس بینالمللی در پاریس میخائیل کامینسکی عضو کمیسیون خارجی پارلمان لهستان در سخنان خود در کنفرانس بینالمللی پاریس درباره چشمانداز تغییر رژیم در ایران و سیاست آمریکا و اتحادیه اروپا، با یادآوری یک واقعه تاریخی مربوط به لهستان و استقلال این کشور درصد سال پیش آرزو کرد که مردم ایران نیز بهزودی به آزادی و دموکراسی دست یابند وی گفت:
میخائیل کامینسکی-نماینده پارلمان از لهستان
من میتوانم به شما دوستان ایرانیام بگویم که فقط در دو یا سه کیلومتری از اینجا مکانی وجود دارد که اسم آن هتل لامبرت است. یک هتلی است که توسط یک کنت لهستانی بهنام کنت چارتورسکی در قرن نوزدهم ساخته شد. در آن زمان او یک دولت غیررسمی در تبعید بود. در آن زمان ما تقسیم شده بودیم و توسط قدرتهای خارجی (کشور ما) نابود شده بود. بر روی این هتل یک شعار نوشته شده بود. شعار این بود: «آنروز فرا خواهد رسید.»
ما امیدوار بودیم که آنروز فرا برسد. روز استقلال ما. امروز ما صد سال است که استقلال لهستان را جشن میگیریم و من عمیقاً بر این باور هستم که آنروز نیز برای شما فرا میرسد. شما یک کشور آزاد و دموکراتیک خواهید بود. من عمیقاً به این باور دارم.
دکتر صالح رجوی نماینده شورای ملی مقاومت ایران در فرانسه
دکتر صالح رجوی نماینده شورای ملی مقاومت ایران در فرانسه، در سخنرانی خود در کنفرانس بینالمللی پاریس، ضمن خوشامدگویی به شخصیتهای حاضر در جلسه، گفت:
دموکراسی هیچ انطباقی با رژیم آخوندها ندارد. این رژیمی است که با اعدام و سرکوب بیحد و مرز و با سوءاستفاده از مذهب و بحرانسازی و تفرقه اندازی در کشورهای منطقه به حیاتش ادامه داده، و رژیم رکورددار پولشویی، صدور تروریسم و بنیادگرایی با عواقب ناگوار آن برای جهان، است.
دکتر صالح رجوی با بررسی بحرانهای گریبانگیر ایران تحت حاکمیت آخوندها از جمله بیکاری میلیونها جوان، فقر گسترده، اعتراضات روزانه کارگران بهدلیل عدم دریافت ماهها حقوق و مستمری و شرایط وخامتبار زندگی مردم زلزلهزده استان کرمانشاه و بیعملی رژیم در رسیدگی به مردم نیازمند و مصیبت دیده، گفت:
وضعیت آنچنان غیرقابل تحمل گردید که نهایتاً جوانان و محرومان که رژیم زمانی روی آنها حساب میکرد، فهمیدند که تنها راهحل آنست که توسط مقاومت برحق و عادلانه مردم ایران و مجاهدین خلق ارائه میشود. بهمین خاطر بود که شاهد خیزش مردم ایران در 142شهر از جمله شهرهاى کوچک بودیم. این خیزش یک نقطه عطف تعیینکننده و غیرقابل بازگشت بود. و نشان داد که پایان رژیم اجتنابناپذیر است. ایرانیان فهمیدند که راهحل دیگری نیست الا پایان دادن به این رژیم. و همانطور که بدرستی گفته شد، آنها برای این باید فقط روی توان خودشان حساب کنند. بنابراین من از شما تشکر میکنم که ما را درک کردید و در کنار ما قرار گرفتید و ما را باین ترتیب دلگرم کردید. و من یقین دارم که بهار آزادی ایران شروع شده و ادامه خواهد یافت. شما نیروی لازم را به ما و به مردم ایران دادید تا با همه عزم لازم به این مسیر ادامه دهیم و کار این رژیم را تمام کنیم. و ما به این نبرد ادامه خواهیم داد.
علی باقری
علی باقری که اخیراً از ایران خارج شده است، در سخنان خود، به تشریح حضورش در قیام مردم ایران در سال 1388پرداخت و تجربیاتش را در این رابطه بازگو کرد و با اشاره به سرکوب آن قیام توسط رژیم گفت: تنها راهی که در مقابل ما دانشجویان در مقابل این رژیم باقی مانده بود ادامه مبارزه بود.
و من و بسیاری دیگر همین گزینه را انتخاب کردیم شما میتوانید بسیاری از آنها را هماکنون در خیابانها ببینید که شعار مرگ بر دیکتاتور،مرگ بر خامنهای ما دموکراسی و آزادی میخواهیم را سر میدهند.
وی سپس با اشاره به قیام مردم ایران و آمادگی اجتماعی برای استمرار آن افزود:
اما این چگونه اتفاق افتاد؟ چه کسی انتظار آن را داشت که دو سال بعد از برجام که تصور بر این بود که رژیم آخوندی را به جامعه بینالمللی بازگرداند مردم ایران بیرون بیایند و خواهان تغییر رژیم بشوند. آمریکا و اروپا هنگام امضای این توافق چه فکر میکردند؟... چه اتفاقی افتاد که مردم ایران مجدداً به خیابانها آمدند. همه میدانیم که وضعیت اقتصادی در ایران فاجعهبار است، نرخ بیکاری بالاست، بهخصوص در میان زنان و جوانان تحصیلکرده؛ جنگ در سوریه آنچه را که از اقتصاد شکننده باقی مانده نابود کرده است؛ حجاب اجباری و بسیاری دیگر از قوانین تبعیضآمیز علیه زنان (هم اعمال میشود). اما همچنین نیرو برای تحقق تغییر در ایران وجود دارد و این به گسترش تظاهرات در شهرهاى سراسر کشور کمک میکند. شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین خلق نقش حیاتی در قیامهای اخیر داشتند -متشکرم
ویدا امانی
ویدا امانی عضو اتحادیه انجمنهای جوانان دموکراتیک ایرانی در اروپا در سخنان خود با اشاره به قیام مردم ایران گفت:
ما اکنون به یک نقطه سرنوشتساز در تاریخ نوین ایران رسیدهایم و جامعه بینالمللی اکنون این فرصت را یافته است تا سیاست گذشته خود را در رابطه با ایران اصلاح کند و در کنار مردم ایران بایستد و به سیاست مماشات پایان بدهد. بسیاری در جهان از تظاهرات سراسری در ایران غافلگیر شدند اما این تظاهرات، نتیجه سرکوب درازمدت رژیم علیه جامعهای بود که در آستانه تغییر است. در شعارهایی مانند مرگ بر خامنهای، مرگ بر روحانی،اصلاح طلب، اصول گرا دیگه تمامه ماجرا بچشم میخورد. در سال گذشته نشانههایی از آغاز فصلی جدید در بسیاری از تحولات جامعه به چشم میخورد از جمله در کارزار دادخواهی قتلعام سال 1367، در تحریم نمایش انتخابات قلابی با شعار نه شیاد و نه جلاد نسل ما چیزی به جز سرکوب و ناامیدی ندید. بیش از 600هزار جوان دارای فوقلیسانس و دکترا بیکار هستند و جوانان، بهخصوص زنان آیندهای برای خودشان در این رژیم نمیبینند
آزاده عالمی
آزاده عالمی عضو انجمن زنان ایرانی در فرانسه در سخنان خود ابتدا به تشریح دستگیری خود و خانوادهاش توسط رژیم آخوندی پرداخت و از جمله گفت.
پس از سرقت انقلاب ضدسلطنتی مردم ایران زندگی من و خانوادهام همچون هزاران خانواده دیگر ایرانی دگرگون شد. تمامی اعضای خانواده من توسط رژیم ایران دستگیر شدند، زمانی که تنها سه سال داشتم در زندان این رژیم خونخوار بودم و در این سالیان بود که فهمیدم چه بدیهایی وجود دارد، کما اینکه فهمیدم که چگونه دیگرانی هستند که از آرمانهای آزادی دفاع میکنند و بهایش هم با خون خود میپردازند.
آزاده عالمی ضمن بازگو کردن دستگیریهای گسترده و جنایات سرکوبگرانه رژیم در زندانها بهویژه علیه زنان زندانی، بر ضرورت رساندن صدای زنان و زندانیان سیاسی در حاکمیت آخوندی تأکید کرد و در پایان سخنانش گفت:
در جریان قیام مردم ایران از دسامبر گذشته تا کنون، بیش از ۸هزار جوان، زن و مرد در دستان این وحشیها گرفتار شدهاند و آنها تحت شکنجه هستند و برخی با شیوههای مختلفی حتی تحت نام خودکشی کشته شدهاند. ضروری است که برای جلوگیری از کشته شدن تعداد بیشتری از زندانیان توسط مزدوران رژیم، آزادی کلیه زندانیان سیاسی بهویژه دستگیر شدگان قیام را بخواهیم.
احسان قرایی
احسان قرایی از خانوادههای شهیدان قتلعام سخنران دیگر این مراسم بود وی گفت:
حدود هشت سال پیش در بحبوحه قیام سال 2009مجبور به ترک از ایران شدم. هنوز آن روزها را به یاد دارم. روزهای هراسآوری که قساوت و وحشیگری رژیم را هرچه بیشتر برای من و نسل من عیان کرد، هر روز جوانی در گوشهیی از ایران غرق در خون میشد تا حکومت فاسد ولایت فقیه به حیات ننگین خود ادامه دهد. خواه امثال ندا آقاسلطان و کیانوش آسا در خیابان به خون میغلتیدند، خواه همچون احسان فتاحیان و جعفر کاظمی در گوشه زندان سر بدار میشدند. به یاد میآورم آن روزهای پر از اضطراب و تنش را که هر روز خبر دستگیری و شکنجه دوست و رفیقی را میشنیدم و مدام از خود میپرسیدم آیا نفر بعدی من هستم؟ بهخاطر دارم که ساعتها وقت صرف میکردم تا با اینترنت عمداً کند شده ایران از هفت خوان فیلترینگ رژیم عبور کنم تا بتوانم خبری از تظاهرات در شهرهاى دیگر بهدست بیاورم. اما همچنان ما امیدوار بودیم. امیدوار به رویش آزادی و دموکراسی در میهنم. چرا که مدام این جمله برادر مسعود در گوشمان طنینانداز بود که نمیتوان خورشید را کشت؛ نمیتوان مانع وزیدن باد شد و نمیتوان ملتی را تا ابد اسیر نگه داشت.
در طول این هشت سال هر روز در گوشهیی از ایران شاهد اعتراض و تحصن بودیم. مردم به جانآمده به آب و آتش میزدند تا حق و حقوق اولیهشان را از رژیم بستانند اما ناباورانه میدیدند که حاصل دسترنجشان بمب خوشهیی و موشک روی سر کودکان سوری میشود. تا اینکه در دیماه 96 آتشفشان خشم مردم فوران کرد. و همانطور که خانم رجوی رئیسجمهور برگزیده مقاومت گفتهاند، این قیام قیامیست رو به جلو که هرگز به روز قبل از شروعش باز نخواهد گشت.
ما مردم و مقاومت ایران سالهاست اراده کردهایم که این رژیم را با تمام دستهجات و باندهایش سرنگون کنیم و تحت هیچ شرایطی از این خواسته برحقمان کوتاه نخواهیم آمد؛
رسول اصغری
رسول اصغری روزنامهنگار سخنران دیگر این کنفرانس بود وی در سخنان خود گفت
من از سال ۱۹۹۲بهعنوان روزنامهنگار در نشریات و روزنامههای مختلفی کار کردم و شغلم این امکان و فرصت را به من داد که از نزدیک در متن خیلی از وقایع و اعتراضات باشم. اول میخواهم بگم که زمینه سیاسی این شورشها و اعتراضات متفاوته با سالهای قبل، چون در سالهای قبل مثل قیام دانشجویی ۱۹۹۹یا قیام وسیعی که در اعتراض به انتخابات قلابی در سال ۲۰۰۹صورت گرفت؛ اینها همه در ارتباط با یک رویداد سیاسی مشخص و حاصل یک شکاف و تضاد در رأس رژیم بود که امکان تنفس و اعتراض اجتماعی را فراهم کرد؛ اما به دلایل مختلف از جمله مصادرهاش توسط اصلاحطلبها و عدم حمایت جامعه جهانی نتونست به مطالبات واقعی مردم پیوند بخوره، تداوم پیدا بکنه و راه به یک بسیج سراسری ببره. اما این اعتراضات که هماکنون در ایران در جریانه، یک پدیده خلقالساعه نیست و از همه مهمتر ویژهگیاش اینه که محصول تضادهای درونی رژیم هم نیست. واقعیت اینه که در شرایط دیکتاتوری مطلق، مدتهاست که مردم تو خیابونان. از هزاران کارگری که ماههاست حقوق نگرفتهاند و در حال اعتصابند، از معلمینی که به کمبود حقوقشون اعتراض دارند، از بازنشستههایی که هر روز توی خیابونند، از بیش از یک میلیون خانوار ایرانی که سپردههای بانکیشان توسط مؤسسات و بانکهای خصوصی وابسته به سپاه پاسداران و کارتلهای مذهبی غارت شده، اینها توی خیابونند و این اعتراضات وجود داره و میخوام بگم که این اعتراضات یک روند رشدی رو طی کرد و در یک فرایند مشخصی به یک بلوغی رسید و مجموعه نیروهای تشکیلدهندهاش توی یک نقطه مشخص پیوند خوردند تو قالب یه سری مطالبات عینی، ملموس و مشخص سازمان پیدا کردند. سقف شعارهایش خوب سرنگونی رژیمه که تو همان بعدازظهر اولین روز قیام سریعاً شعارها به این مرحله رسید و تونست خواستهها و مطالبات اقتصادی رو سریعاً به مطالبات سیاسی شیفت کنه. نکته بعدی که میخوام بگم وسعت جغرافیایی اعتراضاته. این نکته خیلی مهمایه الآن عرض خواهم کرد. تو قیامهای قبلی که اعتراضها منحصر به تهران و چندتا شهر بزرگ بود، الآن خوب آمارها رو میدونید که در بیش از ۱۴۰شهر ایران در واقع روی داده است؛ از دورافتادهترین شهرها تا مردمی با قومیتها، زبانها و مذاهب مختلف که در کشور ما زندگی میکنند؛ یعنی هیچ استثنایی در این شهرها و در مناطق قیام صورتگرفته ما مشاهده نمیکنیم. و بهویژه این قیام در جاهایی مثل قم و مشهد که رژیم وانمود میکرد که پایگاه مذهبی رژیمه، بسیار مهمه؛ چرا این مهمه؛ چون در قیامهای قبلی رژیم وانمود میکرد که یک گروه شهرنشین، غربزده و مرفه هستند که در مرکز، اینها یک سری مطالباتی دارند و اعتراض میکنند و اینها تحریف شدند. و رژیم در شهرستانها و شهرهاى کوچیک پایگاه داره؛ این چیزی بود که حتی روزنامهنگاران غربی و تحلیلگران رسانههای غربی هم، همیشه این رو مطرح میکردند که رژیم تو شهرهاى کوچیک پایگاه داره، یا مثلاًًًً روستاییها طرفدار رژیمند و این نشان داد که (مردم) یعنی رژیم به یک میزان بین مردم از هر قومیت، نژاد و یا زبانی مورد تنفره. به نظر م این نکته خیلی مهمایه.نکته بعدی، نکته که میخوام بهش اشاره کنم، مسأله شعارهاییه که در این اعتراضات مطرح شد؛ شعارها غیر از اینکه مطالبات مردم رو در واقع نشون میدند، بیش از اون نشون میدند که چه گفتمانی در جامعه دست بالا رو داره؛ خلاف دفعات گذشته، مردم تو این اعتراضات، همانجور که همه شما هم شنیدید، گفتند که: اصلاحطلب، اصولگرا....دیگه تمومه ماجرا. یعنی از پایان یک گفتمان و آغاز یک مرحله جدید در مبارزات مردم ایران خبر دادند. مسئولان رژیم توی تلویزیون در ارگانهای وابسته به اون، صریحاً میگن شعارهای مردم همون شعارهای مجاهدینه. به همین دلیل هم از روز نخست، اصلاحطلبها خیلی بیشتر از اصولگراها خواستار برخورد تندتر با تظاهر کنندهها شدند، مجموع اینها در واقع، چیزی که خود رژیم هم اعتراف میکنه که این شغله خاموش نشدنیه؛ اینها به نظر میرسه که اگر قیام مردم ایران، بهویژه اگر با حمایت جامعه جهانی، با حمایت مؤثر جامعه جهانی همراه باشه، با ضمانتهای حقوقی علیه کسانی که دست به سرکوب مردم میزنند، همراه باشه؛ میتونه خیلی جلوتر بره و من این امیدواری رو دارم که این جنبش تا، اینبار تا سرنگونی رژیم ملاها پیش خواهد رفت. خیلی متشکرم
دکتر سینا دشتی
دکتر سینا دشتی رئیس انجمن متخصصان ایرانی در سوئد در سخنان خود، با ذکر نمونهها و مثالهایی در پهنه پزشکی برای درمان بیماریها، و اهمیت استفاده از زمان در این رابطه گفت:
آنچه که من میخواهم بگویم این است. ما در تقاطع زمانی مهمی هستیم. ما خطر واقعی را شناخته ایم. اما راهحل چیست؟
ما نمیتوانیم دنبال سراب این فراکسیون و یا آن فراکسیون در درون رژیم برویم باید راهی پیدا کنیم که با این خطر مقابله کنیم. شما بهدنبال چه کسی در اتاق اورژانس هستید. یک متخصص نیاز دارید. شورای ملی مقاومت ایران متخصص این است که چگونه باید با بنیادگرایی مقابله کرد. روش کار را میدانند. تاریخچه آن را میدانند. آنها معلومات آن را دارند. و ظرفیت آن را نیز دارند. و بالاتر از همه رهبری و شفقت آن را در مورد مردم ایران دارند. ما شاهد بودهایم و این چیزی است که بیشتر از هرچیزی من را تحت تاثیر قرارداده است. ما شاهد عشق متواضعانه شورای ملی مقاومت و اعضای آن نسبت به مردممان بودهایم. آن عشق و آن مهربانی و آن استقامت و پایداری آنچیزی است که ما نیاز داریم تا با خطر بنیادگرایی در زمان کنونی مقابله کنیم.
محمد محدثین مسئول کمیسیون خارجه شورای ملی مقاومت
محمد محدثین مسئول کمیسیون خارجه شورای ملی مقاومت سخنران دیگر این کنفرانس بود؛ وی گفت: 39سال بعد از سقوط شاه، ایران بار دیگر در وضعیت انقلابی قرار گرفته است؛ این بار هدف سرنگونی آخوندهاست.
مسئول کمیسیون خارجه شورای ملی مقاومت با تأکید بر اینکه قیام مردم ایران در دیماه 96 یک نقطه عطف بود و وضعیت بهحالت قبل از آن برنخواهد گشت افزود:
ما اعتقاد داریم بهرغم سرکوب و هر نشیب و فرازی، این قیام برای سرنگونی رژیم ادامه خواهد یافت... امروز رژیم ایران در ضعیفترین موقعیت تاریخچهٴ خود است و حتی در داخل سپاه پاسداران و شبهنظامیان بسیج، این هراس واقعی وجود دارد که رژیم دوام نخواهد آورد...
محمد محدثین با تشریح تغییر شرایط داخلی و بینالمللی و موقعیت مقاومت سازمانیافته بهعنوان سه عامل مهم در استمرار قیام مردم ایران، افزود:
امروز ما انتظار داریم جامعه جهانی طرف مردم و مقاومت ایران را بگیرند. دولت آمریکا، همانطور که دوستان ما امروز گفتند، باید بابت سالها سیاست آمریکا که باعث کمک به رژیم شد، جبران کنند. اکنون باید از هر فرصت ممکن جهت اعمال فشار ماکزیمم بر رژیم ایران استفاده کنند، و حداقل آن در مورد نقض حقوق بشر و حمایت از تروریسم توسط این رژیم است.
آمریکا باید تحریمهای جامع بر رژیم ایران اعمال کند، بهطور خاص برای بستن راههایی که این رژیم را تأمین مالی میکنند. آن کمکهای مالی به این رژیم، که مستقیماًًًً جهت اقدامات تروریستی و جنگافروزی در منطقه بکار گرفته میشوند.
بطور مشابه اتحادیه اروپا باید به سکوت و بیعملی خود پایان داده و از رژیم آخوندی فاصله بگیرد.
محمد محدثین در ادامه سخنان خود، فراخوانهای رئیسجمهور برگزیدهٴ مقاومت در شورای اروپا برای آزادی فوری زندانیان قیام، آزادی بیان و اجتماعات و لغو سرکوب و حجاب اجباری زنان را یادآوری کرد، و در پایان گفت:
این رژیم هیچ آیندهیی ندارد و مماشات با آن تنها قیمت آزادی را برای مردم ایران افزایش خواهد داد. مماشات باعث سوخترسانی به جنگ و بحران در منطقه خواهد شد، اما مانع سرنگونی این رژیم توسط مردم ایران نخواهد شد. حمایت آمریکا و دیگر کشورهای غربی در ماههای آخر حاکمیت شاه از سرنگونی آن جلوگیری نکرد. قیام ساکت نخواهد شد و تا سرنگونی آن ادامه خواهد داشت.